📚#اخلاقی
به بهلول گفتند تقـوا را توصیف کن
گفت:اگر در زمینی که پُــــر از خار و
خاشاک بود مجـبور به گذر شوید چه
می ڪنید؟گفتند:پیوسته مواظب
هستیم و با احتــیاط راه می رویم تا
خــود را حفـظ ڪنیم...
بهـلول گفت در دنیا نیز چنین کنید
تقوا همین است از گـناهان کوچک و
بزرگ پرهیز ڪنید و هــــیچ گناهی را
ڪوچڪ مشمارید کوهها با آن عظمت
و بزرگی از سنگهای ڪوچڪ درست
شـــده اند.
#قاصدکهای_شهر_________ 🔶🔷🔸🔹
🦋@gasdak313
#مــجنون
#داستانک
از راهی میگذشت
جمعی نماز گذاشته بودند.
مجنون از لا به لای نمازگزاران
رد شد.
جماعت تندو تند
نماز را تمام کردند.
همگی ریختند بر سر مجنون.
گفتند :
بی تربیت کافر شده ای؟
مجنون گفت: مگر چه گفتم؟
گفتند :
مگر کوری که از لای صف نماز گزاران میگذری؟
مجنون گفت: من چنان در فکر *لــيلا* غرق بودم که
وقتی میگذشتم حتی یک نمازگزار ندیدم.
شما چطور عاشق خدایید
و در حال صحبت با خدا
كه همگی مرا دیدید👌🏻👌🏻👌🏻
#قدری_مجنون_خدا_باشیم
#قاصدکهای_شهر_________ 🔶🔷🔸🔹
🦋@gasdak313
✨﷽✨
#داستان_کوتاه
✅دو برادر با هم در مزرعه خانوادگی كار می كردند :كه یكی از آنها ازدواج كرده بود و خانواده بزرگی داشت و دیگری مجرد بود .
شب كه می شد دو برادر همه چیز از جمله محصول و سود را با هم نصف می كردند یك روز برادر مجرد با خودش فكر كرد و گفت : (( درست نیست كه ما همه چیز را نصف كنیم . من مجرد هستم و خرجی ندارم ولی او خانواده بزرگی را اداره می كند )) بنابراین شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت .در همین حال برادری كه ازدواج كرده بود با خودش فكر كرد و گفت:(( درست نیست كه ما همه چیزرا نصف كنیم.من سر و سامان گرفته ام ولی او هنوز ازدواج نكرده و باید آینده اش تأمین شود . )) بنابراین شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت . سال ها گذشت و هر دو برادر متحیر بودند كه چرا ذخیره گندمشان همیشه با یكدیگر مساوی است . تا آن كه در یك شب تاریك دو برادر در راه انبارها به یكدیگر برخوردند . آن ها مدتی به هم خیره شدند و سپس بی آن كه سخنی بر لب بیاورند كیسه هایشان را زمین گذاشتند و یكدیگر را در آغوش گرفتند.
🌾خوبی هیچوقت در دنیا و آخرت از بین نمی رود... از "خوب" به "بد"رفتن به فاصله لذت پريدن از يک نهر باريک است اما براي برگشتن بايد از اقيانوس گذشت
#قاصدکهای_شهر_________ 🔶🔷🔸🔹
🦋@gasdak313
دیدی وقتی رفیقت پیامتو دیر سین میکنه چقدر ناراحت میشی؟!☹
حالا فکرشو کن..😔🥀
خدا اون بالا پیام فرستاده منتظرته..🥀
ولی دیر سین میکنی..
دلش میشکنه🙁💔
پاشو نیت کن
نماز اول وقت میچسبه😋
#دم_اذانی
#قاصدکهای_شهر_________ 🔶🔷🔸🔹
🦋@gasdak313
وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَٰكِنْ لَا تَشْعُرُونَ
(سوره مبارکه بقره/ آیه شریفه ۱۵۴)
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
بچهها نَمیریدا !
اگه بمیرید به جسدتون دست نمیزنن میگن غسل میت داره، ولی اگه شهید بشید؛ بچهها سر تیکهی کفنتون دعواست!
(حاج حسین یکتا)
#هرروز_با_قرآن
@gasdak313
🍃♥️
امام رضا علیه السلام:
💠صَديقُ كُلِّ امرِئٍ عَقلُهُ، وعَدُوُّهُ جَهلُهُ
دوست هر کسی، عقل اوست و دشمن هر کس نادانى اوست.
#حدیث_روز
@gasdak313
قاصدک های شهر
❌چگونه گناه نکنیم❌ 5⃣ جلسه ی پنجم 🎤 استاد رائفی پور @gasdak313
www.masaf.ir-OstadRaefiPour-Ramazan1393-Shab6.24.mp3
13.23M
❌چگونه گناه نکنیم❌
6⃣ جلسه ی ششم(جلسه آخر)
🎤 استاد رائفی پور
@gasdak313
#تلنگر
" داره رو اعصابم راه میره"
☜ در این جمله که ممکن است خودمان هم در طول روز به زبان بیاوریم، کمی تأمل کنید؛
❌ تا زمانی که اعصاب و روانمان را شبیه پیاده رو زیر پای انسانها پهن کنیم، هر کس و هر چیز میتواند ما را عصبانی کند.
در طول روز ممکن است با هزاران حرف تلخ، کنایه، نیش زبان و.... مواجه شویم،
※ اما اول باید باور کنیم که آرامش در پسِ هر عکسالعمل ماست...
شاید سخت باشد اما با تمرین سکوت امکان پذیر است!
[ در واقع سکوت شبیه نقطهٔ انتهای جمله میماند؛ یعنی شما با این کار اجازه کش دادن به یک تنش را نمیدهید.]
▫️خانم جان، آقا جان...!
اگر آرامش میخواهید، کنترل ذهن و رفتارهایتان را دست انسانهای دیگر ندهید!
@gasdak313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠🎥 با این کار ۹۵٪ گناهان شما کاهش میابد
👤 استاد رائفی پور
#قاصدکهای_شهر_________ 🔶🔷🔸🔹
•┈••✾•✨💙✨•✾••┈•
@gasdak313
•┈••✾•✨💙✨•✾••┈•
#شهید_حسن_تهرانیمقدم🌷🚀
••مےگفت:«زمینجایجمعکردنثوابه...
حیفزمینخدانیستڪه
آدمبدونوضوروشراهبره؟»🙃』ثوابیهویــے
یادکنیمازمولاےغریبمون!💔
سہتاسورهـتوحیدبخونبہنیتامامزمان
(عج)
رفیق(:🌱
#فراموشنشه
#قاصدکهای_شهر_________ 🔶🔷🔸🔹
🦋@gasdak313