📜جلوه هایی از کارآمدی نظام جمهوری اسلامی
در پرتو ولايت فقیه #بخش_پنجم
📋گفتاری از علامه #مصباح یزدی
🔅براي ارزيابي هر نظام سياسي، در درجة نخست بايد ديد که ملاک موفقيت، براساس مباني و چارچوبهاي فکري آن نظام، چيست. مطلب ديگر آنکه کساني، در ارزيابي عملکرد جمهوري اسلامي و کارآمدي آن، چنين القا ميکنند که همة امور جامعه تابع نظام و حکومتي است که در رأس آن قرار گرفته است. بنابراین، تمام خوبيها و بديهاي جامعه بر گردن حکومت است و در همة آنها حکومت نقش دارد.
🔅درحقيقت، اينان حکومت را مسئول تأمين تمام خواستههاي جامعه ميدانند و تمام مشکلات را به گردن حکومت مياندازند و مثلاً میگویند که حکومت نتوانست نظام اقتصادي درستی برقرار سازد؛ فرهنگ را اصلاح کند؛ رشد سياسي بدهد؛ یا سبب رشد معنوي افراد شود. در اينجا نیز مغالطهاي درگرفته است؛ زيرا نقش حکومت در مصالح و مفاسد جامعه علت تامه نيست، بلکه فقط جزئي از سرنوشت جامعه در دست حکومت است، نه اينکه همهچيز مردم در دست حکومت باشد.
🔅ازاینرو اين حقيقت را نميتوان کتمان کرد که حکومتي بالاتر از حکومت علي علیه السلام نيست و دستور حکومتيای بالاتر از دستور اسلام وجود ندارد. با وجود اين دو ويژگي در حکومت علي علیه السلام ، ايشان تا چه اندازه توانست جامعه را اصلاح کند؟ آيا صددرصد اهداف ايشان در آن حکومت تأمين شد؟ قطعاً پاسخ، منفي است؛ زيرا جنگهاي داخلي صفين و جمل و نهروان، تهديدات دشمنان خارجي، کمبود نيروي انساني توانمند و تربيتشده، فزونی مشکلات، گستردگي بدعتها و سنتهاي فاسد و آلودگيهاي مزمن اجتماعي و تغيير چارچوب نظام ارزشي، زمينهاي فراهم ساخت تا جامعة ايدئالي آن حضرت، کامل محقق نشود.
🔅بهعبارتديگر، حکومت همهچيز مردم را در اختيار ندارد و تکتک مردم جامعه، ارادۀ مستقل، و حتی خواستههای متفاوتي دارند. همچنین، مسائل گوناگونی هست که تحت کنترل حکومت نيست و حکومت نمیتواند لجام آنها را در دست گيرد. پس براي تعیین ميزان کارآمدي يک نظام بايد ديد که حکومت چه سهمي میتواند در «سرنوشت جامعه» داشته باشد. اگر در آن سهم درست عمل کرد، موفق است؛ هرچند جامعه همچنان با هزاران آفت و آسيب روبهرو باشد.
🔅کارآيي حکومت در همۀ شرايط تاريخي و اجتماعي يکسان نيست، بلکه گاهي حتي عوامل بيروني ميتواند مانع کارآيي حکومت شود؛ مثلاً وقتي دشمن احساس کرد که در درون جمهوري اسلامي ظرفيتهاي پيشرفت و ترقي مادي و معنوي فراهم است، کوشید تا با دخالتهاي نظامي و تبلیغاتی، فشارهاي اقتصادي و اموري ازايندست، موانعي بر سر راه کارآمدي نظام ايجاد کند. بديهي است که بخشي از اين امور را نمیتوان کامل کنترل کرد و بههرحال، در نظام و جامعه اثرگذار است.
🔅بنابراین، در ارزيابي حکومتها بايد ديد که آن حکومت در شرايط عادي قرار دارد يا اينکه با تهديدات فراواني روبهروست؛ مثلاً اگر درصدديم که دربارۀ مشکلات اقتصادي کشور نظر دهيم، بايد توجه کنيم که منشأ اين مشکلات چيست. بديهي است که بخشي از اين مشکلات ناشي از عوامل گوناگونی است که داوري در موفقيت نظام اسلامي به بررسي آنها بستگی دارد؛ مثلاً تغيير فرهنگ مصرف جامعه و بالارفتن سطح توقعات، تحريمهاي اقتصادي، تحميل جنگ ازسوي عراق به ايران به جرم پايبندي به ارزشهاي اسلامي و حوادث طبيعي فراوان، همه در پيدايش اين مشکلات نقش دارد. ناهنجاريهاي فرهنگي نيز چنين است.
🔅 بسياري از انديشمندان اسلامي و مربيان ديني، پيش از انقلاب درگير مبارزه يا در بند رژيم طاغوت بودند و پس از انقلاب، بهسبب نياز شديد نظام به کارهاي اجرايي مشغول شدند. گروهي از ارزشمندترين تربيتيافتگان مکتب اسلام همچون شهيد بهشتي، مطهري، باهنر، رجایي و شهداي محراب، که هريک سرمايههاي بينظير نظام و اسلام بهشمار ميآمدند، در حوادث آغازين انقلاب، بهدست خيانتکاران و دشمنان اسلام به شهادت رسيدند. افزون بر اين، دخالت دشمن در ايجاد فضاي آلودة فرهنگي براي نسل جوان، در نابسامانيهاي فرهنگي تأثيري عميق گذاشت.
📚حکیمانه ترین حکومت،آیت الله مصباح یزدی،ص 404 ||
#ولایت_فقیه
#پنجشنبهها
#کانال_تحلیلی_گفتمان_انقلاب_اسلامی