eitaa logo
قاصدک های شهر
1هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
4.9هزار ویدیو
342 فایل
|•° ﷽ °•| تاسیس۱۳۹۷/۹/۱۲ قاصدک ها خبری درراه است...عشق داره برمیگرده... 💎مطالب کانال وقفِ#امام_زمان (ارواحنا فداه)💖 ارتباط بامدیرکانال: @ghasdak313
مشاهده در ایتا
دانلود
❣همه چیز برای خدا❣ 💞یکی از ویژگی های مهم این بود که هرکاری می‌کرد برای رضای خدا بود. ورزش و کشتی و حضور در جبهه و خدمت به مردم و کار و..... همه اش برای خدا بود. 💞او خالصانه و مخفیانه فقط برای رضای خدا فعالیت می‌کرد و نمی‌خواست کسی بفهمد او این کار ها را انجام داده. 💞مانند ابراهیم خلیل الله که می‌فرمود : 💞قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ بگو: تمام نماز و عبادات من، و زندگی و مرگ من، همه برای خداوندی است که پروردگار جهانیان است. (انعام /١۶٢) ♥️ @gasdak313
🍃به فکر "مثل مردن نباش! به فکر"مثل زندگی کردن باش!🍃 🍂شرط شدن شـهید بودن است! 🍂 @gasdak313
گاهے صفـای دلتان براے دلِ زنگار دیده ی ما قابل درڪ نیست ❗️ بہ راستے ڪہ چقدر، بین ما و شما فاصله هاست... 💔 🌷 @gasdak313
🍃♥️🍃♥️🍃♥️ توپ را در دستش گرفت. آمد بزند که صدائی آمد! الله اکبر... ندای اذان ظهر بود. توپ را روی زمین گذاشت. رو به قبله ایستاد و بلند بلند اذان گفت. در فضای دبیرستان صدایش پیچید... بچه ها رفتند. عده ای برای وضو، عده ای هم برای خانه. او مشغول نماز شد. همانجا داخل حیاط. بچه ها پشت سرش ایستادند. جماعتی شد داخل حیاط. همه به او اقتدا کردیم. @gasdak313
یک دقیقه ، مطالعه📚 سال اول جنگ بود. نشسته بودیم داخل سنگر. چند نفر از برادران ارتشی از کنار ما رد شدند. ابراهیم به یکی از آنها خیره شد و با خنده به ما گفت : سیبیل این گروهبان را نگاه کن!! لباش اصلا پیدا نیست. چطوری آب میخوره؟؟ یکدفعه مثل اینکه برق ابراهیم را گرفته باشه از جا پرید و گفت : این چه حرفی بود که من زدم. چرا در کلامم دقت نکردم؟ بعد دوید به سمت گروهبان و گفت : برادر وایسا.... گروهبان گفت : چیزی شده؟ ابراهیم سلام و احوال پرسی کرد و گفت : منظوری نداشتم، ناخود آگاه سیبیل شما را که دیدم به رفقا گفتم : این بنده خدا چطوری آب میخوره؟ ما رو حلال کن. خیلی شرمنده ام. راستی اگه بخاطر سیبیل هات اذیت میشی ما قیچی داریم میخای کمکت کنم؟ گروه بان خندید و تشکر کرد و گفت : باشه، بهت زحمت میدم... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 و خداوند در سوره مبارکه "حجرات آیه ۱۱" اینگونه می‌فرماید: یَا اَیُهَا الّذِینَ آمنُوا لَا یَسخَر قَومُ مِّن قَومِِ عَسَی اَن یَکُونُوا خَیرًا مِنهُم... ای کسانی که ایمان آوردید (هرگز) گروهی از شما گروه دیگری را مسخره نکند، شاید آن ها از اینها بهتر باشند... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @gasdak313
یک دقیقه ، مطالعه📚 از صبح تا عصر به ادارات مختلف شهرمان رفتم اما مشکل من حل نشد. با اینکه از جانبازان جنگ بودم، اما اینقدر عصبانی شدم که به تمام مسئولین فحش دادم و گفتم : کاش داعش می آمد و شما را.... آخر شب، فرزندم که از شرایط من ناراحت بود گفت : بابا، من امروز یک کتاب جالب خواندم. خیلی آرامش به من داد. بیا شما هم بخوان. بعد کتابی را که تصویر یک شهید روی آن بود به من نشان داد، کتاب را انداختم آن طرف و گفتم : "همش دروغه." و بعد خوابیدم. جوان خوش سیمایی بالای سرم آمد و گفت : دوست عزیز، چرا اینقد ناشکری؟! چیزی نشده. مشکل شما را اگر خدا صلاح بداند حل می کند. خدا را به خاطر این همه نعمتی که داده شکر کن. نعمت ها را بیشتر می کند و .... از خواب پریدم. خودش بود. همان جوانی که تصویرش روی جلد کتاب قرار داشت. کتاب را از گوشه ی اتاق برداشتم. نوشته بود : سلام بر ابراهیم🙂♥️ او به من این کلام الهی را یاد آور شد: لَئِن شَکَرتُم لَاَزیدَنَّکُم وَلَئِن کَفَرتُم اِنَّ عَذابی لَشَدید ...اگر شکر گذاری کنید (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود ، و اگر ناسپاسی کنید مجازاتم شدید است. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @gasdak313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت معطل‌ِ من‌ و‌ تو نمی‌ماند تو اگر سربازِ خدا نشوی دیگری‌ می‌شود💛 منتظر چی هستی دعوت از خود شهداست🌸🌱 @gasdak313
💌 سلام رفـیق ...! ✋ رفیق من ، آرزو نڪـن شهیـد بشـی ؛ آرزو ڪـن ... مـ.ث.ل ش.هـ.د.ا زندگـی ڪـنی ... ♡ 🌹 @gasdak313
یک دقیقه ، مطالعه📚 در باشگاه کشتی بودیم. آماده می شدیم برای تمرین. ابراهیم هم وارد شد، تا چند دقیقه بعد یکی دیگر از دوستان آمد. تا وارد شد بی مقدمه گفت : ابرام جون، تیپ و هیکلت خیلی جالب شده!! تو راه که می آمدی دوتا دختر پشت سرت بودند. مرتب داشتند از تو حرف می زدند! بعد ادامه داد: شلوار و پیرهن شیک که پوشیدی ، ساک ورزشی هم که دست گرفتی. کاملا مشخصه ورزشکاری...! به ابراهیم نگاه کردم ، رفته بود تو فکر ناراحت شده بود. انگار توقع چنین حرفی را نداشت. جلسه بعد تا ابراهیم و دیدم خنده ام گرفت، پیراهن بلند پوشیده بود و شلوار گشاد؟! به جای ساک ورزشی لباس ها را داخل کیسه پلاستیکی ریخته بود!! آن روز به بعد اینگونه به باشگاه می آمد. بچه ها گفتن: بابا تو دیگ چجور آدمی هستی! ما باشگاه میایم تا هیکل ورزشی پیدا کنیم. بعد هم لباس تنگ بپوشیم. اما تو با این هیکل قشنگ و رو فُرم، آخه این چه لباسهائیه که می‌پوشی.! ابراهیم به حرفای آنها اهمیت نمی داد. به دوستانش هم توصیه می کرد که : اگر ورزش برای خدا بود میشه عبادت ، اما اگه به هر نیت دیگ باشه ضرر می‌کنین 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @gasdak313
ازش پرسیدم : این همه به فقیران کمک میکنی چیزی برای خودت باقی می ماند؟! خیلی آرام گفت : من کاره ای نیستم . من فقط وسیله هستم . روزی دهنده خداست @gasdak313
ابراهیم همیشه می‌گفت🧐 : تا وقتی که‌زمانِ ازدواجتون نرسیده دنبال ارتباط کلامـے با جنس مخالف نرید ، چون آهسته آهسته خودتون رو به نابودۍ می‌کشونید! فضا فضای مجازی است، ولی نامحرم ، نامحرم واقعی ! برایش تک تک حرف‌ها و شکلک‌ها حقیقی است ، روی قلبش اثر می‌گذارد🚶🏻 @gasdak313
🌱 ابراهیم در یکی از مغازه های بازار مشغول کار بود. یک روز او را در وضعیتی دیدم که خیلی تعجب کردم! دو کارتن بزرگ اجناس روی دوشش بود. جلوی یک مغازه، کارتن ها را روی زمین گذاشت. وقتی کار تحویل تمام شد، جلو رفتم و گفتم: آقا ابرام برای شما زشته، این کار باربرهاست نه کار شما! 🍃 نگاهی به من کرد و گفت: کار که عیب نیست، بیکاری عیبه. این کاری هم که من انجام می دم برای خودم خوبه، مطمئن میشم که هیچی نیستم. جلوی غرورم رو می گیره! 🌱 گفتم: اگه کسی شما رو اینطور ببینه خوب نیست، تو ورزشکاری و... خیلی ها میشناسنت. 👌 ابراهیم خندید و گفت: ای بابا، همیشه کاری کن که اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد، نه مردم. @gasdak313