eitaa logo
فیش های مطالعاتی یک طلبه
551 دنبال‌کننده
36 عکس
22 ویدیو
0 فایل
در این کانال، فیش هایی پراکنده از مطالعات خودم یا دیگر دوستان که جالب و مهم باشد، گذاشته میشود، در حیطه های مختلف. فیش های قرآنی و روایی در این کانال مستقلا گذاشته میشود: @AyatRevayatEjtemai ارتباط با بنده/سوالات، اشکالات و نقدها: @yahadi71
مشاهده در ایتا
دانلود
«من پيشتر گفته بودم -زمان طاغوت- كه ما در مواقع معينى مى ‏بينيم كه يك بلند مى ‏شود. آن مواقع معين، يك وقت قبل از ماه است و يك وقت قبل از ماه . ماه رمضان براى دولت سابق يك خطرى داشت كه نبادا روحانيون -در مساجد [كه‏] مردم مجتمعند، ماه عبادت است- نبادا يك تبليغ سوئى بر ضد دولت بشود. قبل از ماه مبارك يك غائله درست مى ‏كردند! غائله- قضيه مثلًا- «»! يك ماه مبارك را ماها غفلت مى‏ كرديم، كه ما از كجا داريم، اشتباهمان از كجاست. يك ماه مبارك ما سر يك به جان هم مى ‏افتاديم. دو طايفه مى‏ شدند: يك طايفه از آن ور، يك طايفه اين ور! علما و مثلًا ... طلبه ‏هاى ما دو طايفه مى ‏شدند: يك طايفه از آن ور، يك طايفه ... يك ماه مبارك را ما هدر مى ‏داديم كه دولت را بايد در اين ماه مبارك ما تنبيهش بكنيم به يك چيزهايى، يك مطالبى بگوييم، آنها درست مى‏ كردند اين مطلب را و ما را مى‏ كردند به شهيد جاويد! يك ماه، دو ماه، سه ماه اين مى ‏شد. همچو كه اين طرف [رو به‏] سردى می‏رفت و ماه محرّم مثلًا نزديك مى ‏شد، مسئله مرحوم «» را پيش مى‏ آوردند. اى بسا كه شمس ‏آبادى، حالا شايد هم خودشان يك همچو كارى مى‏ كردند كه اين غائله درست بشود! حالا خودشان هم نكرده باشند كس ديگرى كرده باشد اما آنها غائله را درست مى‏ كردند و دو دسته راه مى ‏انداختند، يك دسته از آن ور و يك دسته از آن ور. و قواى ما و نيروى ما كه بايد صرف بشود در ، سر اين قضيه هدر مى‏ دادند تا اينكه اين يك خرده ‏اى سرد مى ‏شد. وقتى كه اين سرد مى ‏شد، نزديك مى ‏شد- مثلًا- يا ماه رمضان يا ... مى ‏شد، قضيه «» را پيش مى‏ كشيدند؛ از آن ور يا اللَّه شروع مى ‏كردند تبليغات بر له او، از آن ور شروع مى‏ كردند تبليغات عليه او. تمام قوا صرف مى ‏شد سر اين. و الآن هم مشغولند. الآن هم آنهايى كه مى ‏خواهند نگذارند كه اين مسائل ايران روى [درست‏] بشود، حالا هم اين مسائل هست. وقتى اين هم سرد شد، يك مسئله ديگر! حالا شما خواهيد ديد بعد از اينكه مثلًا اين غائله اخير از بين رفت و حل شد- و چنانچه حل است و خود آقاى هم الآن در قم هستند و با ما ملاقات كردند و خود ايشان هم ناراحت از اين مسائل شدند كه يك همچو حرفهايى درست كردند- بعد از اينكه اين غائله [تمام‏] شد، يك غائله‏اى درست مى ‏كنند. حالا يا خودشان مى ‏فرستند -مثلًا فرض كنيد كه- يك كسى را مى ‏گيرند، مثلًا [خمینی] ما را مى ‏گيرند- و لو اينكه اگر احمد را بگيرند بكُشند هم من حرفى نمى ‏زنم اما مى ‏خواهند اينها [غائله‏] درست بكنند- يا مثلًا ... از يكى از علماى ايران، پسرش را مى‏ گيرند يك كارى سرش مى‏ آورند، اين يك غائله پيدا مى ‏شود. تا اين شد، خودشان شروع مى‏كنند قبل از اينكه صاحبكار مشغول بشود و اظهار تأثر بكند، آقايان [اظهار] تأثر مى ‏كنند، «وا مصيبت» آقايان مى ‏گويند! خود صاحبكار هيچ حرفى نمى‏ زند اما آقايان سينه مى ‏زنند! اين چيست؟ براى اين است كه نمى ‏خواهند كه اين مملكت ما به دست خودمان باشد. اينها مأمورند كه اين مملكت را كارى بكنند كه آن مسائل سابق دوباره با يك فرم ديگر فرم شاهنشاهى ديگر نمى ‏شود اما با يك فرم ديگرى- عود بكند و ما باز همان اختناق ها و همان چپاولگري هايى كه آنها داشتند و همان مال مردم را خوردن دوباره بيايد... ما بايد الآن تمام قوايمان را صرف كنيم در اينكه اين طور مسائل را كه اينها پيش مى‏ آورند بكنيم.»
امروز عجیب گرفتار همین روش ها هستیم، عجیب! امام در اینجا اشاره به مسئله اصلی-فرعی کردن مسائل اجتماعی میکنند. همیشه باید متوجه بود چیست، چیست، گاهی طرف مسئله ای فرعی را وسط می اندازد تا جامعه و نخبگان را از مسئله اصلی منحرف کند. ماجرای کتاب ، ماجرای مرحوم ، ماجرای دکتر از مثال هایی است که اینجا ایشان به آن اشاره میکند که مسائل فرعی برای منحرف کردن مسائل اصلی بود و ساواک هم در آن میدمید که ماجراها دارد. ماجرای انگشتر دادن آیت الله به فرح نیز مثال دیگری است که ایشان جای دیگری اشاره میکنند و حتی در خاطرات آمده که امام نقل این ماجرا را اصلا حرام اعلام کرده بودند. آیت الله طالقانی نیز در آن برهه زمانی از همین سنخ مسائل فرعی بود. حالا شما خود حدیث مفصل بخوانید که امروزه چقدر گرفتار مسائل فرعی هستیم. تقابل جدی و در بین بچه حزب اللهی ها در انتخابات مصداق واضح همین مسئله بود که تا همین امروز هم ادامه پیدا کرده است.