eitaa logo
۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
110 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
655 ویدیو
231 فایل
‌‌ ✨﷽✨‌ ‌‌‌📜از ازل خیالِ حوصله‌ی بحر می‌پزیم تا شعر بتراود؛ زندگی در جریان باشد و عشق بر لحظه ها چیره گردد. آری... شعر، نبض زندگی است. ‌ 🍃🌺🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
رشوند(حوصله‌ی بحر)نیمه شب، حوصله‌ی بحر.mp3
زمان: حجم: 6.53M
🎵ترنّم مهــر🎼 ‌ 🔹خوانش شعر🔹 گر سخن گویم ز مویت نیمه شب روشــنی یابم ز رویت نیمه شب 🌱 🎙شعر: رشوند ﴿ ﴾ آهنگ: بیا ای ساقی، بنان✓ مایه‌ی اصفهان ‌‌ ‌‎‎‌‌ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ 🔘 قرارگاه ادبیات آیینی؛ مجالی برای اندیشیدن در عرصه‌ی فرهنگ و هنر _ _ ‌‌‌「‌•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•」 ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال • ⇢‌‎‎‌‌「 https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini
زیر پایت را نگاهی کن که دل بشْکُفد همچون گُلی از جانِ گِل پایِ سیمـینت دل‌افروزِ من است شعله‌ی آه است و جانسوز من است جانِ شیداییِ من در پای تو از تمــنّای تو شد رسوای تو زیر لب با ذکرِ وصلت هرنفس پا به پایت می‌دود شـورِ هوس پایِ عهدت عمرِ من بر باد رفت بر وجودِ لحـظه‌هـا بیـداد رفت از لطیفی‌ات چه‌گویم؟ هرچه‌هست پای ســـرو بوســتانی را شکســت پای رفتن نیست در سروِ سهی ور نه افتد در پیِ مهـرِ مهـی در خمارین چشمکِ آهوی تو کِـی ز پا افتد؟ تبِ جادوی تو خلقِ عالم واله‌ی حالِ تواند پایمـردانِ پر و بالِ تواند دل نمـانده که نبرده موی تو پای درسِ عشقِ مهرِ روی تو روی تو چون موی تو آشفته است در سراپایت هوس‌ها خفـته است تا هوس بیدار گردد یک زمان شور برپا می‌کند شوقِ نهان کی به پایت می‌رسد پایِ غزال رقـص آهـویِ جمـالت در خیال شعرِ من از رقصِ گیسو پا گرفت تا سراغـی از دلِ شــیدا گرفت چون نسیمی در سحرگاهی دمَد دل به پا دارد که وی آهی دمَد ۱۴٠۳/٠۸/۱۶ -❀✍️رشوند ﴿
مرغِ آمین، دعای من بشنو آتشــی زن به ناله‌ام از نو گره‌ای بر ضریحِ چشمانش دل زند تا ابد شود رهرو دل و جان زینهمه نیازِ سـحر چون دخیلی ز رازِ شب مملو کو شبی کز کمندِ گیسویش دل نیاویخته به قصد گـرو تا خیالش چو مهر و مه گردد لحــظــه‌هـا ذرّه‌هــای پُر پرتو ۱۴٠۳/٠۹/٠۶🌱 -❀✍️رشوند ﴿
❀ ⃟ ⃟ •🍹یک نفس طراوت✓༺‌‌‌• ⃟ ⃟ ❀ نگاهت را به آسمان بسپار، تا در اعماقِ لطافت و زیبایی؛ آرامشی بی انتها در جانت رخنه‌گر شود و زمزمه‌ی محبّت در وجودت طنین انداز گردد... نگاهِ آسمانیِ تو صورتگرِ جاودانگی است... -❀ ⃟ ⃟✍️❁༺‌‌‌•- 『🦋 ‌‌‌•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣• -❀ ⃟ ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال ⇢‌‎‎‌‌https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』
تا گل انداخته بر چهره‌ی خوش منظرِ تو عشق، دیوانه‌تر از من شده در محضرِ تو دلِ آشفته‌تر از زلف، به لطفِ لبِ لعل در ســـراپرده‌ی تو حلقـه شــده بر درِ تو گرچه راندی ز درت سوز و گدازم بنگر کاین همه شور برانگیخته شعرِ ترِ تو آه، گفتی که بس‌است اینهمه داغیِ جنون عقـــل شـوریده‌ترم کــرد، فــدای ســـرِ تو ۱۴٠۳/٠۵/۲۳ -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿
شعــرهـای آتشــینـم در قفس بال و پر بسته کم آورده نفس پاره‌های قلبِ من در سینه‌ام انعـکاســـی از دلِ آییــنه‌ام می‌خروشد یادِ تو در جانِ من ذکـرِ لعـلت آتشِ ســوزانِ من شعله‌ای در شعرِ من آمیختی شورِ بی حدّی به کامم ریختی زندگـی ساز است، لعـلِ دلبرت پرده‌ی ساز است، زلفِ شهپرت تا لبـت قـندِ مکـرّر می‌دهد از خمِ زلفت طرب‌ها می‌جهد ذرّه‌هــای مهــــرپرور گشــته‌ام چون نفس‌هایت معطّر گشته‌ام گاه غرقم از خروشِ اشکِ خویش گاه می‌نالـم ز رنـجِ قلــبِ ریش آه بارد بر لبـم لـعــلِ لبت شوق کارد در دلم شورِ شبت شانه‌ای خواهم شدن در موی تو روشـــنی یابم ز مـــاهِ روی تو روی و مویت مایه‌ی راز و نیاز روز و شب قلبت قرینِ قهر و ناز ای فـروغِ روی تو ایمـان من جلوه‌ای از چهره‌ات چون جان من لحظه‌ای بر جانِ من تابیده‌ای نورِ ایمـانِ مـرا سـنجیده‌ای ای جهانتابِ دلم ای نورِ محض ای نهان و آشکارا شورِ محض شور و غوغایت به دل شوریده‌تر سوز و سودایت به سـر ورزیده‌تر مــهــــــرورزی‌ات کـلامـی تازه است شعر می‌بخشد که کامی تازه است ۱۴٠۳/٠۸/٠۴ -❀✍️رشوند ﴿
گفـت: معذورم بدار از دردِ عشـق خسته جانم از غمِ شب‌گردِ عشق عشق، سیّال است و جانم بیقرار کی خیالی می‌رسد تا گَردِ عشـق؟ رنجِ بسـیارم دهـد شـورِ غـزل چون غزالی زخمی از ناوردِ عشق بس کن این آهِ دل‌افروزت که لب آتشـی دارد ولی دم‌سـردِ عشـق دردِ من درمـان نگـردد زین هوس بس کن این بُرد و شکستِ نَردِ عشق این چنین می‌گفت و از خود می‌گریخت غافـل از تسـکـینِ درد از دردِ عشــق ۱۴٠۳/٠۸/۲۵🔥 -❀✍️رشوند ﴿
همچو اشکی به گونه غلتیدم تا کمـی درد در تنت دیدم لبم از آهِ دلگزا سرشار چون پیاپی ز درد نالیدم غافل از دردِ بی‌دوایِ خودم بودم از بس پیِ تو گردیدم گـریه‌هـای سحرگـهت گشـتم روز و شب، دردِ چشم برچیدم همـنوا با جراحـتِ سـینه درد و رنجی عمیق، بگْزیدم اشکِ خونبارِ چشمِ من شعر است ابرِ دردم کـــه شـــور باریدم ۱۴٠۳/٠۸/۱۳ -❀✍️رشوند ﴿
گریه گریه دلم پُر از درد است ناله ناله لبم چه دَم‌سرد است مویه مویه ز دردِ تنهـــــایی کوچه کوچه غزل چه شبگرد است زخمه زخمه به چنگِ سازِ فراق ذرّه ذرّه وجودِ من گَـرد است جرعه جرعه به قصدِ لعلِ نگار قطره قطره غمی ره‌آورد است رفـته رفـته به شــوقِ دیدارش لحظه لحظه طلب چه نامرد است ۱۴٠۳/٠۸/۱۴ -❀✍️رشوند ﴿
11.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💌 🎵🎬 گل‌های رُز... ۱۴٠۳/٠۶/۲۲ -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿
تو خودت آینـه‌ای، نیسـت تمـنّای تماشـا؟ به خودت بنگر و مبهوت بمان در رخِ زیبا به حـوالـیِ وصـالـی پر و بالـی زده حالـی چو نسیمِ سرِ زلفت دلِ‌ما رفته به صحرا طربت تافته در عمـقِ دلِ عشـق، ترانه طلبت یافته در بادِ صبا لطف و صفا را -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿
8.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💌 🎵🎬 تو بیا... قسمتی از آهنگِ içimdeki duman اثری از الیاس یالچینتاش ۱۴٠۳/٠۶/۲۰ -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿