#جمع_بندی
امروز عجیب گرفتار همین روش ها هستیم، عجیب!
امام در اینجا اشاره به مسئله اصلی-فرعی کردن مسائل اجتماعی میکنند. همیشه باید متوجه بود #مسئله_اصلی چیست، #مسئله_فرعی چیست، گاهی طرف مسئله ای فرعی را وسط می اندازد تا جامعه و نخبگان را از مسئله اصلی منحرف کند.
ماجرای کتاب #شهید_جاوید، ماجرای مرحوم #شمس_آبادی، ماجرای دکتر #شریعتی از مثال هایی است که اینجا ایشان به آن اشاره میکند که مسائل فرعی برای منحرف کردن مسائل اصلی بود و ساواک هم در آن میدمید که ماجراها دارد.
ماجرای انگشتر دادن آیت الله #خویی به فرح نیز مثال دیگری است که ایشان جای دیگری اشاره میکنند و حتی در خاطرات آمده که امام نقل این ماجرا را اصلا حرام اعلام کرده بودند.
#ماجرای_قهر آیت الله طالقانی نیز در آن برهه زمانی از همین سنخ مسائل فرعی بود.
حالا شما خود حدیث مفصل بخوانید که امروزه چقدر گرفتار مسائل فرعی هستیم. تقابل جدی #جلیلی و #قالیباف در بین بچه حزب اللهی ها در انتخابات مصداق واضح همین مسئله بود که تا همین امروز هم ادامه پیدا کرده است.
مسجد #خضرا محل درس و نماز آیت الله #خویی بود. هرگاه ایشان به دلیلی نمی توانست به نماز بیاید، این آیت الله #مدنی بود که به جای ایشان اقامه نماز میکرد.
این نشان از جایگاه بلند ایشان در آن موقعیت میکند.
اتفاقا متولی این مسجد، #انصاری نامی است که جزو مخالفان سرسخت امام بود اما در بیت آیت الله خویی نیز نفوذ داشت.
وقتی امام به نجف تبعید میشود، آیت الله مدنی به مسجد ایشان میرود و پشت سر امام نماز میخواند و در درس ایشان شرکت میکند.
این نکته، خیلی سریع باعث واکنش انصاری، متولی مسجد خضرا میشود و به آیت الله مدنی می گوید، اینگونه نمیشود، یا کلا اینجا بیا و یا کلا برو آنجا؟
شاید محکم بتوان گفت، آیت الله مدنی، مهمترین شخصی است که در ابتدای ورود امام به نجف، در جا افتادن شخصیت امام موثر بود.
شهید مدنی از زندگی حوزوی اش، از نماز و درسش زد تا جایگاه امام در نجف را تثبیت کند.
این نهایت از #خودگذشتی مردی بود که میدانست امروز #عَلَم_اسلام به دست #خمینی است و همه باید پشت سر او سینه بزنند.