🍀 #برگ_سبز
☀️ نتیجه احسان به خلق و حسن رفتار
🍃 مرشد چلویی که دربازار تهران چلوکبابی داشت به بهترین کاسب قرن معروف شده بود، روزی چند نفر جلوی مرشد چلویی را گرفتند و به او گفتند؛ پول دخل امروزت را رد کن بیاد. مرشد گفت محال است بدهم، گفتند می کشیمت، گفت بکشید،
🍃 گفتگو ادامه پیدا کرد و مرشد گفت به یک شرط پول دخل امروز را به شما می دهم، آنها گفتند به چه شرطی؟
🍃 گفت به شرطی که بیاید به منزل من و یک چایی باهم بخوریم، آنها قبول کردند و رفتند و چای خوردند و مرشد پول ها را به آنان داد. آن ها از مرشد پرسیدند که چرا همون اول در کوچه پول را ندادی؟
🍃 مرشد گفت اون موقع اگر پول را می دادم آن پول دزدی می شد ولی الان شما مهمان من هستید و من دوست دارم به مهمانم هدیه بدهم...سال ها گذشت و آن سه نفر از معتمدین بازار شدند.
🍃 بخشندگی چنین تاثیری در زندگی انسان ها می گذارد. بچه ها باید بخشندگی را از والدین در عمل ببینیند و یاد بگیرند.
🚩 با ارسال مطالب کانال به دیگران #مبلغ معارف اسلامی ودر#ثواب نشرآن سهیم باشید.
↷«ڪلیڪ ڪنید»↶
🌍 eitaa.com/fatemiyoon18 ایتا
🌍 sapp.ir/fatemiyoon18 سروش
🍀 #برگ_سبز
🌺 افتادگی آموز!
💠 مرحوم میرزایی قمی نقل کردند:
🍃روزی در منزل ما دو نفری با علامه طباطبایی نشسته بودیم و از علوم محتجبه صحبت میشد.
🍃 علامه فرمود: ختم فواتح سُوَر را در نجف اشرف گرفتم و نیّتم این بود که چه راهی را در پیش بگیرم که خیر دنیا و آخرت در آن باشد؟
🍃 بعد از پایان ختم به من گفته شد:
افتادگی آموز اگر طالب فیضی
هرگز نخورد آب زمینی که بلند است
📚 علوم اسراری ص۶۹
🍀 #برگ_سبز
☀️ گلایه امام زمان ارواحنا له الفدا
🍃 مرحوم آیت الله مجتهدی(ره) فرمودند: یک روز در ایام تحصیل در نجف اشرف، پس از اقامه نماز پشت سر آیت الله مدنی، دیدم که ایشان شدیدا دارند گریه میکنند و شانههایشان از شدت گریه تکان میخورد
🍃 رفتم پیش آیت الله مدنی و گفتم: ببخشید، اتفاقی افتاده که این طور شما به گریه افتادهاید؟
🍃 ایشان فرمودند: یک لحظه، امام زمان را دیدم که به پشت سر من اشاره نموده و فرمودند:
✨ آقای مدنی! نگاه کن! شیعیانِ من بعد از نماز، سریع میروند دنبال کار خودشان و هیچکدام برای فرج من دعا نمیکنند. انگار نه انگار که امام زمانشان غایب است!"
✨ من از گلایه امام زمان (عج) به گریه افتادم...
📚 کتاب مهربانتر از مادر،
انتشارات مسجد مقدس جمکران
👇👇👇
✅ @Fatemiyoon18
🍀 #برگ_سبز
🌺 آیتالله مجتهدی تهرانی (ره) در مورد احترام به پدر و مادر میگوید: مواظب باشید عاق والدین نشوید و پدر و مادر نفرینتان نکنند و بگویند: "خدایا من از این فرزندم نمیگذرم" یک وقت خیره خیره به پدر و مادرتان نگاه نکنید. حالا پدرتان سر شما داد زده است، نباید کاری کنی.
🍃 پدر حاج شیخ عباس قمی مفاتیحالجنان، پای منبر حاج شیخ غلامرضا نشسته بود. حاج شیخ غلامرضا داشت از روی کتابی که حاج شیخ عباس قمی نوشته بود، مسئله میگفت.
🍃 پدر حاج شیخ عباس نمیدانست که این کتاب را پسرش نوشته و حاج شیخ عباس هم چیزی به او نگفته بود.
🍃 حاج شیخ عباس آمد در گوش پدرش چیزی بگوید، ناگهان پدرش جلوی مردم سر او داد زد که "بیا و بنشین ببین حاج شیخ غلامرضا چه میگوید؟ بیا و بنشین و بفهم!"
✨حاج شیخ عباس قمی به پدرش گفت: "پدر جان! دعا کن بفهمم" ✨
🍃 نگفت این کتاب را من خودم نوشتم، نرفت به مادرش بگوید پدرم جلوی جمع آبروی مرا ریخت، خیره خیره به پدرش نگاه نکرد، فقط آهسته گفت: "پدر جان! دعا کن بفهمم"
☀️ این سخنان نشان میدهد که اگر فردی از علما به جایگاه رفیعی در دین رسیده و مورد وثوق مردم است، یکی از عوامل مهمش حفظ حرمت پدر و مادر است.
📚 برگرفته از سخنرانیهای آیتالله مجتهدی تهرانی (ره)
#کلام_علما
🚩 با ارسال مطالب کانال به دیگران #مبلغ معارف اسلامی ودر#ثواب نشرآن سهیم باشید.
↷«ڪلیڪ ڪنید»↶
🌍 eitaa.com/fatemiyoon18 ایتا
🌍 sapp.ir/fatemiyoon18 سروش
🍀 #برگ_سبز
☀️ صدقه و نحوست
🍃حضرت صادق (ع) فرمود زمینی بین من و مردی قرار بود تقسیم شود. آن مرد از علم نجوم اطلاعی داشت. کار را به تأخیر می انداخت تا ساعتی را انتخاب کند که به اعتقاد خودش آن ساعت برای او خوب است و برای من بد
🍃 در نتیجه او سود کند و من زیان. بالاخره روز و ساعتی که در نظر داشت رسید، زمین تقسیم شد ولی به نفع من تمام گردید
🍃 منجم از روی ناراحتی دست خود بر یکدیگر زده گفت مانند امروز هرگز ندیده بودم.
پرسیدم مگر چه شده؟
🍃 جواب داد من مردی منجم هستم در ساعت خوبی بیرون آمدم و ساعت بد را برای شما اختیار کردم. اینک می بینم کار برعکس شد قسمت بهتر نصیب شما گردید
🍃 گفتم می خواهی تو را حدیثی بیاموزم که پدرم به من فرمود؟
گفتم پیغمبر اکرم (ص) فرمود هر که مایل است خداوند نحوست روزش را جلوگیری کند صبحگاه آن روز صدقه بدهد.
🍃اگر می خواهد نحوست شبش از بین برون سر شب صدقه دهد من ابتدای حرکت و خارج شدن خود را با صدقه شروع کردم
✨این صدقه دادن برایت بهتر از علم نجوم است.(کافی، جزء 4، ص 7. )
🚩 با ارسال مطالب کانال به دیگران #مبلغ معارف اسلامی ودر#ثواب نشرآن سهیم باشید.
↷«ڪلیڪ ڪنید»↶
🌍 eitaa.com/fatemiyoon18 ایتا
🌍 sapp.ir/fatemiyoon18 سروش
🍀 #برگ_سبز
🌺 حق مادر
🍃 زکریا، پسر ابراهیم، با آنکه پدر و مادر و همه فامیلش نصرانی بودند، مسلمان شد و به مقررات اسلام گردن نهاد.
🍃 او در موسم حج، در مدینه به حضور امام صادق (علیهالسلام) رسید و ماجرای اسلام آوردن خود را برای امام تعریف کرد. سپس جوان پرسید: پدر و مادر و فامیلم همه، نصرانی هستند، مادرم نابیناست و من با آنها هم غذا میشوم، تکلیف من چیست؟
🍃 امام فرمود: آیا آنها گوشت خوک میخورند؟
زکریا گفت: نه، یا بن رسولالله! دست به گوشت خوک نمیزنند.
🍃 امام فرمود: معاشرت تو با آنها مانعی ندارد.
✨آنگاه حضرت فرمود: مراقب حال مادرت باش و تا زنده است به او نیکی کن و وقتی مرد، جنازه او را به دیگری وامگذار و خودت عهدهدار تجهیز جنازه او باش. در اینجا به کسی نگو با من ملاقات کردهای، انشاءالله در منی همدیگر را خواهیم دید.✨
🍃 جوان در ایام منی امام را دید. ایام حج به آخر رسید و جوان به کوفه بازگشت. او به سفارش امام، به خدمت مادر پرداخت و لحظهای از مهربانی و محبت کوتاهی نکرد. وی با دست خود به مادرش غذا میداد. این تغییر روش، برای مادر، شگفتآور بود تا اینکه یک روز علت را از پسرش پرسید.
🍃 زکریا گفت: مادر جان! مردی از فرزندان پیغمبر ما، به من اینطور دستور داد.
🍃 مادر گفت: پسرم، دین تو بسیار دین خوبی است، آن را به من معرفی کن.
🍃 جوان شهادتین را به مادر آموخت و او مسلمان شد و آداب نماز را نیز فرا گرفت. مادر نماز صبح و عصر را به جا آورد و توفیق نماز مغرب و عشا را نیز پیدا کرد. در آخر شب، حال مادر تغییر کرد، و در بستر افتاد. او پسر را طلبید و گفت: یک بار دیگر آن چیزها را که به من تعلیم دادی، تکرار کن!
🍃 پسر، بار دیگر شهادتین و سایر اصول اسلام را برای مادرش تکرار کرد و مادر به همه آنها اقرار و به زبان جاری نمود و جان، به جان آفرین تسلیم کرد. پسر، صبح بر جنازه او نماز خواند و با دست خود او را به خاک سپرد.
📚 داستان راستان، ج 2، ص 9 - 234
🚩 با ارسال مطالب کانال به دیگران #مبلغ معارف اسلامی ودر#ثواب نشرآن سهیم باشید.
↷«ڪلیڪ ڪنید»↶
🌍 eitaa.com/fatemiyoon18 ایتا
🌍 sapp.ir/fatemiyoon18 سروش
🍀 #برگ_سبز
💠مرحوم سید شهاب الدین مرعشی نجفی از پدرشان مرحوم آیت الله سید محمود نجفی مرعشی، نقل می کنند که:
🍃"من سال ها دنبال این بودم که قبر حضرت زهرا سلام الله علیها را بیایم. سال ها نذر کردم، توسل جستم تا در خواب امام صادق یا باقر علیهما السلام را دیدم. (تردید از خود ایت الله نجفی بوده است.)
🍃در خواب به ایشان می فرمایند که چرا انقدر تلاش می کنی و نا آرام هستی؟
🍃گفتم اقا من می خواهم قبر حضرت زهرا سلام الله علیها را بدانم کجا است و حضوری بروم.
🍃حضرت فرمودند: (به این مضامین) مخفی بودن آن سری دارد که تا ظهور امام زمان علیه السلام هم امکان پیدا شدنش نیست.نکته ای که حضرت در خواب می فرمایند این است که "علیک بکریمة اهل البیت".
🍃مرحوم مرعشی گفتند: من فکر کردم حضرت زهرا سلام الله علیها را می فرمایند که گفتم خوب آقا من هم دنبال همین امر بوده و به دنبال قبر حضرت زهرا سلام الله علیها هستم.
🍃فرمودند نه! حضرت معصومه در قم. بعد در ادامه به این مضمون فرمودند: هر جلالت و عظمتی که قرار بود در حرم حضرت زهرا سلام الله علیها قرار دهند، آن را در حرم حضرت معصومه قرار داده اند و این نکته مهمی است که این در مورد هیچ کدام از امامزادگان دیگر مطرح نشده است.
🚩 با ارسال مطالب کانال به دیگران #مبلغ معارف اسلامی ودر#ثواب نشرآن سهیم باشید.
↷«ڪلیڪ ڪنید»↶
🌍 eitaa.com/fatemiyoon18 ایتا
🌍 sapp.ir/fatemiyoon18 سروش
🍀 #برگ_سبز
☀️ عاقبت بخیری
🌼 مرحوم آیت الله اشراقی: روزی با امام خمینی(ره) قدم می زدیم. من از ایشان پرسیدم، اگر تنها، یک حاجت از خدا بخواهید چه می خواهید؟ امام خمینی سؤال را به من برگرداندند و فرمودند: شما چی؟
🍃 من عرض کردم: من همه معارف بلند الهیه را می خواهم، سپس از ایشان پرسیدم: شما، چه می طلبید؟ فرمودند: خوب، معلوم است حسن عاقبت را می خواهم.
🍃 به همین دلیل است که وقتی از مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی(ره) می پرسند: بالاترین حاجت شما چیست؟ می فرماید: حسن عاقبت
و این خاطره هم از جناب حجةالاسلام و المسلمین آقای قرائتی زیباست که می گویند:
🍃 یکی از آن خاطرات که بسیار درس آموز است از برادر عزیزم مرحوم حجةالاسلام و المسلمین حاج آقا محمدخانی بود که می گفت: من زمانی در حرم امام رضا (ع) بودم دیدم سه نفر از علماء در حال نماز و عبادتند، تصمیم گرفتم از آنها سؤال کنم که شما در سن هشتاد سالگی اگر بدانید یک دعای مستجاب دارید چه دعائی می کنید؟
🍃 به خدمت آن سه عزیز بزرگوار رفتم این سؤال را تکرار کردم بالاتفاق همه فرمودند: ما دعا می کنیم که خداوند عاقبت ما را ختم به خیر نماید.
🚩 با ارسال مطالب کانال به دیگران #مبلغ معارف اسلامی ودر#ثواب نشرآن سهیم باشید.
↷«ڪلیڪ ڪنید»↶
🌍 eitaa.com/fatemiyoon18 ایتا
🌍 sapp.ir/fatemiyoon18 سروش
🍀 #برگ_سبز
🌺 مرگ یا دارو
🍃 روزی شخصی از حضرت جوادالا ئمّه، امام محمّد تقی علیه السلام سؤال کرد: چرا اکثر مردم از مرگ می ترسند و و از آن هراسناک می باشند؟
امام جواد علیه السلام در پاسخ اظهار داشت: چون مردم نسبت به مرگ نادان هستند و از آن اطّلاعی ندارند، وحشت می کنند.
✨ و چنانچه انسانها مرگ را می شناختند و خود را از بنده خداوند متعال و نیز از دوستان و پیروان و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام قرار می دادند، نسبت به آن خوش بین و شادمان می گشتند و می فهمیدند که سرای آخرت برای آنان از دنیا و سرای فانی، به مراتب بهتر است ✨
🍃پس از آن فرمود: آیا می دانید که چرا کودکان و دیوانگان نسبت به بعضی از داروها و درمان ها بدبین هستند و خوششان نمی آید، با این که برای سلامتی آن ها مفید و سودمند می باشد؛ و درد و ناراحتی آن ها را برطرف می کند؟
🍃 چون آنان جاهل و نادان هستند و نمی دانند که دارو نجات بخش خواهد بود.
🍃 سپس افزود: سوگند به آن خدایی که محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله را به حقّانیّت مبعوث نمود، کسی که هر لحظه خود را آماده مرگ بداند و نسبت به اعمال و رفتار خود بی تفاوت و بی توجّه نباشد، مرگ برایش بهترین درمان و نجات خواهد بود.
🍃 و نیز مرگ تامین کننده سعادت و خوش بختی او در جهان جاوید می باشد و او در آن سرای جاوید از انواع نعمت های وافر الهی، بهره مند و برخوردار خواهد بود.
📚 اختصاص شیخ مفید/ ص 55
🚩 با ارسال مطالب کانال به دیگران #مبلغ معارف اسلامی ودر#ثواب نشرآن سهیم باشید.
↷«ڪلیڪ ڪنید»↶
🌍 eitaa.com/fatemiyoon18 ایتا
🌍 sapp.ir/fatemiyoon18 سروش
🍀 #برگ_سبز
🌺 دعای مادر
🍃 آیت الله میلانی نقل می کنند: روزی جوانی را دیدم که در کمال ادب سمت حرم اباعبدالله آمد و سلام داد و من نیز جواب سلام امام حسین به آن جوان را شنیدم.
🍃 از جوان پرسیدم چه کرده ای که به این مقام رسیدی درحالیکه من پانزده سال است امام جماعت کربلا هستم و جواب سلامم را نمی شنوم؟
🍃 پاسخ داد پدر و مادر پیر و از کارافتاده ای داشتم که دیگر توانایی پیاده زیارت آمدن را نداشتند؛ قرار بر این شد هر شب جمعه یکی از والدینم را روی پشتم سوار کنم و به زیارت ببرم.
🍃 یک شب جمعه که بسیار خسته بودم و نوبت پدرم بود، خستگی و گرسنگی و تشنگی ام را به رویشان نیاوردم و پدرم را سوار بر پشتم به زیارت امام حسین علیه السلام آوردم و برگرداندم.
🍃 وقتی خسته به خانه رسیدم دیدم مادرم بسیار گریه می کند؛ پرسیدم مادرم چرا گریه می کنی؟
پاسخ داد پسرم می دانم که امشب نوبت من نبود و تو هم بسیار خسته ای.
اما می ترسم که تا هفته ی بعد زنده نباشم تا به زیارت اباعبدالله بروم. آیا می شود امشب مراهم به زیارت ببری؟
🍃 هرطور بود مادرم رو بر پشتم سوار کردم و به زیارت رفتیم. تمام مدت مادرم گریه می کرد و دعایم می نمود.
✨ وقتی به حرم رسیدیم دعا کرد ان شاء الله هربار به امام حسین علیه السلام سلام بدهی، خود حضرت، سلامت را پاسخ بدهند.✨
🍃 و این شد که من هر بار به زیارت اباعبدالله علیه السلام مشرف می شوم و سلام می دهم، از داخل مضجع شریف صدای جواب سلام حضرت را میشنوم.
همهی اینها از یک دعای مادر است...
🚩 با ارسال مطالب کانال به دیگران #مبلغ معارف اسلامی ودر#ثواب نشرآن سهیم باشید.
↷«ڪلیڪ ڪنید»↶
🌍 eitaa.com/fatemiyoon18 ایتا
🌍 sapp.ir/fatemiyoon18 سروش
🍀 #برگ_سبز
🌺 ملامت جاهلانه
🍃 محمد، پسر منکدر، یکی از دانشمندان اهل سنت، میگوید: روزی در شدت گرما به بیرون از مدینه رفته بودم. دیدم امام باقر (علیهالسلام) با اندام توانمند و فربه خود، به دو تن از غلامانش تکیه کرده و مشغول کشاورزی است. با خود گفتم: پیر مردی از بزرگان قریش، در این وقت، در هوای گرم، در طلب مال دنیاست!
🍃 من تصمیم گرفتم او را موعظه کنم. نزدیک رفته، سلام کردم و گفتم: آیا سزاوار است مرد شریفی مثل شما در این هوای گرم، با اندام سنگین، در پی دنیاطلبی باشد؟ اگر در این موقع و در چنین حالی، مرگت فرا رسد، چه خواهی کرد؟
✨حضرت دستهایش را از دوش غلامها برداشت و روی پا ایستاد و فرمود:
به خدا سوگند! اگر در این حال بمیرم، در حال فرمانبرداری و طاعت خداوند جان سپردهام. تو خیال میکنی عبادت، فقط نماز و ذکر و دعاست. تأمین مخارج زندگی از راه حلال، خود نوعی عبادت است و من میخواهم با کار و کوشش، خود را از تو و دیگران بینیاز سازم.✨
🍃 آری آنگاه باید از فرا رسیدن مرگ بترسم که در حال گناه باشم و در حالت نافرمانی خدا از دنیا بروم. خداوند ما را موظف کرده که بار دوش دیگران نباشم و اگر کار نکنیم، دست نیاز به سوی تو و امثال تو دراز خواهیم کرد.
🍃 محمد بن مکندر عرض کرد: خدایت رحمت کند، من میخواستم شما را موعظه کنم، شما مرا موعظه کردید!
📚 داستانهای بحار الانوار، ج 2، ص 101 - 102
🚩 با ارسال مطالب کانال به دیگران #مبلغ معارف اسلامی ودر#ثواب نشرآن سهیم باشید.
↷«ڪلیڪ ڪنید»↶
🌍 eitaa.com/fatemiyoon18 ایتا
🌍 sapp.ir/fatemiyoon18 سروش
🍀 #برگ_سبز
🌺 یا برای همه یا برای هیچ کس
🍃 بوی عید همه جا به مشام می رسید. مردم هر جا همدیگر رو میدیدند مبارک باد میگفتند. عید رنگ و بوی شهر را دگرگون کرده بود. اما علی (ع) آرام نداشت. خشم، چهره مهربانش را در هم کشیده بود. قدم می زد و با خود می گفت: دختر من؟ گردنبند بیت المال؟
🍃 خزانه دار، پی در پی عذرخواهی می کرد و توضیح می داد که دختر شما، آن گردنبند را فقط سه روز امانت گرفته است؛ نه بیشتر و من خودم این امانت را ضمانت کرده ام. اگر هر بلایی سر آن گردنبند بیاید، من جبران می کنم.
🍃 امیرالمومنین علی (ع) می شنید، اما همچنان فریاد می زد: دختر من؟ گردنبند بیت المال؟
🍃 خزانه دار کوفه، دوباره توضیح می داد: ای امیر مومنان، دختر شما آن گردنبند را از آنِ خود مکرده است؛ امانت برده است و من آن را ضامنم.
🍃 گفت: اگر تو را ضامن نکرده بود، سوگند به الله هرگز او را نمیبخشیدم.
🍃 آنگاه به خانه رفت و دختر را دید که قربان را عید گرفته است. چشم در چشم دخترش دوخت و گفت: آیا جز تو هیچ دختر دیگری در کوفه میتوانست چنین زینتی از بیت المال امانت بگیرد؟ چرا برای خود چیزی را خواستی که دست دیگران از آن کوتاه است؟ گناه زنان دیگر چیست که دختران خلیفه نیستند؟
📚 المناقب، ابن شهرآشوب، ج2، ص 108
🚩 با ارسال مطالب کانال به دیگران #مبلغ معارف اسلامی ودر#ثواب نشرآن سهیم باشید.
↷«ڪلیڪ ڪنید»↶
🌍 eitaa.com/fatemiyoon18 ایتا
🌍 sapp.ir/fatemiyoon18 سروش
🍀 #برگ_سبز
🌺 قضاوت و دادرسی به سبک و سیاق علوی
🍃 شیخ صدوق در کتاب «من لا يحضره الفقيه» نقل میکند: روزی مردى در زمان خلافت اميرالمؤمنين بر ايشان وارد شد و چند روزى ميهمان آن حضرت بود.
🍃آنگاه دعوائى با كسى عنوان كرد و از حضرت استعلام حكم نمود در صورتى كه قبلاً يعنى روز اول عنوان نكرده بود.
🍃حضرت امير (ع) فرمود: آيا تو با كسى مخاصمهاى دارى و بشكايت آمده اى؟ گفت: آرى، حضرت فرمود: از نزد ما برو، زيرا رسول خدا(ص) نهى فرمود از اينكه يكى از طرفين دعوى بدون حضور ديگرى ميهمان قاضى باشد
📚من لا يحضره الفقيه، ترجمه غفارى، على اكبر ومحمد جواد و بلاغى، صدر،
🚩 با ارسال مطالب کانال به دیگران #مبلغ معارف اسلامی ودر#ثواب نشرآن سهیم باشید.
↷«ڪلیڪ ڪنید»↶
🌍 eitaa.com/fatemiyoon18 ایتا
🌍 sapp.ir/fatemiyoon18 سروش
🍀 #برگ_سبز
🌺 بنّایی که واسطه حضرت امیر (ع) و علامه امینی شد
🍃حجتالاسلام سید محمد نوری که در کتابخانه نجف اشرف، ملازم علامه امینی بود، گفته است: علامه امینی میفرمود: در یک شب جمعه، زائر حرم حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و مشغول زیارت و دعا بودم، از خدا میخواستم به خاطر حضرت امیر علیهالسلام کتاب «درالسمطین» را که در آن زمان کمیاب بود و در تکمیل مباحث کتاب الغدیر به آن نیاز داشتم، برای من مهیا کند.
🍃 در این هنگام، یک عرب ساده و بیآلایش برای زیارت حضرت مشرف شد و از حضرت میخواست که حاجت او را برآورده کند و گاوش را که مریض بود شفا دهد، یک هفته گذشت ولی کتاب را پیدا نکردم؛ بعد از آن، دوباره برای زیارت مشرف شدم، از حسن اتفاق در وقتیکه مشغول زیارت بودم، دیدم همان مرد به حرم مشرف شد و از حضرت تشکر کرد که حاجت او را برآورده کرده است.
🍃 وقتی من کلام آن مرد را شنیدم، محزون شدم، چون دیدم امام، حاجت او را برآورده کرده، ولی حاجت مرا برآورده نکرده است.
🍃 خطاب به حضرت (علیهالسلام) عرضه داشتم: جواب این مرد را دادی و حاجتش را برآورده کردی! اما من مدتی است به خدا متوسل میشوم و شما را شفیع قرار میدهم که آن کتاب را برای من مهیا کنید ولی آن کتاب مهیا نشده، آیا من کتاب را برای خودم میخواهم، یا به خاطر کتاب شما؟
🍃 آنگاه گریه برایم مستولی شد و با حالت ناراحتی از حرم بیرون آمدم، آن شب از ناراحتی چیزی نخوردم و خوابیدم، در عالم خواب دیدم که مشرف به خدمت حضرت امیر (علیهالسلام) شدهام و حضرت در آن حال، به من فرمود: ✨آن مرد، ضعیف الایمان بود و نمیتوانست صبر کند ولی تو باید صبر داشته باشی.✨
🍃 از خواب بیدار شدم، صبح سر سفره بودم که در زده شد، در را باز کردم، دیدم همسایهای که شغلش بنایی بود، داخل شد و سلام کرد و گفت: من خانه جدیدی خریدهام که بزرگتر از این خانه است، بیشتر اثاث خانه را به آنجا منتقل کردهام و این کتاب را در گوشه آن خانه پیدا کردم، خانمم گفت: این کتاب به درد تو نمیخورد، آن را به شیخ عبدالحسین امینی هدیه کن، شاید او استفاده کند.
🍃 من کتاب را گرفتم، غبارش را پاک کردم و دیدم همان کتاب خطی «در السمطین» است که دنبالش بودم. در این هنگام، بر این نعمت، سجده شکر کردم.
📚 با اقتباس و ویراست از کتاب علامه امینی جرعه نوش غدیر علامه حسنزاده
🚩 با ارسال مطالب کانال به دیگران #مبلغ معارف اسلامی ودر#ثواب نشرآن سهیم باشید.
↷«ڪلیڪ ڪنید»↶
🌍 eitaa.com/fatemiyoon18 ایتا
🌍 sapp.ir/fatemiyoon18 سروش
🍀 #برگ_سبز
✨ مرحوم آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری فرمودند: وقتی در سامراء مشغول تحصیل علوم دینی بودم، اهالی سامراء به بیماری وبا و طاعون مبتلا شدند و هر روزه عدهای جان خود را از دست می دادند.
روزی جمعی از اهل سامراء در منزل مرحوم سید محمد فشارکی، بودند؛ ناگاه آیتالله میرزا محمدتقی شیرازی که از لحاظ جایگاه علمی مانند مرحوم فشارکی بود، وارد شدند، صحبت از بیماری وبا شد و ابراز نگرانی که همه در معرض این بیماری خطرناک هستند.
✨مرحوم میرزا فرمودند: اگر من حکمی کنم انجام میشود یا نه؟ همه گفتند: آری، فرمود: من حکم میکنم؛ شیعیان ساکن سامراء از امروز تا ده روز، همه مشغول خواندن زیارت عاشورا شوند و ثواب آن را هدیه به مادر امام زمان (عج) حضرت نرجس خاتون نمایند و دعا کنند تا این بلا از آنان دور شود، اهل مجلس این حکم را به همه شیعیان رساندند مشغول زیارت عاشورا شدند. از فردا شیعیان دیگر در معرض تلف واقع نمیشدند، ولی غیر شیعه میمردند و بر همه اهل سامراء این نکته واضح و ظاهر شد.
برخی از شیعه میپرسیدند: سبب چیست که از ما میمیرند و از شما نمیمیرند؟
✨گفته شد: همه زیارت عاشورای امام حسین (ع) میخوانند تا در معرض وبا و طاعون قرار نگیرند و خداوند هم دفع بلاء میکند.
🚩 با ارسال مطالب کانال به دیگران #مبلغ معارف اسلامی ودر#ثواب نشرآن سهیم باشید.
↷«ڪلیڪ ڪنید»↶
🌍 eitaa.com/fatemiyoon18 ایتا
🌍 sapp.ir/fatemiyoon18 سروش
🍀 #برگ_سبز
✨خاطره ای از همسر شهید بهشتی رحمة الله علیه
وقتی تصمیم گرفتیم بچه دار شویم، به همسرم گفتم بیا این دعا را از این به بعد زیاد بخوانیم.
.
دعایی که خودم دوران تجرد زیاد در قنوت هایم میخواندم و حالا از نتیجه اش راضی بودم. بعد مدتی در قنوت و غیر قنوت آیه را خواندن، یک روز همسرم گفت: از وقتی این آیه رو میخونم علاقه ام بهت بیشتر شده.
.
درسته که ما این آیه رو به نیت بچه خوندیم ولی فکر میکنم چون توش ازدواج هم داره ناخودآگاه رو روابطمون هم اثر گذاشته!
-
.
.✨ربَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا . .✨
🕋 ترجمه روان آیه اینه: "که خدایا همسر و فرزندانی به من بده که نور چشمم باشند."
یکی از مفسران در معنای «قرة اعین» میگفت، وقتی کسی را آنقدر دوست داشته باشی که با دیدنش اشک شوق در چشمت جمع شود، عرب به این می گوید: قرة عین!
🚩 با ارسال مطالب کانال به دیگران #مبلغ معارف اسلامی ودر#ثواب نشرآن سهیم باشید.
↷«ڪلیڪ ڪنید»↶
🌍 eitaa.com/fatemiyoon18 ایتا
🌍 sapp.ir/fatemiyoon18 سروش
🍀 #برگ_سبز
✨مرحوم آقای محسنی (رضوان اللَّه تعالی علیه) از شاگردهای مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی (ره) در خصوص مقامات عرفانی این مرد بزرگ نقل میکردند که ایشان علاوه بر طی الارض، طی اللسان داشت.
خیلی چیزها از ایشان نقل می کنند. ایشان به یکی از بزرگان فرموده بود که من ریاضت های متنوعی بجا آوردم. بعنوان مثال، چلّه نشینی یک ختم قرآن که هر روز یک ختم قرآن به مدت چهل روز داشتم.(همچنین) فرموده بود که من چلّه نشینی چهارده هزار صلوات کردم یعنی هر روز چهارده هزار صلوات به عنوان چهارده معصوم می فرستادم. (علاوه بر این) من چلّه نشینی بیداری از اوّل غروب تا اوّل طلوع (شمس) کردم.
بعد فرموده بود امّا در تمام این چله نشینی ها من چیزی را مهمتر از 💫نماز اوّل وقت💫 ندیدم.
چیزی را مهمتر از 💫خدمت به خلق خدا💫 ندیدم و انصافاً هم چنین است.
📚درس اخلاق آیت الله مظاهری
🚩 با ارسال مطالب کانال به دیگران #مبلغ معارف اسلامی ودر#ثواب نشرآن سهیم باشید.
↷«ڪلیڪ ڪنید»↶
🌍 eitaa.com/fatemiyoon18 ایتا
🌍 sapp.ir/fatemiyoon18 سروش
🍀 #برگ_سبز
🌺 برآوردن حاجت برادر مسلمان
🍃 گفت: «ای فرزند پیامبر! فلان شخص از من طلبی دارد، ولی من پولی ندارم. برای همین او می خواهد مرا زندانی کند».
🍃 امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود: «در حال حاضر مالی ندارم که بدهی تو را بدهم».
گفت: «پس کاری کنید که او مرا زندانی نکند».
🍃 امام در حالی که در مسجد مشغول عبادت [اعتکاف] بود، کفش های خود را به پا کرد.
🍃گفتند: «ای فرزند رسول خدا، مگر فراموش کردید که در حال اعتکاف هستید [و نباید از مسجد خارج شد]؟»
✨ فرمود: «فراموش نکرده ام، اما از پدرم شنیده ام که رسول الله می فرمود: کسی که در بر آوردن حاجت برادر مسلمان خود بکوشد، مانند کسی است که نه هزار سال، روز را به روز و شب را به عبادت مشغول بوده است»
🚩 با ارسال مطالب کانال به دیگران #مبلغ معارف اسلامی ودر#ثواب نشرآن سهیم باشید.
↷«ڪلیڪ ڪنید»↶
🌍 eitaa.com/fatemiyoon18 ایتا
🌍 sapp.ir/fatemiyoon18 سروش
🍀 #برگ_سبز
🔹آیت الله حق شناس (ره):
🌺 تمام جهات فقر تو را ما جبران می کنیم
🍃 در همان ایام جوانی، روزی مقابل مزار میرزای قمی در مسجد حاج شیخ علی به خدا گفتم: "ای پروردگار عزیز! من از تو پول و نان نمی خواهم، من فقر علمی دارم! آیا می شود حاجت من برآورده شود؟"
🍃بعد به منزل رفتم. وضو گرفتم، دعا کردم و با همین فکر و نیت خوابیدم که ناگهان دیدم در باز شد و آقا (امام زمان) تشریف آوردند و گفتند: "یا ابن آدم تفرغ لعبادتی املا صدرک غنی و اسد فقرک"؛ ای پسر آدم! اگر در مقام عبودیت و بندگی کوشا باشی، تمام جهات فقر تو را ما جبران می کنیم؛ فقر علمی، مادی، مالی، بدنی، همه چیز!
🍃بعد به من فرمود: "فهمیدی؟" گفتم: "بله" ایشان فرمود: "دیگر انتظار چیز دیگری را نداشته باش!" پس اگر دیدی اینجا معطل مانده ای، بدان برای آن است که آنجا را کم گذاشته ای.
📚کتاب مواعظ جلد 2
🚩 با ارسال مطالب کانال به دیگران #مبلغ معارف اسلامی ودر#ثواب نشرآن سهیم باشید.
↷«ڪلیڪ ڪنید»↶
🌍 eitaa.com/fatemiyoon18 ایتا
🌍 sapp.ir/fatemiyoon18 سروش
🍀 #برگ_سبز
🌺 عاقبت کمک به مردم
🍃 در بنی اسراییل عابدی بود. شب خواب دید، در خواب به او گفتند؛ تو هشتاد سال عمر می کنی، چهل سال در رفاهی و چهل سال در فشاری. کدام یک را اول می خواهی چهل سال زندگی خوب را یا چهل سال در فشار را؟ او گفت: من عیال صالحه ای دارم، از او مشورت می کنم. ببینم او چه می گوید؟
🍃 از خواب بیدار شد. رفت پیش عیالش و گفت؛ من چنین خوابی دیده ام، تو چه می گویی؟ زن گفت: بگو من چهل سال اول را در رفاه می خواهم. از آن شب به بعد از در و دیوار برایش می آمد. به هرچه دست می زد طلا می شد.
🍃 زنش هم می گفت: فلانی خانه ندارد برایش خانه بخر. فلان پسر می خواهد عروسی کند ندارد، فلان دختر می خواهد شوهر کند ندارد و... همسرش به او دستور می داد و او هم تا می توانست کمک می کرد.
🍃 سر چهل سال خواب دید. در خواب به او گفتند؛ خدا می خواهد از تو تشکر کند. چهل سال اول به تو داد، تو هم به دیگران دادی، می خواهد چهل سال دوم را هم در رفاه باشی.
🌹 ما این را تجربه کرده ایم. کسانی که اول عمر کمک مالی به دیگران می کنند، در آخر عمر هم خوبند، ولی کسانی که اول عمر دارا بودند و کمکی نکردند، آخر عمر ورشکست می شوند و به گدایی می افتند ما این را تجربه کرده ایم.🌹
📚 از فرمایشات آیت الله مجتهدی تهرانی
🚩 با ارسال مطالب کانال به دیگران #مبلغ معارف اسلامی ودر#ثواب نشرآن سهیم باشید.
↷«ڪلیڪ ڪنید»↶
🌍 eitaa.com/fatemiyoon18 ایتا
🌍 sapp.ir/fatemiyoon18 سروش
🍀 #برگ_سبز
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
🍃 احمد بن طولون یکی از پادشاهان مصر بود. وقتی که از دنیا رفت از طرف حکومت وقت، قاری قرآنی را با حقوق زیادی اجیر کردند تا روی قبر سلطان قرآن بخواند.
🍃 روزی خبر آوردند که قاری، ناپدید شده و معلوم نیست که به کجا رفته است پس از جست و جوی فراوان او را پیدا کردند و پرسیدند: چرا فرار کردی؟ جرأت نمی کرد جواب دهد. فقط می گفت: من دیگر قرآن نخواهم خواند.
🍃 گفتند: اگر حقوق دریافتی تو کم است دو برابر این مبلغ را می دهیم. گفت: اگر چند برابر هم بدهید نمی پذیرم. گفتند: دست از تو برنمی داریم تا دلیل این مسأله روشن شود.
🍃 گفت: چند شب قبل صاحب قبر به من اعتراض کرد که چرا بر سر قبرم قرآن می خوانی؟ من گفتم: مرا اینجا آورده اند که برایت قرآن بخوانم تا خیر و ثوابی به تو برسد
🌾 گفت: نه تنها ثوابی از قرائت قرآن به من نمی رسد بلکه هر آیه ای که می خوانی، آتشی بر آتش من افزوده می شود،
✨ به من می گویند: می شنوی؟ چرا در دنیا به قرآن عمل نکردی؟ ✨
📚 روایت ها و حکایت ها / 132 131
🚩 با ارسال مطالب کانال به دیگران #مبلغ معارف اسلامی ودر#ثواب نشرآن سهیم باشید.
↷«ڪلیڪ ڪنید»↶
🌍 eitaa.com/fatemiyoon18 ایتا
🌍 sapp.ir/fatemiyoon18 سروش
🍀 #برگ_سبز
🌺 نجات گمشده و عنایت به زائرین
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
🍃 خادم و #کلیددار حرم و مکبر مرحوم آقای روحانی (که از علمای قم و امام جماعت مسجد امام حسن عسکری علیه السلام بودهاند) میگوید: شبی از شبهای سرد زمستان در خواب حضرت #معصومه علیها السلام را دیدم که فرمود: ✨بلند شو و بر سر منارهها چراغ روشن کن.✨
🍃 من از خواب بیدار شدم ولی توجهی نکردم. مرتبه دوم همان خواب تکرار شد و من بیتوجهی کردم در مرتبه سوم حضرت فرمود: مگر نمیگویم بلند شو و بر سر مناره چراغ روشن کن!
🍃 من هم از خواب بلند شده بدون آنکه علت آن را بدانم در نیمهشب بالای مناره رفته و چراغ را روشن کردم و برگشته خوابیدم.
🍃 صبح بلند شدم و درهای حرم را باز کردم و بعد از طلوع آفتاب از حرم بیرون آمدم با دوستانم کنار دیوار و زیر آفتاب زمستانی نشسته، صحبت میکردیم که متوجه صحبت چند نفر زائر شدم که به یکدیگر میگویند: معجزه و کرامت این خانم را دیدید! اگر دیشب در این هوای سرد و با این برف زیاد، چراغ مناره حرم این خانم روشن نمیشد ما هرگز راه را نمییافتیم و در بیابان هلاک میشدیم.
🍃 خادم میگوید: من نزد خود متوجه کرامت و معجزه حضرت و نهایت محبت و لطف او به زائرینش شدم.
📚 محمدصادق انصاری، ودیعه آل محمد، ص 14
🚩 با ارسال مطالب کانال به دیگران #مبلغ معارف اسلامی ودر#ثواب نشرآن سهیم باشید.
↷«ڪلیڪ ڪنید»↶
🌍 eitaa.com/fatemiyoon18 ایتا
🌍 sapp.ir/fatemiyoon18 سروش
#برگ_سبز
⭕️کمک به گناه و ظلم
🔸على بن حمزه مى گويد: دوستى داشتم كه در عين اينكه از #شيعيان بود از منشى هاى دربار #بنى _اميه بود، به من گفت : از #امام_صادق عليه السلام براى من اجازه بگير تا به حضورش بروم . من از امام براى او اجازه گرفتم ، و با هم به حضور آن حضرت رسيديم وقتى دوستم وارد شد، سلام كرد و در كنارى نشست ، آنگاه به امام صادق عليه السلام عرض كرد:
🔹فدايت گردم ! من يكى از كارمندان بنى اميه بودم از دنياى آنها #ثروت بسيارى بدستم آمد و از اينكه روزى از من (از جانب خدا) بازخواست مى كنند، غافل بودم . حال چه كنم ؟ (پشيمان و تايب هستم)
امام صادق عليه السلام در پاسخ فرمود:
اگر بنى اميه كسانى را براى منشى گرى و كتابت نمى يافتند و بيت المال مسلمين به سوى آنها آورده نمى شد و به دفاع از آنها كسى نمى جنگيد و در جماعت آنها شركت نمى نمود، آنها حق ما را از ما نمى گرفتند. (و نمى توانستند بگيرند) و اگر مردم از اندوخته هاى خود به آنها نمى دادند، آنها داراى آن همه ثروت و مكنت نمى شدند و جز مقدارى كه به دستشان رسيده باقى نمى ماند.
دوستم به امام صادق عليه السلام عرض كرد:
فدايت گردم آيا راه گريزى از اين همه وزر و وبال دارم ؟
🔸امام صادق عليه السلام فرمود: اگر وظيفه تو را به تو بگويم انجام مى دهى ؟
دوستم عرض كرد: آرى .
امام صادق عليه السلام فرمود:
آنچه را كه از اين راه بدست آورده اى بررسى كن اگر صاحبانش را شناختى آن اموال را به صاحبانش بازگردان و اگر صاحبانش را نشناختى عوض آنها #صدقه بده .
در اين صورت #بهشت را در پيشگاه #خداوند برايت ضامن مى شوم .
دوستم سر در گريبان فرو برد و پس از مدتى به امام عرض كرد تصميم خود را گرفتم و به وظيفه خود عمل مى كنم .
🔹على بن حمزه مى گويد: دوستم با ما به كوفه بازگشت آنچه از ثروت را كه از دربار بنى اميه بدست آورده بود، خارج ساخت . حتى لباسى را كه پوشيده بود از بدنش بيرون آورد و ما آن اموال را در راستاى دستور امام صادق عليه السلام مصرف و تقسيم نموديم و او براى خودش چيزى نگذاشت ، به طورى كه ما براى او لباس خريديم و نزدش فرستاديم . چند ماهى نگذشت كه او بيمار شد و به عيادتش مى رفتيم تا روزى من نزد او رفتم او را در حال نزع روح ديدم چشمش را باز كرد و به من گفت :
اى على ! سوگند به #خدا سرور تو امام صادق عليه السلام به وعده اش (ضمانت بهشت ) در مورد من وفا كرد.
سپس از دنيا رفت ، او را پس از غسل و كفن و نماز به خاك سپرديم بعداً به مدينه رفتم و به حضور امام صادق عليه السلام رسيدم . بى آنكه سخنى بگويم به من فرمود:
اى على سوگند به خدا به وعده ى خود در مورد دوست تو وفا كرديم .
گفتم : فدايت شوم درست فرمودى ، سوگند به خدا دوستم هنگام مرگش اين خبر را به من داد.
📚(سفینه البحار، ج 2 ص 107-108 / وسائل الشیعه، ج12 ص 144
#ایتاء_سروش_تلگرام
🆔 @fatemiyoon18
🍀 #برگ_سبز
🌺 نعمت پروردگار که از آن سوال می شود چیست ؟!
🍃 بسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
روزی ابو حنیفه به محضر امام صادق علیهالسلام آمد.
امام فرمود: شنیده ام که این آیه ((ثم لتسئلن یومئذ عن النعیم))
در روز قیامت به طور حتم از نعمتها سؤال میشوید. [سوره تکاثر، آیه ۸]
🍃 چنین تفسیر میکنی که: خداوند مردم را از غذاهای لذیذ و آبهای خنک مؤاخذه و بازخواست میکند.
🍃 ابوحنیفه گفت: درست است من این آیه را این طور تفسیر کرده ام.
🍃 امام فرمود: اگر مردی تو را به خانه اش دعوت کند و با غذای لذیذ و آب خنکی از تو پذیرایی کند و بعد برای این پذیرایی به تو منت بگذارد، درباره ی چنین کسی چگونه قضاوت میکنی؟
🍃 ابوحنیفه گفت: میگویم آدم بخیلی است.
🍃 امام فرمود: آیا خداوند بخیل است تا اینکه در روز قیامت در مورد غذاهایی که به ما داده ما را بازخواست کند؟
🍃 ابوحنیفه گفت: پس مقصود از نعمتهایی که قرآن میگوید انسان مؤاخذه میشود چیست؟
✨ امام فرمود: مقصود آن نعمت ولایت ما اهل بیت است. روز قیامت از ولایت ما قرار است سوال شود ✨
📚 مستدرک الوسائل ج ۱۶ ص ۲۴۷
🚩 با ارسال مطالب کانال به دیگران #مبلغ معارف اسلامی ودر#ثواب نشرآن سهیم باشید.
↷«ڪلیڪ ڪنید»↶
🌍 eitaa.com/fatemiyoon18 ایتا
🌍 sapp.ir/fatemiyoon18 سروش
🍀 #برگ_سبز
🌺 تاجر شوشتری و شیخ عباس قمی
🍃 یک تاجر شوشتری می گفت: مشرف شدم کربلا و نجف. همین که از اتوبوس پیاده شدم، دیدم شخصی با لباس عربی آمد و اظهار کرد: بار شما را ببرم.
🍃 اثاث را گذاشتیم روی دوشش، دو سه خانه گشتیم تا منزلی پیدا شد و بار را گذاشتیم.
🍃 آمدم پول بدهم؛ گفت: لازم نیست؛ پیش مولا که مشرف می شوید، مرا دعا کنید.
🍃 گفتم: شما کی هستید؟ گفت: عباس.
فردا آمدم حرم. دیدم آن باربر دیروزی شیخ عباس قمی (صاحب مفاتیح الجنان) است!
✨یک ساعت هم که فراغت دارد، میگوید: بروم بار زوار امیرالمؤمنین را بردارم !✨
🚩 با ارسال مطالب کانال به دیگران #مبلغ معارف اسلامی ودر#ثواب نشرآن سهیم باشید.
↷«ڪلیڪ ڪنید»↶
🌍 eitaa.com/fatemiyoon18 ایتا
🌍 sapp.ir/fatemiyoon18 سروش