eitaa logo
فانوس
880 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
104 فایل
ڂڋايا💔 فانـۅسٺ را ڪمے پاییـن ٺر بگـیر جـادہ اے ڪہ در آن قـدم نـهاده ام تـاریڪ اسـت. إنتهایـش را نمے دانـم چـیست¿¿¡¡ مےترسـم انـتـهایش بــن بســت باشـد😔 سـخت بــہ نــور فــانوست محتاجـــم...🙏 اے مهربانــــترینـــــم...❤
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🥀 🍃هرچه از خواندم ، شنیدم و دیدم ، بیشتر دلم سوخت.😔 . 🍃دهه ها و ها، گوی سبقت در دست گرفته، نَفسشان را برای به بردند و خبر شهادتشان شد تلنگر این روزهای سرگردانی.😢 . 🍃جمله معروف دهه شصتی ها اند به گوش همه آشنا است اما من می گویم نسل پخته ای بودند .همان ها که دست ما را گرفتند و سوی بردند و راه را نشانمان دادند. همان ها که تا خبر از حرم شد پیشقدم شدند و راه را برای کوچکترها آسان کردند. . 🍃نادر حمید از همان دهه شصتی های پخته و با غیرت است. در این که غربتش را می شکند به این می اندیشم که های هیئت ، حال را خوب فهمیدند و برای غریبی آنها در سوختند که وقتی حرف بی حرمتی به حرم ها شد بند پوتین ها را محکم تر کردند و راه افتادند. . 🍃شاید هم در روضه ، زینب مضطر را برای حاجتشان قسم دادند که نصیبشان شد😞 . اما نمی دانم برای و رقیه چه کردند که دلتنگی های برای پدر شد سهم دخترانشان .😭 . 🍃 شهید جان.قدر و روضه هایش را شما فهمیدید و حاجت روا شدید.جامانده ایم از راه شما و از هیئت حسین. اسیر دنیایی شده ایم که ما را وجدانمان کرد .برایمان طلب بخشش کن همانگونه که در ات نوشتی ‏ءُ..... . ✍️نویسنده: 🍃 📅تاریخ تولد : ۲ شهریور ۱۳۶۳ 📅تاریخ شهادت : ۲۶ مهر ۱۳۹۴ سوریه . 🥀مزار : اهواز . بہ خوش امدید🌷 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 『 @fanoos_313 』 ‌ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🌿 ♡مِنَ المومِنینَ رِجالُ صَدَقوا ما عهَدُواللهُ عَلَیه فَمِنهُم مَّن قَضی نَحبَه وَ مِنهُم مَّن یَنتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبدِیلا♡ . 🌿 حکایت مردانیست چون ...⚘ آفریده می‌شوند برای پایبندی به . 🌿 هزار و اندی سال پیش؛آن هنگام که تیرِ دشمن ؛قامتِ خونِ خدا را نشانه می‌گرفت، سعید نامی ؛ با جان از امامش حفاظت کرد. 🌿 سعید بن عبدالله، روی دستان امامِ زمانش جان سپرد در حالی که بدنش آماجِ تیرهای دشمن شده بود.😔 . 🌿 هزار و اندی سال بعد؛ پسری زاده شد؛ تا بعدها سپر امام زمانش باشد... 🕊 . 🌿 شاید الگوی او نیز در فداکاری و ایثار؛ باشد...! که واپسین لحظات اخر از سَروَرش پرسید: "آیا من وفا کردم؟" . 🌿 هدفش،رضای خدا بود...به طوری که حقوق تدریسش را برمی‌گرداند تا فقط برای رضای خدا کار کرده باشد🙂 . محاسبه می‌کرد...شاید برای آنکه دست و پایِ نفسِ سرکش؛ بال و پرِ پریدنش را نبندد!! . بود و رُک! 🌿 هیچ گاه بالابودن درجه نظامی‌اش باعث نشد احترام به رفیق بزرگتر را فراموش کند🙂 نه او را به نام کوچک می‌خواند و نه جلوتر از او حرکت می‌کرد🙃 . چشمانش را حفظ می‌کرد 🌿 می‌خواست با آنها؛صورت آسمانی امامش را ببیند. . 🌿 نقطه وصلش را کنار یافته بود❤ روز درگیری داوطلبانه به قلبِ میدان زد...او از همه چیز دل بریده بود. سعید راه که نه؛ گویی پرواز می‌کرد به سمت ملکوت🕊 . 🌿 کسی چه می‌داند! شاید آن زمان که به بالینش آمده بود، مثل سعیدبن‌عبدالله ،از وفاداری اش پرسیده و پاسخ ارباب،لبانش را به لبخند آذین بسته باشد😍 . سعید را کربلای آسمانی کرد🕊 . 🌿 آری؛ "از مومنان مردانی هستند که به آنچه با خدا پیمان بستند صادقانه کردند. برخی از آنان پیمانشان را به سرانجام رساندند [به شهادت نائل آمدند] و برخی از آنان [شهادت را ] انتظار می‌برند و هیچ و تبدیلی در پیمانشان نداده اند." . میلادت مبارک؛وفادار به عهد🎂 . ✍نویسنده : . به مناسبت تولد . 📅تاریخ تولد : ۱۹ شهریور ۱۳۶۹ 📅تاریخ شهادت : ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۵.خانطومان سوریه . 📅تاریخ انتشار: ۱۹ شهریور ۱۳۹۹ . مزار : ساری . بہ خوش امدید🌷 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 『 @fanoos_313 』 ‌ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🍃پرنده خوش سیمایی را کنار حرم ترسیم کرد و با خط زیبایش نوشت بسم رب زینب. به گمانم پرنده خیالش بود که در حوالی حرم های غیرتش را بود. . 🍃 آقازاده بود اما حسابش از خیلی ها جدا بود. مهارت هایش را پیشکش کرد به بی قرار .گذشت از و ، از زندگی آسوده و بدون دردسر ،از عاشقانه هایش با اش .. . 🍃روح الله معنای واقعی بأبی أنت و امی و جانی و مالی و اهلی است برای و مضطرش... همه را کرد حتی جانش را .شاید دلتنگی هایش در روزهای بی مادری و عشقش به سبب شد تا به رسم مادر بسوزد .پیکری سوخته منتظر شد در و مدتی بعد چشم هایش جز زیبایی چیزی ندید و لب هایش با ما رایت الا جمیلا ارام گرفت. . 🍃بگذریم از دلتنگی هایش برای شهیدش. از زمان که هر ثانیه اش یادآور خاطره ای است و مهمان دلش می شود. از آررزوهایی که آرزو ماندند.از روزهایی که می گذرد.ازعده ای که هنوز هم نمک طعنه بر زخم دلش می پاشند. بگذریم از پنجشنبه ها و دلتنگی و مزار ..اما به قول خودش همه اینها فدای حرم و آنجا. داغ زینب های معراج شهدا کجا و داغ زینب مضطر کجا. . روح الله ها می روند تا هرروز کل یوم و کل عرض کربلا شود....... . ✍️نویسنده: . 🌹 . 📅 تاریخ تولد: ۱ خرداد ۱۳۶۸. تهران، دولاب . 📅تاریخ شهادت : ۱۳ آبان ماه سال ۱۳۹۴ سوریه، حلب . 🥀محل دفن: بهشت‌زهرا قطعه ۵۳ . بہ خوش امدید🌷 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 『 @fanoos_313 』 ‌ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🥀🥀 🍃مدافعان حرم که راهشان است و در آن شکی نیست، اما حرفم با مردمی است که را ذکر لب کرده اند و خودشان تماشاچی میدان شده اند. . 🍃خواب ِغفلت و منطقمان را بیخیال کرده است. برای حسین سینه می زنیم اما نمیدانم پاسخم به اینکه آیا حسین وار می کنیم یا نه چیست ؟🥺 . 🍃شب اگر کربلا بودیم و در تاریکی شب، امام می فرمود هرکس میخواهد می تواند برگردد. نمیدانم چه می کردیم!!😥 . 🍃مدافعان حرم، یارانی هستند که به پای ماندند و حال برای دفاع از حرم خواهرش گویان راهی می شوند. از جمله است که پرستوی دلش در هیئت حسین بال و پر گرفت.وقتی روضه و بازار را شنید، کوچ کرد سوی حرم و بال هایش را نذر دفاع از حرم بی بی کرد🌹 . 🍃 دلی که با ارباب خو بگیرد، نمی تواند را تنها بگذارد. از محمود فقط مژده شهادتش آمد و پناهگاهِ پیکرِشهدا، جسمش را در آغوش گرفت. خانطومان نمی توانست از محمود دل بکند که سالها پیکرش را میزبان بود🌺 . 🍃حال، بعد از ۵ سال به حرمت بیقراری های مادرش، برای چشم های منتظر همسرش و فرزندانش، برای هوشیاری دلهای به خواب رفته و به قول خودش برای برگشت❣ . 🍃 با آمدنش، دل ها زیر و رو شد. بغض ها شکست و ها، روح خسته از گناه را شست. توبه کردند و ها، تشنه تر شدند برای اما آن ها که خود را به خواب ِ غفلت زده و قصد بیداری ندارند تیر طعنه هایشان بر داغدار خانواده شهدا می نشیند. کاش اگر نیستیم، نمک روی زخم نباشیم😓 . راستی پرستوی به خانه برگشته❤️ . ✍نویسنده : . 🌺 . 📅تاریخ تولد : ۳ آذر ۱۳۵۹ . 📅تاریخ شهادت : ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۵.خانطومان . 🥀مزار شهید : مازندران، ساری ، آرامگاه مجدالدین بہ خوش امدید🌷 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 『 @fanoos_313 』 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🥀🥀 🍃دلم بی تاب است. می گیرم .دفتر دل نوشته هایم راباز می کنم.قلم در دست می گیرم اما نمی دانم چرا ساعت شنی دلهره ام امروز پایانی ندارد.حافظه ام‌ شرمنده ی دلم شده و جملات ، امروز توانِ بودن ندارند. . 🍃خواهر شاه خراسان ، خود را به هدیه کرده است و من برای درک این اتفاق خیلی کوچکم ... شاید هم دخیل های جواب داده است.نمی دانم.. . 🍃خوش به حالت ۱۴ سال با افتخار خادم بانوی بودی ،راست می گویند؛ ، شهیدت می کند.با آمدن خبر ِ شهادت ِ ، کبوتر دلت به سوی آسمانِ شهادت پرواز کرد .در گریه های شبانه ات در حرم ، جواز مدافع شدن را گرفتی .چشم سر را برتمام وابستگی های دنیا بستی و با چشم دل راهی سرزمینی شدی که را به بهای شهادت می آموزند. . 🍃بیست و یکمین روز آذر را با شهادتت آذین بستی و دنیا و آدم هایش را داغدار نبودنت کردی .اما چرخ گردون چرخید و این بار شهید ِخادم شدی و حرم را زیارت کردی. . 🍃این روزها فرزندت با افتخار برای ، خادمی می کند و راهت را ادامه می دهد.میدانم این ها از دعای خیر تو است .دعا کن برای که زنجیرهای بر وجودشان سنگینی می کند.توان راه رفتن در این برزخ را ندارند.دعا کن راه را گم کرده ایم. برای منتظرهای محتاج ِ دعایت ، دعا کن . . ✍️نویسنده: . 🕊 . 📅تاریخ تولد : ۱۳۶۲/۰۳/۰۸.قم . 📅تاریخ شهادت : ۱۳۹۶/۰۹/۲۱_سوریه . 🥀مزار: قم ، حرم حضرت معصومه بہ خوش امدید🌷 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 『 @fanoos_313 』 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🥀🥀 "آزادسازی حردتین* یک گام مانده به محاصره حلب شرقی" 🍃به گزارش پایگاه اطلاع رسانی،تیتر تمام ها و ها همین شده بود ، نوید محاصره حلب شرقی را می‌دادند. مژده فتح قله پیروزی را✌️ 🍃مژده ای که آب خنک بود بر آتش دل مادر و همسری که نبل‌و‌الزهرا چند روزی میزبان عزیزشان بود.و بهای این تنی پر از ترکش های خمپاره صد و بیست بود و خونی که پای سرو می‌رفت... 🍃سروی که بلندایش نشان از عظمت روح مدافعان بود و استقامتش ثمره خون دل هایی که با آن آبیاری شده بود. و امروز قصه مردی روایت می‌شود که (ع) بود و جنون او را به شام کشاند. 🍃 چرا که ندای هَل‌مِن‌ناصِرٍ‌یَنْصُرَنی را اینبار از شنیده بود و روا نبود که مریدحسین(ع) در لباس پاسداری غیرتش را به دیوار قاب کند برای تماشا. 🍃پس رفت و جنگید و خونش بهای حردتین شد💔 *حردتین: روستایی در شمال حلب که در بیست و هشت بهمن هزار و سیصد و نود و سه توسط مدافعان حرم ایرانی و سوری آزاد شد. ✍نویسنده: 🕊 📅تاریخ تولد: ۱ خرداد ۱٣۶۴ 📅تاریخ شهادت: ۱٣ بهمن ۱٣٩۴ 🥀مزارشهید : گلزار شهدای فردوس بہ خوش امدید🌷 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 『 @fanoos_313 』 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
فانوس
🥀 🍃و اردیبهشتی که به نام توست. تویی که فرشته ی بی بالی و با مهربانی های برادرانه ات، راه خودت را به ما نشان میدهی‌. 🍃تو، شهید پاییزیِ مدافعین حرمی، همان که وجودش زندگی میبخشد صدای خش خش برگ های پاییزی را. 🍃کربلا رفتنت را در پاییز تجربه کردی. عقد، عروسی و نهایت آرزوی همیشگی ات که وصال حضرت یار بود، اما بهاری بود، متفاوت تر از تمام رویداد های زندگی ات. چون تو متفاوت ترینی‌.🥰 🍃قدم نهادن تو در این دنیا اوج خلقت و دل سپردن به تو و وجودت عاشقانه ترین لحظات این آفرینش. 🍃آن زمان هایی که آرام و ، سر به زیر سخن میگفتی، همیشه میان سخنانت از و پیشوایان حدیثی یاد میکردی و اینگونه دل آدم با حرف هایت آرام میشد😌 🍃یا آن زمان هایی که در هیئت، با سوز دل برای بی کفن اشک میریختی و سینه ات از فرط سینه زنی کبود میشد. این ها تمام اتفاقاتی است که تولد تو به ارمغان اورده، تویی که مادرت میگفت از همان کودکی با دیگر فرزندانش فرق داشتی. 🍃میدانی برادر جان، نام تو شده سنگ این روزهایم، شرمنده ام، آری میدانم کم گذاشته ام اما، تو میبخشی. چشم میپوشی و حمایتم میکنی تا آن بشوم که خدا میخواهد🙃 🍃تو همیشه هستی و منم دلخوشم به بودن همیشگی ات، به عشق بی نهایتی که به داری و منی ک همنشینت میشوم هم از آن بهره مند میکنی آنگونه که با نام (س) جان میگیرم و زیرلب نام تورا میبرم😇 ♡میلادت مبارک عزیزترین خلقت خدا میلادت مبارک عاشق ترینِ مخلوقات :) ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۴ اردیبهشت ۱۳۶۸ 📅تاریخ شهادت : ۵ آذر ۱۳۹۴. حلب 🥀مزار شهید : قزوین بہ خوش امدید🌷 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 『 @fanoos_313 』 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•