eitaa logo
هرروزباقرآن📗
176 دنبال‌کننده
825 عکس
300 ویدیو
26 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
قال عليه السَّلام: أيُّهاالنّاسُ! إنَّ أخوَفَ ما أخافُ عَلَيكُم ٱثنَتانِ: ٱتِّباعُ الهَوَىٰ وَ طُولُ الأمَلِ؛ فَأمَّااتِّباعُ الهَوَىٰ فَيَصُدُّ عَنِ الحَقِّ ، وَ أمَّا طُولُ الأَمَلِ فَيُنسِي الآخِرَةِ!( نهج البلاغة ، خطبة٤٢): مردم هوشیار باشید! هراسناک ترین چیزی که از آن بر شما بیمناکم دوچیز است: پیروی از خواسته های درونی و درازی آرزو؛ پیروی از خواسته های درونی انسان را از راه حق باز می دارد ، و درازی آرزو جهان دیگر را از یاد می برد. میلاد امام آگاهی و آزادی و دادگری مبارک باد!
*درسهایی از قرآن کریم* (۲۲۵) ✍ قسمت دویست و پنجم 🍃جلب رضايت اين گروه ممكن نيست‌🍃 ♦️ادامه حق تلاوت چيست؟منظور اين است كه آيات آن را با دقت بخوانند و حقايق آن را درك كنند و به احكام آن عمل بنمايند، به وعده‌های آن اميدوار، و از وعيدهای آن ترسان باشند، از داستانهای آن عبرت گيرند، به اوامرش گردن نهند و نواهی آن را بپذيرند. 🔶به خدا سوگند منظور حفظ كردن آيات و خواندن حروف و تلاوت سوره‌ها و ياد گرفتن اعشار و اخماس‌ [منظور از" اعشار" و" اخماس" تقسيماتی است كه در قرآن می‌شود مانند تقسيم به سی جزء و يا هر جزء به چهار حزب و امثال آن است.]۴ آن نيست- آنها حروف قرآن را حفظ كردند اما حدود آن را ضايع ساختند. ♦️منظور تنها اين است كه در آيات قرآن بينديشند و به احكامش عمل كنند، چنان كه خداوند می‌فرمايد: اين كتابی است پر بركت كه ما بر تو نازل كرديم تا در آياتش تدبر كنند" [نقل از ارشاد ديلمی طبق نقل تفسير الميزان، ذيل آيات مورد بحث.] 📚 تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃 📚 ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت دویست و ششم 🍃.....داستان بنی اسرائیل......🍃 ♦️بار ديگر خداوند روی سخن را به بنی اسرائيل كرده و نعمتهای خويش را بر آنها می‌شمرد مخصوصا برتری و فضيلتی را كه خداوند برای آنها نسبت به مردم زمانشان قائل شده يادآوری می‌كند. 🔶می‌فرمايد:" ای بنی اسرائيل به خاطر بياوريد نعمتهايی را كه به شما ارزانی داشتم و نيز به خاطر بياوريد كه من شما را بر جهانيان (بر تمام مردمی كه در آن زمان زندگی می‌كردند) برتری بخشيدم" . ♦️ولی از آنجا كه هيچ نعمتی بدون مسئوليت نخواهد بود، بلكه خداوند در برابر بخشيدن هر موهبتی تكليف و تعهدی بر دوش انسان می‌گذارد در آيه بعد به آنها هشدار می‌دهد و می‌گويد:" از آن روز بترسيد كه هيچكس به جای ديگری جزا نمی‌بيند" . 📚 تفسیر نمونه ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅
*📔درسهایی از نهج البلاغه* (۱۹۲) *⚜️⚜️*  وَ قَالَ (علیه السلام): الْإِعْجَابُ يَمْنَعُ [مِنَ الِازْدِيَادِ] الِازْدِيَادَ. 🟡خود پسندى و محروميّت ها (اخلاقى): 📜و درود خدا بر او، فرمود: خود پسندى مانع فزونى است. ════🌼🕊🌼═ *🔰شرح و تفسیر حکمت 167🔰* 👌🔆 مانع بزرگ ترقى: 📜در روایات اسلامى اشارات گسترده اى به آثار سوء عُجب شده است; 🔰در حدیثى امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: «إنَّ اللهَ عَلِمَ أنَّ الذَّنْبَ خَیْرٌ لِلْمُؤمِنِ مِنَ الْعُجْبِ وَلَوْلا ذلِکَ ما ابْتُلِىَ مُؤْمِنٌ بِذَنْب أبداً; خدا مى داند که (حتى) گناه براى مؤمن از عُجب بهتر است (زیرا گناه، او را به نقایص خود آشنا مى سازد و به درگاه خدا مى رود، توبه مى کند و راه تکامل را مى پوید) و اگر چنین نبود هیچ گاه مؤمن به گناهى آلوده نمى شد». 🔰در حدیث دیگرى از همان امام(علیه السلام) مى خوانیم: «مَنْ دَخَلَهُ الْعُجْبُ هَلَکَ; کسى که گرفتار خودپسندى شود هلاک مى شود». ✳️از دیگر آثار سوء عُجب و خودپسندى این است که گاه اعمال زشت خود را نیک و صفات رذیله خویش را حسنه مى پندارد و این بلاى بزرگى براى او مى شود; نه به اصلاح خویشتن مى پردازد و نه از گناهان خود توبه مى کند. 🔰باز در حدیث دیگرى از آن حضرت آمده است:  انسان گاهى عملى انجام مى دهد و از آن بیمناک و ترسان است (چون مى داند یا احتمال مى دهد کار خلافى بوده) سپس کار نیکى انجام مى دهد و عُجب پیدا مى کند. امام(علیه السلام) فرمود: این شخص در حالت اول که خائف است حالش بهتر از حالت دوم است که اعجاب به نفس دارد». 🔰در ذیل حکمت 46 نیز احادیثى در این باره آورده ایم. نقطه مقابل عُجب خودکم بینى و تواضع و فروتنى است که سبب مى شود انسان در صدد اصلاح خویش و رفع نقائص از وجود خود برآید و به یقین خداوند به چنین بندگانى نیز کمک خواهد کرد. سعدى در این زمینه مثال زیبا و پرمعنایى زده است: یکى قطره باران ز ابرى چکید * خجل شد چو پهناى دریا بدید که جائى که دریاست من کیستم * گر او هست حقا که من نیستم چو خود را به چشم حقارت بدید * صدف در کنارش به جان پرورید سپهرش به جایى رسانید کار * که شد نامور لؤلؤ شاهوار بلندى از آن یافت کو پست شد *** دَرِ نیستى کوفت تا هست شد ✴️این سخن را با سخنى از رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) خاتمه مى دهیم: یکى از وصایاى آن حضرت به على(علیه السلام) این بود: «یا عَلِیُّ ثَلاثٌ مُهْلِکاتٌ شُحٌّ مُطاعٌ وَهوىً مُتَّبَعٌ وَإعْجابُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ;🔻 سه چیز است که انسان را هلاک مى کند: ✅ بخلى که انسان از آن پیروى کند ✅ و هواى نفس که شخص در برابر آن تسلیم گردد ✅ و اعجاب به نفس. ════🌼🕊🌼═
پرسش وپاسخ براساس نظراندیشمندان: (۳۲) ♦️چه کسانی مایه افتخار اسلام و چه کسانی مایه ننگ اسلامند؟!* *🔸خاطره ای بسیار آموزنده از استاد شهید مطهری*  *🔽 انجمن اسلامى دانشگاه شيراز از من براى سخنرانى دعوت كرده بودند .* *در آنجا استادها و حتى رئيس دانشگاه، همه بودند.* *🔽يكى از استادهاى آنجا- كه قبلًا طلبه بود و بعد رفت آمريكا تحصيل كرد و دكتر شد و آمد و واقعاً مرد فاضلى هم هست- مأمور شده بود كه مرا معرفى كند.* *🔽آمد پشت تريبون ايستاد (جلسه هم خيلى پرجمعيت و با عظمت بود) يك مقدار معرفى كرد:* *من فلانى را مى‏ شناسم، حوزه قم چنين، حوزه قم چنان و ...* *🔽بعد در آخر سخنانش اين جمله را گفت:* *«من اين جمله را با كمال جرأت مى‏ گويم:* *اگر براى ديگران لباس روحانيت افتخار است، فلانى افتخار لباس روحانيت است».* *🔽 از اين حرف آتش گرفتم.*                                               *ايستاده سخنرانى مى‏ كردم، عبايم را هم قبلًا تا مى ‏كردم و روى تريبون مى‏ گذاشتم.* *🔽مقدارى حرف زدم، رو كردم به آن شخص، گفتم:* *آقاى فلان! اين چه حرفى بود كه از دهانت بيرون آمد؟!*              *تو اصلًا مى ‏فهمى چه دارى مى‏ گويى؟!*                                       *من چه كسى هستم كه تو مى‏ گويى فلانى افتخار اين لباس است؟* *🔽 با اينكه من آن وقت دانشگاهى هم بودم و به اصطلاح ذو حياتين بودم،* *🔽 گفتم: آقا! من در تمام‏ عمرم يك افتخار بيشتر ندارم، آن هم همين عمامه و عباست.* *من كى ‏ام كه افتخار باشم؟!* *🔽 اين تعارفهاى پوچ چيست كه به همديگر مى ‏كنيم؟!* *🔽ابو ذر غفارى را بايد گفت افتخار اسلام است؛                                 اين اسلام است كه ابو ذر پرورش داده است.* *🔽عمّار ياسر افتخار اسلام است؛ اسلام است كه عمّار ياسر پرورش داده است.* *🔽بو على سينا افتخار اسلام است؛*                                                  *اسلام است كه نبوغ بو على سينا را شكفت.* *🔽خواجه نصير الدين افتخار اسلام است،* *🔽صدر المتألّهين شيرازى افتخار اسلام است،* *🔽شيخ مرتضى انصارى افتخار اسلام است،* *🔽مير داماد افتخار اسلام است،*                *شيخ بهايى افتخار اسلام است.* *🔽 اسلام، افتخار البته دارد؛ يعنى فرزندانى تربيت كرده كه دنيا روى آنها حساب مى‏ كند و بايد هم حساب كند،* *چرا كه اينها در فرهنگ دنيا نقش مؤثر دارند.* *🔽 دنيا نمى ‏تواند قسمتى از كره ماه را اختصاص به خواجه نصير الدين ندهد و نام او را روى قسمتى از كره ماه نگذارد،* *براى اينكه او در بعضى كشفيات كره ماه دخيل است.* *🔽او را مى‏ شود گفت افتخار اسلام.*                                                *ماها كى هستيم؟!                                                                    ما چه ارزشى داريم؟* *🔽 ما را اگر اسلام بپذيرد كه اسلام افتخار ما باشد، اسلام اگر بپذيرد كه به صورت مدالى بر سينه ما باشد، ما خيلى هم ممنون هستيم.* *ما شديم مدالى به سينه اسلام؟!* *ماها ننگ عالم اسلام هستيم،* *🔽اكثريت ما مسلمانها ننگ عالم اسلام هستيم.* *پس تعارفها را كنار بگذاريم؛ آنها تعارف است.* *▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حماسه* *حسينى(۱ و ۲))، ج‏۱۷، ص:۱۵۵- ۱۵۶-با ویرایش جزئی*
۞«وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ ۚ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ» ❤️«پروردگار شما گفته است:مرا بخوانید تا دعای شما را بپذیرم! کسانی که از عبادت من تکبّر می‌ورزند به زودی با ذلّت وارد دوزخ می‌شوند!» 💌|غافر ۶۰| ╭═━⊰🍃🌸🍃
💞چو لرزد زمين با تكانى سترگ 🍃بـرون افـكـنـد رازهـاى بـزرگ 💞 در آن روز مـحشـر بگويد بـشـر 🍃 زمين را چـه آمد بلائى بـه سـر 💞زمين خـلـق را سـازد آگـه ز كـار ♦️«هنگامی که زمین شدیداً به لرزه درآید _ و زمین بارهای سنگینش را خارج سازد! _ و انسان می‌گوید:زمین را چه می‌شودکه این گونه می‌لرزد؟! _ در آن روز زمین تمام خبرهایش را بازگو می‌کند» ✍️ پیام آیه (زلزله ۱تا۴):‌ ۱_هستی شعور دارد. ۲_قيامت روز تحيّر انسان است. ۳_زلزله بزرگ زمين در آستانه قيامت، امری قطعی و حتمی است. ╭═━⊰🍃🌸🍃
*درسهایی ازقران کریم* (۲۲۶) 📚 ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت دویست و هفتم 🍃.....داستان بنی اسرائیل......🍃 ♦️و چيزی به عنوان غرامت و يا فديه كه بلاگردان آنها باشد پذيرفته نمی‌شود" (وَ لا يُقْبَلُ مِنْها عَدْلٌ‌).‏" و هيچ شفاعتی (جز به اذن پروردگار) او را سود ندهد" (وَ لا تَنْفَعُها شَفاعَةٌ).‏و اگر فكر می‌كنيد كسی در آنجا- جز خدا- می‌تواند انسان را كمك كند اشتباه است چرا كه" هيچكس در آنجا ياری نمی‌شود". 🔶بنا بر اين تمام راههای نجات كه در اين دنيا به آن متوسل می‌شويد همه بسته است، تنها و تنها يك راه باز است، و آن راه ايمان و عمل صالح، و در برابر گناهان توبه كردن و اصلاح خويش نمودن است. ♦️امامت" اوج افتخار ابراهيم (ع):‏از اين آيات به بعد سخن از ابراهيم پيامبر بزرگ خدا و قهرمان توحيد و بنای خانه كعبه و اهميت اين كانون بزرگ توحيد و عبادت است كه ضمن هيجده آيه اين مسائل را بر شمرده است.‏ 📚 تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃 📚 ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت دویست و هشتم 🍃داستان امامت اوج افتخار ابراهيم (ع)🍃 ♦️هدف از اين آيات در واقع سه چيز است :‏ نخست اينكه مقدمه‌ای باشد برای مساله تغيير قبله كه بعدا مطرح می‌شود تا مسلمانان بدانند اين كعبه از يادگارهای ابراهيم پيامبر بت‌شكن است و اگر امروز مشركان و بت پرستان آن را تبديل به بتخانه كرده‌اند اين يك آلودگی سطحی است و چيزی از ارزش و مقام كعبه نمی‌كاهد. 🔶ديگر اينكه يهود و نصاری ادعا می‌كردند ما وارثان ابراهيم و آئين او هستيم و اين آيات (در ارتباط با آيات فراوانی كه در باره يهود گذشت) مشخص می‌سازد كه آنها تا چه حد از آئين ابراهيم بيگانه‌اند. ♦️سوم اينكه مشركان عرب نيز پيوند ناگسستنی ميان خود و ابراهيم قائل‌ بودند، بايد به آنها نيز فهمانده شود كه برنامه شما هيچ ارتباطی با برنامه اين پيامبر بزرگ بت‌شكن ندارد.‏در آيه مورد بحث نخست می‌گويد:" بخاطر بياوريد هنگامی را كه خداوند ابراهيم را با وسائل گوناگون آزمود و او از عهده آزمايش به خوبی بر آمد. 🔶آری اين آيه از مهمترين فرازهای زندگی ابراهيم ع يعنی آزمايشهای بزرگ او و پيروزيش در صحنه آزمايشها سخن می‌گويد، آزمايشهايی كه عظمت مقام و شخصيت ابراهيم را كاملا مشخص ساخت، و ارزش وجود او را آشكار كرد. 📚 تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃
*📔 درسهایی از نهج البلاغه* *⚜️⚜️* وَ قَالَ (علیه السلام): الْأَمْرُ قَرِيبٌ، وَ الِاصْطِحَابُ قَلِيلٌ. 🟡توجّه به فنا پذيرى دنيا (اخلاقى): 📜و درود خدا بر او، فرمود: آخرت نزديك، و زمان ماندن در دنيا اندك است. ════🌼🕊🌼═ *🔰شرح و تفسیر حکمت 168🔰* 👌🔆نزديكى فرمان مرگ: 📜 امام(عليه السلام) در اين كلام كوتاه و حكيمانه خود اشاره به كوتاهى عمر انسان در دنيا كرده مى فرمايد: 🔻 «فرمان مرگ نزديك است و مدّت همراهى (با مردم و مواهب دنيا) كوتاه»;(الاَْمْرُ قَرِيبٌ وَالاِصْطِحَابُ قَلِيلٌ). 💢واژه «امر» اشاره به پايان زندگى و فرا رسيدن مرگ است، 🔰 همان گونه در آيه 14 سوره «حديد» آمده است: «(وَغَرَّتْكُمُ الاَْمَانِىُّ حَتَّى جَآءَ أَمْرُ اللهِ); و آرزوهاى دورودراز شما را فريب داد تا فرمان خدا رسيد». 🔶«اصطحاب» به معناى همراه و همنشين بودن با مردم دنيا يا با مواهب و نعمت هاى حيات است. اين حقيقتى است كه همگان آن را مى دانيم و آثار آن را همه روز با چشم مشاهده مى كنيم; هر روز پيكر بى جان بعضى از دوستان يا غير دوستان را مى بينيم كه بر دوش ديگران به سوى آرامگاهشان حمل مى شود. جاى خالى بسيارى از دوستان و بستگان و عزيزان در ميان ما نمايان است. قبور آنها در دسترس ماست: غالباً به زيارت قبورشان مى رويم و از همه برتر در صفحات تاريخ ياد نام آورانى را ملاحظه مى كنيم كه در عصر خود چه قدرت و زندگى پرغوغايى داشتند; ولى به سرعت همه پايان گرفت و چيزى جز استخوان هاى پوسيده آنها در زير خاك و قصرهاى ويران شده شان باقى نمانده است. با اين وصف غالباً گرفتار غفلتيم، به پايان زندگى خود نمى انديشيم، توشه اى مناسب براى سفر پر خوف و خطر آخرت فراهم نمى سازيم. 💠به فرموده امام(عليه السلام) در حكمت 122 «گويى فرمان مرگ بر غير ما نوشته شده و گويى اين مردگانى را كه با چشم مى بينيم مسافرانى هستند كه به زودى به سوى ما باز مى گردند»; 🔰به همين دليل در روايتى كه مرحوم كلينى آن را در كتاب كافى از رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) در ضمن خطبه اى نقل كرده مى خوانيم: «سُئِلَ أَىُّ الْمُؤْمِنينَ أكْيَسٌ; از آن حضرت پرسيدند: ⁉️كدام يك از مؤمنان باهوش ترند؟» فقال: «أكْثَرُهُمْ ذِكْراً لِلْمَوْتِ وَأشَدُّهُمْ لَهُ اسْتِعْداداً; 🔻كسى كه بيش از همه به ياد مرگ باشد و كسى كه از همه آماده تر براى آن شود». 🔰در حدیث دیگرى در همان کتاب شریف از امام على بن الحسین(علیهما السلام) آمده است که مى فرمود:  بسیار تعجب است از کسانى که مرگ را (عملاً) انکار مى کنند در حالى که هر روز و شب، مردگان را مى بینند همچنین بسیار تعجب است از کسانى که جهان آخرت را انکار مى کنند در حالى جهان دنیا را مى بینند (که نشانه هاى آخرت در آن بسیار است)» شاعر مى گوید: فلک اى دوست! ز بس بى حد و بى مَر گردد * بد و نیک و غم و شادى همه آخر گردد ز قفاى من و تو گِرد جهان را بسیار * دى و اسفند مه و بهمن و آذر گردد ماه چون شب شود از جاى به جایى حیران * پى کیخسرو و دارا و سکندر گردد این سبک خنگ بى آسایشِ بى پا تازد * وین گران کشتى بى رهبر و لنگر گردد روز بگذشته خیال است که از نو آید * فرصت رفته محال است که از سر گردد کشتزار دل تو کوش که تا سبز شود * پیش از آن کین رخ گلنار معصفر گردد زندگى جز نَفَسى نیست غنیمت شمرش * نیست آمد که همراه نفس برگردد چرخ بر گرد تو دانى که چه سان مى گردد؟ * همچو شهباز که بر گِرد کبوتر گردد اندر این نیمه ره، این دیو تو را آخر کار * سر بپیچاند و خود بر ره دیگر گردد خوش مکن دل که نگشته است نسیمت اى شمع بس نسیم فرح انگیز که صرصر گردد ════🌼🕊🌼═
*📔درسهایی از نهج البلاغه* (۱۹۴) *⚜️⚜️* وَ قَالَ (علیه السلام): قَدْ أَضَاءَ الصُّبْحُ لِذِي عَيْنَيْنِ. 🟡آينده نگرى (اخلاقى، اعتقادى): 📜و درود خدا بر او، فرمود: صبحگاهان براى آن كه دو چشم بينا دارد روشن است. ════🌼🕊🌼═ *🔰شرح و تفسیر حکمت 169🔰* 👌🔆نشانه هاى حق آشكار است: 📜 امام(عليه السلام) در اين كلام حكيمانه به كسانى كه حق را با تمام ظهور و بروز آن فهم نمى كنند هشدار مى دهد و مى فرمايد:🔻 «صبح براى آنها كه دو چشم بينا دارند روشن است»; (قَدْ أَضَاءَ الصُّبْحُ لِذِي عَيْنَيْنِ) 📌اشاره به این که کسانى که چشم بصیرت دارند حق را به خوبى درک مى کنند، زیرا نشانه هاى آن کاملاً آشکار است; خواه این حق به معناى ذات پاک پروردگار باشد 🔰آن گونه که قرآن مجید مى فرماید: «(سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِى الاْفَاقِ وَفِى أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلَى کُلِّ شَىْء شَهِیدٌ)💎; به زودى نشانه هاى خود را در اطراف عالم و در درون جانشان به آنها نشان مى دهیم تا براى آنان آشکار گردد که او حق است. آیا کافى نیست که پروردگارت بر همه چیز شاهد و گواه است» و یا این که مراد از صبح قرآن مجید است، 🔰 همان گونه که مى فرماید: «(قَدْ جَاءَکُمْ مِنَ اللهِ نُورٌ وَکِتَابٌ مُبِینٌ); (آرى) از طرف خدا نور و کتاب روشنگرى به سوى شما آمد». یا این که منظور آیین اسلام و آورنده آن باشد 🔰 آن گونه که قرآن مى فرماید: «(لاَ إِکْرَاهَ فِى الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنْ الغَىِّ); اکراهى در قبول دین نیست. (زیرا) راه راست از راه انحرافى روشن شده است» و یا این که مراد رسول گرامى اسلام باشد 🔰همان گونه که مى خوانیم: «(یَا أَیُّهَا النَّبِىُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ شَاهِداً وَمُبَشِّراً وَنَذِیراً وَدَاعِیاً إِلَى اللهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجاً مُّنِیراً); اى پیامبر! ما تو را گواه فرستادیم و بشارت دهنده و بیم دهنده; و تو را دعوت کننده به سوى خدا به فرمان او قرار دادیم و چراغى روشنى بخش». 💠یا مقصود خود حضرت (و امامان اهل بیت) باشد، چنان که در زیارت «جامعه» آمده است: «خَلَقَکُمُ الله أنواراً فَجَعَلَکُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقینَ حَتّى مَنَّ عَلَیْنا بِکُمْ». و در خطبه 87 نهج البلاغه نیز به این معنا اشاره شده است. یا این که منظور تمام آنچه گذشت و تمام حقایق عالم هستى است. 🔰قرآن مجید در سوره «اسراء» آیه 72 نیز مى فرماید: «(وَمَنْ کَانَ فِى هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِى الاْخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِیلا); اما کسى که در این جهان (از دیدن چهره حق) نابینا بوده است در آخرت نیز نابینا و گمراه تر است». 💢به هر حال این جمله به صورت ضرب المثلى در آمده و واژه «صبح» کنایه از حق و «ذى عَیْنَیْن» کنایه از صاحبان بصیرت و آگاه و واژه «أضاء» اشاره به ظاهر بودن حق است. ✴️ حال اگر کسانى گمراه شوند به علّت نابینایى آنهاست، یا این که چشم دارند و بر هم مى گذارند یا خفاش صفت از دیدن آفتاب حق به شب هاى تاریک و ظلمانى پناه مى برند. آنها سزاوار هرگونه سرزنش و مجازاتند آن گونه که شاعر پارسى زبان مى گویند: راه است و چاه و دیده بینا و آفتاب * تا آدمى نگاه کند پیش پاى خویش چندین چراغ دارد و بیراهه مى رود * بگذار تا بیفتد و بیند سزاى خویش! ════🌼🕊🌼═
درسهایی ازقران کریم (۲۲۷) 📚 ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت دویست و نهم 🍃داستان امامت اوج افتخار ابراهيم (ع)🍃 ♦️هنگامی كه از عهده اين آزمايشها بر آمد، خداوند می‌بايد جايزه‌ای به او بدهد" فرمود: من تو را امام و رهبر و پيشوای مردم قرار دادم. 🔶ابراهيم تقاضا كرد كه از دودمان من نيز امامانی قرار ده" تا اين رشته نبوت و امامت قطع نشود و قائم به شخص من نباشد . ♦️اما خداوند در پاسخ او" فرمود: پيمان من، يعنی مقام امامت، به ظالمان هرگز نخواهد رسيد"‏تقاضای تو را پذيرفتم، ولی تنها آن دسته از ذريه تو كه پاك و معصوم باشند شايسته اين مقامند! 📚 تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃 @tadabbor_quran 📚 ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت دویست و دهم 🍃داستان امامت اوج افتخار ابراهيم (ع)🍃 ♦️نکته۱: منظور از" كلمات" چيست؟‏از بررسی آيات قرآن و اعمال مهم و چشمگيری كه ابراهيم انجام داد و مورد تحسين خداوند قرار گرفت، چنين استفاده می‌شود كه مقصود از" كلمات" (جمله‌هايی‌ كه خداوند ابراهيم را به آن آزمود) يك سلسله وظائف سنگين و مشكل بوده كه خدا بر دوش ابراهيم گذارده بود، و اين پيامبر مخلص همه آنها را به عاليترين وجه انجام داد، اين دستورات عبارت بودند از: 🔶بردن فرزند به قربانگاه و آمادگی جدی برای قربانی او به فرمان خدا! بردن زن و فرزند و گذاشتن آنها در سرزمين خشك و بی آب و گياه مكه در جايی كه حتی يك نفر سكونت نداشت! قيام در برابر بت پرستان بابل و شكستن بتها و دفاع بسيار شجاعانه در آن محاكمه تاريخی و قرار گرفتن در دل آتش، و حفظ خونسردی كامل و ايمان در تمام اين مراحل! ♦️مهاجرت از سرزمين بت پرستان و پشت پا زدن به زندگی خود و ورود در سرزمينهای دور دست برای ادای رسالت خويش، و مانند اينها [در تفسير" المنار" از ابن عباس چنين نقل شده كه او اين آزمايشهای ابراهيم را از آيات مختلف قرآن در چهار سوره بيرون آورده كه به سی موضوع بالغ می‌شودو براستی هر يك از آنها آزمايشی بسيار سنگين و مشكل بود، اما او با قدرت و نيروی ايمان از عهده همه آنها بر آمد و اثبات كرد كه شايستگی مقام" امامت" را دارد. 📚 تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃
*پرسش وپاسخ براساس نظر اندیشمندان* (۳۴) *سئوال ۳  :از کجا بفهمیم که عبادت ما، «عبادت» است نه «عادت»؟* پاسخ استاد مطهری ره : اخلاق معنایش این است که انسان اراده خودش را بر عادات و بر طبایع خود غلبه بدهد؛ یعنی اراده را تقویت کند به طوری که اراده بر آنها حاکم باشد.. حتی اراده باید بر عادات خوب هم غالب باشد، چون کار خوب اگر کسی به آن عادت پیدا کرد خوب نیست. مثلا ما باید نماز بخوانیم اما نباید نماز خواندن ما شکل عادت داشته باشد. از کجا بفهمیم که نماز خواندن ما عادت است یا نه؟ باید ببینیم آیا همه دستورات خدا را مثل نماز خواندن انجام می‌دهیم؟ اگر این‌طور است، معلوم می‌شود که کار ما به خاطر امر خداست.. اما اگر ربا را می‌خوریم و در عین حال، نماز را هم با نافله‌هایش می‌خوانیم، یا اگر خیانت به امانت مردم می‌کنیم ولی زیارت عاشورایمان هم ترک نمی‌شود، می‌فهمیم که اینها عبادت نیست، عادت است.. استاد مطهری، اسلام و نیازهای زمان، ج1، ص211