eitaa logo
•°از تـبـار فـاطـܩــہ۳۱۳°•
363 دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
107 فایل
بـسـم ربــ الحـسـیـنــ⁦❥ °•کانال فدایی امام حسینــ⁦°•♡ °کپی:حلالت رفیق هدف چیز دیگس° شروع‌خـ¹²\⁹\¹⁴⁰⁰ـادمی °بـہ کورے چشم בشمناט اسلام ساבیس خوراט نظامیم😎°
مشاهده در ایتا
دانلود
بی توجه بهش دو قدمم جلو رفـتم. با قدمی که برداشـتم قمه رو روی قسمت شاهرگش گذاشـت. :جـلو نیاااا. روژیار: از بچم دسـت بکشید خواهش میکنم. با صدای آرام به صورتش نگاه کردم. آرام: سعیییید جلو بیا بیا بزار بزنه... این چی میگفت!؟ کسی که تازه فهمیده بودم کیه و این چندسال بیخودی بهش شـک میکردم. به فکر بقیه نبود. با صدای قهقه هاش که قاطی گریه هاش شده بود قلبم خورد شد. سعید که باهر قدم بهم نزدیک میشد اون نامرد هم نزدیکترم میومد. صدای سعید میلرزید و بهش میگفت که باهام کاری نداشته باشنـد. لبای خشــک شده امو از هم جدا کردم. آرام: سعییییید جلو بیا بیا بزار بزنه. نگاهی با تعجب بهم انداخـت. نگاهش برام عادی بود و عادت به حماقت هام داشـت. در عرض چند ثانیه فیلم زندگیم از جلوی چشام رد شد. یاد بابا جلال افتادم...مهربونیای مامان روژیار...سعید!:) نگاه های پرالتماس سعید واضح بود..برای آخرین بار صدای ی قمه ای بود که اون کشیـــد... آرام رو جلوی سعید کشتن😂🙂 خیلی سخته ها سه تا شهید بده بخاطر حماقت های آرام💔 قمه رو کشید... https://splus.ir/roman87