eitaa logo
عــــشق ممنـــوعه؛
7هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
868 ویدیو
7 فایل
بسم رب الحسنین علیهما السلام 💚 بعضی تجربه ها قشنگن، مثلِ دوست داشتنِ تــــــــــــــــــو...♥️🌿 رمان"عشق ممنوعه" به قلم:elsa هرگونه کپی برداری حتی با ذکر نام نویسنده حرام و پیگرد الهی دارد:") @ansar_tab تبلیغات خواستین👆
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق ممنوعه... 🌸🍃 کمی تو جام جا به جا شدم و گفتم:حاج حبیب، چیزی از اون اتیش سوزی خونه ما یادته؟ حاج حبیب استکانش و زمین گذاشت و گفت:اره، چطور؟؟ -نمیخوای بهم بگی اونا کی بودن؟ خوب من بچه بودم ولی تو بیشتر از همه به خانواده ما نزدیک بودی! حاجی حبیب چشماش حالت سردی به خودش گرفت، بعد از چند لحظه گفت:برای چی میپرسی!؟ -اگه بخوان دست رنج منم بسوزونن چی؟ اگه قصد جون من و بکنن چی؟ اصلا شاید بخوام تقاص خونشون و بگیرم! لازمه بدونم... حاج حبیب ابرویی بالا انداخت و گفت:نه، نمیدونم، ازم نپرس! کلافه گفتم:حاجی چیزی و مخفی میکنی؟ چیزی میدونی و نمیگی؟ حاجی بدون توجه به من گفت:چایی میخوری؟ به قلم:Elsa هرگونه کپی برداری حتی با ذکر نام حرام و پیگرد الهی و قانونی دارد🌸🍃
🦋🕯🦋🕯🦋🕯 🕯🦋🕯🦋🕯 🦋🕯🦋🕯 🕯🦋🕯 🦋🕯 🕯 وقتی هم که نمازت مخلصانه باشه یعنی عبدی! نمی دونم میگیری چی می گم؟ گیرایی ام بالا بود. چون اهل تعارف نبودم گفتم : من نماز نمی خونم. سرش را تا نیمه چرخاند سمتم. - اینو حس کردم ولی یه طرفه قاضی نرفتم. گفتم شاید می خونی ولی در خفا که ریا نشه. هر دو چند لحظه سکوت کردیم، و باز هم سکوت میانمان توسط خودش شکسته شد و فرصت فکر کردن را به من نداد - می تونم یه سوال بپرسم؟ - بپرس. - این چند وقت که کنارت بودم، خیلی از اخلاق ها و تمایلاتت دستم اومده. اینکه حجاب داری، روی روابط حساسی، دختر سبک و عقده ای هم نیستی. حلال و حروم هم سرت میشه. برام سوال شد که چطور همچین آدمی نماز نمی خونه. مطمئنم پدر و مادرت هم آدم مقیدی بودن. سؤالش ذهن مرا هم درگیر کرد. چرا من نماز نمی خواندم؟! چطور ادعای بندگی خدا می کردم ولی حاضر نبودم جلویش دولا راست شوم؟ با سبز شدن چراغ، حامی گاز و داد و با تکانی که خوردم، به خودم آمدم. از سکوتم بهره گرفت و گفت : اصلا چی شد که بحث به اینجا رسید؟ به قدری غرق در مسئله ای که بیان کرده بود شدم که همه چیز را از یاد بردم. - نمی دونم. - صد رحمت به حافظه ی ماهی. خداروشکر یکی از یکی بدتریم به حرفش توجهی نکردم و باز غرق شدم در دنیای افکارم. منی که ادعایم می شد پیرو راه پدرم هستم، منی که از خدایم توقع یاری داشتم، چرا چنین عمل مهمی را کنار گذاشته بودم.