🔸اضافات کتب متأخر
در دوران نخستین حدیث شیعه که در آن به خاطر محدودیتهای نوشتاری و عوامل دیگر، خیلی اوقات کتب اصحابه امامیه نسخههای مختلفی در روایات مختلفش مییافت، و اصلا چه بسا همین از مهمترین دلایل آن بوده است، که محدثان متقدم بیشتر راغب به ذکر رجال بودهاند، تا ذکر کتاب مصدر روایت. هرچند چنانکه میدانیم از همان اوایل حدیث شیعی بر اساس سنت کتبی پاگرفته بود. و به ویژه در دو سه طبقه بعد از امامین صادقین ع، صرف روایت شفاهی بدن نقل مکتوب چندان جایگاهی نداشت.
اما در خور توجه است که در دوران بعدی هم که با تعدد نسخ برخی از کتب تغییراتی در روش روایت حاصل شد، باز بحث زیادات در نسخ در مواردی گرچه محدودتر باقی ماند. در این میان خصوصاً کتبی که بیشتر محل استفاده عموم افراد جامعه بودند، بیشتر در معرض تغییرات هرچند جزئی بودند.
- به عنوان نمونه تحقیقات جدید نشان میدهد، نسخه اصیل در فراز آخر در زیارت عاشورا مروی در کتاب مصباح شیخ طوسی مانند روایت آن در کامل الزیارات است؛ نه آنچه که امروزه در مفاتیح متداول شده است. t.me/gholow/284
- اعمال پایانی کتاب مصباح در مورد نوروز به آن اضافه شده است. این مطلب در تفاوت نسخ قدیمی کاملا مشهود است. بلکه اولین نسخ حاوی آن هم با سبک و خطی کاملا مجزا آن را آوردهاند، که روشن است بعدها به پایان کتاب افزوده شده است. t.me/gholow2/1153 عجیب آنکه اين دست روايات نوروز درسنت مذهبی غیر امامیه (یعنی خطابیه) کاملاً شناخته شده است (مثلاً درمجموع الأعیاد بابی در این زمینه آمده است).
- کتاب دعای دیگر، اقبال سید بن طاوس است که بعد از تحقیقات مرحوم علامه مجلسی، پژوهشهای جدید نیز نشان میدهد که به عنوان نمونه فرازهای پایانی دعای عرفه بعداً به کتاب افزوده شده است (ترابی، پژوهشی در ذیل دعای عرفه). برخی نیز ذیل دعای عرفه را نقد ادبی کردهاند (خانی، دفاع از اصالت ادعیه اهل بیت، مطالعه موردی ذیل دعای عرفه، خانی، حدیثپژوهی، ص86-88)
- عجیبتر آنکه حتی در آثاری متاخر مانند مفاتیح الجنان نیز این اتفاق افتاده، و نقل حدیث کسا در پایان آن توسط ناشران افزوده شده است. t.me/gholow2/1626
گرچه در دوران بعد از ائمه علیهم السلام گاه این زیادات در مصادر مهمتر تثبیتیافته هم اتفاق میافتاده است. اما خوشبختانه خیلی اوقات افزودن به متن کتاب همراه با تذکر به آن بوده است. و این عموماً از خلط آن مطالب نسخه اصلی کتاب جلوگیری میکند. نمونه آن اضافات ابن المغیرة بوشنجی به کتاب کامل الزیارات است (نک: ص249، 250، 259، 273). و یا در میان متاخرین اضافه استدراکات مرحوم محدث نوری به برخی از مجلدات بحارالانوار، و یا مستدرکات آقای ابطحی بر عوالم العلوم ملا عبد الله بحرانی است.
هر چند در همین موارد هم گر چه صاحب استدراک، در جایی از کتاب و یا در محل خود استدراک، اضافه بودن استدراک را گاه تذکر داده است. اما مزجی بودن برخی از استدراکات با متن کتاب، فراوان موجب آن شده است که حدیث نگاران کم دقت، استدراک را بخشی از متن اصلی کتاب بپندارند.
@gholow
🌹پیامبر (صلی الله علیه و آله) در نهج البلاغه
فَتَأَسَّ بِنَبِيِّكَ الْأَطْيَبِ الْأَطْهَرِ ( صلي الله عليه وآله ) فَإِنَّ فِيهِ أُسْوَةً لِمَنْ تَأَسَّي وَ عَزَاءً لِمَنْ تَعَزَّي وَ أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَي اللَّهِ الْمُتَأَسِّي بِنَبِيِّهِ وَ الْمُقْتَصُّ لِأَثَرِهِ قَضَمَ الدُّنْيَا قَضْماً وَ لَمْ يُعِرْهَا طَرْفاً أَهْضَمُ أَهْلِ الدُّنْيَا كَشْحاً وَ أَخْمَصُهُمْ مِنَ الدُّنْيَا بَطْناً عُرِضَتْ عَلَيْهِ الدُّنْيَا فَأَبَي أَنْ يَقْبَلَهَا وَ عَلِمَ أَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ أَبْغَضَ شَيْئاً فَأَبْغَضَهُ وَ حَقَّرَ شَيْئاً فَحَقَّرَهُ وَ صَغَّرَ شَيْئاً فَصَغَّرَهُ وَ لَوْ لَمْ يَكُنْ فِينَا إِلَّا حُبُّنَا مَا أَبْغَضَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ تَعْظِيمُنَا مَا صَغَّرَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ لَكَفَي بِهِ شِقَاقاً لِلَّهِ وَ مُحَادَّةً عَنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ لَقَدْ كَانَ ( صلي الله عليه وآله ) يَأْكُلُ عَلَي الْأَرْضِ وَ يَجْلِسُ جِلْسَةَ الْعَبْدِ وَ يَخْصِفُ بِيَدِهِ نَعْلَهُ وَ يَرْقَعُ بِيَدِهِ ثَوْبَهُ وَ يَرْكَبُ الْحِمَارَ الْعَارِيَ وَ يُرْدِفُ خَلْفَهُ
🔸پس به پيامبرت که پاک ترین و پاکیزه ترین است (صلی الله علیه و آله) اقتدا كن، كه راه و رسم او الگويي است براي الگوطلبان، و مايه فخر و بزرگي است براي كسي كه خواهان بزرگواري باشد، و محبوبترين بنده نزد خدا كسي است كه از پيامبرش پيروي كند، و گام بر جايگاه قدم او نهد، پيامبر از دنيا چندان نخورد كه دهان را پر كند، و به دنيا با گوشه چشم نگريست، دو پهلويش از تمام مردم فرو رفته تر، و شكمش از همه خاليتر بود، دنيا را به او نشان دادند اما نپذيرفت، و چون دانست خدا چيزي را دشمن مي دارد آن را دشمن داشت، و چيزي را كه خدا خوار شمرده، آن را خوار انگاشت، و چيزي را كه خدا كوچك شمرده كوچك و ناچيز مي دانست. اگر در ما نباشد جز آنكه آنچه خدا و پيامبرش دشمن مي دارند، دوست بداريم، يا آنچه را خدا و پيامبرش كوچك شمارند، بزرگ بداريم، براي نشان دادن دشمني ما با خدا، و سرپيچي از فرمانهاي او كافي بود. و همانا پيامبر (صلی الله علیه و آله) بر روي زمين مي نشست و غذا مي خورد، و چون برده ساده مي نشست، و با دست خود كفش خود را وصله مي زد، و جامه خود را با دست خود مي دوخت، و بر الاغ برهنه مي نشست، و ديگري را پشت سر خويش سوار مي كرد
📚 بخشی از خطبه 160 نهج البلاغه
💠 ميلاد پر خیر و برکت رحمة للعالمین، حضرت رسول اکرم، محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله و حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مبارک باد.
@gholow
💠 لزوم برخورد نیک و باز خورد اجتماعی آن در تبلیغ دین!
عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِالْخَيْرِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ لِيَرَوْا مِنْكُمُ الِاجْتِهَادَ وَ الصِّدْقَ وَ الْوَرَعَ.
از ابن ابی یعفور، ابو عبد اللَّه صادق (ع) گفت: مردم را با كردار نيك خود [به خیر و راه صحیح] دعوت نمائيد؛ نه با زبان خود. مردم بايد از شما (شیعیان) تلاش و کوشش (در طاعت و عبادت)، راستى و پرهیزکاری ببینند.
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص105 به سند صحیح؛ و ص87 به طریق دیگر از علاء. و مشابه خبر به طریق متفاوت: ص77. و الأصول الستة عشر (ط - دار الشبستري)، ص151 مختصر اصل علاء.
تأمل: به راستی امروزه مردم، هر یک از ما شیعیان به چه اموری میشناسند؟
@gholow
دفاع از انتساب کتاب تصحیح الاعتقادات به شیخ مفید، اکبری، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، ش67، بهار و تابستان 1399ش.pdf
901K
دفاع از انتساب کتاب تصحیح الاعتقادات به شیخ مفید
عمیدرضا اکبری، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، ش67، بهار و تابستان 1399ش
از دیرباز شرح و نقدنگاری بر آثار عالمان، خاصّه در مسائل کلامی، امری رایج بوده است. اما برخی از این کتب در طول تاریخ اسلام ازمیان رفته، یا مغفول ماندهاند. کتاب تصحیح الاعتقادات شیخ مفید هم که حاشیهای بر الاعتقادات ابن بابویه است، در سدههای میانی کمتر مورد توجه بوده، و این امر به همراه برخی آراء مندرج در این کتاب موجب شده است بعضی از معاصران در اصالت کتاب تردید کنند و حتی آن را برساختۀ دوران متأخر بدانند. در این مطالعه با نقد مستندات منکرانِ نسبتِ اثر، در جستجوی قرائنی برآمدهایم که نسبت کتاب را به شیخ مفید تأیید میکنند. از آن جمله، گزارشهای مکرر ابن شهرآشوب از نسخهای از شیخ مفید است، که مطالبش بهسان حاشیهای بر الاعتقادات ابن بابویه ذکر میشود. شواهدی مؤید آن است که جوابات ابیجعفر القمی و الرد علی ابن بابویه که نجاشی و ابن شهرآشوب از جملۀ آثار شیخ مفید ذکر کردهاند، احتمالاً همین کتاب است. این کتاب از نظر منابع، مبانی و ادبیات همخوانی بالایی با آثار شیخ مفید دارد.
@gholow
احادیث طوال در میراث مکتوب سدۀ نخست هجری، قندهاری، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، ش67، بهار و تابستان 1399ش.pdf
1.09M
احادیث طوال در میراث مکتوب سدۀ نخست هجری،
قندهاری، مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، ش67، بهار و تابستان 1399ش
متون حدیثی بلند یا احادیث طوال مسئلهای قدیم اما همچنان چالشبرانگیز در حدیثپژوهی بوده است. احادیث و اخبار بلند بهجامانده از سدۀ اول با ابهامات متعددی روبرو هستند. شاید مهمترین آنها این است که این احادیث چهگونه ثبت و ضبط میشدند و اگر از ابتدای صدور به این بلندی نبودهاند، متن فعلی چهگونه شکل گرفته است. شاید یکی از بهترین نمونههای موجود، روایات بلند کتاب سلیم بن قیس هلالی باشد که بیشتر این چالشها را به همراه خود دارد. در این مطالعه، برای فهم بهتر مشکل و پیدا کردن راهکار، با مروری بر فرهنگ نقل مکتوب روایات در صدر اسلام، به انواع و اقسام حالاتی که به ایجاد احادیث طوال انجامیده است میپردازیم تا با مرور مثالهایی از همان دوران ببینیم چهگونه برخی از سنتهای ثبت و نقل حدیث در میان محدثان و مورخان متقدم به بدفهمی این روایتهای طولانی در نسلهای بعد منجر شده است. درنهایت میتوانیم از نتایج این بحث برای فهم ساختار متون کتب کهنی همچون کتاب سلیم بهره بگیریم.
@gholow
🔸شریفترین اهل جاهلیت
- النَّضْرُ بْنُ سُوَيْدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع النَّاسُ يَرْوُونَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّهُ قَالَ أَشْرَفُكُمْ فِي الْجَاهِلِيَّةِ أَشْرَفُكُمْ فِي الْإِسْلَامِ فَقَالَ ع صَدَقُوا وَ لَيْسَ حَيْثُ تَذْهَبُونَ كَانَ أَشْرَفُهُمْ فِي الْجَاهِلِيَّةِ أَسْخَاهُمْ نَفْساً وَ أَحْسَنَهُمْ خُلُقاً وَ أَحْسَنَهُمْ جِوَاراً وَ أَكَفَّهُمْ أَذًى فَذَلِكَ الَّذِي إِذَا أَسْلَمَ لَمْ يَزِدْهُ إِسْلَامُهُ إِلَّا خَيْراً.
از زراره روایت است که گويد:
به امام باقر عَلَيْهِ السَّلَام عرض كردم: عامه از رسول خدا صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ روايت كردهاند كه فرموده است: شريفترين افراد در زمان جاهليت، شريفترين شما در اسلام است.
امام عَلَيْهِ السَّلَام فرمود: درست گفتهاند، ولى نه آنچنان که میپندارید؛ بلكه شريفترين افراد در جاهليت كسانى بودند كه سخىترين، خوشاخلاقترين، و بهترين همسايه و كمآزارترين آنها بودهاند، پس چنين فردى است كه اگر اسلام آورد اسلامش چيزى بر او نيفزايد مگر خير و سعادت.
📚 الزهد، حسین بن سعید، ص59
#فقه_الحدیث
@gholow
🔸لعنی در حق یک خاندان
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِنِّي قَدْ أَشْفَقْتُ مِنْ دَعْوَةِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع عَلَى يَقْطِينٍ وَ مَا وَلَدَ فَقَالَ يَا أَبَا الْحَسَنِ لَيْسَ حَيْثُ تَذْهَبُ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُ فِي صُلْبِ الْكَافِرِ بِمَنْزِلَةِ الْحَصَاةِ فِي اللَّبِنَةِ يَجِيءُ الْمَطَرُ فَيَغْسِلُ اللَّبِنَةَ وَ لَا يَضُرُّ الْحَصَاةَ شَيْئاً.
به ابو الحسن موسى بن جعفر (ع) گفتم: از نفرين پدرت ابو عبد اللَّه صادق بر پدرم يقطين و فرزندان او، بيمناكم. فرمود: چنین نیست که پنداشتهای. نطفه مؤمن در پشت كافر به منزله ريگ است در خشت خام. باران مىآيد و خشت را مىشويد و به ريگ آن خسارتى وارد نمىكند.
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص13؛ گزيده كافى، ج1، ص147؛ نیز نک: رجال الكشي، ص435
#فقه_الحدیث
@gholow
⚠️ ذرهای از کبر
- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ مَنْ كَانَ فِي قَلْبِهِ مِثْقَالُ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ مِنَ الْكِبْرِ قَالَ فَاسْتَرْجَعْتُ فَقَالَ مَا لَكَ تَسْتَرْجِعُ قُلْتُ لِمَا سَمِعْتُ مِنْكَ فَقَالَ لَيْسَ حَيْثُ تَذْهَبُ إِنَّمَا أَعْنِي الْجُحُودَ إِنَّمَا هُوَ الْجُحُودُ.
محمد بن مسلم گويد: يكى از آن دو امام عليهما السّلام فرمود: هر كه باندازه سنگينى دانه خردلى تكبر در دلش باشد، داخل بهشت نشود. راوى گويد: من گفتم: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ امام فرمود: چرا گفتى: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ؟ گفت: براى آنچه از شما شنيدم، فرمود: چنان كه تو فكر ميكنى نيست، مقصود من انكار است، و آن جز انكار نيست
📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص310/ ح7؛ در معاني الأخبار، ص241 از یزید بن فرقد مرسلاً عین همین سؤال و جواب را با تعبیر «عمن سمع ابا عبد الله» نقل کرده که به روشنی همین خبر است. در مسند أحمد (7/ ص60، ط الرسالة) عین فراز نخست به همراه این زیاده روایت شده است: «وَلَا يَدْخُلُ النَّارَ رَجُلٌ فِي قَلْبِهِ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ مِنْ إِيمَانٍ» که تقابل ایمان و کبر در اینجا نیز مؤید تأویل خبر محمد بن مسلم است.
در اخباری از امامیه و عامه نیز تنها فراز نخست بدون هیچ زیادتی نقل شده است (الكافي، ج2، ص310/ ح6؛ «التاريخ الكبير للبخاري، ط - حیدرآباد» ج5، ص2؛ صحیح مسلم، ج1، ص93) همچنین در تحریرهایی از روایات فریقین با اتحاد تعابیر روایات تنها به جای «ذرة»، تعبیر «حَبَّةِ خَرْدَلٍ» مینشیند، که مشعر به روابط منابع فریقین است. (نمونه: همانها، نیز الأصول الستة عشر، ط - دار الحديث، ص241؛ الزهد للمعافى بن عمران الموصلي، ص241، مصنف ابن أبي شيبة، ج5، ص329)
#فقه_الحدیث
@Gholow
غلوپژوهی | یادداشتهای حدیثی و رجالی
🔺نمونه ای دیگر از جعل های آسیبزای سیاسی و تأملی در برخورد دوگانه نهادهای نظارتی در امر نشر کتب بی
استقبال زیاد از کتاب «سه دقیقه در قیامت» و حمایت سودجویان، در کنار سکوت دغدغهمندان باعث شده تا نویسنده دروغپرداز، در چاپهای بعدی اکاذیب جدیدی را نیز به کتاب بیفزاید.
در ص۸۲ چاپ چهاردهم کتاب، نویسنده ادعا کرده باطن پلید کودکان یک مرد را دیده که علتش آن بوده که آن مرد با زنی رابطه نامشروع داشته و سپس با خواهر آن زن ازدواج کرده لذا ازدواجش حرام و فرزندانش حرامزاده بودهاند!! در پاورقی هم این حکم عجیب در مورد زنا را به مراجع نسبت داده که دروغ است، و البته ظاهراً در اثر خلط با حکم لواط شکل گرفته است.
حکم مسأله را میتوانید در رسالهها ببینید؛ به عنوان نمونه:
إذا زنى بإحدى الأختين جاز له نكاح الأخرى في مدة استبراء الأولى (العروة الوثقى، ج5، ص552).
کتاب سه دقیقه در قیامت تنها یکی از دهها کتاب انتشارات ابراهیم هادی است که همگی از سبک و سیاق خاصی در جهت اهداف معین پیروی می کنند.
مطلب مرتبط: مروری بر آسیبهای کتاب سه دقیقه در قیامت
@gholow
- تمثال ولی فقیه در آسمانها
- امر و نهی ولی فقیه به ملائکه
- توانایی تغییر مقدرات!!
نتیجه اقبال به دروغپردازیهای انتشارات ابراهیم هادی آن شده که پس از کتاب سه دقیقه در قیامت، دو کتاب بازگشت و شنود با خرافات و مطالب فاسد فاجعهبارتر، از سوی این انتشارات روانه بازار شده است.
کتاب شنود گزارش مشاهدات یک مأمور امنیتی از عالم دیگر است. دروغپردازی و غلو در این کتاب به اوج خود رسیده تا آنجا که نویسنده پس از گزارش دیدار و همراهی مفصل با ملائکه یاور امام مهدی ع و سخنان یک شخص الهی آسمانی درباره ملائکه، در صفحات ۱۳۲ تا ۱۳۴ (نسخه الکترونیک) مینویسد:
«[ادامه سخنان شخص الهی:]... این ملائک... منتظر حرکت مخلصانه از شیعیان هستند. بعد با تعجب گفتم یعنی اگر کسی حرکتی نکند این ملائک کاری نمی کنند؟ گفت: فقط در یک صورت. امام حاضر و معصوم می تواند امر خدا را ابلاغ کند. اگر امام معصوم بخواهد همه چیز تغییر می کند.
بعد ادامه داد: در دوران غیبت، ولی امر مسلمین نیز می تواند به آن ها دستور دهد. در همین افکار بودم که منظور از ولی امر مسلمین کیست، یک باره در میان فوج ملائک تصویر بزرگی را دیدم که شمایل حضرت امام و مقام معظم رهبری نمایان بود.»
آیا علمای دین و پژوهشگران وظیفه ندارند در برابر این همه خرافهپردازی و تحریف حقایق واکنش نشان دهند؟!
@gholow
جاعل کتاب شنود از سلسله آثار خیالی انتشارات شهید ابراهیم هادی ادعا میکند در سیر ماورائی خود به فلسطین، عراق و یمن رفته و ضعف اعتقادی مبارزان را مشاهده کرده که مانع یاری ملائکه میشده است.
او مدعی است این سیر برزخی در اوائل سال ۹۳ صورت گرفته (ص۶ و پاورقی ص۷۲) و اوضاع یمن را در آن زمان چنین توصیف میکند:
«عربستان حملات سختی را بر ضد مردم مسلمان یمن آغاز کرده و در محاصره کامل قرار دارند... به یکی از خطوط مقدم نبرد رفتم. نیمههای شب بود و رزمندگان شجاعی یمنی در سنگرهای خودشان نشسته بودند. برخی از فرماندهان میدانی نیز در آن جا حضور داشتند... یکی می گفت: صعده زادگاه ما است... هرگز اجازه نمیدهیم سقوط کند... ما باید ثابت کنیم میتوانیم یمن را اداره کنیم...»
ظاهرا جاعل داستان در محاسبات خود ۱ سال دچار اشتباه شده است! در اوائل سال۹۳ نه از محاصره و حملات شدید عربستان خبری بود و نه خطر سقوط صعده و خطوط مقدم نبرد! بلکه دوران افزایش قدرت حوثیها بود که به تسلط آنها در ماههای پایانی سال ۹۳ و حمله عربستان در سال بعد انجامید. #سه_دقیقه_در_قیامت
@gholow
در داستان دروغین شنود از سلسله جعلیات نشر ابراهیم هادی ادعا میشود که شخصیت اصلی داستان، در حالت خروج از بدن به هر کسی نگاه میکرده از اعماق باطنی او و نیز همه گذشته و آینده آشکار و پنهان او و حتی اجداد و اعقاب و مرتبطانش مطلع میشده است!
گذشته از آن که این ادعای ناروا با آموزههای دینی، همخوانی ندارد، آشکارا با بخشهای دیگر این داستان خیالی نیز در تناقض است. مثلا با وجود این که راوی -به ادعای خود- در آن حالات برزخی، اطرافیان و از جمله همسرش را دیده و باطنشان را مشاهده کرده، و در نتیجه طبق این ادعا، از همه آینده آنها حتی احوالشان در قیامت مطلع شده، اما در بخشهای دیگر داستان -به ویژه در گزارش ماجراهای پس از ترخیص از بیمارستان- ادعای غلوآمیز خود را فراموش کرده و سخنان و رفتارش نشان میدهد هیچ آگاهی از آینده و سرنوشت همسر و دیگر اطرافیانش ندارد! #سه_دقیقه_در_قیامت
@gholow