eitaa logo
کانون طه آب‌پخش
988 دنبال‌کننده
44.7هزار عکس
20.5هزار ویدیو
966 فایل
ارتباط با ادمین: @faraghlit313
مشاهده در ایتا
دانلود
کانون طه آب‌پخش
◾️ دروغ حرام است 🔹 مرحوم حاج مقدس به عتبات عالیات مشرّف شده بود. مدت توقف ایشان و دوستانش تا هشتم م
💢 ببخشید که من جلو می‌ایستم! ◾️ حاج حشمت از دنیا رفته بود. او منبری و روضه‌خوان خیلی خوبی بود. همه او را می‌شناختند؛ لذا خیلی از مردم به تشییع آمده بودند. علمای بزرگ تهران حضور داشتند. قائدتا می‌بایست یکی از بزرگان مثل آیت الله حاج آقا یحیی سجادی بر جنازه‌اش نماز می‌خواند؛ اما حاج حشمت وصیت کرده بود که آقای آقا شید مرتضی زاهد بر بدن او نماز بخواند. بنابراین همه منتظر او بودند. ◾️ جناب شیخ از جریان خبردار شده و با یکی از دوستان از خانه حرکت کرده و خود را به قبرستان رساند. خیلی دیر نشده بود که به ابن بابویه رسیدند. ایشان اولا درخواست یک مفاتیح کرده بود که از روی آن نماز میت را بخواند و این عیب بود که یک عالم نماز میت را حفظ نیست. اما ایشان از این باکی نداشت. ◾️ ثانیا هنگامی که به صف جلو رفت، به علماء بزرگ حاضر رو کرده و گفته بود: معذرت می‌خواهم؛ وصیت است که من نماز بخوانم و چاره نیست! وگرنه من در محضر شما برای نماز جلو نمی‌ایستادم و امامت نمی‌کردم. ببخشید! 📝 بخشی از کتاب علما نوشته آیت الله جاودان @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
💢 ببخشید که من جلو می‌ایستم! ◾️ حاج حشمت از دنیا رفته بود. او منبری و روضه‌خوان خیلی خوبی بود. همه
◾️ منصرف شدن مأموران مخفی ▪️ آقای آقا شیخ محمد حمامی که از اخیار و ابرار و تربیت شده‌ جناب شیخ مرتضی حمام گلشنی بود، نقل می‌کند: در منزل آقا مجلس روضه به‌پا بود. من هم حضور داشتم. در کنار من دو نفر ناشناس نشسته بودند که بعد معلوم شد مأمور مخفی آگاهی هستند. آقا منبر رفته بود. ▪️ یکی از آن دو نفر به دیگری گفت: این آقا شیخ مرتضای حمام گلشنی است. بنشینیم و ببینیم چه می‌گوید. دیگری جواب داد: نه! برویم او همه‌اش از مردن می‌گوید. بلند شدند و رفتند. آقا شیخ محمد گفته بود: من یادم آمد که آقا دعا کرده بود: «خدایا اهل دولت (پهلوی) را به مجلس ما موفّق نکن!» و من استجابت دعای ایشان را دیدم. 📝 بخشی از کتاب علما نوشته آیت الله جاودان @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
◾️ منصرف شدن مأموران مخفی ▪️ آقای آقا شیخ محمد حمامی که از اخیار و ابرار و تربیت شده‌ جناب شیخ مرتض
💠 ترک محرّمات کنید، می‌رسید! 🔹 یک شب آیت الله حق شناس در سال‌های جوانی، آقای آقا شیخ مرتضی زاهد را در خواب می‌بیند. ایشان با چند نفر به همراه آقا از بازار وارد مسجد می‌شوند و همچنان پیش می‌روند تا به حوض بزرگ صحن مسجد می‌رسند که یخ زده بود. در این هنگام آقا شیخ مرتضی پا روی یخ گذاشته و بی‌واهمه از روی حوض مسجد رد می‌شود و به آن سوی حوض می‌رود. 🔹 آیت الله حق‌شناس و سایر همراهان جرأت نمی‌کنند که دنبال ایشان بروند؛ لذا حوض را دور زده و در آن سوی حوض به ایشان ملحق می‌شوند. آقای حق‌شناس فرمودند: من در آن سوی حوض به حضور ایشان رسیدم و از ایشان پرسیدم: آقا شما چگونه به این مقام رسیده‌اید؟ آقا شیخ مرتضی جواب می‌دهند: «ترک محرّمات کنید و واجبات را انجام دهید، می‌رسید!» 🔹 خواب مهمی بود. راه نشان می‌داد و برای آیت الله حق‌شناس جالب توجه بود و بنابراین ایشان تصمیم می‌گیرد تا فردا به حضور ایشان برود و خواب را با ایشان در میان بگذارد. می‌فرمودند: فردا که به خدمت آقای اقا شیخ مرتضی رسیدم، خواب را به ایشان گفتم و بدون اینکه جواب ایشان را بگویم، سوالم را تکرار کردم. ایشان نیز همان جواب عالم رؤیا را بدون کم و زیاد باز گفتند و فرمودند: «ترک محرّمات کنید و واجبات را انجام دهید، می‌رسید!» 📝 بخشی از کتاب علما نوشته آیت الله جاودان @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
💠 ترک محرّمات کنید، می‌رسید! 🔹 یک شب آیت الله حق شناس در سال‌های جوانی، آقای آقا شیخ مرتضی زاهد را
🖇 آیت الله حق شناس در سال‌های جوانی، آقای آقا شیخ مرتضی زاهد را در خواب می‌بیند. از ایشان می‌پرسند: آقا شما چگونه به این مقام رسیده‌اید؟ آقا شیخ مرتضی جواب می‌دهد: ترک محرّمات کنید و واجبات را انجام دهید، می‌رسید! @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
💠 ترک محرّمات کنید، می‌رسید! 🔹 یک شب آیت الله حق شناس در سال‌های جوانی، آقای آقا شیخ مرتضی زاهد را
⭕️ گریز از مرجعیت ▪️ آیت الله سید محمد فشارکی از برجسته‌ترین شاگردان میرزای شیرازی بزرگ بود. به‌طوری که در اواخر دوران مرجعیت میرزا، درس ایشان به وی واگذار شده بود و میرزا به خاطر کهولت سن و کثرت مشغله و گرفتاری، فرصت درس گفتن نداشت. چند سال آخر عمر، بدین شکل گذشت تا اینکه میرزا رحلت فرمود. ▪️ با اینکه ایشان شاگردان بزرگ بسیاری داشت، روشن بود که بر مسند مرجعیت جز سید فشارکی کس دیگری قرار نخواهد گرفت. بزرگانِ شاگردان میرزا جمع شدند و به اتفاق‌آراء نظر بر مرجعیت فشارکی داشتند. فشارکی در آن مجلس حضور نداشت؛ بنابراین از این جمع کسی مأمور شد که نظر فضلای درجه‌ی اول حوزه را به ایشان برساند. ▪️ شیخ آقابزرگ تهرانی می‌گوید: من همراه بودم. با هم دیگر به در خانه‌ی آیت الله فشارکی رفتیم. در زدیم. خود ایشان در را باز کرد. فرمود: اگر صحبت مرجعیت است و شما برای این مسأله به اینجا آمده‌اید، من راضی نیستم پای خودتان را حتی به درگاه خانه‌ی من بگذارید. بعد این آیه‌ی شریفه را تلاوت کرد: «تلک الدّارُ الآخِرَةُ نَجعَلُها لِلّذینَ لایُریدُون عُلُوًّ فِی الأَرضِ و لا فَسادا» اما اگر مطلب دیگری است، بفرمایید داخل! 📚 بخشی از کتاب «سیره و خاطرات علما» نوشته آیت الله جاودان، ص ۶۴ @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
⭕️ گریز از مرجعیت ▪️ آیت الله سید محمد فشارکی از برجسته‌ترین شاگردان میرزای شیرازی بزرگ بود. به‌طور
🔴 چرا باید سلوک کرد؟ 🔘 آخوند ملاحسینقلی همدانی که شاگرد استاد بزرگ اخلاق حوزه آیت الله آقا سید علی شوشتری بود، به تهذیب نفس مشغول بود و به جد تمام در اصلاح خویش کوشش می‌کرد. 🔘 روزی در صحن مطهر حضرت امام امیرالمومنین علیه السلام، در یکی از ایوان‌ها نشسته و فکر می‌کرد. ایشان فکر می‌کرد: خب؛ مردم دیگر هم هستند و خدا، آمرزنده و غفار است. همه و تو را هم سرانجام می‌آمرزد و به بهشت و سعادت خواهی رسید. پس چرا این همه زحمت و رنج را که راهی هم به جایی نمی‌برد، به جان خریده‌ای و به دوش می‌کشی؟ 🔘 در همین حال که غرق در این فکر بود، کبوتری را دید که از آسمان به زمین آمد و به یک تکه نان خشکیده که در صحن مطهر افتاده بود نوک زد. نان خیلی خشک بود و ظاهرا قابل خوردن نبود. به آسمان رفت؛ اما ناامید نشده و دوری زد و دو مرتبه بازگشت و دیگر بار به آن نوک زد. 🔘 نان نمی‌شکست. باز به آسمان رفت. این رفت و برگشت بارها تکرار شد، تا اینکه سرانجام کبوتر توانست نان را خرد کرده و آن را بخورد. تمام این مدت آخوند ملاحسینقلی به این صحنه نگاه می‌کرد و در اندیشه غرق بود. پیام این حادثه روشن بود. می‌خواستند به او بفهمانند که تنها در اثر استقامت و پیگیری می‌توان به مقصد رسید. فاعتبروا یا اولی الابصار 📚 بخشی از کتاب «سیره و خاطرات علما» نوشته آیت الله جاودان، ص ۴۲ @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
🔴 چرا باید سلوک کرد؟ 🔘 آخوند ملاحسینقلی همدانی که شاگرد استاد بزرگ اخلاق حوزه آیت الله آقا سید علی
💠 نشستنِ نیم‌خیر 🔹 فاضل اردکانی از کربلا به نجف آمده بود تا در تشییع جنازه‌ای شرکت کند. قرار بود تشییع جنازه از منزل متوفی انجام گیرد و چون منزل خیلی کوچک بود، ایشان و شیخ انصاری و بسیاری از تشییع کنندگان در کوچه‌ بیرون منزل، منتظر آوردن جنازه می‌شوند. 🔹 فاضل اردکانی با وجود پیری و کهولت سن، نیم‌خیر نشسته بود، ولی شیخ انصاری روی زمین جلوس داشت. شیخ انصاری از اردکانی می‌پرسد: شما چرا روی زمین نمی‌نشینید؟ فاضل می‌گوید: این لباس از مال امام تهیه شده و اگر من روی زمین بنشینم، زودتر چرک و کثیف می‌شود و باید آن را شست. لباس هم که بیشتر شسته شود، زودتر پاره می‌شود. مال امام را هم تا یقین به رضایت آن حضرت(عج) نباشد، نمی‌شود تصرف کرد؛ و من چنین یقینی ندارم! لذا نیم‌خیر نشسته‌ام. 🔹 بر سر این موضوع بحثی بین مرحوم شیخ انصاری و فاضل اردکانی پیش می‌آید، مدتی با هم بحث می‌کنند، در اثناء بحث می‌بینند که شیخ نیز نیم‌خیز نشست. معلوم شد که سخنان فاضل او را قانع کرده است. می‌گویند که شیخ دیگر تا آخر عمر روی زمین ننشست. 📚 بخشی از کتاب «سیره و خاطرات علما» نوشته آیت الله جاودان، ص ۴۰ @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
💠 نشستنِ نیم‌خیر 🔹 فاضل اردکانی از کربلا به نجف آمده بود تا در تشییع جنازه‌ای شرکت کند. قرار بود تش
⭕️ به من رحم کردند که نرفتند! 🔘 آقا سید آقا بزرگ مدرسی می‌گفتند: همراه آقای آقا شیخ مرتضی به روضه در منزل آیت الله آقامیرزا موسی تهرانی(پدر آقایان مسجد جامعی) رفته بودیم. ایشان باید آنجا منبر می‌رفت. عصر جمعه بود و نزدیک غروب. ایشان به منبر رفت. اتفاقا منبر طول کشید. علماء بزرگ تهران در آن مجلس حضور داشتند و ایشان از امام زمان(عج) صحبت می‌کرد. 🔘 همه‌ی آقایان علماء حال خوشی داشتند و گریه می‌کردند. صحبت به وقت نماز مغرب و عشاء رسید؛ اما هیچ‌کس از جایش حرکت نکرد و همه تا آخر ماندند. آن شب نماز جماعت‌های مهم تهران تعطیل شده بود. در هر صورت جلسه پایان یافت و ما بیرون آمدیم. وقتی که از مجلس بیرون رفتیم، ایشان به من رو کرده و فرمود: آقایان علماء به پیرمردی من رحم کردند که وقت نماز از مجلس بیرون نرفتند و تا پایان منبر نشستند. 📚 بخشی از کتاب «سیره و خاطرات علما» نوشته آیت الله جاودان، ص ۴۳ @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
⭕️ به من رحم کردند که نرفتند! 🔘 آقا سید آقا بزرگ مدرسی می‌گفتند: همراه آقای آقا شیخ مرتضی به روضه د
💠 از بدو تکلیف، گناه نکرده‌ام 🔹آقای آقا شیخ مرتضی زاهد در سال‌های آخر عمر، روزهای چهارشنبه به منزل آیت الله آقاشیخ مهدی معزالدوله‌ای(معزیّ) دعوت داشتند. از آن وقت که ایشان می‌آمدند، تا وقتی که ناهار آماده می‌شد و در حین ناهار و بعد از آن، همه به صحبت خدا و رسول و مواعظ الهی می‌گذشت. خانم‌های منزل هم پشت پرده گوش می‌کردند. 🔹 روزی فرمود: آخر عمر من است و چندان چیزی باقی نمانده است، اما دستم خالی است. هیچ ندارم؛ جز اینکه از بدو تکلیف تا کنون خلاف شرع و گناه نکرده‌ام. همچنین نسبت به دشمنان خدا آن‌قدر برائت داشته و دوری کرده‌ام که کوشیده‌ام حتی کلمات آنها را که در زبان فارسی رایج شده، به‌کار نبرم و فقط گاهی به‌خاطر نهی از منکر و دعوت مردم به ترک اینگونه کلمات، آن ها را به زبان می‌آوردم. 📚 بخشی از کتاب «سیره و خاطرات علما» نوشته آیت الله جاودان، ص ۴۷ @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
💠 از بدو تکلیف، گناه نکرده‌ام 🔹آقای آقا شیخ مرتضی زاهد در سال‌های آخر عمر، روزهای چهارشنبه به منزل
💠 یا ببخش یا خسارت بگیر! 🔹 مرحوم آقای آقا شیخ مرتضی در اواخر عمرشان دیگر نمی‌توانستند به پای خود به جایی بروند. چون وسیله‌های امروز نبود، ناگزیر کسی ایشان را به کول می‌گرفت و به این طرف و آن‌طرف می‌برد و چون ایشان بدن لاغر و نحیفی داشت، این کار آسان بود و مشکلی نداشت. 🔹 یک روز در کوچه شترداران ایشان به جایی می‌رفت، گویی آن‌کس که ایشان را به کول می‌گرفت خسته شده بود؛ لذا در کنار کوچه ایشان را به زمین گذاشت. بدن جناب شیخ به دیوار کاهگلی خانه‌ی مجاور اصابت کرد و چند پر کاه و شاید کمی خاک بر زمین ریخت. ایشان نگران شد به در خانه رفتند و در را کوبیدند. 🔹 صاحب خانه آمد، اتفاقا ایشان را می‌شناخت و ارادت داشت. ایشان فرمود که من به دیوار خانه شما تکیه داده‌ام و کمی از خاک و کاه به زمین ریخته است. بفرمایید چقدر باید بدهم تا جبران شود. صاحب خانه عرض می‌کند که آقا اختیار دارید، منزل من مال شماست. آقا فرمود: «قیامت این چیزها را نمی‌داند، یا باید رضایت بدهی و حلال کنی یا باید خسارت بگیری!» 📚 بخشی از کتاب «سیره و خاطرات علما» نوشته آیت الله جاودان، ص ۴۸ @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
💠 یا ببخش یا خسارت بگیر! 🔹 مرحوم آقای آقا شیخ مرتضی در اواخر عمرشان دیگر نمی‌توانستند به پای خود به
💠 نتیجه‌ی یک ساعت فکر کردن! 🔹 آیت الله سید محمدحسین مسجدشاهی اصفهانی از علمای بزرگ بیت رفیع صاحب حاشیه، در نجف تحصیلات کافی کرده و ملّا و مجتهد شده بود. او با پایان تحصیل به اصفهان بازگشته بود و در آنجا مشغول به درس و بحث و امامت جماعت و اداره‌ی امور مردم اشتغال یافت. بعد از مدتی احساس می‌کرد، گاه و بی‌گاه شک و شبهه به سراغش می‌‌آید و گویا به وسواس خناس دچار شده بود. این حالات برای او ناگوار بود. 🔹 او نمی‌توانست این حالات را تحمل کند؛ و لذا به فکر افتاده بود که برای آن باید چاره‌ای بیندیشد. با خویشتن قرار گذاشت که هر روز قبل از اینکه به نماز جماعت برود، ساعتی را به فکر مشغول باشد، تا بتواند به اخلاص برسد. از آنجا فکر به زندگی ایشان راه یافت و کم کم ملکه شد و سرانجام کار خودش را کرد؛ تا آنجا که توانست ایشان را به یکباره از ما سِوا جدا کند و او بتواند تمام همّ و فکر و توجه خویش را به خدای تبارک تعالی معطوف دارد. ایشان فرموده بود: من آنجا دریافتم که معنای حقیقی حدیث «تفکّر الساعة خیرٌ من عبادة السنة» چیست و چگونه فکر، اصل تمام عبادات و رأس تمام سعادات است. 🔹 از ایشان نقل شده است که فرموده بود: من به یاد نمی‌آورم، در تمام عمرم لحظه‌ای معصیت خدا را کرده باشم. و این قدم اول همه‌ی کمالات است. 📚 بخشی از کتاب «سیره و خاطرات علما» نوشته آیت الله جاودان، ص ۷۴ @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
💠 نتیجه‌ی یک ساعت فکر کردن! 🔹 آیت الله سید محمدحسین مسجدشاهی اصفهانی از علمای بزرگ بیت رفیع صاحب حا
🔲 یک ساعت به خودت بپرداز! ▫️ آیت الله سید حسین قاضی طباطبایی از خاندان عریق و ریشه‌دار «قاضی» تبریز، در محضر میرزای برزگ تلمّذ کرده و به کمال اجتهاد رسیده بود. مردم شهر تبریز به حضور میرزا رسیده و از ایشان می‌خواهند که امر کند، آقای قاضی برای تعلیم و تربیت مردم و امامت جماعت در مساجد آن شهر، به تبریز باز گردد. میرزا امر فرمود و آقای قاضی آماده بازگشت شد. ناگزیر بایستی در نجف و کربلا و سایر مشاهد ائمه اطهار مشرف می‌شد تا وداع گوید. در آخر سر هم به سامراء رفت تا به محضر امامین عسکریین رسیده و وداع کند. ▫️ بعد از وداع به خدمت استاد بزرگ خویش میرزای شیرازی رسید تا از ایشان اجازه خروج گرفته و خداحافظی کرده و به همراه مردم شهر تبریز به ایران بیاید. میرزا در این ملاقات به ایشان فرمود: حالا که داری می‌روی، شب و روزی یک ساعت به خودت بپرداز! آقا سید حسین قاضی به ایران آمد. چند سال بعد مردم تبریز به عتبات مشرف شدند و بعد به حضور میرزا می‌آیند، تا مرجع تقلید خودشان را زیارت کنند. میرزا از آنها از احوالات آقای قاضی سؤال می‌کند. جواب می‌گویند: آقا آن یک ساعت که شما فرموده بودید، تبدیل به بیست و چهار ساعت شده است. ایشان همواره در مراقبت و حضور و توجه به سر می‌برد. 📚 بخشی از کتاب «سیره و خاطرات علما» نوشته آیت الله جاودان، ص ۷۹ @Fahma_KanoonTaha
🔰ساده‌اندیشی در جنگ و صلح 🔹چه در جنگ و چه در صلح بزرگترین ساده‌اندیشی این است که تصور کنیم جهانخواران خصوصاً آمریکا از ما و اسلام عزیز دست برداشته‌اند؛ لحظه‌ای نباید از کید دشمنان غافل بمانیم. امام خمینی(ره) | ۲ آذر ۱۳۶۷ @Fahma_KanoonTaha
🗳 با حضور خود در انتخابات، بسازیم (مد ظله العالی): 🔹ما باید تلاش کنیم ایران را قوی کنیم. کشوری که دشمنی‌های زیاده‌خواهان را می‌بیند باید خودش را قوی کند. ایران قوی یک شعار عمومی است و کسی که من را هم قبول ندارد، شعار ایران قوی دارد. ایران قوی بهتر از ایران ناتوان و توسری‌خور است. این قدرت و قوت را ملت به کشور می‌بخشند و حضور ملت هم و مشارکت و اندازه مشارکت در این قوت ملی تاثیرگذار است. @Fahma_KanoonTaha
💥 روایت جذّاب زندگی و رزمندگی و شهادت جوان در برنامه این هفته 🌷 به مادرش گفت اجازه بده بروم جبهه دوازده روز دیگر برمی‌گردم مثل همیشه خوش قولی کرد داخل یک تابوت پرچم پیچ شده برگشت به خانه 💠 از آسمان در اوّلین برنامه خود در سال جدید، روایتی از یک شهید مدّاح قمی را به تصویر کشیده است. شهید حسین مالکی‌نژاد، بلبلِ خوش‌صدای لشکر ۱۷ علی بن ابی‌طالب (علیه‌السّلام)، شهیدی عارف مسلک بود که به واسطه زندگی در خانواده‌ای مرید اهل‌بیت(علیهم‌السّلام)، خیلی زود راه آسمان را پیدا کرد و در ۱۷ سالگی به شهادت رسید. این مستند، جمعه ۲۰ فروردین حوالی ساعت ۱۷ از شبکه دو سیما به روی آنتن می‌رود. 🔸 از آسمان تنها برنامه مستمر سیمای جمهوری اسلامی ایران در حوزه جهاد و مقاومت است که در گروه معارف اسلامی تهیّه و تولید می‌شود. @Fahma_KanoonTaha
🔴 شهادت پاداش قرائت سوره کهف در شب های جمعه 🔵 امام صادق علیه‌السّلام فرمودند: 🌕 هر کس سوره کهف را در شب‌های جمعه قرائت نماید، به مرگ شهادت از دنیا خواهد رفت یا اینکه خداوند او را شهید مبعوث خواهد کرد و در روز قیامت در صف شهدا خواهد بود. 📚 ثواب الاعمال، ص ۱۰۷ @Fahma_KanoonTaha
💠جشنواره بزرگ قرآنی«بهترین پناه» 💠عنوان مسابقه: استندآپ قرآنی 🔶رده سنی نوجوانان(سنین ۱۰ تا ۱۶ سال) ⚜ ویژه آقا پسرها و دختر خانم ها 🌸موضوع منتخب: طبق تصویر نوشته ✅ارسال به صورت فایل به: ۰۹۳۶۹۵۵۷۸۴۱ 🌐پیام رسان ها: ایتا - وات ساپ - گپ- روبیکا ⏰مهلت: تا پایان ماه مبارک رمضان @Fahma_KanoonTaha
🔴 شب جمعه را غنیمت بشمارید.... 🔵 ابو بصیر از امام باقر (علیه السلام) نقل كرده است كه فرمود: به راستی خدای بلندمرتبه، هر شب جمعه از بالای عرش تا صبح ندا می‌دهد:    🌕 آیا بنده مؤمنی نیست كه مرا برای دنیا و آخرتش قبل از طلوع فجر بخواند، پس من جوابش دهم؟    🔹 آیا بنده مؤمنی نیست كه از گناهانش قبل از طلوع فجر توبه كند من توبه او را بپذیرم؟ آیا بنده مؤمنی نیست كه از نظر روزی در تنگنا باشد و از من درخواست زیادت كند پیش از طلوع فجر، من نیز [بر رزق او] بیفزایم و بر او توسعه دهم؟    🔹آیا عبد مؤمن بیماری كه شفای خود را قبل از طلوع فجر بخواهد، نیست تا شفایش دهم؟    🔹 آیا بنده مؤمن زندانی غمناكی نیست كه درخواست آزادی از حبس كند قبل از طلوع فجر، سپس من آزاد و رهایش بنمایم؟    🔹 آیا بنده مؤمنی كه مظلوم واقع شده نیست كه از من درخواست كند تقاص ظلم او را بگیرم، و من یاری‌اش كنم و مظلمه‌های او را پس بگیرم؟    امام باقر (علیه السلام) فرمود: این ندا مرتب تا طلوع فجر ادامه دارد. 📚(وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۷۳ و ۷۴)  🔺 شرط انصاف جز این نیست که پیش از طلوع فجر ، بر فرج مولای غریبمان متوسل و دعاگو باشیم...که ظهور تنها راه نجات تمام بشریت است. @Fahma_KanoonTaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦉یه اسباب بازی ساده که روز تعطیل کنار بچه‌ها می‌تونید بسازید @Fahma_KanoonTaha
🔰عظمت و شجاعت خانم بنت الهدی صدر اگر خانواده‌ای توانستند دختر خودشان را درست تربیت کنند، این دختر یک انسان بزرگ شد. ما در ایران هم داشتیم، در زمان خودمان هم داشتیم، در خارج از ایران هم داشتیم. در همین زمان ما، یک زن جوانِ شجاعِ عالمِ متفکّرِ هنرمندی به نام خانم «بنت‌الهدی‌« - خواهر شهید صدر - توانست تاریخی را تحت تأثیر خود قرار دهد، توانست در عراقِ مظلوم نقش ایفا کند؛ البته به شهادت هم رسید. عظمت زنی مثل بنت‌الهدی، از هیچ یک از مردان شجاع و بزرگ کمتر نیست. حرکت او، حرکتی زنانه بود؛ حرکت آن مردان، حرکتی مردانه است؛ اما هر دو حرکت، حرکت تکاملی و حاکی از عظمت شخصیت و درخشش جوهر و ذات انسان است. این‌گونه زن هایی را باید تربیت کرد و پرورش داد. ۱۳۷۶/۰۷/۳۰  @Fahma_KanoonTaha
🔰منطقةالفراغ از دیدگاه شهید آیت الله سیدمحمدباقر صدر(ره) 🔹️دموکراسی که برای غربی‌ها اصالت دارد، برای ما فقط جنبه ابزاری دارد. رأی مردم برای ما مشروعیت نمی‌آورد؛ مقبولیت می‌آورد. 🔸️حکم اصلی، حکم خدا، پیغمبر، ائمه اطهار و حکم ولی‌فقیه است. این‌که امام فرمود میزان رأی مردم است؛ آیا حتی در مقابل حکم خدا نیز میزان رأی مردم است؟!‍ آن‌جا که ما مصالح را نمی‌دانیم و حکم خدا نیست، برای تشخیص مصداق از رأی مردم بهره می‌بریم. آن‌جا که دین چیزی را فرموده است، همان ملاک است، و آن‌جا که دستوری ندارد و طبق فرمایش بعضی از بزرگان مانند مرحوم آقای ، منطقةالفراغ است، به عهده مردم گذاشته شده است. آن‌جایی که امر خدا و پیغمبر روشن است، جای مراجعه به افکار دیگران نیست. ۱۳۹۰/۰۶/۲۶ 🔺️انتشار به مناسبت ۱۹ فروردین سالروز شهادت آیت الله سیدمحمدباقر صدر(ره) 🎙 آیت الله مصباح یزدی @Fahma_KanoonTaha
💠 قطعا یک نابغه بود... 📕معرفی کتاب "نا" به مناسبت سالروز شهادت آیت الله محمدباقر صدر و خواهر ایشان بنت الهدی توسط حکومت بعث عراق 🔹مقام معظم رهبری: مرحوم شهید صدر قطعاً یک بود...یعنی کاری که از عهده‌ی او برمی‌آمد، از عهده‌ی خیلی از فقها و علما و متفکّرین حوزه‌های ما اول انقلاب وقتی خبر شهادت آیت الله صدر به ما رسیده، بسیار سنگینی بود. ایشان برای نظام اسلامی و جامعه اسلامی واقعا فکری بودند. از قبل از انقلاب، ما از کتابها و فعالیتهای بسیار با ارزشی که ایشان داشتند، مطلع بودیم. بعد هم که انقلاب پیروز شد، ایشان پیامهای بسیار خوبی دادند. به آقای صدر خیلی بود... مرحوم آقای صدر به معنای واقعی کلمه یک بود. ما در زمینه مسائل فکری و اسلامی در زمینه فقه و اصول و بقیه چیزها آدمهای پیشرفته زیاد داریم؛ منتها نابغه خیلی است. ایشان جزو نادرهایی بود که حقیقتا نابغه بود. بی شک یک اسوه و نمونه است. 📗✅🔺کتاب رمانی براساس زندگی شهید سیدمحمدباقر صدر است که به قلم مریم برادران نویسنده کتاب موفق"ر" در ۲۱۶ صفحه به رشته تحریر در آمده است. 👌از خواندن این کتاب حقیقتا لذت خواهید برد شخصیتی که شما را به حیرت وادار می کند کتابی مثل استاد عشق(پیرامون پرفسور حسابی) یا نخل و نارنج(پیرامون شیخ مرتضی انصاری) 🙏این کتاب را از دست ندهید. @Fahma_KanoonTaha
📘 معرفی کتاب ناگفته ها و اسرار زندگی آیت الله شهید سیدمحمدباقر صدر 🔻به مناسبت سالروز شهادت ایشان و خواهر مکرمشان ✅ درباره زندگی، اندیشه و سلوک شهید آیت الله سید محمدباقر صدر و خواهر شهیدش بنت الهی صدر، پژوهش های زیادی در جهان عرب و ایران انجام شده است. اما امتیاز کتاب پیش رو، این است که به قلم یکی از شاگردان شهید صدر نوشته شده است که هم اکنون مدیر حوزه علمیه امام صادق(ع) شهر صیدای لبنان است و در این شهر نماز جمعه برپا می کند و رئیس هیأت علمای جبل عامل لبنان نیز است. این کتاب ترجمه «خفایا و اسرار من سیرة الشهید محمدباقر الصدر» نوشته آیت الله عفیف نابلسی است که در بیانی دیگر خاطرات زندگی نویسنده در عراق و ارتباطاتش با شهید صدر و علمای برجسته عراق و لبنان است. @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
✍ #نکات_دعای_عهد ۱۷ «عاشق دلباخته»💕 🌀وَ السّٰابِقیٖنَ اِلیٰ اِرادَتِهِ...؛ خدایا من از کسانی باشم
۱۸ «عاشق شهید»💕 🌹قشنگترین درخواست و عهدی که در ادامه‌ دعا هست اینه؛ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ...؛ ✨خدایا هرچند از هم اکنون آماده ی جانفشانی تا رسیدن به شهادت هستیم، ولی امید و آرزوی ما شهادت در حضور حضرت در هنگامه ی ظهور هست 💠شکی در ارزش و مقام شهید نیست ولی، "شهادت" در کنار امام زمان (علیه السلام) بالاترین ارزشی هست که نمونه اش فقط در زمان حضور معصومین علیهم السلام بوده💯 🔰 یکی از علل بلندی مقام و ارزش شهدای کربلا اینه که در رکاب و مقابل امام زمانشون بشهادت رسیدند ❣← این نوع شهادت در هیچ دوره ای مخصوصا زمان غیبت، تکرار نشده و تنها هنگام ظهور دوباره عملی خواهد شد... 🌀یکی دیگر از عللی که به این شهیدان ارزشی فوق العاده داده و باید گفت اونهارو از همه ی شهدای تاریخ بالاتر برده اینه که؛↓ 💥شهادت یاوران امام از عوامل پیروزی قیام حضرت در سطح وسیع کره ی زمین و شهادت هیچ شهیدی این چنین نبوده است. 💚🌼 @Fahma_KanoonTaha