شعر ریتم دار #جشن #تکلیف دختران #حجاب و محرم و #نامحرم
🌹🌹🌹🌹🌹
یه دختر نمونه/در مجلس زنونه
تو خونه پیش مادر /پیش پسر برادر
باپسرای خواهر/پیش عمو ودایی
وقتی حجاب نداره/اشکال داره یا نداره؟
هیچ اشکالی نداره-اینها همه محرمند
یه دختری بچه ها/روسری شو نبسته
بدون کفش و جوراب/توکوچه شون نشسته
می خوام بدونم آیا/حجاب او کامله؟
اشکال داره حرامه-حجابش ناتمامه
تو تفریح وزیارت /وقتی که بیرون می ره
در بین نامحرما/می شه وضو بگیره
اشکال داره حرامه-حجابش ناتمامه
تو کوچه وتو بازار/یه دختر دیگری
موهاش که مونده بیرون/از گوشه رو سری
وقتی می گم بپوشان/به من می گه کی گفته
ای بچه های عاقل/شما بگید کی گفته
پیامبر ما گفته-او از خدا شنیده
خوش به حال پدر ومادر تو ای دختر
چون نمازت بود از همه کارت بهتر
بهترین کار بود بهر تو گل ،حفظ حجاب
چشن تو جشن فرشتگان و جشن محراب
بر سر این گل پاک نقل و گلابی بپاشید
که معلم بهر تربیت او خیلی کوشید
┏━━━ 🌺🍃 ━━━┓
@aamerin_ir
┗━━━ 🌺🍃 ━━
سرود جشن تکلیف 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
گل و گلدون بیارین
آیینه و شمعدون بیارین
جشن تکلیف منه
چون خدا یار منه
جشن تکلیف منه
می خونم دیگر نماز
می کنم راز و نیاز
با خدای بی نیاز
با خدای بی نیاز
جشن تکلیف منه
چون خدا یار منه
سرور و سالار منه
خالق یکتای منه
کرده امر من به دین
گشته ام شاد از این دین
جشن تکلیفه منه
چون خدا یار منه
می پوشم از این به بعد
گردن و موی کمند
تا نبیند دیگری
کند از بد نظری
جشن تکلیف منه
چون خدا یار منه (2)
چادر سفید من
مثل بال قو سپید
تاج سرخ رو سرم
توی عالم بی نظیر
جشن تکلیف منه
چون خدا یار منه
سرور و سالار منه
خالق یکتای منه
جشن تکلیف منه چون خدا یار منه (3)
سرور و سالار منه
خالق یکتای منه
┏━━━ 🌺🍃 ━━━┓
@aamerin_ir
┗━━━ 🌺🍃 ━━
به نام خدای مهربون🍀🌷🍀
#بازی ✨
#سرگرمی ✨
#آموزش ✨
#مسابقه ✨
📣 پـــــــدر ها
و
📣 مــــــادرها
حتما تا حالا به این فکر کردین که یک بازی #خانوادگی_جذاب بخرین ؟
📣 مربــــــی دلسوز
با بچه های کلاستون در هفته چه بازیهایی میکنین ؟
میدونین می خوام چی بگم ؟🤔
می خوام یه بازی رو به شما معرفی کنم که
برای سنین ۹ تا ۱۴ سال مناسبه ☺️
هم سرگرمیه و اوقات فراغتشون رو به دور از فضای مجازی پر می کنه،
هم آموزش هست و بچه ها با این بازی کلی آیه و حدیث یاد میگیرن
و باعث پرورش مهارت های شناختی _ رفتاری اونا وهمچنین
تمرین مهارت های
اجتماعی
حل مسئله
تصمیم گیری
کنترل خشم
و تفکر انتقادیشون میشه
✨✨✨۴۰ کارت بازیِ
🌸اگه توبودی چی میگفتی ؟🌸
✅چون یک بازی مربی محور هست و باید با همراهی والدین یا مربی انجام بشه باعث
🔆ایجاد حس تعلق به والدین
🔆کشف میزان آگاهی و شناخت فرزند یا متربی و ...میشه
برای خرید
ازینجا سفارش بدید 👇
ziadat.ir
فروشگاه زیادت👆👆
#مسئول بخش
محصولات فرهنگی
@vajeb_mahsoolat
✦࿐჻ᭂ ✨🦋✨჻ᭂ࿐✦
┏━━━ 🌺🍃 ━━━┓
@aamerin_ir
┗━━━ 🌺🍃 ━━
#معرفی_کتاب
💿 سی دی کارتون (شکارچیان شنبه)
💰جهت خرید این محصول و سایر محصولات از سایت، به #فروشگاه_زیادت مراجعه فرمائید👇🏽
ziadat.ir
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده...
╔═💎💫═══╗
@aamerin_ir
╚═══💫💎═╝
📡به کانال آمرین بپیوندید👆
سلام دوستان✋
اثری متفاوت در آموزش احکام😉
برای سنین ١٢ تا ١٧ سال☺️😎
مناسب،
برای بازی مربی محور یا بدون مربی✨✨✨
برای برگزاری مسابقات نوجوانان ✨
و...
🔷 هزینه خرید تک === ١٢٠٠٠ تومان
🔸درصورت خرید بالای ده عدد = تخفیف✅
برای ثبت سفارش👇👇👇
09222765692
@Man_yek_Basiji_hastam
#معرفی_کتاب #کتاب_کودکان
#بچه_های_مهربون
✨برایخریدکتاب وسایر محصولات استاد تقوی به #فروشگاه_زیادت مراجعه فرمایید👇🏾
ziadat.ir
✅ شما میتوانید به کتاب فروشی های شهرتان مراجعه و کتابهای #استاد_علی_تقوی را مطالبه کنید، اگر نداشتند از #فروشگاه_زیادت بخرید و امانی بدهید تا در ویترین برای فروش بگذارند.
#آتش_به_اختیار
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده...
╔═💎💫═══╗
@aamerin_ir
╚═══💫💎═╝
📡به کانال آمرین بپیوندید👆
غنچه های فاطمی
#داستانه #مجتبی_و_محیا #قسمت_ششم بابا حسن حرفش را قطع کرد و گفت: «محیا جان بشین دخترم، مجتبی داره
#داستانه
#مجتبی_و_محیا
#قسمت_هفتم
روز اول:
مجتبی و مهیا با هم از خواب بیدار شده و به آشپزخانه رفتند. مامان فهیمه با خوشحالی پیشانی شان را بوسید و گفت:«سلام، سحرتون به خیر روزه داران عزیزم. بابا حسن نیومد؟»
محیا گفت:« سلام مامان همیشه پر انرژی من.» نگاهی به پشت سرش انداخت و ادامه داد:« این هم از بابا. دارن میان.»
مجتبی خودش را کش و قوسی داد و گفت:«سلام مامانی، سحری چی داریم؟»
مامان فهیمه گفت:« ای پسر شکموی من! غذایی که هر دوتون دوست دارید.»
مجتبی و مهیا به هم نگاه کردند و با هم گفتند:«آخ جون! رشته پلو.»
بابا حسن که تازه به جمع شان پیوسته بود گفت:« سلام. توی این خونه حقِ من ضایع میشه. چرا چیزی رو که من دوست دارم، نگفتی فهیمه بانو؟!»
مامان فهیمه با خوش رویی گفت:«فردا نوبت شماست.»
بابا گفت:« شوخی کردم. خدا خیرت بده فهیمه بانو! همین که سحر با انرژی بیدار می شی و همه چیز رو آماده میکنی، لطفیه که نمیتونیم جبران کنیم. مگه نه بچه ها؟»
مجتبی گفت:«بله. مخصوصاً با این رشته پلوی خوشمزه.»
مامان گفت:« ممنون. حالا بفرمایید تا از دهن نیفتاده.»
بعد از سحری و نماز صبح، مجتبی و مهیا به اتاق هایشان رفتند تا چند ساعتی بخوابند.
ساعت ده صبح با صدای در حیاط هر دو از خواب بیدار شدند. مامان فهیمه بلند صدا زد:« مجتبی جان پاشو پسرم! آقا بهروز اومده دنبالت.»
مجتبی از جایش بلند شد. لباس هایش را عوض کرد، دستی به موهایش کشید و به طرف در حیاط رفت. بهروز پسری قد بلند، لاغر با موهای فر و مشکی بود.
داســـــــتان ادامـــــــــــــه داره...
📚📚📚📚📚📚📚
┏━━━ 🌺🍃 ━━━┓
@aamerin_ir
┗━━━ 🌺🍃 ━━
غنچه های فاطمی
#داستانه #مجتبی_و_محیا #قسمت_هفتم روز اول: مجتبی و مهیا با هم از خواب بیدار شده و به آشپزخانه رفتن
#داستانه
#مجتبی_و_محیا
#قسمت_هشتم
مجتبی گفت:《سلام. شما کجا این جا کجا؟ این وقت صبح اینجا چیکار می کنی؟》
بهروز جواب داد:《سلام، می خوام نامه بنویسم؛ اما نمیشه!》
مجتبی گفت:《 خب معلومه نمیشه. انشای مدرسه ات رو من برات نوشتم. اون وقت میخوای الآن خودت یه نامه بنویسی؟》
بهروز گفت:《آخه چطور بگم. باید نامه رو بنویسم.》
مجتبی گفت:《وقتی استعدادش رو نداری، چرا باید بنویسی؟》
بهروز گفت:《 نمی تونم بگم چرا؛ اما باید حداقل نفر دهم بشم. راستش اومدم اگه می شه کمکم کنی.》
مجتبی وارد کوچه شد. در را نیمه باز گذاشت و گفت:《چطوری کمکت کنم؟》
بهروز گفت:《 خب گفتنش برام سخته، ما دوتا دوستیم دیگه، نه؟》
مجتبی جواب داد:《دوستیم.》
بهروز ادامه داد:《می شه مثل انشای مدرسه این نامه رو هم تو به جای من بنویسی؟》
مجتبی کی کمی از بابت درخواست بهروز دلخور شده بود، گفت:《 به نظرم بابت انشاها هم اشتباه کردم. دوستی به این نیست که کمک کنی دوستت به تقلب به جایی برسه.》
بهروز کمی مکث کرد و با حالتی عصبی جواب داد:《نه آقا مجتبی. بحث تقلب نیست! اون موقع پای پول وسط نبود؛ اما حالا حرف از پوله! وگرنه چرا توی مدرسه به فکر تقلب دوستت نبودی؟》
مجتبی که از جواب بهروز جا خورده بود، با دلخوری جواب داد:《اون موقع اشتباه کردم. دیگه نمیخوام تکرار کنم. حالا هم وقتم رو نگیر.》 بعد داخل حیاط شد و در را بست. به در حیاط تکیه داد کمی حالش جا بیاید.
داســـــــتان ادامـــــــــــــه داره...
📚📚📚📚📚📚📚
┏━━━ 🌺🍃 ━━━┓
@aamerin_ir
┗━━━ 🌺🍃 ━━
غنچه های فاطمی
❌❌❌❌❌
فلش کارت
شماره ۱۱
جهت یادآوری
#آمر_کوچولو_تربیت_کنیم.
❌❌❌❌❌
🔹ویژه نوجوان
👇👇👇👇