یه کار باحال فرهنگی
🎁 هدیه ای به حضرت علی علیه السلام 🎁
💌 متولدین فروردین: ده صلوات
💌 متولدین اردیبهشت: پنج سوره حمد
💌 متولدین خرداد: چهارده صلوات
💌 متولدین تیر: سه سوره قدر
💌 متولدین مرداد: ده سوره توحید
💌 متولدین شهریور: پنج صلوات و دو سوره حمد
💌 متولدین مهر: پنج سوره ناس
💌 متولدین آبان : یک آیه الکرسی
💌 متولدین آذر : پنج سوره فلق
💌 متولدین دی: پنج سوره کافرون
💌 متولدین بهمن: پنج صلوات با پنج سوره توحید
💌 متولدین اسفند: ده صلوات و یک سوره حمد
اگه تونستین نشر بدین هم خودتون ثواب میکنین هم دیگران ...
ذخیره بشه برای آخرتتون.
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@Gilan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#عید_غدیر
با علی(علیهالسلام)باشی، چه ببری چه ببازی، فاتحی...
ویژگی های اسطوره ی بشریت از زبان بزرگ مردان 😍🌷
دستبالایدستحیدرنیست 😎
#ارسالی_کاربر_عزیزمون 👌
🌹@Gilan_tanhamasir
عید غدیر برای بچهها چی بخریم؟
🔹عیدی خریدن مخصوصا برای بچهها علاوه براینکه براشون جذابیت داره، باعث میشه مناسبتها توی ذهنشون بهتر بمونه، اگه انتخاب هدیه مناسب برای بچهها براتون سخته، میتونین از راهنمایی که ما حاضر کردیم استفاده کنین
#عید_غدیر
#فقطحیدرامیرالمؤمنیناست
🌹@Gilan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ معرفی و بیان اهمیت #عید_غدیر (مخصوص کودک و نوجوان)
🌿⃟🌸؎•°
@Gilan_tanhamasir
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
🌠 #رمان شب #بدون_تو_هرگز 28 ❤️ مجنون علی 🔷تا روز خداحافظی، هنوز زینب باهام سرسنگین بود ... تلاش
🌠 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز 29
"جبهه پر از علی بود"
🔸با عجله رفتم سمتش ...
خیلی بی حال شده بود ...
یه نفر، عمامه علی رو بسته بود دور شکمش ...
💢 تا دست به عمامه اش زدم، دستم پر خون شد ...
عمامه سیاهش اصلا نشون نمی داد ...
اما فقط خون بود 😭
... چشم های بی رمقش رو باز کرد ...
💢تا نگاهش بهم افتاد ... دستم رو پس زد ...
زبانش به سختی کار می کرد ...
- برو بگو یکی دیگه بیاد ... بی توجه به حرفش ... دوباره دستم رو جلو بردم که بازش کنم ... دوباره پسش زد ...
قدرت حرف زدن نداشت ...
سرش داد زدم ...
- میزاری کارم رو بکنم یا نه؟ ...😒
🔸مجروحی که کمی با فاصله از علی روی زمین خوابیده بود ...
سرش رو بلند کرد و گفت:
- خواهر ... مراعات برادر ما رو بکن ... روحانیه ... شاید با شما معذبه ... با عصبانیت بهش چشم غره رفتم ...😒
- برادرتون غلط کرده!!!😕
من زنشم ... دردش اینجاست که نمی خواد من زخمش رو ببینم ... 😓
🔸محکم دست علی رو پس زدم و عمامه اش رو با قیچی پاره کردم ...
تازه فهمیدم چرا نمی خواست زخمش رو ببینم ... علی رو بردن اتاق عمل ...
💢و من هزار نماز شب نذر موندنش کردم ... 😭
مجروح هایی با وضع بهتر از اون، شهید شدن ...
🔷 اما علی با اولین هلی کوپتر انتقال مجروح، برگشت عقب ... دلم با اون بود اما توی بیمارستان موندم ...
از نظر من، همه اونها برای یه پدر و مادر ... یا همسر و فرزندشون بودن ... یه علی بودن ...
🌷🌺 جبهه پر از علی بود ...
ادامه دارد...
🌹@Gilan_tanhamasir
🌠 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز 30
" طلسم عشق"
🔺 بیست و شش روز بعد از مجروحیت علی، بالاخره تونستم برگردم ... دل توی دلم نبود ...
📞 توی این مدت، تلفنی احوالش رو می پرسیدم ...
اما تماس ها به سختی برقرار می شد ...☎️
🔺 کیفیت صدای بد ... و کوتاه ... برگشتم ...
از بیمارستان مستقیم به بیمارستان ...
✅ علی حالش خیلی بهتر شده بود ...☺️
💢 اما خشم نگاه زینب رو نمی شد کنترل کرد ...😒
به شدت از نبود من کنار پدرش ناراحت بود ...
- فقط وقتی می خوای بابا رو سوراخ سوراخ کنی و روش تمرین کنی، میای ... اما وقتی باید ازش مراقبت کنی نیستی ...😤
🔸 خودش شده بود پرستار علی ...
نمی گذاشت حتی به علی نزدیک بشم ... چند روز طول کشید تا باهام حرف بزنه ...
تازه اونم از این مدل جملات ... همونم با وساطت علی بود ... خیلی لجم گرفت!!!☹️
آخرش به روی علی آوردم ...
- تو چطور این بچه رو طلسم کردی؟ 🤔
🔷 من نگهش داشتم... تنهایی بزرگش کردم ... ناله های بابا، باباش رو تحمل کردم ...
باز به خاطر تو هم داره باهام دعوا می کنه!!!🙄
و علی باز هم خندید ... اعتراض احمقانه ای بود ...
👌🏼وقتی خودم هم، طلسم همین اخلاق با محبت و آرامش علی شده بودم ...😊💞
ادامه دارد...
🌹@Gilan_tanhamasir
💟 خداوند از نور رخسار علی ابن ابیطالب علیه السلام هفتاد هزار فرشته آفرید که برای وی و دوستدارانش تا روز قیامت طلب آمرزش کنند .
📚مائه منقبه ص ۴۲
و #غدیر یعنی اگر همه عالم راهشان را کج کردند تو یکه و تنها، دست در دست امامت به سوی سعادت ابدی راهت را ادامه بده...
🌺 عید #غدیر خم را به محضر مقدس حضرت بقیه الله الاعظم صاحب الزمان و تمامی شیعیان مخصوصا سادات عزیز تبریک و تهنیت عرض میکنیم.
🎊@Gilan_tanhamasir
Ali Ghelich - Iliya.mp3
10.77M
مقام و شأنش را غیر از خدا که می داند
که با عشق علی آتش مرا نسوزاند..🌷
ایلیا 🎤 باصدای #علی_قلیچ
#عید_غدیر
🎊@Gilan_tanhamasir
عرض ســـــلام و ادبــــ رفقااای همیــــــشه همراه...☺️✋
و عرض تبریک و شادباش عید بزرگ #غدیر
🤲انشاءالله خداوند قلب ما و نسل مارو لبریز از محبت ائمه اطهار علیهم السلام قرار بده !
در این صبح زیبا و مبارک براتون شکوفههای شادی رو آرزو میکنم ،💐
🌺حلـول عیدولایت و امامت ، که
به شکرانهے تکمیل دین و تتمـیمنعمت است ، محضر همه دوستان ، خصوصا سادات عزیز تبریک و تهنیت عرض میکنیم،
👌ان شاء الله بهترین عیدی رو دستان مولا دریافت کنیم و عامل ومنتشر کننده پیام و فرهنگ غدیر باشیم
❣در این شبها و روزهای زیبا و عزیز برای همه خدمتگذاران به اسلام از خداوند سلامتی و توفیقات روز افزون خواهانیم
و امیدواریم که خداوند بحق مولود عزیز کعبه، همه ی ما رو مشمول دعای خیر امام زمان عج الله قرار دهد🌹
#تنهامسیراستانگیلان💞
🌹@Gilan_tanhamasir
🏕⛰📸 تصویر زیبایی از دریاچه سد بیجار ، ؛ امام زاده هاشم ؛ #رودبار_رشت ؛ استان #ِگیلان.
🍃⛰بهشتی که کمتر شناخته شده و سرشار از زیباییهای طبیعی هستش👌😍.
🍃🏕سد #بیجار در محدوده شهرستان رودبار، یک چشم انداز بسیار جذاب و دلنشین رو ایجاد کرده.
🍃🏕⛰☀️این سد با توجه به طبیعت جنگلی منطقه و همچنین بارانهای بسیار زیاد ساخته شده.
🍃🏕 سد شهر بیجار به همراه جنگلهای سر سبزی که در دور و اطراف آن واقع شده ، یک مکان عالی برای گذراندن اوقات فراغت هستش.
🍃🏕تفریح در سد شهر بیجار و اطرافش لذت بخشه و حتی شما میتونید شب تا صبح در کنار این سد چادر بزنین، به این دلیل که در اکثر روزهای سال حال و هوای این بخش از استان گیلان مناسبه😍👌.
🍃🏕 و آب و هوا در این منطقه کوهستانیه و خبری از هوای شرجی نیست😍👌.
🍃🏕به غیر از این موارد؛ شما میتونید در کنار این سد به ماهیگیری مشغول شده و لحظاتی پر از آرامش داشته باشین.
🔻ارتفاعات شهر زیبای #هرزویل به سمت سد #منجیل ، #گیلان
#ایران_زیبا
#گیلان_گردی
#گردشگری_مجازی
🌺@Gilan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#استوری | عید غدیر خم
🌺 عید سعید غدیر خم بزرگترین عید مسلمانان بر همگی مبارک باد.
#عید_آسمانی
#عید_وحدت
#غدیری_ام
❣@Gilan_tanhamasir
💌🌹 آداب و اعمال روز #عید_غدیر
🔹۱. غسل کردن (ابتدای روز بهتر)
🔸۲. روزه گرفتن که کفاره گناهان است
🔹۳. خواندن نمازهای مخصوص درمفاتیح
🔸۴. ذکر خدا گفتن
🔹۵. شکرگزاری خدا به جهت نعمت ولایت و امامت
🔸۶. صلوات بسیار بر پیامبر و آلش
🔹۷. زیارت امیرالمومنین در نجف
🔸۸. زیارت از دور و نزدیک با زیارت امین الله
🔹۹. عید گرفتن
🔸۱۰. تبریک گفتن به دیگران
🔹۱۱. برپایی مجلس جشن و سرور
🔸۱۲. شاد کردن مومنان
🔹۱۳. لباس پاکیزه و نو پوشیدن
🔸۱۴. دید و بازدید
🔹۱۵ عیدی دادن به فرزندان و خانواده
🔸۱۶. صدقه دادن به فقرا و مستمندان
🔹۱۷. عقد اخوت بستن
🔸۱۸. اطعام و غذا دادن به مومنان و روزه داران
🔹۱۹. خواندن دعای ندبه
🔸۲۰. تزیین درب منازل، ساختمانها و خیابان با پارچه و پرچم
🔹۲۱. برپایی ایستگاه صلواتی
🔸۲۲. پخش شکلات و شیرینی
🔹َ۲۳. بیان قصههای غدیری برای کودکان
🔸۲۴. خواندن و بیان خطبه غدیر
🔹۲۵. راه اندازی کاروان شادی
🔸۲۶. بیان فضایل امیرالمومنین که عبادتی بزرگ است.
🔹۲۷. ابلاغ خطبه و پیام غدیر به آیندگان تا قیامت
🔸۲۸. تکریم سادات (بشرط عدم مزاحمت)
🔹۲۹. عهد و پیمان با امام زمان علیهالسلام
🔸۳۰. ذکر هنگام ملاقات: 👇🏻
✨الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلاَيَةِ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ✨
🌿⃟🌸؎•°
@Gilan_tanhamasir
خطبه غدیر.pdf
7.74M
📜 متن کامل خطبه غدیر را بخوانیم
🔸 همراه با ترجمه فارسی
یه بچه شیعه باید خونده باشه 👌🏻
#خطبه_غدیر #عید_غدیر #غدیر
🌿⃟🌸؎•°
@Gilan_tanhamasir
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
🌠 #رمان شب #بدون_تو_هرگز 30 " طلسم عشق" 🔺 بیست و شش روز بعد از مجروحیت علی، بالاخره تونستم برگردم
🌠 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز 31
" مهمانی بزرگ"
🔷 بعد از مدت ها پدر و مادرم قرار بود بیان خونه مون ...
علی هم تازه راه افتاده بود و دیگه می تونست بدون کمک دیگران راه بره ... ☺️
💢 اما نمی تونست بیکار توی خونه بشینه ...
منم برای اینکه مجبورش کنم استراحت کنه ... نه می گذاشتم دست به چیزی بزنه و نه جایی بره ...
🔷بالاخره با هزار بهانه زد بیرون و رفت سپاه دیدن دوستاش ...
قول داد تا پدر و مادرم نیومدن برگرده ...
🔸همه چیز تا این بخشش خوب بود ...
اما هم پدر و مادرم زودتر اومدن ... هم ناغافلی سر و کله چند تا از رفقای جبهه اش پیدا شد ...
💢 پدرم که دل چندان خوشی از علی و اون بچه ها نداشت ...
زینب و مریم هم که دو تا دختر بچه شیطون و بازیگوش ... دیگه نمی دونستم باید حواسم به کی و کجا باشه ... 😢
🔸مراقب پدرم و دوست های علی باشم ... یا مراقب بچه ها که مشکلی پیش نیاد ...
یه لحظه، دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم ... و زینب و مریم رو دعوا کردم ....
و یکی محکم زدم پشت دست مریم...
🔺نازدونه های علی، بار اولشون بود دعوا می شدن ... قهر کردن و رفتن توی اتاق ... و دیگه نیومدن بیرون ...
🔺 توی همین حال و هوا ... و عذاب وجدان بودم ... هنوز نیم ساعت نگذشته بود که علی اومد ...
قولش قول بود ... راس ساعت زنگ خونه رو زد ...
🔸بچه ها با هم دویدن دم در ... و هنوز سلام نکرده ... - بابا ... بابا ...
مامان، مریم رو زد ...😢
ادامه دارد...
🌹@Gilan_tanhamasir
#رمان شب
#بدون_تو_هرگز ۳۲
"تنبیه عمومی"
🔹 علی به ندرت حرفی رو با حالت جدی می زد ...
✅ اما یه بار خیلی جدی ازم خواسته بود، دست روی بچه ها بلند نکنم...
💢به شدت با دعوا کردن و زدن بچه مخالف بود ... خودش هم همیشه کارش رو با صبر و زیرکی پیش می برد ...
🔹تنها اشکال این بود که بچه ها هم این رو فهمیده بودن ... اون هم جلوی مهمون ها ... و از همه بدتر، پدرم😒
🔸علی با شنیدن حرف بچه ها، زیر چشمی نگاهی بهم انداخت ... نیم خیز جلوی بچه ها نشست و با حالت جدی و کودکانه ای گفت ...
- جدی؟ ... واقعا مامان، مریم رو زد؟ ... 😒
💢 بچه ها با ذوق، بالا و پایین می پریدن ... و با هیجان، داستان مظلومیت خودشون رو تعریف می کردن ...
و علی بدون توجه به مهمون ها ... و حتی اینکه کوچک ترین نگاهی به اونها بکنه ...
غرق داستان جنایی بچه ها شده بود ...😌
🔸داستان شون که تموم شد ... با همون حالت ذوق و هیجان خود بچه ها گفت ...
- خوب بگید ببینم ... مامان دقیقا با کدوم دستش مریم رو زد ...😒
و اونها هم مثل اینکه فتح الفتوح کرده باشن ... و با ذوق تمام گفتن ... با دست چپ ...
💢 علی بی درنگ از حالت نیم خیز، بلند شد و اومد طرف من ...
خم شد جلوی همه دست چپم رو بوسید ...
و لبخند ملیحی زد ...😊
- خسته نباشی خانم ... من از طرف بچه ها از شما معذرت می خوام ...
❤️ و بدون مکث، با همون خنده برای سلام و خوشامدگویی رفت سمت مهمون ها ...
هم من، هم مهمون ها خشک مون زده بود ...
💢 بچه ها هم دویدن توی اتاق و تا آخر مهمونی بیرون نیومدن ...
💞 منم دلم می خواست آب بشم برم توی زمین ... از همه دیدنی تر، قیافه پدرم بود ...
چشم هاش داشت از حدقه بیرون می زد ...
✅ اون روز علی ... با اون کارش همه رو با هم تنبیه کرد ...
این، اولین و آخرین بار وروجک ها شد ...
و اولین و آخرین بار من...☺️
ادامه دارد...
🌹@Gilan_tanhamasir
🌸💌 بسم الله الرحمن الرحیم 💌🌸
سلام و شبتون بخیر و پربرکت 🌹
خوب هستید ان شاءالله؟ ☺️
ادامه مبحث #افزایش_ظرفیت_روحی تقدیم نگاهتون 👇👇
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
#افزایش_ظرفیت_روحی 5 ❇️ گفته شد که برای قوی شدن باید بسیاری از واقعیت های طبیعی دنیا رو پذیرفت. 🔹
#افزایش_ظرفیت_روحی 6
🔶 تا اینجا گفتیم که آدم باید سعی کنه که توی زندگیش زیاد اهل غر زدن نباشه و رنج های طبیعی دنیا رو بپذیره.😌
حالا انسان چطور میتونه با وجود این همه مشکلات، غر نزنه؟! 🤔
🔷 جواب به این سوال در واقع راه خوبی برای رسیدن به #آرامش هست.
❇️ یکی از راه ها اینه که آدم خیلی بیشتر از دیدن #کمبودهای زندگیش، #نعمتهاش رو ببینه.
⭕️ آدمیزاد به طور طبیعی روحیه ش اینطوریه که اگه هزار تا نعمت هم بهش بدی ولی یه رنج هم کنارش بدی، دم به دقیقه چشمش به اون رنجه هست و اون نعمت ها رو نمیبینه.
😒
خب عزیز دلم یکمی هم به نعمت هات نگاه کن...
✅ ما باید خودمون رو تمرین بدیم تا خیلی از نعمت هایی که اطرافمون هست رو ببینیم. برای همین در روایات، انقدر بر اهمیت #شکر تاکید شده
🔵 شکر کردن در واقع به این معناست که آدم بشینه و خوبی ها و نعمت های زندگیش رو یکی یکی بشماره و بابتش شکرگذار باشه.
آدمی که اهل دیدن نعمت ها نباشه خیلی #ضعیف میشه و دم به دقیقه غر میزنه و اعصاب خودش رو بقیه رو بهم میریزه!😐
⭕️ واقعا خیلی از نعمت هاست که بسیاری از مردم آرزوی رسیدن به اون ها رو دارن اما ما داریم و اصلا بهش دقت نمیکنیم...
با شمارش نعمت ها، ظرفیت روحی خودمون رو بالا خواهیم برد...
یه سوال بپرسم؟😊
🔸 شما چه نعمت هایی توی زندگیتون دارید که تا حالا بهش دقت نکردید؟!
🌹@Gilan_tanhamasir
#افزایش_ظرفیت_روحی 7
🔶 در مورد افزایش قدرت روحی باید به یه نکته خیلی مهم توجه کرد:
✅ واقعا مهم ترین کاری که ما باید در دنیا انجام بدیم همینه. این که "ظرفیت خودمون رو برای لذت بردن از خداوند متعال بیشتر کنیم".
یه سوال؟
🔹 مگه قرار نیست که خدا ما رو آخرش به بهشت ببره؟
خب چرا ما رو همون اول داخل بهشت خلق نکرد؟ که نخوایم انقدر توی دنیا رنج بکشیم؟🤔
👈🏼 تنها علتش اینه که ظرفیت انسان برای لذت بردن از پروردگار پایین هست و اگه بخواد ظرفیتش بالا بره هیچ راهی نیست جز اینکه در دنیا قرار بگیره و با مبارزه با نفس هایی که میکنه قدرت روحیش رو بالا ببره💥
👈🏼 تا در قیامت بتونه در بالاترین سطح ممکن از وجود و زیبایی های پروردگار عالم لذت ببره.💕🌷
ما مثل ظرف های کوچکی هستیم که اگه بخوان توش یه دریا آب بریزن باید اول بزرگش کنند...
و بزرگ شدن انسان هم زمانی صورت میگیره که طبق برنامه پروردگار حکیمش با علاقه های سطحی خودش مخالفت کنه و سراغ دوست داشتنی های عمیق ترش بره.
🔵 بنابراین دقت کنید که سطح بحث افزایش قدرت روحی خیلی بالاتر از این حرفاست و هدف ما از این بحث در واقع رسیدن به اصلی ترین هدف خلقت ماست.
ان شالله که با جدیت و تلاش بیشتر بتونیم طبق برنامه دین، ظرفیت روحی خودمون رو افزایش بدیم...🌹
🌹@Gilan_tanhamasir
💢شهادت افسر تکاور پلیس زاهدان همزمان با شب عید غدیر
🔹 یکی از مأموران جان برکف یگان تکاوری استان سیستان و بلوچستان، بر اثر برخورد شدید یک دستگاه خودرو با وی در یکی از ورودی های شهر زاهدان به شهادت رسید
🔹به گزارش پایگاه خبری شهدای فراجا، به منظور تأمین امنیت، کاهش جرائم، حفظ آرامش مراسمات مذهبی پیش رور و جلوگیری از هرگونه فعالیت گروهک های معاند در مرکز استان، طرح کنترل مبادی ورودی شهر زاهدان در دستور کار تکاوران پلیس استان قرار گرفته است.
🔹 در همین رابطه ساعت 23:00 شب گذشته تیمی از مأموران جان برکف یکان تکاوری 106 پلیس سیستان و بلوچستان با رعایت کلیه موارد ایمنی و امنیتی در حال کنترل تردد خودرو های عبوری در ورودی شهر زاهدان از سمت خاش بودند که راننده یک دستگاه سواری پژو پارس با سرعتی جنون آمیز به ایست و بازرسی مأموران برخورد میکند.
🔹 خودروی مهاجم پس از برخورد با موانع به شدت به یکی مأموران حاضر در محل، ستوانسوم #مهدی_کامور_آستانه برخورد می کند که متأسفانه بدلیل شدت برخورد، این مأمور جان برکف پلیس استان در دم جان خود را از دست داد و به درجه رفیع شهادت نائل گردید
🔹 با اقدام به موقع دیگر مأموران انتظامی حاضر در محل بلافاصله خودروی مهاجم متوقف و راننده آن دستگیر شد.
🌹بر اساس این گزارش شهید کامور آستانه متولد سال ۶۶ از #آستانهاشرفیه استان گیلان بوده و مراسم تشییع این شهید گرانقدر ابتدا در شهر زاهدان سیستان و بلوچستان برگزار و سپس برای تدفین به زادگاهش یعنی آستانهاشرفیه منتقل میشود.
#ارسالی
#اخبار_شهادت
#شبتون_شهدایی
🌹@Gilan_tanhamasir