eitaa logo
عطر مشکات
2هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
5هزار ویدیو
117 فایل
دراز شد سفرِ یارِ دور گشته‌ی ما... و دل بی‌تابانه نجوا می‌کند: أَیْنَ صٰاحِبُنٰا؟ 💔 هر روز؛ نجواى دلتنگی ماست... و هر اشک؛ زبان بی‌ قراری دلهاست 📿 ادمین: @admin_etr_meshkat 🌿 صفحه رسمی: @Etr_meshkat #موسسه_طلیعه_عطر_مشکات_همدان
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▪️ شام را آمادهٔ مهمان‌نوازی کرده بودند. با ورود کاروان اسیران، مردم برای استقبال، سنگ تمام گذاشتند. امروز سنگ‌های کوچه‌های شام، به جای زمین، در مشت مردم بود... ▫️ ۱۳ ؛ @Etr_Meshkat
📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▪️ روبه‌روی لشکر دشمن ایستاد. چیزی برای گفتن از نسب خود نداشت. برای همین خودش را این‌گونه معرفی کرد: «امیری حسین و نعم الامیر». سه روز بعد وقتی بنی‌اسد شهدای کربلا را دفن می‌کردند، «جون»، خوشبوترین و روسفیدترین یار امام بود. ▫️ ۱۴ ؛ @Etr_Meshkat
📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▪️ شام را آمادهٔ مهمان‌نوازی کرده بودند. با ورود کاروان اسیران، مردم برای استقبال، سنگ تمام گذاشتند. امروز سنگ‌های کوچه‌های شام، به جای زمین، در مشت مردم بود... ▫️ ۱۳ ؛ @Etr_Meshkat
📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▪️ روبه‌روی لشکر دشمن ایستاد. چیزی برای گفتن از نسب خود نداشت. برای همین خودش را این‌گونه معرفی کرد: «امیری حسین و نعم الامیر». سه روز بعد وقتی بنی‌اسد شهدای کربلا را دفن می‌کردند، «جون»، خوشبوترین و روسفیدترین یار امام بود. ▫️ ۱۴ ؛ @Etr_Meshkat
📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▪️ پدر هر کاری کند، پسر یاد می‌گیرد. مثلاً اگر در رکوع، انگشتر ببخشد. و «او» هم در گودال قتلگاه، انگشتر را با انگشت بخشید. نخواست او دستِ خالی از گودال برگردد. ▫️ ۱۷ ؛ @Etr_Meshkat
📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▪️ از دور بابا را دیده بود که سرِ علی‌اکبر را روی دامن قرار داده و صورت به صورتش گذاشته است. توی خرابه، پاهای کوچکش را دراز کرد. با دستان کوچکش سرِ بابا را به دامن گرفت. خم شد و سر را به صورت بابا گذاشت. چقدر زود بابا بغلش کرد! ▫️ ۱۸ ؛ @Etr_Meshkat
📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▪️ فرمانده با تعجب پرسید: «علمدار این علم کیست که جای‌جای آن پر از جای تیر است، جز جای دست علمدار؟» گفتند: «این علم دست ابوالفضل عباس بوده است.» ▫️ ۱۹ ؛ @Etr_Meshkat
📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▪️ با موتور زمین خورد. سرش کمی شکست. خانه که رفت، دختر سه‌ساله‌اش با دستمال، خون سر بابا را پاک کرد. دختر دائماً از بابا می‌پرسید: «بابا خوب شدی؟» شب بود. هنوز روضه شروع نشده، مرد بلند‌بلند گریه می‌کرد. ▫️ ۲۰ ؛ @Etr_Meshkat
📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▪️ - بابام کجا رفته؟ - رفته سفر… - بدون عمه؟! ▫️ ۲۱ ؛ @Etr_Meshkat
4.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌑 غربت یعنی تنها ماندن در دیار بی‌وفا... مسلم، پیام‌آور عشق و وفاداری، در کوچه‌های بی‌مهری جاودانه شد. محرم، با یاد مظلومیت این سردار غریب آغاز می‌شود؛ و دل‌ها را برای کاروان کربلا مهیّا می‌سازد. 🖤 @Etr_meshkat
سومین روز محرم است... دل‌هایمان رقیق‌تر از همیشه، چشم‌هایمان به یاد دختری که سهمش از عاشورا، خاک و خار و آوار بود... @Etr_meshkat 🕊️
8.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای کاش لحظه‌ای آرامش، سهم چشمان خسته‌ات می‌شد... ای کاش آغوش پدر، پناه دلت می‌ماند تا همیشه... روزی‌رسان زندگی ما، رقیه است🖤 با نام تو نفس می‌کشیم، ای دختر غریب حسین... @Etr_meshkat 🕊️