eitaa logo
🙏دعاهای مشکل گشا 🙏
90.8هزار دنبال‌کننده
17.1هزار عکس
3.7هزار ویدیو
25 فایل
‍ ❣دوست واقعى فقط خداست "خدا" تنها دوستيه ❣ ڪه هيچوقت پشتت رو خالى نمیڪنه و ❣ تنها دوستيه ڪه هميشه محبتش یڪ ❣طرفه است با خدا دوستى ڪن ❣ڪه محتاج خلق نشی
مشاهده در ایتا
دانلود
💙🍃 🍃🍁 📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی 📝نسل سوختــه ((حادثه بی خبر نیست)) 💠✍🏻توےراهرو بهم رسیدیم. با سر بهش سلام ڪردم و از ڪنارش رد شدم. صدام ڪرداز همون روز اول ازت خوشم نیومد. ولی فڪر نمی ڪردم از یه بچه اینطورے بخورم. فڪر می ڪردم اوجش دهن لقی و خبرچینی ڪنی. خندیدم 💠✍🏻ڪه بعدش، بچه مذهبی ڪلاس بشه خبرچین و جاسوس. لو بره و همه بهش پشت ڪنن؟ خنده اش ڪور شد. ـ خیلی دست ڪم گرفته بودمت. مڪث ڪوتاهی ڪرد و با حالت خاصی زل زد توے چشمم. ـ می دونی؟ زمان انقلاب و جنگ، امثال تو رو می ڪشتن. 💠✍🏻دستش رو مثل تفنگ، آورد ڪنار سرم. ـ بنگ، یه گلوله می زدن وسط مخش. هنوزم هستن. فقط یهو سر به نیست میشن. میشن جوان ناڪام.و زد تخت سینه ام. جوان هایی ڪه یهو ماشین توے خیابون لهشون می ڪنه یا یه زورگیر چاقو چاقوشون می ڪنه. حادثه فقط بعضی وقت هاست ڪه خبر نمی ڪنه.ناخودآگاه، بلند از ته دلم خندیدم 💠✍🏻اشڪال نداره، با رجعت برمی گردن. حتی اگه روے سنگ شون نوشته شده باشه. جوان ناڪام، خدا موقع رجعت به اسامی بنیاد شهید ڪار نداره. برو اینها رو به یڪی بگو ڪه بترسه. هر ڪی یه روز داغ می بینه. فرق مرده و شهید هم همینه. مرده محتاج دعاست، شهید دعا می ڪنه. 💠✍🏻و راهم رو ڪشیدم و رفتم سمت دفتر. بعد از مدرسه، توے راه برگشت به خونه. تمام مدت داشتم به حرف هاش فڪر می ڪردم و اینڪه اگه رفتنی بشم، احدے نمی فهمه چه بلایی و چرا سرم اومد. و اگه بعد من، بازم سر ڪسی بیاد چی؟به محض رسیدن، سریع نشستم و ڪل ماجرا رو نوشتم. با تمام حرف هایی ڪه اون روز بین ما رد و بدل شد و زنگ زدم به دایی محمد و همه چیز رو تعریف ڪردم. 💠✍🏻 شما، تنها ڪسی بودے ڪه می تونستم همه چیز رو بهت بگم. خلاصه اگر روزے اتفاقی افتاد، همه اش رو نوشتم و تاریخ زدم، امضا ڪردم، توےیه پاڪته توےڪتابخونه سومی. عقایدش ڪه به سازمان مجاهدین و … ها می خوره. اگه فراتر از این حد باشه، لازم میشه … ✍ادامه دارد......   ➢ @Ganje_aarsh ❤️ 🍃🍁 💙🍃
💙🍃 🍃🍁 📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی 📝نسل سوختــه ((حادثه بی خبر نیست)) 💠✍🏻توےراهرو بهم رسیدیم. با سر بهش سلام ڪردم و از ڪنارش رد شدم. صدام ڪرداز همون روز اول ازت خوشم نیومد. ولی فڪر نمی ڪردم از یه بچه اینطورے بخورم. فڪر می ڪردم اوجش دهن لقی و خبرچینی ڪنی. خندیدم 💠✍🏻ڪه بعدش، بچه مذهبی ڪلاس بشه خبرچین و جاسوس. لو بره و همه بهش پشت ڪنن؟ خنده اش ڪور شد. ـ خیلی دست ڪم گرفته بودمت. مڪث ڪوتاهی ڪرد و با حالت خاصی زل زد توے چشمم. ـ می دونی؟ زمان انقلاب و جنگ، امثال تو رو می ڪشتن. 💠✍🏻دستش رو مثل تفنگ، آورد ڪنار سرم. ـ بنگ، یه گلوله می زدن وسط مخش. هنوزم هستن. فقط یهو سر به نیست میشن. میشن جوان ناڪام.و زد تخت سینه ام. جوان هایی ڪه یهو ماشین توے خیابون لهشون می ڪنه یا یه زورگیر چاقو چاقوشون می ڪنه. حادثه فقط بعضی وقت هاست ڪه خبر نمی ڪنه.ناخودآگاه، بلند از ته دلم خندیدم 💠✍🏻اشڪال نداره، با رجعت برمی گردن. حتی اگه روے سنگ شون نوشته شده باشه. جوان ناڪام، خدا موقع رجعت به اسامی بنیاد شهید ڪار نداره. برو اینها رو به یڪی بگو ڪه بترسه. هر ڪی یه روز داغ می بینه. فرق مرده و شهید هم همینه. مرده محتاج دعاست، شهید دعا می ڪنه. 💠✍🏻و راهم رو ڪشیدم و رفتم سمت دفتر. بعد از مدرسه، توے راه برگشت به خونه. تمام مدت داشتم به حرف هاش فڪر می ڪردم و اینڪه اگه رفتنی بشم، احدے نمی فهمه چه بلایی و چرا سرم اومد. و اگه بعد من، بازم سر ڪسی بیاد چی؟به محض رسیدن، سریع نشستم و ڪل ماجرا رو نوشتم. با تمام حرف هایی ڪه اون روز بین ما رد و بدل شد و زنگ زدم به دایی محمد و همه چیز رو تعریف ڪردم. 💠✍🏻 شما، تنها ڪسی بودے ڪه می تونستم همه چیز رو بهت بگم. خلاصه اگر روزے اتفاقی افتاد، همه اش رو نوشتم و تاریخ زدم، امضا ڪردم، توےیه پاڪته توےڪتابخونه سومی. عقایدش ڪه به سازمان مجاهدین و … ها می خوره. اگه فراتر از این حد باشه، لازم میشه … ✍ادامه دارد......   ➢ @Ganje_aarsh ❤️ 🍃🍁 💙🍃