عشقعلی
✍ گزارش لحظه به لحظه از شهادت حضرت زهرا(س) قسمت دهم
💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠
در این میان قنفذ نزد ابوبکر بازگشت و ماجراهای اتفاق افتاده در حمله عمر را به او خبر داد. ابوبکر برای مرحله بعد به قنفذ چنین دستور داد:
«برگردید، اگر علی از خانه بیرون آمد دست نگه دارید و گرنه در خانه اش به او هجوم آورید و اگر مانع شد خانه را بر سرشان به آتش بکشید!»
قنفذ با گروهی دیگر به خانه هجوم آوردند تا کمکی برای عمر و یاران او باشند و دسته جمعی بر سر حضرت علی ریختند.
عده ای با شمشیرهایشان به امیرالمؤمنین حمله ور شدند و حضرت را در میان گرفتند و طناب سیاهی بر گردن او انداختند!
در آن هنگام حضرت زهرا با پهلوی شکسته و سینه خون آلود از جا برخاست و قبل از آنکه مهاجمین از خانه خارج شوند، بین امیرالمؤمنین و آنان مانع شد و فرمود:
«به خدا قسم، اجازه نمی دهم پسر عمویم را با ظلم و ستم ببرید. وای بر شما، چه زود به خدا و رسولش درباره ما اهل بیت خیانت کردید!»
اما عمر و یارانش بدون اعتنا به سخنان حضرت زهرا، امیرالمؤمنین را به طرف مسجد می کشیدند. در این حال حضرت زهرا، اميرالمؤمنین را گرفته بود و می کشید.
اینجا بود که عمر شمشیر را از خالد گرفت و سه بار با غلاف آن بر بازوی حضرت زهرا زد به طوری که او را مجروح کرد و خون جاری شد...
#برای_فاطمیه_چیکار_میتونی_بکنی؟
🆔 @EshghAli
عشقعلی
✍ گزارش لحظه به لحظه از شهادت حضرت زهرا(س) قسمت یازدهم
💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠
لحظاتی بعد حضرت زهرا به هوش آمد. وقتی امیرالمومنین را ندید از فضه درباره آن حضرت سؤال کرد. فضه پاسخ داد:
«امیرالمؤمنین را با اجبار به مسجد بردند.»
حضرت زهرا از جا برخاست و دست امام حسن و امام حسین را گرفت و همراه عده ای از بانوان به سوی مسجد حرکت کرد.
غاصبین امیرالمؤمنین را به مسجد بردند، در حالی که عمر شمشیر را بالای سر حضرت گرفته بود و می گفت:
«با ابوبکر بیعت کن. در غیر اینصورت گردنت را می زنم!!»
در آن حال امیرالمؤمنین فرمود:
«آیا فاطمه با جسارت زده می شود؟! ای کاش پسر ابوطالب قبل از چنین روزی مرده بود و کافران فاجر را نمی دید که برای ظلم بر بانوی طاهره ازدحام کرده اند!»
حضرت زهرا با دیدن منظره بیعت، ناله ای زد و اشک از دیدگانش جاری شد و خطاب به ابوبکر فرمود:
«ای ابوبکر! چه زود بر اهل بیت پیامبرتان حمله ور شدید. به خدا قسم، با شما سخن نخواهم گفت تا پروردگار را ملاقات کنم.»
سپس پیراهن پیامبر را بر سر گذاشت و در حالی که دست دو پسرش را گرفته بود، فرمود:
ای ابوبکر، آیا می خواهی همسرم را از من بگیری؟ به خدا قسم، اگر دست از او برنداری نفرین می کنم و کنار قبر پدرم میروم و به درگاه الهی شکایت میکنم.»
آنگاه به سوی قبر پیامبر حرکت کرد تا کنار آن رسید و فرمود:
«پسر عمویم را رها کنید. قسم به آنکه محمد را به حق مبعوث کرد، اگر او را رها نکنید نفرین می کنم و پیراهن رسول خدا را بر سر گذاشته به درگاه الهی ضجه میزنم و میدانم که ناقة صالح نزد خدا عزیزتر از فرزندان من نیست.»
با سخن حضرت، ناگهان آثار عذاب ظاهر شد! امیرالمؤمنین سلمان را فرستاد و پیام داد که حضرت زهرا نفرین نکند و به خانه باز گردد.
#برای_فاطمیه_چیکار_میتونی_بکنی؟
🆔 @EshghAli
4_5944774692362519558.mp3
4.91M
🎙روضه حضرت زهرا(س)
#برای_فاطمیه_چیکار_میتونی_بکنی؟
🆔 @EshghAli
عشقعلی
✍ گزارش لحظه به لحظه از شهادت حضرت زهرا(س) قسمت دوازدهم
💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠
روزهای آخر عمر حضرت زهرا نزدیک می شد. روزی حال حضرت به شدت منقلب شد در حالی که امیر المؤمنين و فرزندانش کنار ایشان نشسته بودند. در آن حال خطاب به همسرش عرض کرد:
«ای پسر عمو و ای باب شهر علم پیامبر و ای همسرم در دنیا و آخرت و ای صاحب نسل طاهر، تو را در باره این دو فرزندم وصیت میکنم که اینها دو نور چشم پیامبرند. برایشان بس است آنچه از فراق جدشان کشیده اند و مادرشان را نیز از دست می دهند. آنها را برای زیارت قبر من بیاور که قلبم با آنان است...
ای پسر عمو، بدان که من از تو راضی هستم. آیا تو نیز از من راضی هستی؟ من به اندازه طاقتم در خدمت تو بودم و درباره کارهای دنیا به اندازه توانم تو را یاری کردم. من روزها جو آرد کردم و شب ها با مشک آب آوردم و اکنون به کوتاهی در حق تو اعتراف میکنم. مرا ببخش!»
امیرالمؤمنین در حالی که میگریست فرمود:
«ای دختر محمد مصطفی و ای بانوی بانوان، روح من فدای روح تو باد».
امیرالمومنین با سخنان همسرش می گریست و حضرت زهرا با دست اشک های او را می گرفت و بر صورت خود می کشید و می فرمود:
«ای پسر عمو، تو در فراق من محزون هستی و اشک محزون وقتی در امتی جاری شد خداوند آنان را مشمول رحمت خویش می فرماید. پس چگونه است اگر این اشک بر روی کنیزی بریزد. من اشک تو را به امید رحمت به صورتم کشیدم، چرا که من کنیز خدا و دختر پیامبرم.»
#برای_فاطمیه_چیکار_میتونی_بکنی؟
🆔 @EshghAli
📣 رهایی از وسوسه شیطان...روزه فردا رو از دست ندید...
💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠
💫 امير المومنين(ع) فرمود:
روزه گرفتن ماه رمضان و سه روز در هر ماه، وسوسه سـينههـا را از بين میبرد
💫 زراره میگوید از امام صادق(ع) پرسيدم سنت در روزه چگونه است؟
🌟 فرمودند سه روز در هرماه:
👈 پنج شنبه اول ماه
👈 چهارشنبه اول از دهه دوم ماه
👈 پنج شنبه آخر ماه
#فردا_پنجشنبه_اول_ماهه
🆔 @EshghAli
✍ گزارش لحظه به لحظه از شهادت حضرت زهرا(س) قسمت سیزدهم
💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠
حضرت زهرا در روزهای آخر درباره دشمنان خدا و منع حضور آنان برای تشییع و تدفین وصیت نمود و به امیرالمؤمنين عرض کرد:
«یا على، هیچ یک از دشمنان خدا بر سر جنازه من حاضر نشوند و بر بدن من نماز نخوانند. هنگامی که از دنیا رفتم مرا با دست خود غسل بده و کفن نما و شب دفن کن تا ابوبکر و عمر حضور نداشته و خبردار نشوند و بر بدن من نماز نخوانند.»
آن حضرت درباره حضور نیافتن آن دو نفر در مراسم خاکسپاری، امیرالمؤمنین را قسم داد و عرض کرد:
«تو را به خدا و به حق محمد رسول خدا قسم میدهم که ابوبکر و عمر بر من نماز نخوانند.»
همچنین حضرت زهرا به اسماء وصیت کرد که هیچ کس بعد از وفات کنار جنازه اش نیاید و درباره عدم حضور عایشه به طور خاص تأکید فرمود.
#برای_فاطمیه_چیکار_میتونی_بکنی؟
🆔 @EshghAli
4_5879998201762676829.mp3
6.8M
🎙روضه حضرت زهرا(س)
#برای_فاطمیه_چیکار_میتونی_بکنی؟
🆔 @EshghAli
🌓 دعا کردن قبل از غروب جمعه
💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠
✍ حضرت فاطمه(س) می فرمايد:
از پيامبر (ص) شنيدم که در روز جمعه ساعتى است كه هيچ مسلمانى مراقب آن نبوده كه حاجت خيرى از خداى عزوجل بخواهد، مگر آنكه حاجت او را برآورده ساخته است.
⁉️ حضرت فاطمه(س) می فرمایند: عرض كردم يا رسول اللَّه، آن چه ساعتى است؟
🌗 فرمود:
آن هنگامى است كه نصف قرص خورشيد در موقع غروب پنهان شود.
☝️ پس از آن حضرت زهرا(س) به غلام خود می فرمود:
بر فراز بام برو و چون ديدى نصف قرص خورشيد در هنگام غروب پنهان شد به من خبر ده تا دعا كنم.
⚠️ تقریبا میشه نیم ساعت قبل از اذان مغرب. دعا برای فرج یادتون نره.
#یادآوری_اعمال_مستحبی
🆔 @EshghAli