eitaa logo
‌گـــــــادوانـــــ
1.1هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
2.2هزار ویدیو
9 فایل
📜بیانیه گام دوم انقلاب 🌏"گام دوم پیشبرد انقلاب را جوانان باید بردارند" #امام_خامنه_ای 🌖جهاد تبیین و روشنگری های سیاسی و فرهنگی ارتباط با ادمین @komeyl5484 @aslani70 کانال دفاع مقدس https://eitaa.com/frontlineIR
مشاهده در ایتا
دانلود
یمن کشتی‌های اسرائیل را تا اقیانوس هند تعقیب می‌کند ارتش یمن: 🔹کشتی‌های اسرائیلی را در اقیانوس هند نیز تعقیب می‌کنیم. 🔹از حرکت آنها به سمت دماغه امید نیک (در جنوب آفریقا) جلوگیری می‌کنیم. ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯
جزئیات طراحی موشکِ ضد موشک سنگرشکن 🔹مشاور وزیر دفاع در امور پدافند هوایی: موشک دفاع از سامانهٔ در برد کم طراحی و تولید شده است. 🔹پس از رصد تهدیدات منطقه‌ای به این نتیجه رسیدیم که رژیم صهیونیستی، بمب‌های هدایت‌شونده GBU یا سنگرشکن را از فاصله‌های دور به سمت اهداف پرتاب می‌کند. 🔹ما برای اینکه بتوانیم با این اقدام مقابله کنیم، موشک AGBU را طراحی کرده و بر روی سامانه سوار کردیم که محافظ خوبی خواهد بود. 🔸این موشک ویژه حفاظت از سامانهٔ پدافندی شهید آرمان طراحی شده است. ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📍 خروش مردم تگزاس در حمایت از فلسطین ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
10.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اجازه همسر برای روزه واجب رمضان نیاز‌ است؟🤔 (مسئله۵) ماه_رمضان اجازه_همسر_روزه_رمضان احکام_رمضان🌙 ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯
💗 احمد آقا، مشاوری امین و اعزّ اشخاص برای امام بود 🔻رهبر انقلاب: به یاد دارم که امام دو مرتبه گفتند: احمد برای من است. آقای هاشمی نیز این مطلب را همان وقت در خطبه‌های نماز جمعه نقل کردند؛ چون اتّفاقاً هر دو دفعه با هم بودیم که این حرف را از امام شنیدیم. 🔹بار اوّل در سال پنجاه و هشت، به مناسبت جریانی که پسر یکی از آقایان، مشکل عاطفی برای پدرش درست کرده بود، امام سخنی به این مضمون گفتند که هر چند من احمد آقا را بسیار دوست دارم، اما چنانچه او را بگیرند یا بکشند، در باطنِ قلبم متأثّر نمیشوم یا تکان نمیخورم. حرف عجیبی بود که قوّت قلب امام را نشان میداد. 🔹بار دوم، همین اواخر بود که ایشان به مناسبتی در خلال صحبت گفتند - رسم امام این بود که حرفهایی را که میخواستند بزنند، گاهی مستقیم نمیگفتند؛ بلکه در خلال صحبت به شکلی وارد میکردند - احمد که اعزّ اشخاص در نظر من است، اگر مثلاً چنین کند، با او برخورد میکنم. به‌هرحال، اعزّ اشخاص بودند. ۱۳۷۴/۳/۱۱ 🏴 سالروز درگذشت یادگار امام 📚 Farsi.Khamenei.ir (ره) ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅مراقب خوراک‌های فکرت باش! 🔰 ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯
🔸️🔹️🔸️با سلام و احترام خدمت مخاطبین بزرگوار؛ضمن تشکر از همراهی شما 📚صفحه ۱۷ و ۱۸ ار کتاب صندوقچه گل رز را تقدیم شما میکنیم
📖صندوقچه گل رز 📜صفحه ۱۷-۱۸ …دادم مراقب‌ات باشم.» روزگار سختی داشتیم و به دلیل فقدان مهر مادری، دوران کودکی تلخی را پشت سر گذاشتم، اما خاطرات شیرینی از خانواده ام دارم. هرازگاهی می رفتیم مشهد؛ خیلی خوش می‌گذشت. پدرم سعی می‌کرد جای خالی مادرم را برایم پر کند. اما از نگاه مهربان پدر تا دل غمدیده من فاصله‌ها بود که فقط آغوش گرم مادر تسکین می‌داد. اولین بار که خیلی برای مادرم دلتنگی کردم، بُردَم مشهد. یادش بخیر! سوار موتور می شدیم و تا ایستگاه « سَنخواست» می رفتیم. پاورقی: سَنخواست از شهرهای استان خراسان شمالی است که در بخش دشت سَنخواست از توابع شهرستان جاجرم قرار گرفته است ( ویکی پدیا؛ مدل « سنخواست» آن زمان توی روستای ما، ماشین برای مسافرکِشی نبود. چند نفر موتور داشتند و مسافر می‌بردند. با توجه به دور و نزدیک بودن مسیر، یک مبلغی می‌گرفتند‌. یادم هست با موتور‌گازی رفتیم ایستگاه راه آهن. سوار قطار شدیم. قطارش قدیمی بود با تخت‌های چوبی و کثیف و پُر از ساس. خیلی اذیت شدیم. در این میان تنها چیزی که برای من لذت داشت سوت قطار بود. لحظه شماری می‌کردم که صدای سوت‌اش بلند شود و گوش کنم. هر ایستگاهی که نگه می‌داشت، سریع می‌رفتم پشت پنجره؛ آدم‌ها را که پیاده و سوار می‌شدند، تماشا می‌کردم. صبح زود به مشهد رسیدیم. پدرم یکی از خانه‌های نزدیک به حرم را اجاره کرد. دستم را گرفت و آرام‌آرام رفتیم حرم. خیلی زود وارد صحن شدیم. چشمم به گنبدی طلایی افتاد که خیلی زیبا و تماشایی بود. همان‌طور که پدرم دستم را سفت چسبیده بود، وارد حرم امام رضا علیه السّلام شدیم. دور مرقد آقا علی بن موسی الرضا علیه السّلام چرخیدیم و گوشه‌ای نشستیم. محو تماشای این همه عظمت و جبروت بودم.پدر، برایم از امام رضا علیه السّلام گفت؛ از کرامات و مهربانی‌هایش؛ از اینکه چرا به آقا، « ضامن آهو» می گویند. با کُلّی خاطره و معلومات و سوغاتی، به راه‌چمن بازگشتیم. با بچّه‌های مدرسه که بیش‌ترشان همسایه‌های ما بودند، بازی می‌کردیم: هفت‌سنگ، یه قُل دو قُل، گرگم به هوا، سنگ کاغذ قیچی، اما هیچکدام از بازی ها به قشنگی مسابقه با طوقه‌ی چرخ نبود. طوقه‌های دوچرخه‌های کهنه را که دیگر از کار افتاده بودند در می‌آوردیم، یک چوب برمی‌داشتیم و می‌افتادیم به جان‌شان. دور قنات، توی خیابان خاکی و کوچه پس کوچه‌های پیچ در پیچ، هرجا که فضا بود می‌تاختیم. یاد آن روز‌ها بخیر! چه لذتی داشت! دوره کودکی ام مظلوم بودم؛ آرام یک گوشه می نشستم و کاری به کار کسی نداشتم. روزها می‌گذشت اما زندگی همان زندگی بود. شیرینی‌ها و سختی‌هایش هم همان بود. فقط جنس آن‌ها عوض می‌شد. هر روز صبح درب منزل همدیگر منتظر می‌‌ماندیم تا با هم برویم مدرسه. یک روز داشتم با بچّه ها می‌رفتم، توی مسیر یک اسکناس دو تومانی روی زمین افتاده بود. آن را برداشتم و به بچّه‌ها نشان دادم. گفتم :« مال هرکه هست بیاد از من بگیره.» پول را داخل جیبم گذاشتم، رفتم سر کلاس. زنگ تفریح یکی از هم کلاسی‌هایم که خیلی شیطان بود، گفت : « علی‌اکبر، پولی که پیدا کردی مال منه.» نشانی‌اش را پرسیدم؛ گفت : « فلان گوشه‌اش پاره‌ست، آن قسمت‌اش نقطه دارد و فلان و فلان» دیدم نشانی‌ها درست است پول را به او دادم. فردای همان روز مادر یکی از دانش آموزان پیش مدیر مدرسه رفته بود با ناراحتی گفته بود: « شنیدم یکی از دانش آموزان شما دو تومان پول پیدا کرده. اون پول مال بچّه‌ی منه.» مدیر مدرسه آمد سر کلاس و گفت: « راه‌چمنی! پولی که پیدا کردی مال پسر این خانم است. اسکناس را به ایشان بده.» انتظار چنین چیزی را نداشتم. قضیه را به طور کامل برای مدیرمان تعریف کردم. مدیر، هم کلاسی‌ام را صدا زد و پول را از او خواست، اما آن دانش آموز، پولی را که مالِ خودش نبود، خرج کرده بود. آن روز تجربه تلخی کسب کردم که در بزرگسالی خیلی به دردم خورد. باید در اعتماد به حرف دیگران، بیش‌تر دقّت می‌کردم. ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوره محمد (آیه ۷) يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوٓا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ ای مؤمنان! اگر خدا را یاری كنید، خدا هم شما را یاری می‌كند و گام هایتان را استوار می‌سازد؛ 🌷هدیه به روح بلند عیسی احمدی نسب شربیانی ✏️با هنرمندی خانم فاطمه غفاری ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯