eitaa logo
✍️قلم زنی✒️
203 دنبال‌کننده
577 عکس
108 ویدیو
3 فایل
من خسی بی سر و پایم که به سیل افتادم ذره ای بودم و مهـــر تو مـرا بالا برد اینجا محفلی است، برای قلم زنی در عرصه‌ی نگارش دل‌نوشته‌های تحلیلی، تاریخی و ناگفته‌هایی از جنس افکار زن نگار ارادتمند #فاطمه_شکیب‌رخ دکتری تاریخ تشیع @Shakibrokh
مشاهده در ایتا
دانلود
«کوچه ممنوعه» رانندگی در بین مردمی که قانون را نمی شناسند یا نمی دانند و یا دوست ندارند که اجرا کنند! درست مثل زندگی یک انسان غریبه در بین طائفه ای غیر هم زبان است! راننده که باشی ماجراهایی بسیار برای گفتن داری، دل گویه ای از متخلفان قانون گریز که نسبت به بی قانونی های دیگران از همه بیشتر معترضند! همین چند وقت پیش بود که دیدم راننده ای، در خط سبقت با سرعت بالای غیر مجازش، زمینه تصادف دو ماشین پشت سرش را ایجاد کرد! سواری دیگری بخاطر سرعت کم غیر مجاز، صفی از ماشین در پشت خویش ایجاد کرده بود و وقتی با بوق اعتراض دیگر ماشین ها روبرو می شد، دستش را از ماشین بیرون می آورد و بد و بیراه می گفت! دیگری در هنگام دور گرفتن چند بار به ماشین جلو و عقبش کوباند و مسیرش را پیش گرفت! آن یکی آینه بغل ماشینی را کوبید و گذشت! از نور بالای شب برخی دیگر نگویم، انگار که نور پایین برای شان کسر شان دارد! و از همه عجیب تر آنکه در مسیر عبور هر روزم، کوچه ای ورود ممنوع است، که رانندگان بسیاری برای ورود به این کوچه ممنوعه، اصرار و‌ سماحت دارند! که همین اصرار نابجا، سبب کندی سرعت و ترافیک می شود! قصه‌ برخی مردمان شهر چقدر عجیب است! به یاد می آورم که انسان نسبت به چیزی که منع می شود، حریص می گردد! راستی جدای از مسئله قانون گریزی که خلاف اخلاق و زندگی اجتماعی است، اینهمه حق الناس که از موانع عاقبت بخیری ست چگونه از یادمان رفته است؟! @Ghalamzaniii
«روز رحمت خدا» چند ماهی بود که اغتشاش های معترضان به نتایج انتخابات سال ۸۸، حال و هوای شهر را متفاوت کرده بود، آن حس عدم امنیتی که برای اقشار مذهبی از رفتارهای خشن مخالفان، بوجود آمده بود، افزون بر این قائله می نمود. ماجرا آنجایی صبر از کفمان برد که خبر حرمت شکنی در روز عاشورا و تاسوعای حسینی (ع)، منتشر گردید! اغراق نیست اگر گفته شود، اضطرار بر گلوی عاشقان اباعبدالله (ص)، سنگینی می کرد! و همه منتظر یک واکنش مناسب و شاید یک فرمان بودند! سرانجام، کلام رهبری برای خروش مردم مومن بر علیه ساختار شکنان، اعلام شد! در نهمین روز از ماه دی، با تمام وجود، کودک هشت ماهه ام را در آغوش گرفتم و به جمعیت عظیمی که تاکنون مثل آن ندیده بودم، پیوستم. چهره های حاضران با تمام راهپیمایی هایی که دیده بودم، فرق داشت! خشم، انزجار، غم، احساساتی بود که از حالات حضار به راحتی قابل درک بود! مردم غیور ایران، آن روز با حضور مومنانه خود، امواج مثبت احساساتشان را در هوای شهر به پرواز در آوردند! و شهر پر از باران رحمت خدا شد و بر آتش افروخته ی جاهلان بارید! همه چیز آرام شد! زندگی شهر به همان گذری بازگشت که پیش از این نیز، می گذشت! آن روز، اتحاد نفوس مومنین، چنان سپری فولادین، در برابر نیروهای منفی شیاطین استوار شد تا آنجا که با گذر چهارده سال از آن اجتماع بی همتا، هنوز هیچ فتنه ای توان شکست این سپر را پیدا نکرده است! «الحمدالله علی کل حال» @Ghalamzaniii
«مزه ی مادری» آن روز که فهمیدم مادر کیست! روزی بود که پس از سختی های ایام حمل، نوزادی کم توان، آغوش مرا گرم کرده بود! آری، گذشت لحظه به لحظه ی پرورش یک فرزند و تمام رنج های بیشمار برای رشد و تربیت او را تنها زمانی می توان احساس کرد که یک مادر به میانسالی قدم می نهد و کودک او در برابر چشمانش، به عرصه ی نوجوانی و سپس جوانی می رسد! و در آن هنگام است که مزه تلخ و شیرین مادری، همان حلوای تن تنانی خواهد بود که تا چشیده نشود، معنای واقعی آن درک نخواهد شد! و شاید به این سبب است که دختر را انیس مادر نامیده اند؛ زیرا که قرار است روزگاری نه چندان دور، آینه تمام قد مادر خویشتن گردد! ایام شکر گذاری از خداوند متعال بر نعمت بخشش جایگاه و شان مادری به بشریت است، خوشا بر آنانی که در تمام صفحه ی زندگی خویش، قدر این نعمت بزرگ را می دانند و هرگز حرمت مادرانه ی مادران را دچار خدشه نمی کنند! @Ghalamzaniii
«داستان مادرانه های مادران» مادرانه های یک مادر از تولد فرزند نخستش آغاز می شود. قصه ی مادری اش، با گریه های نوزاد تازه از راه رسیده است که به داستانی عالم گیر، منتهی می گردد؛ همان داستانی که ماجرای مادرانه های تمام مادران این عالم است! و آن تکرار کودکی هایی ست که در اولین بازی های کودکانه با فرزندان بازخوانی می شود. قصه او‌را به چشم دیده ایم، گفتنی هایش عجیب است؛ با گریه کودکش می گرید و‌ از خنده های او شادمان می شود، از زمین خوردنش درد می کشد و با بیماری اش بیمار می شود، کودکش را که با غذا سیر می کند، خویشتن به احساس راحتی دست می یابد و‌ عجیب آنکه این ماجرا تا بزرگسالی فرزندانش و حتی تا میانسالی آنان، برایش تازه گی دارد! هر چند که گاهی مشقت های دوران کهن سالی، به کم شنوایی و کم دیداری مادران می انجامد، اما آن احساسی که در این سال ها ،چنان هدایت کننده ای بسیار پر توان، درون مادر را به عشق و فداکاری سوق داده است؛ هرگز و‌ ابدا با دوران پیری و حتی هجرت از دنیا، به افول نخواهد نشست! مادر است دیگر، برای آنکه منبع عشق واقع شود آفریده گشته! چه غیر از این می توان او‌را وصف نمود! در حالی که خالق بی همتای این عالم، بهشت را به قواله مهر و محبت اوست که به زیر پایش انداخته است! @Ghalamzaniii
. گفتگوی اعضای هیات تحریریه مجتهده امین با خبرگزاری حوزه با عنوان «حضرت زهرا (س) الگوی کامل کنشگری اجتماعی و مادری» پژوهشگر تاریخ تشیع گفت:‌ ترویج سیره مادرانه و رفتاری حضرت فاطمه (س)، در لوای حجاب و عفاف، در زمره مواردی ست که اجتماع امروز زنان مسلمان به آن نیازمند است. فاطمه شکیب رخ در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه، در رابطه با حجاب و عفاف در سیره حضرت زهرا (س) عنوان کرد: حجاب و عفاف از مهم ترین مسائلی عنوان شده که اسلام به آن توجه ویژه نموده است. این دو مفهوم، به عنوان دو رکن اصلی شخصیت زن مسلمان، نقش مهمی در حفظ کرامت و ارزش‌های انسانی او ایفا می کنند. 🔰انتشار گفتگوی خانم فاطمه شکیب رخ لینک خبر👇 https://hawzahnews.com/xcChV @Ghalmzaniii @AFKAREHOWZAVI
«به وقت شرطی شدن» ✍🏻 فاطمه شکیب رخ آن زمان هایی که ما نبودیم! وقتی میخواستند به خروسی رقص یاد بدهند، خروس را بر یک ظرف شبیه سینی می گذاشتند، سینی را به وسیله آتش گرم می کردند، تا خروس از داغی زیر پایش، این پا و آن پا کند و به اصطلاح برقصد! در این هنگام با نواختن بر فلوت، به خروس می آموختند که با گرم شدن سینی شروع به بپر بپر کند؛ همزمان که فلوت تند تر نواخته می شد، شعله آتش را بیشتر می کردند تا در نتیجه خروس بیچاره یاد بگیرد که بیشتر بالا پایین کند! بعد از مدتی با حذف سینی و آتش، خروس می آموخت که به محض شنیدن صدای فلوت، همان حرکات را باید انجام دهد و بدین ترتیب خروس رقصنده، تبدیل به وسیله ای برای کاسبی صاحبش می شد! و گرنه که خروس را برای رقاصی و سرگرمی مردم نیافریده بودند! بلکه او را برای تربیت و درس آموزی به آدمی و در نهایت برای تناول در سفره انسان بخشیده اند! همین بخش از سعی مخلوق دو پا، برای تسلط بر طبیعت، به جای بالندگی اذهان، به وسعت نابکاری او انجامید! و این باور پیدا شد که اکنون که خروس را می توان مسخر کرد چرا آدمیزاد را به چاه شرطی شدن، پرتاب نکرد؟! خلاصه این الگوی عجیب، طراحی بسیاری از بازی های روزمره اغوا کنندگان قرارگرفت و برخی از بازی گردانان قدرت بدست، سعی کردند عموم مردم را با شرطی کردن نسبت به وقایع و‌ حوادث؛ زبان، دست و پای خود قرار دهند! آن نگون بختانی که بمب بر خویشتن می چسبانند تا عده ای بی گناه را برای رضایت صاحبانشان از دنیا خارج کنند و آن سیه روزانی که با شنیدن خبر حادثه جنایت فاسدان، بدون هیچ تعمق و تلاشی برای فهم موضوع، به عوعو می افتند که کار خودشان است! در واقع همان شرطی شدگانی هستند که سینی و آتش را از زیر پاهایشان کشیده اند تا به محض شنیدنِ صدای فلوت دژخیمان به رقص در آیند و پایکوپی کنند! آخر یکی نیست بگوید که ای بشر درمانده، عقل را که برای یادگاری به تو نبخشیده اند! کمی بیاندیش که چگونه ممکن است این کشتار کار حاکمیت باشد و اسناد آن موجود و اربابان تو لشکرِ سفیانی را برای ساقط شدن چنین نظامی به حرکت در نیاوردند! آنان که به دنبال بهانه ای کوچک، برای نیستی ما هستند، چگونه ممکن است، از کنار چنین جرمی به راحتی بگذرند؟! شاید به قول سیف فرقانی، این عوعو سگان شما نیز بگذرد! آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام بر حلق و دهان شما نیز بگذرد!!! @Ghalamzaniii
«ماهی که نکوست از بهارش پیداست» ✍🏻 فاطمه شکیب رخ هوای بارانی و طراوت طبیعت باران خورده، آنهم در اولین روز از ماه رجب المرجب، حال و هوایی تازه به انفوس مومنان بخشیده است. چه زیباست که بیاد بیاوریم، دگربار عمر تعیین شده ی ما مجوز ورود به ‌«ماه أصَبّ» را دریافت کرده است. پيغمبر اکرم (ص) این ماه را چنین ناميده‌اند؛ زيرا رحمت خدا در اين ماه بر امت فرو مى‌ريزد. از روايات متعددى که درباره روزه‌هاى ماه رجب وارد شده؛ اهميت فوق‌العاده اين ماه برای عبادت و خودسازى روشن مى شود، تا جایی که امام صادق (ع) در وصف اهمیت ماه رجب به يکى از ياران خویش، که توفیق روزه گرفتن از وی سلب شده بود، فرمودند: آن قدر ثواب از تو فوت شده که اندازه آن را کسى جز خدا نمى‌داند! ولی خدا در ادامه تاکید کردند که اين ماه، ماهى است که خداوند آن را بر ساير ماه‌ها برترى بخشيده و احترام آن را عظيم شمرده و براى روزه داشتن آن، پاداش‌هاى مهمى قرار داده است. سپس ثواب‌هاى مهمى براى کسى که فقط روز آخر ماه يا دو روز آخر ماه يا سه روز آخر ماه را روزه بدارد، بيان فرمودند؛ مانند نجات از سکرات مرگ، عذاب قبر و لغزش بر صراط و شدايد قيامت و نايل شدن به برائت و رهايى از آتش دوزخ. ماه رجب را ماه رحمت خداوند نامیده اند؛ زیرا که پیامبر خدا(ص) آن را ماه خدا نامیده است. و ما شوریده احوالان درگه یار،‌ تنفس در رجب المرجب را شکر و‌ سپاس می گوییم، باشد که به شکرانه ی این ثناء، صاحب این ماه خریدار احوال ما شود. @Ghalamzaniii
«تربیت سیاسی زنان» گاهی شنیده می شود که خانم ها کمتر به سیاست و تحلیل وقایع سیاسی می پردازند که این البته یک اشکال است. بلی عموما زنان چندان به سیاست و تحلیل های آن علاقمند نیستند و‌ حتی برخی زنان در ظاهر علاقمند به سیاست نیز در تحلیل وقایع سیاسی، نمره بیست ندارند! خب این مسئله هم نقص است و هم حُسن! نیکویی آن از جهت بوده که خانم ها در بذل مناصب سیاسی، مانند آقایان مهربان نیستند؛ مگر بر محارم خویش😊 که البته این بخش از ماجرا، من باب مزاح بود. و اشکال این مسئله از آن‌ روست که چون مادر، محور و الگوی تربیت خانواده است، در نتیجه فرزندانی که از مادر علاقه، نگرش و واکنش های سیاسی نمی بینند، سیاست زده گانی بی حوصله می شوند که جستجوی حقیقت، برای ایشان خسته کننده خواهد بود و صرف شنیدن یک خبر از یک شبکه محبوب و جذاب، حکم مستندی بلا معارض را در منظر چنین افرادی ایفا می کند! همین نکته خود عامل بسیاری از مسائل جاری در مملکت ماست؛ افرادی که جذب نفوذ و داده های بدخواهان ایران می شوند، غالبا از بینش سیاسی محروم اند، قدرت تحلیل ندارند و بستر وقایع جاری را در همان چند روز پس و پیش زندگی می بینند و براساس آن قضاوت می کنند! البته نباید انکار کرد که به علت قوه احساس متفاوت زنان با مردان، که برای خرج مهر مادری بر فرزندان، چنین آفریده شده، تلخی مزاج سیاست و حوادث سیاسی، چندان سازگار با این اصل نیست، با این حال، این مطلب نیز انکار ناشدنی است که فقدان رویکرد آموزش تحلیل وقایع اجتماعی، از همان دوران نخست آموزش دختران در مدارس، که در سال های بعد به سوی تحلیل و بینش سیاسی هدایت شود؛ حلقه مغفول ماجراست! حداقل در این سال ها کمبود مدارس بر بنیان تربیت سیاسی دختران در کشور ما، مبین عدم فهم ضرورت، چنین مواردی است! اهمیت توجه بیشتر به ترویج بینش سیاسی جنس مونث آنجایی محرز می شود که در نظام اسلامی، مردم تعیین کننده اصلی حیات حاکمیت هستند و این نقش فزاینده، جز با آگاهی و تقویت قوه تحلیل مردم اعم از زنان و‌ مردان، حاصل نخواهد شد! خاصه آنکه ،امروزه در شمار نیازهای جامعه زنان، کمبود زنان شاخص اندیشمند در حیطه سیاست بوده که اقتضاء می کند، سیاست های آموزشی در این زمینه، بازبینی شود. @Ghalamzaniii
«پلیس مهم» روز جمعه بود که باز از همه عالم و آدم خسته، راه را به سمت مسجد حضرت یار راست کردم! گفتم راست چون جوینده این خانه به کج نرود! در راه مدام به این روایت می اندیشیدم که در آخر الزمان، دل مومن از مصائب آب می شود و چقدر این روزها از دوست و غریبه می شنوم ‌که گرفتاری های شان بی شمار شده است! بگذریم…. وقتی به مسجد رسیدم آنقدر ناگفته برای تعریف داشتم تا زمان را از یاد ببرم، به خودم که آمدم دیدم بیش از سه ساعت است که نشسته ام، خودم را جمع و جور کردم و آن «نشان» نافهم را روشن نموده تا به منزل برگردم، نفهمیدم که من به نشان آدرس غلط دادم یا او نادرست فهمید، خلاصه هرچه که بود دیدم به جای رسیدن به مقصد، در یک بزرگراه گم شده ام! ماشین را کنار زدم تا مسیر را دوباره برای نشان تعریف کنم که ماشین پلیس را موازی ماشینم دریافتم! از آنجا که ما ایرانی ها خیلی با این نیروهای فداکار آنهم، بخش راهنمایی و‌ رانندگی دوست نیستیم، اضطراب مرا فراگرفت که نکند تخلفی مرتکب شدم و اکنون به وقت جریمه شده است! دیدم بنده خداها نگران ایستادن من در کنار جاده شده اند و وقتی متوجه شدند که مسیر را گم کردم، گفتند که پشتشان حرکت کنم تا مرا به راه اصلی برسانند، فکر می کنم ۱۰ دقیقه ای شد که پشت ماشین پلیس می رانندم و این برایم تجربه ای جالب بود! در مسیر در این فکر بودم که راستی حکایت پلیس های کشور ما خیلی غریبانه است! در حالی که شغل آنان در شمار مشاغل سختی است، که وجودش برای امنیت کشور بسیار مهم هست، و‌ با آنکه پر خطر و پر زحمت بودن این شغل نیز بر همگان مشخص است، کمتر کسی به آنها می پردازد! @Ghalamzaniii
شهید فرید کرم‌پور، جوانی محجوب، با خدا و درسخوان بود، این ویژگی ها را پدر شهید گفته است! قبل از ورود به نیروی انتظامی، بسیجی فعال بود و آرزو داشت مانند حاج قاسم برای کشورش مفید باشد. دست بر قضا خداوند، نعمتش را بر او‌ تمام کرد و شهادت در راه حق را نصیبش نمود. اما قاتلش قبادلو، همان که با زیر کردن ۶ مامور انتظامی، سعی در خط شکنی، برای عادی سازی، کشتار خادمین کشور را داشت! کسی نشنیده است که والدینش او را محجوب و نمازخوان و با خدا توصیف کنند! پس اینهمه هیاهو از اجرای حکم یک قاتل چیست؟! این هشتک ها بر اساس کدام مبانی ترویج می شود؟! اینکه بکشی و کشته نشوی مخاطبش دقیقا کدام قانون است؟! قانون جنگل یا قانون ضد انسانیت؟! علت حمایت برخی افراد سرشناس جامعه، از چنین افرادی چیست؟! آیا چنین واکنش هایی، به معنی تشویق جوانان برای آغاز اقدامات خشونت آمیز نیست؟! و چقدر جای افسوس دارد، که عدم رسیدگی به چنین جرائمی توسط قوه قضائیه، اسمش مصلحت اندیشی است! در یک کشوری جای جلاد و شهید عوض می شود، جوانان نا آگاه تحت تاثیر این تبلیغات و هوچی گری افراد مشهور، کینه ها از مسئولان، به دل می گیرند! روز بعد، هرکه هرچه خاست گفت و همه چیز تمام می شود!!! ولی جناب مسئول، این مصلحت اندیشی ها در برابر اغوا کنندگان اذهان عموم، نه پدرانه است نه قابل بخشش! زیرا که با همین دشمنی های در ظاهر ناچیز است، که در روزهای نه چندان دور، زمینه برای ریختن خون پاک بهترین جوانان وطن، باز می شود! @Ghalamzaniii
زنان با یکدیگر متفاوت آفریده شدند و مردان نیز هم! گستره ی تفاوت، به جنس و جنسیت ختم نمی گردد، بلکه به اصل و ریشه خلقت می رسد و ماجرا از آنجایی دمیده که آفرینش ما آدمیان با دگرگونی از هم، اصل تفاوت را به عرصه هستی کشانده است! انتخاب ها، تصمیم ها، رفتارها و آنچه کنش و واکنش آدمیان نامیده می شود، از همین اصل، نشات گرفته و در نتیجه آن، ما و ‌امثال ما مثل هم نمی اندیشیم، عین هم نیستیم! بدون تردید، این بازخورد مخلوق، به هنر خالق بر می گردد که چنین جماعتی عظیم را اینگونه فاخر، در عین تکثر از هم آفریده است! این ها گفته شد، تا از یاد نبریم آن روزی که ما تصور کردیم، چرا دیگران به مانند ما نمی اندیشند، رفتار نمی کنند، قدم نمی نهند، آن روزی ست که بر خلاف جریان خلقت هستی، گام بر داشته ایم! @Ghalamzaniii
«دین داری خوارج» در نبرد صفین، درست وقتی تعهدنامه حکَمیت امضا شد؛ خوارج به اشتباه خود پی بردند و پشیمان شدند! گفتند: علی قصد ما این است، که به همراه تو، سه شبانه روز از گناه پذیرش حکمیت توبه کنیم و بعد همه باهم به فرماندهی تو، به سراغ معاویه برویم و با او بجنگیم. حضرت فرمود: پس چرا وقتی که داوران را انتخاب می کردیم، این سخنان را نگفتید؟! اکنون که کار از کار گذشته است، اینگونه می گوید؟! گفتند:جنگ طولانی و طاقت فرسا شده بود‌، اسب ها از نفس افتاده بودند، سلاح ها نیز فرسوده شده بود. برای همین گفتیم: پیشنهاد حکمیت را بپذیریم! مولا فرمود: پس هرگاه جنگ بر شما سخت و طاقت فرسا شود؛ برای رهایی از شدت جنگ زیربار تعهد ها می‌روید، و هر گاه به راحتی برسید، و فرصت پیدا کنید، نقض عهد میکنید؟! " اما رسول‌خدا حتی به تعهدات خود به مشرکان نیز وفادار بود! " آیا شما می خواهید من نقض عهد کنم؟! من چنین کاری نخواهم کرد. خوارج هم گفتند: تو کافری و به دشمنی خود ادامه دادند..* چقدر این قطعه از تاریخ مردان خدا، خواندنی ست؛ آنان که علی (ع) را برای امیال خود می خواستند، گاه او را فرمانده و گاه کافر می خواندند، زیرا علی (ع) آن پیشوایی نبود که به خواست و میل آنان، لباس دنیا بر تن بیاراید! و هزاران افسوس که این داستان تلخ، در تاریخ بشر، بیشمار تکرار شده است! همان پینه بستگان بر پیشانی، که به ادعای دین داری، خویشتن را می شناسند، به هنگام فرمان برداری از حق، ده ها دلیل و برهان می چینند تا بلکه حق ناپذیری شان، در پشت امیال پنهانی، نادیده بماند! آنان که دین را به امیال و احوال خویش می خواهند، همان خوارج دوران هستند، که بر لباس دین رخنه کرده اند! *شرح‌نهج‌البلاغه،ج۲ص۳۱۰ @Ghalamzaniii
«فجرانه ی کودکی» دهه فجر کودکی ما، دنیای جشن و شادی بود! در واقع، دوران تحصیل ما دهه شصتی ها، از جشن های تحصیلی امروزی و شادی های دم به ساعت خبری نبود! در طول سال، شاید غیر از دهه فجر و اعیاد مهم اسلامی مثل غدیر، مراسم دیگری برگزار نمی شد! اما به وقت فجر انقلاب که می شد، تمام کادر مدرسه، در تکاپوی برگزاری جشن های انقلاب، آستین بالا می زدند تا بلکه بهترین ها اجرا شود! از هفته ها قبل از ۲۲ بهمن، گروه های سرود و نمایش تمرین می کردند تا صبح ها بر سر صف قبل از کلاس اجرا کنند. دهه ی فجر کودکی ما، با همان پرچم های رنگی رنگی که بابای مدرسه بر سقف راهروهای مدرسه می آویخت، شروع می شد، گوش ما با آهنگ های انقلابی پر می گشت و قلب های ما با نوای «هوا دلپذیر شد» به تپش می افتاد، دلمان به همان شکلات ها و نقل هایی خوش بود که قرار است در مراسم روز آخر، پخش شود! نمی دانم، اما گاهی احساس می کنم که نبود جشن‌های باشکوه دیگر در دوران تحصیل ما، سبب شعف و انگیزه برای آمدن فجر دیگری از انقلاب شده بود، شاید هم، این حس انقلابی که هنوز در نسل ما پر رنگ است، به همان روزهایی بر می گردد که برایش شوق ها از سر می گذراندیم. اسم آن روزها، تربیت انقلابی دانش آموزان بود! چیزی که امروز در مدارس فعلی، جایگاه اول را ندارد! و یا از زاویه دیگر، آنقدر مراسم های باشکوه بر قرار هست که دیگر دهه فجر، اهمیتش نسبت به سایر مراسمات حس نشود! «چهل و پنج‌سالگی انقلاب مان مبارک باد» @Ghalamzaniii
. 🔰فاطمه شکیب رخ، نویسنده و پژوهشگر تاریخ اسلام و تشیع در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه عنوان کرد؛ مادر منتظر، یک کانون مهم از مفاهیم انتظار است که هرچه غنی‌تر باشد، انتقال باورهای انتظار به فرزندان هموارتر خواهد بود. ادامه مطلب را از اینجا بخوانید؛ لینک خبر 👇 https://hawzahnews.com/xcHMK: @AFKAREHOWZAVI @Ghalamzaniii
ملاک انتخاب برای زیبایی بانوان، در اروپا چیست؟ (دقت کنید عنوان زیبایی مطرح شده نه شایسته) ۱.ایرانی بودن😁 ۲.مخالف نظام ایران بودن😄 ۳. تمام😐 پ.ن: شما رو نمی دونم‌، ولی من از این انتخاب کشور آلمان، نتیجه می گیرم که ایران دارای بسیار جایگاه مهم سیاسی، استراتژیک در دنیا است، که حتی مخالفانش هم از این جایگاه با اهمیت ایران، بهره می برند و در حالی که نسبت به بانوان آلمانی، زیبایی قابل توجهی ندارند🤭 زیبا دیده می شوند😲؛ ببینید مخالفت با ایران چقدر براشون ارزشمنده که اینطوری به مخالفان جایزه می‌دهند! پس ایرانیان عزیز، با قدرت تمام، پای صندوق های رای بیایید که همین مسئولینی که دائم اون ها رو برامون تخریب می کنند، تیغ در گلوی جهان استکبارند! و همین رای دادن های ما ملت ایران باعث شده، ملاک های انتخاب جهانی در عرصه های مختلف عوض بشه، مثلا در انتخاب زیبایی😅 ✍🏻 فاطمه شکیب رخ @Ghalamzanii
پروفسور مجید سمیعی، پزشک ایرانی‌الاصل و مشهورترین جراح مغز و اعصاب دنیا است. او رئیس مرکز علوم و اعصاب آلمان بوده و به عنوان پایه‌گذار و مبدع روش نوین جراحی قاعده‌ی جمجمه شناخته شده است. در چند روز اخیر کلیپی از حضور ایشان در کنسرت یکی از خوانندگان خارج‌نشین پخش گردید که حاوی اهانت جماعتی مدّعی و بی نزاکت (طرفداران جنبش ززآ) بود. این عمل قوم نابخرد، تنها به علت مخالف نبودن آقای سمیعی با حاکمیت ایران اسلامی صورت گرفت! ایشان افتخار جراحی دست مقام معظم ‌رهبری را پس از حادثه سوء قصد، در کارنامه وطن پرستی خویش دارد! همچنین انجام عمل های خیرانه برای جانبازان دفاع مقدس، در شمار این موارد است. محکومیت توهین به چنین شخصیت بزرگ علمی،کوچک ترین وظیفه ی هر انسان علم پژوه هست! منتظر هستیم که ببینیم آنان که عمری مدعی جدایی علم از سیاست هستند، آیا در دفاع از علم و مقام های علمی گامی بر می دارند؟ یا باورهای سیاسی ایشان، مانع از محکومیت حرمت شکنی وارستگان علمی، خواهد بود؟! ✍🏻 فاطمه شکیب رخ @Ghalamzani
«آخوند مردمی» ملا محمد آخوند کاشانی معروف به آخوند کاشی (۱۳۳۳–۱۲۴۸ ق)، عارف، فیلسوف، حکیم، فقیه و عالم شیعی بوده که تدریس فلسفه را با عرفان می‌آمیخت و از مدرسان حکمت صدرایی نامیده شده است. ایشان به مدت پنجاه سال مشغول تدریس و پرورش شاگردان برجسته در حوزه‌های علوم عقلی و نقلی بود. در احوالات آخوند کاشی بیان شدت که نحوه عبادات، ریاضت‌ها و مجاهدات های ایشان بی‌نظیر بود؛ به نحوی که گاهی در حال نماز لرزه بر اندامش می‌افتاد و از حال می‌ رفت و گاهی نیز در نماز آنقدر از خود بی‌خود می‌شد که نمازش چهار ساعت طول می‌کشید. همچنین در مورد ایشان نقل شده که متصف به عفت نفس، صبر و توکل کامل به حق بود. برخی نیز اعتقاد دارند‌ که او چشم برزخی داشته و فوتش را خودش پیش بینی کرده بود! پ.ن: در عکس شخص نشسته بر زمین آخوند کاشی است، به چهره، لباس های خاک آلود و دست های کارگر وار او و یارانش نگاه کنید؛ زندگی مردمی در تمامی ظاهر و باطنشان موج می زند! چیزی که میراث او و شاگردانش بود، اگر به طور فراگیر ادامه می یافت، شاید امروز ما شاهد بسیاری از دین گریزی های جوانان نبودیم! ✍🏻 فاطمه شکیب رخ @Ghalamzaniii
«برای تهران» شهر من بودی اما، چقدر یکباره رنگ عوض کردی، روزگاری تمام ایام نوجوانی ام با تو گذشت، با تو خوش بودم، خاطرات بسیار داشتم؛ اما امروز احساس کردم، هرگز زادگاهم نبوده ای… آخر آن روز که تو را ترک می کردم، هنوز رنگ خدا داشتی! نمایشگاه زنان مکشوفه نبودی! روزه خواری رسم، اهالی ات نبود! چقدر امروز احساس غریبی کردم… بجای خرید از بازارت، از تمام دکان های پر از شهواتت گذشتم و روانه ی آن بهشت محصور در جهنم شدم! همان قطعه ای که هنوز، آبروی تهران بودنِ تو را حفظ کرده است، همان مکانی که به حرمت آن، هنوز عذابِ وعده داده شده برتو، مهلت گرفته است! برادران آسمانی ام، دلم برای جوانی تان گرفت، چقدر دیدارتان مرا آرام کرد، حال و‌ هوایتان را خریدارم، حتی تنفس در کنار مزار شما، درمان غم ها و غصه ها می شود! زبان ما لال شود اگر که برائت نجوئیم! از آن مردمانی که پرپر شدن شما را‌ می بینند و بی رحمانه از خون شما عبور می کنند؛ از آن مسئولان به ظاهر مسلمانی که با کم کاری و بی موالاتی، مردم را به راه شما بدبین کرده اند! از آن شیاطین جن و انسی، که با تلاش های بی وقفه، نقشه جدایی از راه شما را به خوبی، اجرا می کنند! هوای دلم ابری ست، ای صاحب جان های خسته ی کجایی؟! ✍🏻 فاطمه شکیب رخ @Ghalamzaniii
دیشب در بیمارستان غزه اتفاقی هولناک رخ داد؛ جنایتی که جا دارد هر انسان تنها به صدق عنوان انسانیت، فریاد بکشد! فریاد یا صاحب الزمان! ای امام حاضر و ناظر بر انس و جان! آقا جان، دل ما از رنج بی شرافتیِ انسانیت سوخت، در دیگ جوشید! به کدامین بهانه می توان، از این روزگار پُر از جنایت و قساوت عبور کرد! ای آسمان، ابابیل کجایند؟! ای زمین، دهان لرزانت، چگونه هنوز بسته است؟! ای دریا، خروش کن که شهر شیاطین کنار توست! ✍🏻 فاطمه شکیب رخ @Ghalamzaniii
«غزه بی همتا» ✍🏻 فاطمه شکیب رخ در غزه خانه ها فرو ریخته است؛ اما اعتقادات نه! موشک ها، جسم ها را از هم متلاشی می کند؛ اما باورها را نه! گویی حیاتِ عبودیتِ غزه، در آوار هم، جریان دارد؛ از صدای تلاوت قرآن می شود فهمید، از نماز جماعتِ بر آوارها می توان تصور کرد؛ روزه داری که جای خود دارد! ماجرای غزه، چقدر به خیال، شبیه شده است؛ افطار روزه داران با غذای خیالی، باز می شود و با دورهمی خانواده ی خیالی، پُر از صدای خنده می شود! شب ها کودکان، چشم‌های خود را به امید صبح بدون جنگ، برهم می گذارند، تا با خیالِ خانه گرم و خانواده ی همیشگی شان، به روزی دگر قدم گذارند! این روزهای غزه، چقدر حرف برای گفتن دارد… چگونه است که مقاومت این مردم، در اوج مصیبت و رنج، همچنان به بلندای سرو، استوار است؟! چگونه ملتی اینگونه توانسته است، بر رسم بی دردی و بی مروتی ها، خط بطلان، بنشاند؟! مگر می شود، زیر آتشِ بی رحمی بشریت، نشسته باشی، بند بندِ وجودت از ظلم و نامردی گسسته باشد و هنوز بر میثاق خود با خالق یکتا، پایبند بمانی! غزه را چنان یک مکتب نوظهور باید دید، مکتبی که در اوج فساد و شهوت رانی جهانی مستکبر، حتی به کلامِ آتش متوقف نمی گردد! غزه ی امروز، پر از الگوهای اسطوره وار است، پر از تدریسِ واحد پایداری تا پای جان است! سال ها خواهد گذشت، تا اندیشمندان دین مدار بتوانند، شرح این ظلم و مقاومت در برابر آن را تحلیل کنند! @Ghalamzaniii
«فیلم واقعی غزه» فریاد مسلمون ها رو‌ شنیدیم. خیلی هامون، تو‌ درک انسانیت، یک پله جلوتر از بقیه پرواز می کنیم. مثلا وقتی نگاه مون، به در و‌ دیوار خونه هامون می افته، از سالم بودنش شرم می کنیم! داخلِ مرزهای گربه ای ایران، همه چی آرومه، موشک، از بالای سر به سمت مردم نمیاد! بولدوزر، برای خاک کردن خاطرات، نایستاده! گربه ما یوزپلنگ شده، به گمانم این خطوط دور و‌ بر ما رو، اون سیصد هزار شهید این سال ها، در حال محافظ هستند که اینطوری امان گرفته! موندم تو این ماجرای خیلی عجیب، چطوری میشه باور کرد، این حال و روزی که به تماشا نشسته ایم؛ یک فیلم هالیودی پر خرج نیست! یک صحنه ی هیجان انگیز ساختگی نبوده، شترِ خواب ببینِ ضرب المثل ها، هوسِ خوردنِ پنبه دانه نکرده! گفتم خوردن، یادم افتاد که تو غزه، بچه ها گرسنه اند و مادراشون غصه های چندجانبه دارند! زندگی شون با خاک یکی شده، دشمن بیخ گوششون، عربده کشی میکنه. فکر کنم داغی لوله تفنگ اجنبی، بجای خوردن غذای گرم، با بشقاب غصه، سیرشون کرده! خدایا ما دلمون مثل تو بزرگ نیست، قلبمون زود آب میشه، دستمون از همه جا کوتاهه، چشم هامون رو نمی تونیم رو اینهمه تلخی نابخشودنی ببندیم! آخر الزمان شده؛ می دانیم. هرکه طاووس خواهد، جور هندوستان کشد؛ از حفظیم. اما دست از بخشش تو بر نمی داریم! بر ما ببخش، باقی روزهای نفس گیر آخر الزمان رو! ✍🏻 فاطمه شکیب رخ @Ghalamzaniii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داشتم دیدار حضرت آقا با دانشجویان را می دیدم که یکباره صدای رسای آن مرد جوان، شنیده شد؛ «آقا خیلی دوستتان دارم»، این جمله حال مرا دگرگون کرد، آخر دلم می خواست من نیز مانند آن دانشجو، این جمله را داد می زدم! به خصوص که جواب آقا هم شنیدنی بود؛ «خوش به حالتان که بنده را می‌بینید و دوست دارید، من شما را نمی‌بینم، اما دوست‌تان دارم!» آرام شدم، یادم افتاد؛ نفوس مومنین، مانند اجتماعِ قطره ها در دریاست! دوباره مرور کردم، چطور یک ساخته دست بشر می تواند، امواج نامرئی خود را تا هزاران کیلومتر آنورتر بفرستد، اما یک انسان، با آنهمه پیچیدگی علمی و‌ البته هنوز ناشناخته، نمی تواند امواج احساس خود را به کرانه های نادیده ارسال کند؟! همین جمله اخیر رهبر، به بحث مرتبط است، علاقه نادیده، برخاسته از احساس هایی ست که افراد در نتیجه ی انرژی های روحی خویش، بهم می رساند! شاید از آنروست که در روایت های متعدد بر پاکیزگی نیات مومنان، بهم سفارش شده، زیرا چه بخواهیم و چه نخواهیم، احساس های منفی و مثبت ما به یکدیگر منتقل می شود! ✍🏻 فاطمه شکیب رخ @Ghalamzaniii
. 🍃پیشنهاد مطالعه طرحی که نور بود اما تاریک معرفی شد ✍زينب نجیب 🔗لینک https://eitaa.com/afkarehowzavi/3188 🔗لینک https://eitaa.com/afkarehowzavi/3189 @Ghalamzaniii
«فرمول موفقیت اصلاحات» ▪️همان روز اولی که ترکیب نامزدهای ریاست جمهوری را دیدم، چون اصلاحات را مثل کف دست می شناختم به اطرافیان گفتم که رئیس جمهور آقای پزشکیان است؛ زیرا می دانستم، انقلابی ها در راه رسیدن به قدرت با هر وسیله ای راهی نخواهند شد، در حالی که، اصلاحاتی ها برای دست یابی به قدرت، بر هر وسیله ای سوار، خواهند شدند! ▪️اصلاحات در طول این سال ها به خوبی نشان داده است که در تصاحب کرسی ریاست، اتحاد برای ایشان، امری اجتناب ناپذیر است؛ حتی اگر به شخص در رأس این‌ انتخاب، اعتقاد نداشته ‌باشند! ▪️در این مسیر، تمام وسیله ها برای اصلاحات، موجه است؛ حتی اگر آن وسیله تفرقه اندازی در حزب مقابل باشد! ▪️آنان با تسلط بر علوم روانشناسی غرب، با آنکه کمترین سبک زندگی مردمی را در‌بین احزاب سیاسی دارند، آنگونه با مردم صحبت می کنند که این تصور در آن فرد روستایی، پیش می آید که آمده اند؛ تا صدای مردم باشند! ▪️اصلاحات از توجیه و‌ پاسخ به مردم در برابر ناکامی های آینده، واهمه ای ندارد، در حالی که خط انقلاب، خویشتن را در برابر ناکامی ها مسئول می داند! ▪️راستی در گوشی بگوئیم که آقای ظرفیت، یک‌تنه برای کشاندن مردم پای صندوق رأی، چه تلاش های بی وقفه که نکرد، اما کدامیک از حامیان سرشناس جبهه انقلاب، مانند وی اینگونه برای برتری خط انقلاب، عرق ریختند؟! ✍🏻فاطمه شکیب رخ @Ghalamzaniii
در حرمین شرفین سامراء علیه السلام، این تابلو نصب شده بود. خادمان حرم نیز به شدت مراقب این مکان بودند؛ تا کسی جلوتر از ضریح نماز نخواند! آنان مدام به تمام زائران تذکر می دادند که نماز جلوتر از ضریح مطهر، حرام است! البته که این رواق، قسمتی از آن جلوتر از ضریح بود و مساحت بیشتر آن، ربطی به ادعای موجود نداشت! جالب آنکه، زائران ایرانی هم، یکدیگر را توصیه به ترک نماز در این مکان می کردند! با چند تن از آنان وارد بحث شدم و برایشان توضیح دادم که طبق فتاوای اکثر مراجع اگر سبب بی احترامی به امام (ع) باشد؛ حرام است و در غیر آن، مکروه و البته برخی دیگر از مراجع، حتی قائل به مکروه بودنِ نماز (اگر از سر بی احترامی نباشد)؛ هم نیستند! این اتفاق برای من، یک صحنه زنده ی تاریخی را گشود، بارها در لابه لای کتب خوانده بودم که مردم متدین در اثر ندانستن به بدعت و خرافات دچار می شوند و جای حق و باطل را تغییر می دهند! شاید هم به همین علت بوده که در منابع روایی ما، آنقدر بی شمار، بر کسب علم و دانش، توسط مسلمانان، تاکید شده است؛ زیرا که دانش، سد محکمی در برابر ورود خرافات و بدعت ها در جوامع اسلامی خواهد بود! ✍🏻فاطمه شکیب رخ @Ghalamzaniii