معرفی یک مجموعه 4 جلدی خاص
تا امروز کتب مختلفی درباره تاریخ روابط ایران و امریکا منتشر شده اما مجموعه 4 جلدی «دیپلماسی با صدای بلند» که اخیرا توسط موسسه ایران منتشر شده جایگاه ویژه ای دارد.
در این مجموعه گفتگوهای مفصلی با دیپلماتها، مستشاران و افسران امنیتی امریکایی درباره روابط ایران و امریکا در دوره پهلوی منتشر شده که به لحاظ تاریخی دارای اهمیت فراوان است و دارای داده های تاریخی ویژه ای برای پژوهشگران و متخصصان این حوزه است.
این مصاحبهها توسط دفتر پژوهشهای تاریخ شفاهی دانشگاه کلمبیا از سال ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۸ ضبط و تنظیم شده.
قیمت پشت جلد این مجموعه 725 هزار تومان است که می توانید آن را با 5درصد تخفیف و ارسال رایگان یعنی 688 هزار تومان تهیه کنید.
♦️سفارش👇
@Ketab_hafezeh_tarikhi
🔹خریدحضوری: خ انقلاب. بین ولیعصر و فلسطین. خ برادران مظفر شمالی. فروشگاه کتابکده27
💢 پیرامون دو باور غلط و رایج
1⃣ 🔻🔻دروغ بزرگی به اسم:
«اگه ما توی توییتر و اینستا و ... نباشیم، پس کی جبههی انقلاب رو در آنجا پر کنه؟»
این تصورات بابت این هست که افراد، فضای سایبر را شبیه به فضای فیزیکی و سرزمینی تصور میکنند که کاملا غلط هست.
اگر اثرگذاری بر یک ملت، نیازمند این هست که حتماً در فضای سایبر آنها حضور داشته باشیم:
الف) چرا آمریکا برای اثرگذاری بر مردم ایران، هیچوقت وارد فضای سایبر ما نشده؟!
مگر مهمتر از اشغال فکر، شناخت و عقیدهی ایرانیها برای آمریکا، در جهان وجود داره؟؟
ب) چرا این همه سال، بودجههای سازمانی و فرهنگی که برای «لشکر سایبری» و «طوفان هشتگی» و ... هزینه شد، ذرهای در بزنگاههایی مثل شبههی مهسا امینی و فروکش اغتشاشات اخیر مؤثر واقع نشد؟!
❇️ نکته
آنچه بیان شد، نسبت به حضور تمام مردم در توییتر و اینستا و ... است، نه برخی دستگاهها و نهادها که هویت حقوقی دارند.
2⃣ 🔻دروغ بزرگی به اسم:
«ایجاد فضای سایبر ملی، مانع رونق اقتصادی است»
اگر گزارهی فوق را بپذیریم، آنوقت با:
الف♦️ چین بهعنوان دومین اقتصاد جهان و بزرگترین رقیب اقتصادی آمریکا که در عین حال هیچ سرویس سایبری خارجی در کشورش کار نمیکند؛
ب)♦️روسیه که یک ابر اقتصاد مترقی و رئیس BRICS است و همزمان، بومیترین فضای سایبر ملی در جهان را ایجاد کرده؛
چه میکنید؟؟
چگونه با بیشترین حد کنترل بر فضای سایبرشان، در عین حال جایگاه اقتصادی جهانی دارند و ضمناً در حال پیشرفت و بهبود هم هستند؟!
🔶🔹 #جنگ_شناختی یعنی دشمن کاری کند تا ما بر اساس باورهای غلط، تصمیماتی بگیریم که او می خواهد ...
✍️ مهندس شکوهیانراد
.
♻️ شما قضاوت کنید...
قاليباف (۲۵ تیر ماه) :
جابهجایی معاونت سیاسی انجام نشود استیضاح وزیر کشور را پیگیری میکنیم!
قاليباف (۲ مرداد ماه) :
تغییر معاون سیاسی وزارت کشور تصمیم خود آقای وزیر است نه مجلس
✍حمید رسایی
🔶🔹 پینوشت
اگر کشوری هستیم که معرف و تبیینگر الگوی تمدنی آیندهی جهان برای سعادت تمام انسانهاییم اما در بعضی امور ساده و کاملا روتین مانند
- قانونگذاری فضای سایبر
- شفافیت آرای نمایندگان
- حجاب و عفاف
- مبارزه با رانت و ویژهخواری
و ...
آنطور که شایستهی نظام و مردم است پیش نرفتهایم؛ بابت حضور چنین افرادی در جایگاه قدرت است.
❇️ مردم عزیز!
اگر در انتخابات تکلیفمان را با چنین افرادی که ثبات نظر ندارند یا حتی عامدانه دروغ میگویند روشن نکنیم، اصلاح موارد فوق و دیگر مشکلات کشور میسر نمیشود.
💢 کسانی که نسبت به آتش زدن کتاب خداوند، اهانت به مقدسات شرع، زمین ماندن امر ولایت، حرام شرعی و حرام سیاسی کشف حجاب، اهانتهای مکرر به خانوادهی شهدا و ناهیان از منکر، مشکلات معیشتی مردم، ولنگاری فضای سایبر و ... بیتفاوت هستند اما برای اندک کاهشی در قدرتشان یقه چاک میدهند؛ به هیچ وجه صلاحیت کمترین مسئولیتی در نظامی که آرمانش ظهور حضرت حجت (عج) است را ندارند.
💠 فراموش نکنیم هیچ ساختار دینی ایجاد نمیشود مگر با مجاهدت عاملان دینمدار. ساختار تمدن دینی، عاملان دینمدار میخواهد.
💎 لذا این قماش را از دایرهٔ تمدنی باید دور ریخت تا تمدن نوین اسلامی هر چه زودتر به اوج برسد.
✍️ تمدننگار | شکوهیانراد
🛑 زیارت امام حسین علیهالسلام باشوق، اجر...
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_علیهالسلام
#مشایه_الاربعین_۱۴۴۵
#حیاتنا_الحسین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍲 کاسه داغ تر از آش ❗
💔 عشق به آمریکا ‼
🇺🇸آمریکایی تر از آمریکایی ها❕
#سرطان_اصلاحات
◽️قیام انقلابی برای اقامۀ انقلاب
✍️ نوشتاری از #مهدی_جمشیدی عضو هیأت علمی گروه فرهنگپژوهی پژوهشگاه؛
🔸«انقلاب» بهمثابه یک واقعیّت اجتماعی، شخصیّت و هویّت است؛ برساختۀ انسان است، اما همچون خود انسان، «من» دارد. آنان که سطحینگر و ظاهربین هستند و در نمودها غرق میشوند، جز به روّیهها و پوستهها نمینگرند؛ گویا عالَم، در همین واقعیّتهای پیدا و تجربی، منحصر است و باطنی ندارد.
🔸نهفقط انسان، بلکه عالَم، ظاهری دارد و باطنی، و از آن جمله، انقلابِ اجتماعی است. برخی به «باطنِ واقعیّتِ اجتماعی» اعتراف کرده و آن را اصیل شمرده و خواستهاند از طریقِ تفهّم و معناکاوی، به آن راه یابند و آن را بشناسند.
🖇 بیشتر بخوانید:
🌐 iict.ac.ir/enghlabi
🆔 @iictchannel
🖇 شیخ فضلالله نوری میفرمود مشروطه، «مقدّمۀ کشف حجاب» است و کشف حجاب از «لوازم مشروطیّت» است. همچنین مشروطه، «مقدّمۀ مبارزه با روحانیون» است. ولی طرفداران مشروطه میگفتند آیا میشود مجلس شورا و مشروطه را که خود آخوندها تأسیس کردهاند، آخوندها را از بین ببرد؟! ولی چنان شد که شیخ فضلالله نوری میفرمود؛ یعنی بعد از مدّتی دستور دادند که نمایندگان مجلس، حتّی بهبهانی باید عمامهها را از سرها بردارند(در محضر بهجت، ج۲، ص۲۶۱).
🖇 شیخ فضلالله نوری که از مخالفین مشروطه بود، از پیش خبر میداد که «کشف حجاب» از «لوازم مشروطه» است. آن مرحوم میدید که مقرّرات مشروطه، «به ظاهر اسلامی» است، ولی از مصادر «لاابالی» و بلکه «بیدین» (سفارت انگلیس) سرچشمه میگیرد و تأیید میشود. لذا به مشروطهخواهان گفته بود مرا میکشند، شما را هم میکشند. در نهایت نیز چنین شد، سیّد عبدالله بهبهانی را که طرفدار مشروطه بود، بدتر از شیخ فضلالله نوری از بین بردند و تیرباران کردند!(در محضر بهجت، ج۲، ص۱۸۹).
،،،،،،،،
📍در زمانهی ما، هیچکس در حد علامه مصباح، شبیه شیخ شهید نبود. ایشان چند دهه در تنهایی و غربت، پرچم روشنگری را در دست داشت و بر تجدد غربی تاخت. ازاینرو، تهاجم جریان روشنفکری سکولار به هیچ متفکری، به اندازهی ایشان نبود. بسیارند کسانی که در ستایش شیخ شهید، سخن میگویند، اما در دورهی پساانقلاب، آنکه زیست فکری و سیاسیاش همانند ایشان بود، فقط علامه مصباح بود. میان «از او گفتن» و «چون او بودن»، فاصله بسیار است. باید از مرداب محافظه کاری خارج شد.
https://virasty.com/Mahdijamshidi
،،،،،،،،
۱. جریان معتقد به سبک زندگی غربی بداند که با «اغتشاش» نمیتواند به رهاسازی حجاب دست یابد؛ چون جمهوری اسلامی و جبههی انقلاب بر سر حرام شرعی و سیاسی، معامله و مصالحه نخواهند کرد. پس به کمتر از «انقلاب» فکر نکنید.
۲. و بدانید ما نیز در این میدان هویتی، «جان» میدهیم و نه «باج». ما عهد خون بستهایم.
🔻حجاب و حاکمیت؛ گزینهی معقول
🖊 مهدی جمشیدی
۱. جریان اغتشاش در طول یک سال گذشته، دچار «ریزش» و «افول» شده و نهفقط از لحظۀ انفجاری عبور کرده، بلکه بخش مهمی از داشتهها و اندوختههایش را نیز از دست داده است. این جریان، سیر صعودی و تقویتشونده نداشته، بلکه تثبیت هم نشده است؛ نوعی زیست «معلق» و همراه با «تظاهر به جاافتادگی» داشته است. در واقع، همواره چشم به حاکمیت داشته که نسبت به او چه سیاستی را در پیش میگیرد. ما با یک جریان ضعیفشده و مردّد روبرو هستیم که بخش عمدۀ آن در مرحلۀ تصمیم نهایی نیست و رفتارهایش بهشدت «واکنشی» و «بازتابی» است. این روند، قوی و اجتماعیشده نیست.
۲. متأسفانه حاکمیت نیز در اثر تردید و تزلزل، هم دچار فرصتسوزی شد و هم «پیام ضعف» ارسال کرد. آنچه جریان اغتشاش را پیش برد، این بود که از اندرونی نظام، زمزمۀ عقبنشینی و انفعال شنیده شد. چنانچه گفتارها و سیاستها، رنگ قاطعیت داشت، وضع به گونهای دیگر رقم میخورد. البته اکنون نیز دیر نشده است؛ میتوان با قاطعیت گفت که همهچیز به یک متغیّر اصلی وابسته است و آن «بازیابی اقتدار حاکمیت». حاکمیت باید به جریان اغتشاش نشان بدهد که مقتدر و سرپا و جدی و مصمم است و هیچگونه مماشات و سستیای در میان نیست. اگر این احساس ایجاد و القا شود، نیاز بسیار اندکی به کاربست «قدرت» خواهد بود. هر اندازه از اقتدار (هیبت) کاسته شود، حاجت به قدرت (حمله)، فزونی خواهد گرفت.
۳. خوشبختانه «ظهورات برهنگی» در این مدت، موجب روشنگریِ طبیعی در مردم نسبت به ماهیت جریان اغتشاش شده است. بخشی از مردم که گمان میکردند مسأله، فقط کشف حجاب یا واکنش لجوجانه به مرگ مهسا امینی است، اینک دریافتهاند که با «زنجیرهای از ولنگاری» در پوشش و رفتار روبرو هستند و جریان اغتشاش در حال سوقدادن جامعه به سوی فساد اخلاقی است. این امر، مرزبندی گذشتۀ مردم با جریان اغتشاش را بیشتر کرده است. جریان اغتشاش نیز میداند که نمیتواند با تکیه بر شعار «نه به حجاب اجباری»، مردم را با خود همراه کند و نیاز به زمینهها و انگیزههای دیگری دارد.
۴. افزون بر تضعیفشدن اقتدار حاکمیت در این مدت، یک عنصر بسیار مهم و تعیینکنندۀ دیگر نیز وجود دارد که چالشساز است و آن «وضع معیشتی مردم» است. «نه به حجاب اجباری»، اجماعساز نبود و نتوانست بیش از دویست هزار نفر را به خیابانها سوق بدهد، اما «نه به فقر» چنین ظرفیتی دارد و اگر جریان اغتشاش، زیرک باشد از این «زمینۀ پیشبرنده» بهره خواهد گرفت و خلاءهای اجتماعیاش را در زمینۀ فرهنگ و سبک زندگی، با تکیه بر اقتصاد جبران خواهد کرد. اکنون اقتصاد، به «چشم اسفندیارِ نظام» تبدیل شده است و بزرگترین تهدید از این ناحیه است. زندگی معیشتیِ روزمره، «زبان نظام» را دچار لکنت و کُندی کرده است و چون وضع معیشتی در سالیان اخیر، روند نزولی داشته و تورم به اوج رسیده، باید نگران واکنش اجتماعی بود. آنچه که در ماههای آینده میتواند بسیج اجتماعی ایجاد کند، حادثهای همچون مرگ مهسا امینی نیست، بلکه اینچنین حادثهای میتواند فقط «نقطۀ آغاز» برای حضور دوبارۀ جریان اغتشاش و آنگاه همراهی بخشی از مردم با آنها باشد. در واقع، «دو انگیزۀ متفاوت» در کنار یکدیگر مینشینند و یک شبهجنبش اجتماعی را صورتبندی میکنند. سیاست حداقلی در این باره، بازگرداندن ثبات به معیشت مردم و سیاست متوسط، گشایشهای اقتصادیِ موردی است.
۵. یکی از ظرفیتهای پیشبرنده برای جریان اغتشاش، «درگیریهای خیابانی میان مردم دربارۀ حجاب» است. این خُردهواقعیتها، معطوف به مناسبات حاکمیت با مردم (همانند سال گذشته) نیستند، بلکه در لایۀ مناسبات درونیِ خود مردم قرار دارند و عمق اجتماعی یافتهاند. صورت مسأله نیز این نیست که جامعه، دوقطبی و دوپاره شده است، بلکه این است که در شریط «فقدان حکمرانی» نسبت به حجاب قرار داریم و متدینان در عین مطالبۀ اِعمال قانون و مداخله از سوی حاکمیت، کنشهای مستقل نیز دارند. این شرایط، فتنهخیز است؛ چون به «نزاعهای مهارنشده» و «مواجهات تودهای» منجر میشود. «خیابان» از «حاکمیت»، تهی شده و بخشی از متدینان احساس میکنند که نظام، آنها را رها کرده است. جریان اغتشاش نیز بیپروا، تعدی و تعرض میکند. عموم مردم نیز یا به دلیل هراس از درگیری، فقط تماشاگر این معرکهها هستند و یا به دلیل تنگناهای معیشتی، ثبات اجتماعی را ترجیح میدهند. کمهزینهترین راهکار، حضور واقعی و جدّی حاکمیت در این میدان است.