⚠️زیادهروی در مورد شهدا
در ادبیات دینی ما جایگاه اخروی بسیار والایی برای شهیدان در راه خدا ترسیم شده است. اما آیا به راستی این بدین معنا است که زندگی ایشان نیز باید به عنوان الگو به همگان معرفی شود؟ در روایات شیعه کسانی چون حر و زهیر از شهدای کربلا، زید بن علی و... مورد ستایش هستند. در عین حال همین انسانها که به خاطر فداکاری بزرگ در لحظات واپسین عمرشان، به درجات بالایی رسیدند، در طول عمرشان خطاهایی مهم نیز داشتهاند. یکی عثمانی بوده، (نمونه: تاريخ الطبري، ج5، ص396؛ أنساب الأشراف، چاپ زكار، ج3،ص378) و دیگری عامل امویان و ظلمهایی را به اهل بیت ع روا داشته، (همان، ج3، ص384) دیگری با امامان معصوم جدال میکرده است. (نمونه: الكافي، ط - الإسلامية، ج1، ص356) بله لابد ویژگیها و کارهای خوبی نیز داشتهاند که به خاطر آن خداوند بر ایشان عنایت فرموده، و شهادت را نصیبشان کرده است. اما با این همه، ما در شناخت خوبی و بدی رفتارهای گوناگون این بزرگان و دیگران، ناگزیر از محک کتاب و سنت هستیم.
در دوره ما هزاران کتاب در زمینه زندگانی شهدا نوشته میشود. شوربختانه هستند افراد تأثیرگذار بسیاری که به صورت مطلق و بدون هیچ قیدی جوانان را به الگوگیری از زندگانی و عمل به نظرات شهدا سوق میدهند. الگوسازی از شهدای انقلاب، خسارت جبرانناپذیری برای جامعه شیعه به بار آورده است. این خطّ مشی حتّی ممکن است به انحراف عقیدتی منجر شود؛ چه امروزه در کلمات منقول از برخی از شهیدان از وحدت وجود ابن عربی تا امامت غیر امامان هم به چشم میخورد.
برخی فراتر از ارجاع کلی رفته و قواعدی را در این زمینه میسازند، که به عمق فاجعه دامن میزنند. گویی مهمترین رسالت برخی که خود را "خادمان شهیدان" میخوانند این است که جوانان این سرزمین را در توهّمات و تخیّلات فرو برده و از تعالیم اصیل مذهب دور کنند! تنها یکی از هزاران دستور العمل ارتباط با شهدا را در پیوند زیر بخوانید:
«خیلی مهمه فقط یک شهید انتخاب کنید. نگید من به یه گُردان شهید رو میزنم بلکه یکیشون جوابمو بده! ... اولین ملاک انتخاب شهید قیافه و صورت شهیده. ببینید با لبخند کدوم شهید ته دلتون خالی میشه، ذوق میکنید، به وجد میایید ... سریعا همین الان عکس بک گراند گوشی موبایلتونو عوض کنین و عکس شهید رو بذارید.
از امروز همه پیامک ها و تماس هاتون توسط دوست شما بررسی میشه! ... صبح اولین نفر به دوست شهیدتون صبح بخیر بگید و شب هم آخرین شب بخیر ... در طول روز تا میتونید با روح شهید حرف بزنید. مدام به او فکر کنید. ... روح شهید تا این گام 5 بسیار بسیار از شما راضیه و تمایل شدیدی به شروع رابطه داره... با افتخار منتظر برخی نشانه ها باشید: خواب دوست شهیدتونو میبینید. مکاشفه ای در روز. دعوت به قبور شهدا و راهیان نور جنوب و غرب. پیامی، نشانه ای، گفتگویی و...» (منبع)
تبلیغات این گروهها به خصوص برای دختران جوان خطرناک است. (نمونه تک: تبلیغات برای یافتن دوست شهید اختصاصی، نامزدی با شهدا، و طرحهای دیگر). سزاوار است دغدغه مندان جامعه شیعه در مقابل این توهّمسازی که سلامت دین و روان جوانان را نشانه گرفته، فکری کنند.
همچنین فارغ از نکات پیشگفته، در خور توجه است که احترام و اکرام ما نسبت به شهدا بر اساس ظاهر و البته قواعدی است که در شناخت اهل حق میشناسیم. گذشته از اینکه بسیاری از جوانان از اساس این قواعد را کتاب و سنت نیاموختهاند، حتی بر فرض اطلاع از آن، باز تطبیقات کلی در تعیین شهدا، بیشتر برای احکام ظاهری مفید است. و گرنه جایگاهی واقعی افراد، و نيات ايشان را خدا ميداند. آن حد كم در شناخت اين امور هم که با تحقیق میسر میشود، چیزی است که معمولاً عوام بدان اعتنایی ندارند. بلکه برخی مسئولان چندان دست خود را باز گرفته اند که هر کشتهای که شهید شمردنش همسو با اهدافشان باشد، شهید میخوانند، گرچه بینماز و حتی بی دین باشد.
در این زمینه چند روایت نیز در خور توجه است. مانند اخباری که در آن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حتی نسبت به شهدای صدر اسلام تأکید کردند که عاقبت و وضعشان را نزد خدا مسلم ندانید. (الكافي، ط - الإسلامية، ج3، ص236؛ الأمالي للصدوق، ص384) و یا روایایی که به مناسبت بحث از برخی مجاهدان میگوید برخی عمل اهل بهشت را انجام میدهند، ولی در آخر جهنمی میشوند؛ حتی در همان میدان جهاد. (صحيح البخاري، ج5، ص93؛ ج10، ص160؛ ج11، ص161)
#غلو_سیاسی
@gholow
🔺نمونه ای دیگر از جعل های آسیبزای سیاسی
و تأملی در برخورد دوگانه نهادهای نظارتی در امر نشر کتب
بی سندی داستان های ادعایی آثاری مانند کتاب تازه نشر «سه دقیقه در قیامت» در بی اعتباری آن کافی است. با این حال این اثر که حتی مولفش نیز مجهول است، در مقدمه اش تلاش مغرضانهای کرده تا با ذکر چند نمونه خارجی NDE (تجربه نزدیک مرگ) ادعاهای خود را باورپذیر جلوه دهد. او سپس مدعی شده شخصیت اصلی قضایای کتابش، تجربه ارتباط با قیامت را داشته، و از این طریق بر مسند قضاوت در مورد بسیاری از مسائل و رجال سیاسی و غیر ایشان نشیند، و به دلخواهش این و آن را به بهشت و جهنم فرستد.
هم چنین نویسنده در جای جای کتابش تلاش کرده تا برای داستانهایی که از آن دنیا نقل میکند، از آیات و روایات گرته برداری کند، تا مطالب برای مخاطب مأنوس تر باشد. با این حال خالق این داستانها در مواردی از استفاده از روایات سهوهای عجیبی کرده است. مثلاً مدعی شده، در برابر ظلمی سهوی که یک شهید به شخصیت اول داستان كرده بوده، مامور جوان حساب اعمال در آن دنیا اختیار داشته که «آن قدر از گناهان» او ببخشد، «تا از آن شهید راضی شود» و حتی «تمام اعمال بد را پاک کند.» (سه دقیقه، ص70)
این ظاهراً خلط برداشتهایی ناقص از چند روایت است: نخست از روایات آمرزش گناهان شهید، قید «الا الدین» (وسائل الشيعة، ج18، ص324؛ نیز نک: المحاسن، ج1، ص7) را در نظر نگرفته. دوم روایت دادن برخی از ثواب های مدیون به صاحب دین (الكافي، ج8، ص106) را ناخودآگاه تحریف کرده است. و چنین نتیجه گرفته اگر شهیدی به انسان ظلمی کند، همه گناهان فردی که مورد ظلم واقع شده، بیحساب پاک میشود! چنین چیزی از کجا آمده است؟ حتی روایات شفاعت حق الناس نیز -فارغ از بحث سندی آن- از چند جهت با برداشت نویسنده تفاوت دارند. (نک: عيون أخبار الرضا ع، ج2، ص57؛ تأويل الآيات، ص762-763، 575؛ الأمالي للطوسي، ص406)
همچنین در ترتیب ارائه مطالب کتاب اشکالهایی رخ داده که غیر واقعی بودن داستان را بیشتر نمایان میکند. مثلا در ص75 مأمور محاسبه اعمال به شخص اول داستان در مورد «دسیسه چینی اسراییل و امریکا در کشورهای اسلامی» توصیه میکند که «نگران نباش. اینها نیست و نابود میشوند. شما نباید سست شوید نباید ایمان خود را از دست دهید.» در حالی که این جوان قرارنبوده بر گردد. چون در ادامه رمان به مأمور میگوید: «دستم خالی است. نمیشود کاری کنی که من برگردم؟ نمیشود از مادرمان حضرت زهرا بخواهی که مرا شفاعت کند... تا من برگردم و کارهای خطای گذشته را اصلاح کنم؟ جوابش منفی بود. اما باز اصرار کردم...» تا اینکه حضرت زهرا س «به خاطر اشکهای کودکان یتیم و دعاهای همسر»ش، شفاعتش میکنند که برگردد! (ص77)
به هر حال همین بیسندی کتاب کافی بود تا متصدیانی که به اندک چیزی کتب را مشمول ممیزی میکنند و یا مانع نشر میشوند، تا این حد، برای نشر چنین کتبی سهل نگیرند! و در روز روشن صد من داستان بی سند را به عنوان حقائق عالم در ذهن جوانان کم اطلاع نکنند.
آیا کرامت بافی کتاب برای لباس سبز سپاه ایشان را به تسامح وا داشته، یا این داستان که میگوید «به جوان پشت میز [مأمور اعمال] گفتم چکار کنم که من هم توفیق شهادت داشته باشم؟ او هم اشاره کرد و گفت: در زمان غیبت امام عصر عج زعامت و رهبری شیعه با ولی فقیه است. پرچم اسلام به دست اوست. همان لحظه تصویری از ایشان را دیدم.» (ص74-75)
و صد افسوس که پا را فراتر از این میگذارند، و این کتاب را در اخبار صدا و سیما نیز تبلیع میکنند! و این رسانه چه بسیار چنین برای مردم عقیده میسازد؛ که البته این روزها نمونههایش را کم نمیبینیم! از ادعای اجماع شیعه بر اسلامی بودن نوروز (http://t.me/hawzeh_notes/70) تا اسناد ندیده ساخت ویروس کرونا توسط امریکا (https://t.me/gholow/202)!
نمونه های مشابه از جعلیات سیاسی متداول:
t.me/gholow2/933 و t.me/gholow2/988
#غلو_سیاسی
@gholow