eitaa logo
✍️قلم زنی✒️
203 دنبال‌کننده
577 عکس
108 ویدیو
3 فایل
من خسی بی سر و پایم که به سیل افتادم ذره ای بودم و مهـــر تو مـرا بالا برد اینجا محفلی است، برای قلم زنی در عرصه‌ی نگارش دل‌نوشته‌های تحلیلی، تاریخی و ناگفته‌هایی از جنس افکار زن نگار ارادتمند #فاطمه_شکیب‌رخ دکتری تاریخ تشیع @Shakibrokh
مشاهده در ایتا
دانلود
رد خون از زمین و خاک پاک می شود… اما از قلب های پیوسته به راه شهدا نه! رد ترکش باقی مانده، بر خیابان منتهی به مزار شهدا، تعمیر می شود… اما از خاطره اذهان داغدیده ما نه! پیامتان واضح بود؛ شما به دنبال خون تمام کسانی هستید که در زندگی شان، شهید را ارج می نهند و شهادت‌را راه سعادت خویش می دانند، حتی اگر چه کودکی معصوم باشد… و ما ملتی تاریخی هستیم که خون حسین علیه السلام و اصحاب اور را تا جهانی برپاست، می جوید؛ تا آنکه حق بر مدار نخست جهان قرار گیرد و دگر هیچ اثری از نحسی اصحاب شیطان، باقی نماند… @Ghalamzaniii
اگر شهید نشویم، می میریم… روایت دنیا به همین دو واژه ختم می شود یا مرگ یا شهادت! خوشا بر سعادت مومنانی که رزق هجرتشان از این دنیا بر شهادت در راه حق رغم خورد و آبرومندی در برابر سالار شهیدان نصیبشان گشت… حسرت جاماندگی از قافله عشق، برای ما و مهمانی در محضر اباعبدالله نصیب شهداست، ان شاءالله تعالی «يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً» @Ghalamzaniii
کودکی تو چقدر زود به رنگ بهشت درآمد! راستی من‌ به قلبی که از گوشواره تو آویزان بود فکر می کنم، به آن کاپشن صورتیِ هم رنگِ گوشواره ات می اندیشم! تو مانند بسیاری از دختران ایران زمین، با همین رنگ صورتی قرار بود بزرگ شوی، خانم شوی، مادر شوی… دست شیطان چقدر بی رحم بود… حالا که رفتی از روزهایی که در دنیا بودی برای دختر امام حسین علیه السلام تعریف کن، بگو حال آنان که دوست دارند بنده خدا باشند، در دنیا خوب نیست! بگو در برابر چشمان شان زنان و کودکان بیگناه را می کشند و کاری از دستان شان بر نمی آید! بگو با دستان کوچکش برای آمدن تنها منجی این عالم، دعا کند… @Ghalamzaniii
«به وقت شرطی شدن» ✍🏻 فاطمه شکیب رخ آن زمان هایی که ما نبودیم! وقتی میخواستند به خروسی رقص یاد بدهند، خروس را بر یک ظرف شبیه سینی می گذاشتند، سینی را به وسیله آتش گرم می کردند، تا خروس از داغی زیر پایش، این پا و آن پا کند و به اصطلاح برقصد! در این هنگام با نواختن بر فلوت، به خروس می آموختند که با گرم شدن سینی شروع به بپر بپر کند؛ همزمان که فلوت تند تر نواخته می شد، شعله آتش را بیشتر می کردند تا در نتیجه خروس بیچاره یاد بگیرد که بیشتر بالا پایین کند! بعد از مدتی با حذف سینی و آتش، خروس می آموخت که به محض شنیدن صدای فلوت، همان حرکات را باید انجام دهد و بدین ترتیب خروس رقصنده، تبدیل به وسیله ای برای کاسبی صاحبش می شد! و گرنه که خروس را برای رقاصی و سرگرمی مردم نیافریده بودند! بلکه او را برای تربیت و درس آموزی به آدمی و در نهایت برای تناول در سفره انسان بخشیده اند! همین بخش از سعی مخلوق دو پا، برای تسلط بر طبیعت، به جای بالندگی اذهان، به وسعت نابکاری او انجامید! و این باور پیدا شد که اکنون که خروس را می توان مسخر کرد چرا آدمیزاد را به چاه شرطی شدن، پرتاب نکرد؟! خلاصه این الگوی عجیب، طراحی بسیاری از بازی های روزمره اغوا کنندگان قرارگرفت و برخی از بازی گردانان قدرت بدست، سعی کردند عموم مردم را با شرطی کردن نسبت به وقایع و‌ حوادث؛ زبان، دست و پای خود قرار دهند! آن نگون بختانی که بمب بر خویشتن می چسبانند تا عده ای بی گناه را برای رضایت صاحبانشان از دنیا خارج کنند و آن سیه روزانی که با شنیدن خبر حادثه جنایت فاسدان، بدون هیچ تعمق و تلاشی برای فهم موضوع، به عوعو می افتند که کار خودشان است! در واقع همان شرطی شدگانی هستند که سینی و آتش را از زیر پاهایشان کشیده اند تا به محض شنیدنِ صدای فلوت دژخیمان به رقص در آیند و پایکوپی کنند! آخر یکی نیست بگوید که ای بشر درمانده، عقل را که برای یادگاری به تو نبخشیده اند! کمی بیاندیش که چگونه ممکن است این کشتار کار حاکمیت باشد و اسناد آن موجود و اربابان تو لشکرِ سفیانی را برای ساقط شدن چنین نظامی به حرکت در نیاوردند! آنان که به دنبال بهانه ای کوچک، برای نیستی ما هستند، چگونه ممکن است، از کنار چنین جرمی به راحتی بگذرند؟! شاید به قول سیف فرقانی، این عوعو سگان شما نیز بگذرد! آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام بر حلق و دهان شما نیز بگذرد!!! @Ghalamzaniii