eitaa logo
کانون طه آب‌پخش
982 دنبال‌کننده
44.7هزار عکس
20.5هزار ویدیو
966 فایل
ارتباط با ادمین: @faraghlit313
مشاهده در ایتا
دانلود
کانون طه آب‌پخش
🚩 (روایتی کوتاه از پیاده‌روی اربعین در مهرماه ۹۸) نصرالله شفیعی دوشنبه ۱۵ مهرماه سفر را آغاز کردیم. از بوشهر به آبپخش رفتیم تا از آنجا به‌ اتفاق برادرزاده‌ام راهی سفر شویم. نماز را در منزل برادرم مرحوم حاج غلامحسین که هفته گذشته با ما خداحافظی ناگهانی کرده بود خواندیم. به‌اتفاق همسر و فرزندم محمد و زینب برادرزاده‌ام راهی شلمچه شدیم. حدود ساعت یک و نیم شب بود که به شلمچه رسیدیم. ساعت سه و نیم صبح با اتوبوس و با کرایه هر نفر ۱۵۰ هزار تومان راهی نجف اشرف شدیم. سه‌شنبه ۱۶ مهرماه: ساعت یک و نیم بعدازظهر به نجف اشرف رسیدیم. بعدازظهر را تا اقامه نماز مغرب و عشا در حرم امام علی علیه‌السلام بودیم. عرض ارادت و زیارت امام علی علیه‌السلام توفیقی بود که در آن روز سرشار از معنویت نصیبم گردید. در کنار ضریح نشسته بودم جوانی از اهالی یزد که از مصادیق رویش‌های انقلاب بود کنارم بود. سر صحبت را راجع به مسائل مختلف باز کرد. گویا تشنه‌ی شنیدن بود و من نیز چون او را مخاطب خوبی یافتم بسیار برایش از مسائل مختلف حرف زدم. شب را در موکب استان هرمزگان و در جمع کاروانیان قشم سپری کردیم. چهارشنبه ۱۷ مهرماه همچنان در شهر نجف در کنار مرقد ملکوتی مولا امام علی علیه‌السلام در صحن حضرت فاطمه زهرا(س) قرار داریم. شلوغی فوق‌العاده است. به‌گونه‌ای که حتی راه رفتن بین جمعیت را نیز سخت کرده است. صبح ساعت ۳ صبح به حرم رفتم. به خیال اینکه در نیمه‌های شب حرم خلوت است. ولی فهمیدم که عاشقان زمان نمی‌شناسند. خدا را شکر حال خوبی داشتم. اصلاً در تخیلم نمی‌گنجید که زمانی فرا برسد که بتوانم نماز صبح را در جوار مرقد امام علی علیه‌السلام بزرگ‌ترین اسطوره‌ی تاریخ و مظهر عبادت و بندگی و عرفان و شجاعت و مردم‌دوستی بخوانم. آنچه در نمازم بر آن تأکید داشتم این بود که من آمده‌ام و خودم را به‌پای امام عزیز انداخته‌ام که برای آمرزش گناهانم واسطه‌ی بین من و خدا شود. احساس می‌کردم امام آن‌قدر مهربان است که خواسته من را اجابت خواهد کرد. چقدر زیبا و دل ربا بود نمازخواندن در کنار ضریح مطهر. نماز که تمام گردید از خلوتی اطراف ضریح که هنگام نماز ایجادشده بود استفاده کردم و از خیر تسبیحات حضرت زهرا و تعقیبات نماز صبح گذاشتم و خود را به‌سرعت به ضریح رساندم. توانستم دستان گناهکار خود را به ضریح برسانم. ضریح را بوسیدم تا ارادتم را به مولا و سرور عزیزم رسانده باشم.
عصر قبل از اذان مغرب باران شدیدی بارید. خیلی‌ها غافلگیر شدند. آب محوطه‌ی برخی موکب‌ها را فراگرفت. ولی هوا کاملاً تلطیف شد و به نسبت خنک گردید. لطف الهی بود. باران رحمت است و در این هوای گرم برای زائران رحمتی ویژه است. نماز مغرب و عشا را در شهر نجف خواندیم. تصمیم گرفتیم راهی کوفه شویم و از آنجا پیاده‌روی را آغاز کنیم. مشکل پیدا کردن وسیله نقلیه بود. اغلب گران می‌گفتند از هر نفری ۳۰ هزار تومان تا بیست هزار تومان و آخرالامر با یک اتوبوس هرکدام ده هزار تومان دادیم تا کوفه رفتیم. وارد مسجد کوفه شدم، مسجدی باعظمت که یادگار تاریخ صدر اسلام است. مسجدی که با یادآوری نام آن شهادت مظلومانه حضرت علی علیه‌السلام در ذهن انسان تداعی می‌شود. مقام‌های متعددی در مسجد کوفه وجود دارد که هرکدام آداب و نماز خاص خود را دارد. به حداقل عبادات اکتفا کردیم تا سریع‌تر پیاده‌روی را آغاز کنیم. قبر عده‌ای از بزرگان و شهدای صدر اسلام را که در جوار این مسجد قرار دارد زیارت کردیم. برنامه‌ی بعدی رفتن به مسجد سهله بود. مسجد سهله از مساجد بسیار مقدس است که آداب و برنامه‌های عبادی خاص خود را دارد و این مسجد در طول تاریخ محلی ویژه برای بسیاری از اولیاءالله برای معاشقه با معبود خویش بوده است. هرچند فاصله‌ی مسجد کوفه تا مسجد سهله زیاد طولانی نیست ولی ترجیح دادیم با وسیله نقلیه برویم. مبلغ کرایه هر نفر ۵ هزار تومان بود. آنجا نماز خواندیم. حدود ساعت یازده و نیم شب بود که پیاده‌روی را از طریق العلما در شهر کوفه شروع کردیم. مسیر را ادامه دادیم، هرچند شب از نیمه گذشته بود ولی بازهم تعدادی موکب فعال بودند و رهگذران را که حالا تعدادشان کمتر شده بود به ضیافت خویش فرامی‌خواندند. مسیر را که ادامه دادیم کم‌کم خستگی در راه رفتن و سکنات خانم‌ها هویدا گردید. با توجه به بارش باران جاده خیس بود. مسیر هم خلوت شده بود. برای مدت‌زمانی برق نیز رفت. حرکت در مسیر نخلستانی که به اول و آخر آن آشنایی نداشتیم انگیزه ماندن و خوابیدن تا صبح را در خانم‌ها و شاید من بیشتر تقویت می‌کرد. هرچند که برق دوباره آمد و مسیر روشن شد ولی دیگر توانی برای خانم‌ها نمانده بود که بتوانند ادامه دهند. لاجرم به دنبال موکبی گشتیم که مناسب برای زنان و مردان باشد. با راهنمایی یک نفر به‌سوی موکبی که در ۵۰ متری امان قرار داشت رفتیم هنوز به آن موکب نرسیده بودیم که مغازه‌دار جوانی نگاهش به ما افتاد. گویا آثار خستگی را در حرکات و راه رفتن ما مشاهده کرد. دنبال مشتری هم می‌گشت‌ با خوش‌رویی و با همان لهجه غلیظ عراقی به ما تعارف کرد که شب را در منزلشان بمانیم من نیز با عربی دست‌وپاشکسته‌ای به او گفتم مزاحم نباشیم جا دارید؟ او که آثار موافقت را در ما دیده بود با خوشحالی بیشتر درحالی‌که با دستانش ما را به سمت حیاط راهنمایی می‌کرد گفت همه‌چیز داریم نگاهی به خانم‌ها کردم خواستم ببینند موافق هستند یا خیر، آنها که گویا از خدا خواسته بودند به سمت در رفتند. وارد حیاط شدیم دو اتاق جداگانه بود یکی برای نساء و دیگری برای رجال. وارد اتاق شدیم سراسر کف اتاق تشک پهن شده بود چند نفر دیگری نیز از مشتریان در خواب بودند. فرصت را از دست ندادیم. کیف و وسایل را گذاشتیم. محمد خواست به دستشویی برود. میزبان راهنمایی امان کرد. محمد رفت ولی زود برگشت گفت در دستشویی مارمولک بود با همان وضعیت خوابید. ولی حدود یک ساعتی از خواب خوشم نگذشته بود که صدای محمد بیدارم کرد. گویا دیگر مارمولک نمی توانست مانع محمد شود به همراهش بیرون رفتم. تمام تلاشم این بود که حالت خواب را از دست ندهم آن وقت اگر تا صبح بیدار می ماندم چه می توانستم بکنم. خدا را شکر دیر زمانی نگذشت که خواب به خوبی همراهی ام کرد. یک پنکه و یک کولر آبی روشن بود و تقریبا می توان گفت هوا را برای یک خواب خوب متعادل کرده بود. البته در این میان همه چیز برای خوابیدن به کام ما نبود. گاه مسافران جدیدی که می آمدند و لامپی که روشن می شد و سر و صدایی که بلند می شد باعث می گردید از خواب بپریم. ادامه دارد... 🖌 @Fahma_KanoonTaha
📚 خاطرات ایران ترابی 📍ناشر: سوره مهر 🖊خاطره نگار: شیوا سجادی کتاب حاضر، خاطرات خانم «ایران ترابی» در موضوع جنگ ایران و عراق از شهرستان «تویسرکان» از توابع استان همدان است. ‌ او با وجود چند سال ترک تحصیل، با هدف خدمت به مردم، وارد کار درمان شد. در روزهای نخستین جنگ تحمیلی، داوطلب رفتن به مناطق مورد هجوم دشمن شد. خانم ترابی در این کتاب، از حوادثی که به چشم خود دیده و از ماجراها و چگونگی دفاع از دین و سرزمین ایران سخن می‌گوید. ‌ @Fahma_KanoonTaha
20پیشنهاد برای اربعین امسال.pdf
396.8K
👆🔰🏴 ۲۰ پیشنهاد فرهنگی برای اربعین امسال 📌 اشاره: بحران کرونا و لزوم جلوگیری از شیوع این ویروس در سطح جامعه موجب شده امسال، توفیق پیاده‌روی و زیارت حضرت اباعبدلله الحسین علیه السلام را در ایام اربعین نداشته باشیم. 👈 در این نوشتار سعی کرده‌ایم برخی راهکارها، ابتکارها و ایده‌ها را برای برپایی اربعین حسینی با توجه به لزوم رعایت پروتکل‌های بهداشتی مرور کنیم... @Fahma_KanoonTaha
در ویژه برنامه "یک‌شب یک‌محله یک‌سنگر": 🔰 مسئولین با کارهای ضدفرهنگی خود مسیر انقلاب را کُند نکنند 🔸️ به گزارش دانشجونیوز؛ فرمانده ناحیه مقاومت بسیج سپاه حضرت جواد الائمه(ع) شهرستان دشتستان عنوان کرد: اگر هر یک از مسئولین فرهنگی مملکت که الان متصدی اداره مملکت اند اگر در زمان جنگ بودند که بعضیا هم بودند، خیلی بی انصافی است که نسبت به انقلاب، اسلام و مملکت با کارهای ضدفرهنگی که انجام می دهند مسیر انقلاب را کند کنند. ♻️ لینک خبر: https://b2n.ir/487591 @Fahma_KanoonTaha
📸 بلال‌ فروش با صفا 🔸یک کیسه زباله از پارک جمع کنید یک بلال رایگان بگیرید. @Fahma_KanoonTaha
🔴 ابلاغیه سرلشکر شهید مهدی باکری به فرماندهان زیر دستش! 🔹بعد از همه نیروها غذا بگیرید، کمتر و دقیقا هم نوع آنها باشد، در داشتن مواد غذایی، چادر و پتو فرقی با بقیه نداشته باشید. 🔹مدیریت انقلابی اینگونه است. و جا دارد یادی کنیم از این نامه‌ شهید والامقام مهدی باکری. شاید تلنگری باشد... @Fahma_KanoonTaha
عصر بود که از شناسایی اومد. انگار با خاک حمام کرده بود! از غذا پرسید؛ نداشتیم! یکی از بچه‌ها تندی رفت از شهر چند سیخ کوبیده گرفت. کوبیده‌ها رو که دید، گفت: "این چیه؟" بشقاب رو زد کنار و گفت: "هر چی بسیجی‌ها خوردن از همون بیار. نیست؟ نون خشک بیار!" @Fahma_KanoonTaha
🏴 🕊 «شهیده فهیمه سیاری» ▪️لحظه ای عمرش را به بطالت سپری نمی کرد. بالاترين خصلت فهيمه او بود. به اعتقاد من همين اخلاص بود که فهيمه را بالاتر برد. ▪️گاهی می شد که مامان يا ماها می گفتيم که فلانی فلان زخم زبان را زده است و ما بايد تلافی کنيم و او مي گفت: «شما حرفی نزنيد و مطمئن باشيد که او جوابش را خواهد گرفت. شأن شما بالاتر از اين حرف هاست. به خدا واگذارش کنيد. وقتتان را صرف اين جور چيزها نکنيد.» او واقعاً برای همه الگو بود... 📝 ماهنامه شاهد یاران، شماره ٢٧ به نقل از خواهر شهید. @Fahma_KanoonTaha
شاید این تصویر برای خیلی هاتون آشنا باشه💧 آب..... چقدر پارسال تو مسیر دنبال آب تگری و خنک میگشتیم... وقتی این‌لیوان اب رو میدیدم بعداستفاده دلمون نمیومد اونو دور بندازیم... شاید بعضی هامون حتی برای یادگاری اونو همراه‌خودمون آوردیم...و هروقت بهش‌نگاه‌میندازید دلتون‌هوایی و اشکتون‌جاری میشه .. اربعین ۹۸ جاده نجف کربلا 😭 صل الله علیک یا اباعبدالله‌الحسین(ع) @Fahma_KanoonTaha
🏹 دفاع مقدس 🥀 شهید علی 🔰 آدمی باید از صبح که بر می خیزد تا شب هنگام که چشم برهم می گذارد، دقیقا مراقب اعمال و رفتارش باشد، تا مبدا ذره ای در جهت خلاف حرکت کند. ⚠️ مراقبه مراقبه مراقبه @Fahma_KanoonTaha