eitaa logo
کانون طه آب‌پخش
1هزار دنبال‌کننده
44.7هزار عکس
20.5هزار ویدیو
966 فایل
ارتباط با ادمین: @faraghlit313
مشاهده در ایتا
دانلود
«» در کانال تلگرامی خود درباره ماجرای نوشت: بر خلاف همه اظهار نظرهایی که درباره رفتار امام جمعه ایرانشهر با کارگران بیان شده، من میخواهم زاویه دیگری را طرح و بحث کنم. حدود دوازده سیزده سال پیش، در خیابان های قم دنبال خانه ای اجاره ای بودم. برای ما طلبه ها خیلی سخت است دنبال خانه اجاره ای گشتن. آنهم با خانواده، بدون ماشین و وسیله، تازه اگر هم پیدا کردیم میترسیم که صاحبخانه سر سال میخواهد چه کند. ما پول زیادی به عنوان شهریه نمیگیریم. با این پول باید درس خواند و زندگی گذراند و کرایه خانه داد. سخت است خصوصا در ابتدای طلبگی.   آن شب مشاور املاکی گفت زیر زمینی را میخواهم معرفی کنم. این را ببینی میپسندی. زیر زمین را دیدم اما صاحب خانه بیشتر از خانه به دلم نشست. حاج آقایی سید که با آرام و متین و با محبت برخورد میکرد. گفتم حاج آقا پول رهن خانه ام آماده نیست. گفت ایرادی ندارد بیایید و بنشینید. نگران نباشید مهمان مایید ان شاءالله از اینجا هم به خانه خودتان سفر کنید. آن صاحب خانه همین بود. امام جمعه ای که رفتارش با کارگران ایرانشهری حاشیه ساز شد. بر خلاف دیگر خانه های اجاره ای چند سالی آنجا ماندیم هم مهربان بودند و هم منصف. بعد هم ندیدمش تا امروز. صاحبخانه ما کم حرف بود. تعاملش با دیگران کم بود احساس میکردم کمی خجالتی است وقتی متوجه شدم که او امام جمعه شده تعجب کردم. خیلی تعجب کردم. چون فکر نمیکردم اهل کر و فر باشد یا اهل تعامل و رفاقت با مردم. اصلا نمیدانم انتخاب او درست بود یا نه. اما یقین دارم او در از سر و و با برخورد کرده چون اخلاقش را میشناسم. ولی از طرفی یقین دارم ما را تمرین نکرده ایم. ما طلبه ها را نیز تمرین نکرده ایم. هم از و است هم یک و است. این دومی را باید آموخت و تمرین کرد. و الا اینطور بهانه هایی را به دست دشمن نانجیب خواهیم داد. سید ابطحی بزرگوار را احترام میکنم و این استعفای او را نیز دلیل بزرگواریش میبینم. اما رفقا! در قضاوتهایمان درباره آدمها خیلی عجول و گاهی بی تقواییم. مراقب باشیم با چند دقیقه فیلم دیگران را راحت قضاوت نکنیم. @Fahma_KanoonTaha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️این ویدئو رو ببینیم تا بدانیم چرا مصباح مرد میدان شد؟ ✅ ببینیم و عبرت بگیریم. ⭕️چقدر از جوانان انقلابی به خاطر نداشتن این ، کم می آورند، می برند و پشیمان می شوند و از انقلاب می کنند. 🔺دقیقا به همین دلیل، اگرچه توجیهاتی می بافند و دلایلی می تراشند. 💯اما فقط از قضاوت و غضب خودی ها و تنهایی می ترسند! 🔻و به این باور می رسند که: آنقدر تند رفتیم که هیچ کس ما را قبول ندارد! ‏ @Fahma_KanoonTaha
اگه کسی نگران تربیت فرزندش هست و واقعا نمیدونه باید چیکار کنه تا فرزندش موفق و خوشبخت بشه فقط یه دونه کار لازمه انجام بده. فقط یه روحیه رو لازمه که در فرزندش رشد بده اونم . دیگه کار حل میشه و ذره ای نگران آینده فرزندتون نباشید🌹😌 @Fahma_KanoonTaha
⛔️ حتما بخونید ⛔️ 🔸 در پیشگفتار نویسنده، خاطره آشنایی‌اش با ننه علی را می‌گوید که هم‌محله‌ای با هم درمی‌آیند و کلید اولین مصاحبه می‌خورد. در همان شروع کار راوی آب پاکی را روی آقامرتضیِ نویسنده می‌ریزد: -خیلیا به قصد نوشتن و ساختن فیلم پا گذاشتن به این خونه، اما رفتن و پشت سرشون رو هم نگاه نکردن. شما هم... این هم اعتراف کرده است به خاطره این مثل بقیه بی‌خیال شده است: -نباید این بخش جنگ را با صدای بلند فریاد زد. از قدیم گفته‌اند سری که درد نمی‌کند، دستمال نمی‌بندند! کلی سوژه و موضوع بی‌دردسر زمین مانده؛ یکی را انتخاب می‌کنم و بدون استرس می‌نویسم. رفتم و پشت سرم را هم نگاه نکردم. همین ابتدای کتاب جذب شدم تا ادامه بدهم. فصل اول انگشت به دهان ماندم. تا حالا چنین نه دیده بودم نه شنیدم بودم و نه خوانده بودم! هاج و واج مانده بودم! مگه داریم؟ مگه میشه؟! جلوتر که رفتم درد و رنج روحی‌ام نیز به دردهای تنم اضافه شد. هی جلوتر می‌رفتم تا شاید قصه روحیه‌برانگیزتر و امیدوارکننده‌تر بشود اما نشد که نشد. به خودم که آمدم فهمیدم این خودش عین است، عین است، عین است. «آب در کوزه و ما تشنه لبان می‌گردیم.» به کلی نگاهم نسبت به عوض شد. کل خانواده با تعجب بهم نگاه می‌کنند. انگار یک خوره می‌دیدند که با چشم‌هایش کتاب را می‌جود. کل وجودشان علامت سؤال شده بود که این چه کتابی هست که حاضر نیست دست ازش بردارد! واقعا دوست نداشتم کنار بگذارمش. اما چه چاره کنم که برق‌ها خاموش شد و گوشی‌ام هم روی شارژ بود و از نورش نمی‌توانستم استفاده کنم. صبح سردردم آرام‌تر شده بود ولی گلودرد هنوز اذیتم می‌کرد. با معجون آبلیمو عسل صبحم را شروع کردم و باز «» در دستم جای گرفت. بی‌صبحانه و چایی تا قبل نماز ظهر کل کتاب را تمام کردم. 🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e