eitaa logo
فانوس
880 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
104 فایل
ڂڋايا💔 فانـۅسٺ را ڪمے پاییـن ٺر بگـیر جـادہ اے ڪہ در آن قـدم نـهاده ام تـاریڪ اسـت. إنتهایـش را نمے دانـم چـیست¿¿¡¡ مےترسـم انـتـهایش بــن بســت باشـد😔 سـخت بــہ نــور فــانوست محتاجـــم...🙏 اے مهربانــــترینـــــم...❤
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🥀 ♡بسم رب الشهدا . 🍃دست برد سمت شبکه های و دخیل بست. دلش مانند دستانش گره خورد به ای که قرار بود حاجت روایش کند ، بیقراری میکرد گویی در منجلابی فرو رفته که هیچ راه نجاتی ندارد. و دقیقا حس میکرد در منجلاب فرو رفته و کسی نیست تا دست دلش را بگیرد و او را از این منجلاب نجات دهد و تا منتهیٰ الیه آرزویش یعنی برساند. . 🍃دلش گرم بود به ، اربابی که دلش نمی‌آمد نوکرش بیش از این عذاب بکشد که درخواستش را خواند و امضاء زد و نام در زمره شهیدان ثبت شد. به گمانم از همان اول مهدی ته قصه را خوانده بود که زبانش با کلمه "شهیدم من" باز شد و تا آخرین لحظه سعی کرد شهید باشد تا شهید شود...❤️ . 🍃مادرش اما نمی‌خواست شیرینی این را به کام پسرش تلخ کند که به همه سفارش کرد: این لحظه برای پسرم خیلی شیرین است، مواظب باشید این شیرینی را به کامش تلخ نکنید.😔 . 🍃شهد شیرین شهادت گوارای وجودت آقا مهدی... سلام ما رو به ارباب برسون...🌹 . ✍نویسنده : . به مناسبت سالروز شهادت . 📅تاریخ تولد : ۱ مهر ۱۳۶۱ . 📅تاریخ شهادت : ۱۱ مرداد ۱۳۹۲ . 🥀مزار شهید : بهشت زهرا قطعه ۲۶ . بہ خوش امدید🌷 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 『 @fanoos_313 』 ‌ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🥀🥀 . 🍃هرچه تقویم را زیر و رو کردم تولد تا شهادتش در خلاصه می شود. را ورق زدم فهمیدم مادرش ، او را نذر حضرت عباس کرده بود. . 🍃حسرت هایش برای نبودن در ، کار دستش داد .بی قراری اش با چهارشنبه های نذر و روضه هیئت بیشتر شد ،پرنده قلبش خانه به خانه پرید تا در طواف عمه سادات آرام گرفت. . 🍃عشق به شهید در دلش جوانه زد و سبب شد تا نام جهادی را انتخاب کند .شاید هم ابراهیم شد تا اسماعیل نفسش را قربانی کند . گذشت از دنیا و تعلقاتش حتی از همسر و فرزندانش. . 🍃دلش در گرفتار شده بود . اما گاهی ترکش های پا و پهلویش او را مجبور به برگشت می کرد. در مجروحیت هم آرام و قرار نداشت. سرزدن به خانواده و یاد کردن دوستان شهیدش مرهم دل تنگی هایش بود. . 🍃مردانه پای قولش می ماند. با عهد کرد هرکس زودتر شهید شد سفارش دیگری را پیش کند . با شهادتش رفیق جامانده را کرد و ابوعلی هم به کاروان عشاق پیوست . . 🍃مصطفی در صدر قلب ها بود چه در سوریه که از محبتش به او گفت و چه در که با کارهای فرهنگی اش نوجوان و جوان خاطر خواهش بودند. . 🍃او مرد ماندن نبود. از سفره پاسداری از حرم، می خواست .در روز شهید شد ، روز چهارشنبه که نذر سقای کربلا بود برگشت و چه هیئتی برگزار کرد آن روزبا آمدنش . تقویم را ورق می زنم.امسال هم چهارشنبه است. سید ابراهیم تو را قسم به چهارشنبه های ابوالفضلی ات نگاهی کن به ما بلاتکلیف. . ✍نویسنده : . . 📅تاریخ تولد : ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ 📅تاریخ شهادت : ۱ آبان ۱۳۹۴.حلب سوریه . مزار : بهشت رضوان بہ خوش امدید🌷 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 『 @fanoos_313 』 ‌ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🌿 ♡مِنَ المومِنینَ رِجالُ صَدَقوا ما عهَدُواللهُ عَلَیه فَمِنهُم مَّن قَضی نَحبَه وَ مِنهُم مَّن یَنتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبدِیلا♡ . 🌿 حکایت مردانیست چون ...⚘ آفریده می‌شوند برای پایبندی به . 🌿 هزار و اندی سال پیش؛آن هنگام که تیرِ دشمن ؛قامتِ خونِ خدا را نشانه می‌گرفت، سعید نامی ؛ با جان از امامش حفاظت کرد. 🌿 سعید بن عبدالله، روی دستان امامِ زمانش جان سپرد در حالی که بدنش آماجِ تیرهای دشمن شده بود.😔 . 🌿 هزار و اندی سال بعد؛ پسری زاده شد؛ تا بعدها سپر امام زمانش باشد... 🕊 . 🌿 شاید الگوی او نیز در فداکاری و ایثار؛ باشد...! که واپسین لحظات اخر از سَروَرش پرسید: "آیا من وفا کردم؟" . 🌿 هدفش،رضای خدا بود...به طوری که حقوق تدریسش را برمی‌گرداند تا فقط برای رضای خدا کار کرده باشد🙂 . محاسبه می‌کرد...شاید برای آنکه دست و پایِ نفسِ سرکش؛ بال و پرِ پریدنش را نبندد!! . بود و رُک! 🌿 هیچ گاه بالابودن درجه نظامی‌اش باعث نشد احترام به رفیق بزرگتر را فراموش کند🙂 نه او را به نام کوچک می‌خواند و نه جلوتر از او حرکت می‌کرد🙃 . چشمانش را حفظ می‌کرد 🌿 می‌خواست با آنها؛صورت آسمانی امامش را ببیند. . 🌿 نقطه وصلش را کنار یافته بود❤ روز درگیری داوطلبانه به قلبِ میدان زد...او از همه چیز دل بریده بود. سعید راه که نه؛ گویی پرواز می‌کرد به سمت ملکوت🕊 . 🌿 کسی چه می‌داند! شاید آن زمان که به بالینش آمده بود، مثل سعیدبن‌عبدالله ،از وفاداری اش پرسیده و پاسخ ارباب،لبانش را به لبخند آذین بسته باشد😍 . سعید را کربلای آسمانی کرد🕊 . 🌿 آری؛ "از مومنان مردانی هستند که به آنچه با خدا پیمان بستند صادقانه کردند. برخی از آنان پیمانشان را به سرانجام رساندند [به شهادت نائل آمدند] و برخی از آنان [شهادت را ] انتظار می‌برند و هیچ و تبدیلی در پیمانشان نداده اند." . میلادت مبارک؛وفادار به عهد🎂 . ✍نویسنده : . به مناسبت تولد . 📅تاریخ تولد : ۱۹ شهریور ۱۳۶۹ 📅تاریخ شهادت : ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۵.خانطومان سوریه . 📅تاریخ انتشار: ۱۹ شهریور ۱۳۹۹ . مزار : ساری . بہ خوش امدید🌷 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 『 @fanoos_313 』 ‌ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🍃پرنده خوش سیمایی را کنار حرم ترسیم کرد و با خط زیبایش نوشت بسم رب زینب. به گمانم پرنده خیالش بود که در حوالی حرم های غیرتش را بود. . 🍃 آقازاده بود اما حسابش از خیلی ها جدا بود. مهارت هایش را پیشکش کرد به بی قرار .گذشت از و ، از زندگی آسوده و بدون دردسر ،از عاشقانه هایش با اش .. . 🍃روح الله معنای واقعی بأبی أنت و امی و جانی و مالی و اهلی است برای و مضطرش... همه را کرد حتی جانش را .شاید دلتنگی هایش در روزهای بی مادری و عشقش به سبب شد تا به رسم مادر بسوزد .پیکری سوخته منتظر شد در و مدتی بعد چشم هایش جز زیبایی چیزی ندید و لب هایش با ما رایت الا جمیلا ارام گرفت. . 🍃بگذریم از دلتنگی هایش برای شهیدش. از زمان که هر ثانیه اش یادآور خاطره ای است و مهمان دلش می شود. از آررزوهایی که آرزو ماندند.از روزهایی که می گذرد.ازعده ای که هنوز هم نمک طعنه بر زخم دلش می پاشند. بگذریم از پنجشنبه ها و دلتنگی و مزار ..اما به قول خودش همه اینها فدای حرم و آنجا. داغ زینب های معراج شهدا کجا و داغ زینب مضطر کجا. . روح الله ها می روند تا هرروز کل یوم و کل عرض کربلا شود....... . ✍️نویسنده: . 🌹 . 📅 تاریخ تولد: ۱ خرداد ۱۳۶۸. تهران، دولاب . 📅تاریخ شهادت : ۱۳ آبان ماه سال ۱۳۹۴ سوریه، حلب . 🥀محل دفن: بهشت‌زهرا قطعه ۵۳ . بہ خوش امدید🌷 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 『 @fanoos_313 』 ‌ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🥀🥀 🍃دل تنگی هایم کار دست دلم داده است. به هر سو که می روم من هستم و و 😔 . 🍂امروز هم حکایتِ افتخاری اش . به گمانم کنار روضه ی را خواند و با نوحه ی ، دم ِ ِعشق را گرفت که با پروازِ به مقصدِ حاجت روا شد.😞 . 🍃آنقدر عکس و فیلم از برای خانواده ی شهدا سوغات آورد که شد. . 🍂هربار با رفتنش، همسرش به رسم عشق برای سلامتی اش در امام رئوف می گرفت.💚 اشک های همسرش سبب شد که مدتی با نام ِمدافع دلتنگ شود برای دوستانش که بار سفر را بستند و رفتند .سخت است حال ای که دلش تنگ و چشمانش بارانی است😭 . 🍃شاید سفارش رفیق شهیدش سید ابراهیم، پیش بود یا رضایت دل شکسته اش برای شهادت یا خودش در روز ِ با که با تیری که به اصابت کرد به آرزویش رسید.🕊 . 🍂ابوعلی دیگر نگران نباش.در روز قیامت شرمنده ارباب نمی شوی. چون گلوی تو هم خونی است.فقط تو را به اشک های بعد از شهادتت دعایمان کن.😭 . 🍃باید گذشت از این به آسانی . 🍃باید مهیا شد از بهر . 🍃سوی رفتن با چهره خونی . 🍃زین سان بود زیبا انسانی . 🍂 . ✍نویسنده: . 📅تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۵۵ . 📆تاریخ شهادت: ۲۱ شهریور ۱۳۹۵ . 🥀مزار : بهشت رضا.مشهد . بہ خوش امدید🌷 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 『 @fanoos_313 』 ‌ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🍂ماشین منفجر شد. بوی می آمد و گوشت که در آتش آب می شد . هوا، هوای بود.جلوتر که رفت فهمید و شهید شده اند 😔 . 🍂مداح بود. در دلش روضه ی می خواند. پتو را پهن کرد.بدن و سوخته دوستانش را جمع کرد. بویید و بوسید و ریخت .نمیدانم از دلتنگی هایش گفت یا قول گرفت تا سفارشش را به بکنند . امان از لحظه ای که خواست بلند شود .روضه ها به کمکش آمدند. ...کمرش شکست😞 . 🍂چه شد آن روز. اشک و مرهم دل داغدار ها شد. دلش تاب نیاورد. سه روز بعد خودش هم به جمع پیوست🕊 . 🍂رفت پیش ارباب با همان لبخند همیشگی اش .مراسم اش روضه بود.یکی از لب های خشکیده می خواند یکی از بدن اربا اربا علی اکبر.ودرون قبر ارام خوابیده بود . حسین بر روی سینه کشیده بود، بر گردن انداخته بود و کسی برایش سینه می زد... از تا زینب صدا می زد حسین دست و پا می زد ، زینب صدا می زد حسین... عده ای اشک ،گریه می کردند و عده ای خون. آسمان هم گریه می کرد.آرام، آرام 😭 . .... در این پر از غریبی خسته ام از خودم، دستم را بگیر، کم آورده ام😞 . ✍نویسنده : . 💔به مناسبت سالروز شهادت قمری . 📅تاریخ تولد : ۹ تیر ۱۳۶۴ . 📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۴. حلب سوریه . 🥀مزار : بهشت زهرا.قطعه ۵۳ . بہ خوش امدید🌷 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 『 @fanoos_313 』 ‌ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
♡بسم رب الشهدا . 🍃دست برد سمت شبکه های و دخیل بست. دلش مانند دستانش گره خورد به ای که قرار بود حاجت روایش کند ، بیقراری میکرد گویی در منجلابی فرو رفته که هیچ راه نجاتی ندارد. و دقیقا حس میکرد در منجلاب فرو رفته و کسی نیست تا دست دلش را بگیرد و او را از این منجلاب نجات دهد و تا منتهیٰ الیه آرزویش یعنی برساند. . 🍃دلش گرم بود به ، اربابی که دلش نمی‌آمد نوکرش بیش از این عذاب بکشد که درخواستش را خواند و امضاء زد و نام در زمره شهیدان ثبت شد. به گمانم از همان اول مهدی ته قصه را خوانده بود که زبانش با کلمه "شهیدم من" باز شد و تا آخرین لحظه سعی کرد شهید باشد تا شهید شود...❤️ . 🍃مادرش اما نمی‌خواست شیرینی این را به کام پسرش تلخ کند که به همه سفارش کرد: این لحظه برای پسرم خیلی شیرین است، مواظب باشید این شیرینی را به کامش تلخ نکنید.😔 . 🍃تولدت مبارک مدافع. . ✍نویسنده : . . 📅تاریخ تولد : ۱ مهر ۱۳۶۱ . 📅تاریخ شهادت : ۱۱ مرداد ۱۳۹۲ . 🥀مزار شهید : بهشت زهرا قطعه ۲۶ بہ خوش امدید🌷 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 『 @fanoos_313 』 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🥀🥀 🍃دلم حسابی تنگ بود. حال خسته ام را با خودم بردم تا شفا گیرد. . 🍃پس از خواهر شاه خراسان و دو رکعت نماز، دل آشفته ام پرکشید سوی . سوار تاکسی شدم و آدرس را به راننده دادم . . 🍃آرام آرام سوی گلزار قدم برداشتم .بطری های کنار درب ورودی، نشان از قرار همیشگی خسته دلانی بود که برای خلوت به این گلزار می آیند. . 🍃فضای مسقف پیچیده در چپ و راست که متشکل از مزار شهداست و نورهای سبز و سرخ، که حاصل تابش نور خورشید به سقف های رنگ شده شیروانی بود حال خاصی را به انسان هدیه می داد. . 🍃ناگهان دستور داد و پایم به سمت راست قدم برداشت.تعدادی دور تا دور مزار نشسته بودند.در ظاهر فضا پر از سکوت بود اما، این سکوت شاهد حرف های دلشان با زین الدین بود. . 🍃شهید فرمانده لشکر علی بن ابی طالب و برادرش ، فرمانده اطلاعات و عملیات تیپ ۲ لشکر علی بن ابی طالب، در کنار هم آرام گرفته بودند. . 🍃 مهدی، فرمانده ای که همیشه خودش اولین نفر بود برای . می گفت: «اگر فرمانده نیم خیز راه بره،نیروها سینه خیز راه میرن .اگه بمونه تو که بقیه میرن خونه هاشون» . 🍃آرزوی داشت. عکس دخترش در جیب لباسش بود اما از ترس قرار شد بعد از عملیات آن را ببیند. . 🍃به رسم حضرت نمازهای اول وقتش حتی در جاده های جنگ هم ترک نشد . به نیت پیروزی در عملیات ها ،نماز شب هایش ، حال خوشش و هایش در باخدا ، هنوز هم از خاطرات زیبای به جا مانده در ذهن و رزمنده هاست.خوش به حالش که خدا را شناخت و چه زیبا او را خرید . . 🍃لبانم معطر به خواندن ای ، چشمانم خیس از حسرت و صدای که مرا به خود آورد... و خدایی که در این است... . 🕊 . ✍️نویسنده: . 📅تاریخ تولد: ۱۸مهر ۱۳۳۸ . 📅تاریخ شهادت: ۲۷ آبان ۱۳۶۳.سردشت . . 🥀محل دفن: گلزار شهدا امامزاده علی بن جعفر قم . بہ خوش امدید🌷 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 『 @fanoos_313 』 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
. 🍃هرچه تقویم را زیر و رو کردم تولد تا شهادتش در خلاصه می شود. را ورق زدم فهمیدم مادرش ، او را نذر حضرت عباس کرده بود. . 🍃حسرت هایش برای نبودن در ، کار دستش داد .بی قراری اش با چهارشنبه های نذر و روضه هیئت بیشتر شد ،پرنده قلبش خانه به خانه پرید تا در طواف عمه سادات آرام گرفت. . 🍃عشق به شهید در دلش جوانه زد. نام جهادی را انتخاب کرد.شاید هم ابراهیم شد تا اسماعیل نفسش را قربانی کند . گذشت از دنیا و تعلقاتش حتی از همسر و فرزندانش. . 🍃دلش در گرفتار شده بود . اما گاهی ترکش های پا و پهلویش او را مجبور به برگشت می کرد. در مجروحیت هم آرام و قرار نداشت. سرزدن به خانواده و یاد کردن دوستان شهیدش مرهم دل تنگی هایش بود. . 🍃مردانه پای قولش می ماند. با عهد کرد هرکس زودتر شهید شد سفارش دیگری را پیش کند . با شهادتش رفیق جامانده را کرد و ابوعلی هم به کاروان عشاق پیوست . . 🍃مصطفی در صدر قلب ها بود چه در سوریه که از محبتش به او گفت و چه در که با کارهای فرهنگی اش نوجوان و جوان خاطر خواهش بودند. . 🍃او مرد ماندن نبود. از سفره پاسداری از حرم، می خواست .در روز شهید شد ، روز چهارشنبه که نذر سقای کربلا بود برگشت و چه هیئتی برگزار کرد آن روزبا آمدنش . تقویم را ورق می زنم.امسال هم چهارشنبه است. سید ابراهیم تو را قسم به چهارشنبه های ابوالفضلی ات نگاهی کن به ما بلاتکلیف. . ✍نویسنده : . 📅تاریخ تولد : ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ 📅تاریخ شهادت : ۱ آبان ۱۳۹۴.حلب سوریه . مزار : بهشت رضوان . بہ خوش امدید🌷 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 『 @fanoos_313 』 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
میگفت: دلت که گرفت یه جایی به مشکل برخوردی غصه نخوری ا تو حسین (ع)داری🥺❤️
‍ 🍃زمانِ است. اوقات شرعی دلمان به وقت است. خسته راهی هستیم که هنوز به پایانِ مهدی آمد، نرسیده است. پاهایمان تاول زده از گناهانی است که رفتن به سوی را به تعویق انداخته است. 🍃از خورشید امام زمان بی نصیب شده ایم اما دلمان به ماه خوش است. ماهی که در روزهای هم، راهنمای دلمان است. 🍃سلام بر مهربان ماه آسمان . خدا را شاکریم که از نعمت وجودت بهره مند هستیم🥰 🍃رهبر روزهای سخت هستی. روزهایی که طوفان حوادث به کشتی امت رسید اما ناخدای باتجربه ای بودی، دعای نجاتمان شد و باز هم به ساحل آرامش رسیدیم🌺 🍃 آقا جان، باش برای ما که در تاریکی این دنیا، گاهی، راه درست را گم می کنیم. امین دلهایمان باش تا باز هم شعرهای دلمان با تخلص زیبایت خریدار داشته باشد. خریداری از جنس حضرت مادر♡ 🍃پدر بچه های ، دست نوازش بر سرمان بکش؛ ببخش که معایب ما، محاسن تو را سفید کرد اما اگر علی زمان شدی و مظلومیتت، قلب زینب ها و حسین ها را لرزاند، هستند عمارهایی که تنهایت نگذارند❤️ 🍃طلایه دار زیارت نرفته ها، قنوت نمازهایمان را با دعای آذین می بندیم، شما هم برای دل هایی که دوست دارند شوند، مدافع شوند و به کاروان عشاق برسند دعا کن. 🍃آقا جان، چندماهی است حاج قاسم بر دلمان سنگینی می کند، هنوز هم رفتنش را باور نکرده ایم.کاش سردار بود و با همان لبخند همیشگی اش، تولدت را می گفت. 😍 ✍نویسنده : 🌺به مناسبت تولد رهبر انقلاب .
فانوس
🥀 🍃و اردیبهشتی که به نام توست. تویی که فرشته ی بی بالی و با مهربانی های برادرانه ات، راه خودت را به ما نشان میدهی‌. 🍃تو، شهید پاییزیِ مدافعین حرمی، همان که وجودش زندگی میبخشد صدای خش خش برگ های پاییزی را. 🍃کربلا رفتنت را در پاییز تجربه کردی. عقد، عروسی و نهایت آرزوی همیشگی ات که وصال حضرت یار بود، اما بهاری بود، متفاوت تر از تمام رویداد های زندگی ات. چون تو متفاوت ترینی‌.🥰 🍃قدم نهادن تو در این دنیا اوج خلقت و دل سپردن به تو و وجودت عاشقانه ترین لحظات این آفرینش. 🍃آن زمان هایی که آرام و ، سر به زیر سخن میگفتی، همیشه میان سخنانت از و پیشوایان حدیثی یاد میکردی و اینگونه دل آدم با حرف هایت آرام میشد😌 🍃یا آن زمان هایی که در هیئت، با سوز دل برای بی کفن اشک میریختی و سینه ات از فرط سینه زنی کبود میشد. این ها تمام اتفاقاتی است که تولد تو به ارمغان اورده، تویی که مادرت میگفت از همان کودکی با دیگر فرزندانش فرق داشتی. 🍃میدانی برادر جان، نام تو شده سنگ این روزهایم، شرمنده ام، آری میدانم کم گذاشته ام اما، تو میبخشی. چشم میپوشی و حمایتم میکنی تا آن بشوم که خدا میخواهد🙃 🍃تو همیشه هستی و منم دلخوشم به بودن همیشگی ات، به عشق بی نهایتی که به داری و منی ک همنشینت میشوم هم از آن بهره مند میکنی آنگونه که با نام (س) جان میگیرم و زیرلب نام تورا میبرم😇 ♡میلادت مبارک عزیزترین خلقت خدا میلادت مبارک عاشق ترینِ مخلوقات :) ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۴ اردیبهشت ۱۳۶۸ 📅تاریخ شهادت : ۵ آذر ۱۳۹۴. حلب 🥀مزار شهید : قزوین بہ خوش امدید🌷 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 『 @fanoos_313 』 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•