🏴السلام ای وادی کربلا
السلام ای سرزمین پر بلا
السلام ای جلوه گاه ذوالمنن
السلام ای کشته های بی کفن
نمیدونم از کجا شروع کنم سفر اربعین سفری است که هیچ کس از پیاده روی اش خسته نمیشه اونم از نجف تا کربلا... دقیق نمیدونم چه سالی بود که امام حسین برای سومین دفعه منو دعوت کرد برم پابوسش اونم اربعین. حس و حال عجیبی داشتم کوله ام رو بستم و راهی شلمچه شدم. خیلی شلوغ بود نزدیک ۳ ساعت طول کشید تا از مرز رد شدیم و من هنوز باور نمی کردم که دوباره دارم میرم کربلا... وقتی رسیدیم نجف و زیارت کردیم پیاده روی شروع شد. اصلا خستگی رو حس نمیکنی، موکب ها قدم به قدم حس خیلی خوبی داره تا برسی کربلا... بعد از چند روز پیاده روی رسیدیم. شب اربعین بود، بین الحرمین رو به روی گنبد اباعبدالله نشسته بودم. تاریخ گوشی ام رو نگاه کردم. تولدم بود. از شادی در پوست خود نمیگنجیدم. ذوقی عجیب از محبت ارباب وجودم را پر کرد... خودمو مدیون امام حسین میدونستم که روز تولدم اونم اربعین منو دعوت کرد که تو حرمش باشم.
📝 شریفه عوامی ۳۱ ساله، از خوزستان شهر بندر امام خمینی
#خاطرات_اربعین
#ارسالی_مخاطبین
@Fahma_KanoonTaha
#ارسالی_مخاطبین
🖼 نقاشی زیبا برای آرتین عزیز
🔺 واقعا گاهی اوقات کوچیکترها بهتر از ماها تبیین می کنند.
#جهاد_تبیین
#آرتین_کنارتیم
@Fahma_KanoonTaha
#ارسالی_مخاطبین
✊ از نوجوونای دهه هشتادی مون 🌸
♨️ شعری برای...
🌹 برای توی کوچه خندیدن
برای اون لباس ها که خونینن
برای اون گلوی پاره پاره
برای اون چادری که کشیدن
برای اقتدار ایرانی
برای روزهای توفانی
برای، رئیسعلی دلواری
برای حاج قاسم برای ایرانی
برای امنیت میهن
برای شیخِ بر دارِ مشروطه
برای زینب کمایی
برای دست غواص ها که بسته
برای ققنوس در اتش
برای سرباز امنیت
برای اون دعای شبانه
برای اون سپاه پر از زخم
برای حرف های میلیاردی
برای زوزهای تو خالی
برای گرگ های در کمین
برای بریدن نفس های ایرانی
برای ناموس که جونمونه
برای اون شهید و خانوادش
برای گریه های کودکانش
برای آسیب به مامور نظام
برای پرواز شیراز
برای آرشام و آرتین خردسال
برای سوختن پرچم برای توهین به هم میهن
برای اون غیرت و اگاهی
برای افتخار ایرانی
برای کوه های انقلابی
برای نوجونای هشتادی
برای سلول های بنیادی
برای ماموری که پای ناموس مرد
برای آمبولانسی که بیگناه سوخت
برای زجر نیروی انتظامی
برای کشتن به وقت رقصیدن
برای بی حیای برای ناگاهی
برای هر زنی که خواهر منه
برای دخترانی که افتخار منه
برای هر سلیقه و پیشرفت
برای روز های ابادی
برای اون مسافر بغداد
برای ناهید کردستان
برای اوج در ایران
برای رهبرم برای این نظام
ایستادیم
#جهاد_تبیین
#برای_ایران
@Fahma_KanoonTaha
دلتنگ اون لحظهای هستم که روی خاکهای شلمچه نشسته بودیم، حاج حسینآقا روایتگری میکردن و میگفتن: «بچهها! دستتون که روی این خاکها باشه، تو دستِ شهداست! میدونید چرا؟ چون استخووناشونُ بردن، اما گوشتِشون اینجاست، پوستِشون اینجاست، خونِشون اینجاست، اینجا شلمچهس...»
#ارسالی_مخاطبین
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e