eitaa logo
『حـَلـٓیڣؖ❥』
299 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
2هزار ویدیو
46 فایل
﷽ ‌‌ و قسم به دست علمداری ات...❗ • • • که تا پای جان .. پای پیمان خواهیم ماند..✋🌲 • • • حلیف ...👀🕊🖇 مقری به وسعت پیمان با علمدار حرم جمهوری اسلامی🍀 • • • • •کپی؟! •با ذکر صلوات برای ظهور آقا امام زمان •از تمام مطالب کاملا آزاد..🙂✅ • • • • • •
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام سید السادات.mp3
5.17M
❤️🕊❤️🕊❤️ 🌿 سلام سید السادات🌿 ✨ حاج محمود کریمی✨ عید مبعث 😍💜🧡 @hlifmaghar313
یا نبی الله یا محمد.mp3
28.3M
💜💚💜💚💜 🌿 یا نبی الله یا محمد🌿 ✨کربلایی حسین طاهری✨ عیدٔ مبعث😍❤️ @hlifmaghar313
🦋شهیدانه🦋 رفیق ❗️ به دنیا زیادی محل نده✨ دنیای زیادی روح رو خفه می کنه 🍃 یا به قول معروف...👌🏻💫 غرق دنیا شد هر اجام شهادت ندهند🌹 @hlifmaghar313
『حـَلـٓیڣؖ❥』
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀ •🌸°∞° •🌸° ✨﷽✨ #رمان‌‌_انلاین‌‌ #راه‌_عاشقی♥️ #قسمت_شصت_دوم آری... شهادت
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀ •🌸°∞° •🌸° ✨﷽✨ ♥️ هوا تاریک شد .. موکب کوچکی در اختیار بچه ها بود... قرار بود کمی استراحت کنند و به سوی کربلا راه بیافتند... این بار با دلی شکسته تر.. با قلبی داغ دیده.. هرکس حال خودش رو داشت ... مهدی گوشه ای نشسته بود... فکر بشری لحظه ای از ذهنش جدا نمیشد.. تمام خاطرات در ذهنش مرور می شد‌.. سفر هایی که می رفتند... روزهایی که سخت در کنار هم برای حفظ امنیت کار می کردند... وقتی که بیمارستان کرمانشاه بستری بود بشری تا صبح بیدار مانده بود و از او پرستاری کرده بود.. قدم هایی که در این طریق برداشتند... باورش نمی‌شد به این زودی همسفر زندگی اش او را تنها بگذارد... زینب به سمت کیف بشری رفت... بغض بچه ها شکست.. زینب آروم کیف بشری رو باز کرد.. پارچه سبز رنگی رو درآورد.. دیدن هرکدوم از وسایلش.. زینب رو به خاطره ای میبرد... پارچه رو باز کرد... لباس نوزادی که حرز کوچکی بهش متصل بود رو بالا گرفت... چشمانش از تعجب گرد شد.. بی اختیار سرش رو با سرعت به سمت مهدی کرد و سوالی نگاهش کرد.. مهدی چشم هاش رو بست و قطره اشکی از گونه هایش لغزید... دستش را روی سرش گذاشت... لحظات براش به سختی سپری میشد... زینب لباس رو بالا آورد و روبه روی صورتش گرفت... آن را بویید... بوی بشری را میداد.. خیره شد به لباس... _ این چیه ... وای .. خدای من.. جواب بدین .. این چیه؟!.. ای وای... ای وای.. بشری .. بشری تو چیکار کردی با خودت ... تو چیکار کردی باما... اون لباس تیری به قلب های پاره پاره بود... حدیث: بشری... بشری قرار بود ... آخ.. خدا... اللهی بمیرم برات بشری زینب سرش رو روی شونه حدیث گذاشت و بلند بلند گریه کرد... کمال نگاهی به مهدی کرد... مهدی آروم چشم هاش رو بسته بود و به دیوار تکیه داده بود... به سختی نفس می کشید... هوای موکب برایش خفه کننده بود.. نمی توانست آنجا را تحمل کند.. بلند شد و از موکب بیرون رفت... علیرضا خواست بلند شه و دنبال مهدی بره که دست مرتضی مانعش شد... مهدی زائران نگاه می کرد... اگر بشری نبود اکنون چه میشد؟! نگاهش به دو کودک کوچک افتاد که بغل پدرشان بودند... شاید این دو کودک اکنون باید به زیر خاک می رفتند.. رو به کربلا کرد... گنبد حرم به سختی از دور آشکار بود.. تنها کربلا و اباعبدلله بود که می توانست کمی داغش را التیام بخشد... زهرا داشت قرآن میخواند و حواسش به اطراف نبود.. میخواست با قرآن خودش را آرام کند.. لحظه ای سرش رو بلند کرد.. با دیدن حدیث و زینب و لباسی که دست زینب بود جلو رفت.. لباس رو گرفت... اونقدر همه چیز سریع بود که نمی‌توانست درک کند.. - زینب.. زینب این برای کیه.. زینب این چیه... یعنی چی... هیچ کنترلی بر اشک هایشان نداشتند... •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ┄•●❥ •🌸° •🌸°∞ •🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞‌
「🖤🥀」 💔🥀دل من تنگ شهیدی ست که جایش خالی ست ...🥀💔 @hlifmaghar313
Ali_Akbar_Ghelich_-_Negar_e_Man.mp3.mp3
4.28M
نبیُّ‌العِشقِ‌العَجمَݪ ..🍃🌸 😍علی اکبر قلیچ😍 @hlifmaghar313 🦋🍃
『حـَلـٓیڣؖ❥』
خب ... من که با 13،800 میخوام برم دوتا آدمس بخرم .. برنامه شما چیه؟!😂 #فرمانده #کبریت #جهاد_تبیین
الان به نظرتون اگه اون پول رو صرف نیاز های کشور خودمون می کردیم چقدر جلو بودیم..؟!😑 اینهمه بیکاری و فساد و مشکلات اقتصادی نبود..✨🌼 اینهمه روستا ها بی امکانات نداشتیم..😐💔 حالا برید تو سوریه برا بشاراسد بجنگید..!! جوون های خوب برن جونشون رو بدن برا بشاراسد 😐
『حـَلـٓیڣؖ❥』
الان به نظرتون اگه اون پول رو صرف نیاز های کشور خودمون می کردیم چقدر جلو بودیم..؟!😑 اینهمه بیکاری
این چند تا جمله عقیده خیلی هاست...😐 میخوایم یه بار برای همیشه به این شبهه جواب بدیم‼️ این دوستان عزیز الان چند ساله که دائم دارن این حرفا رو میزنن و بد و بیراه نثار سپاه میکنند😐💔 اول یه خاطره بگم؟!😂 سال ۹۷ رو یادتونه؟! همون سالی که داعش به مجلس حمله کرد‌.. من خودم اون زمان تهران نبودم.. سنم هم کم بود.. ولی سکته کردم😂 یعنی سکتهه هااا😂 این دوستان عزیز که قبل از این حادثه هم این فرمایشات رایگان رو ساطع می کردند، سخنانشون بعد حادثه بسسییییاااارررر شنیدنی و جذاب بود😂❣ آنچنان جملات و سخنان زیبایی در مدح سپاه گفتند که انسان را به وجه می آورد😁✌️🏼 پیامبر اکرمﷺ میفرمایند: نــعمتـان‌مجهولتان، الصِّحَةِ و الاَمان.🌷💗 دو تا نعمت هستند که بهشون اهمیت نمیدیم.. یعنی شکرشون رو به جا نمیاریم... سلامتی و امنیت🍏💛 وقتی یکیشون رو از دست میدیم تازه متوجه میشیم چه نعمتی داشتیم...✨ اون زمان برای چند لحظه امنیت از بین رفته بود..🌚💔 تازه متوجه شدند که امنیت چه نعمت بزرگیه⚠️ الان که الحمدلله الحمدلله امنیت داریم دوباره یادشون رفته 😑👊🏼 هی میان میگن اینهمه پول چیه خرج بشاراسد میکنید.. . خودمون تو مملکت بدبختی نداریم مگه؟!😑 یکی نیست بگه آخه بادمجون😐🍆 اگه امنیت نباشه که هیچی نداریم.!! اصلا درک نمیکنم... واقعا نمی‌فهمیم... امنیت چه نعمت بزرگیه... اصلا تو فکرمون هم نمیتونیم تصور کنیم..✨🍃 فکر کن الان که نشستی(شایدم خوابیدی😂) گوشی دستته در خونه رو بشکنند بیان ببرنت😶 اصلا از تصور خارجه... حالا بگن عوضش امنیت داریم😏 (خدا میدونه چقدر بدم میاد از این جمله😖) گفتم دیگه... نمی تونیم نا امنی رو درک کنیم..
😜 ❌ سوال:اگه قرار باشه حضرت محمد (ص) یه آرزوت رو براورده کنه ازش چی میخواستی ؟؟؟ 😃🦋 ❌ارسال پاسخ به : https://harfeto.timefriend.net/16454282155169
☘ شخصی یا عمومی ؟! مسئله این است.. 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
『حـَلـٓیڣؖ❥』
☘ شخصی یا عمومی ؟! مسئله این است.. #فرمانده 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
_ بدن خودمه .. به خودم مربوطه..😏 _ من عشقم میکشه اینجوری برم تو خیابون .. خیالیه؟!😐 _ اینجوری راحت ترم .. اصلا چه ربطی به بقیه داره🤨😐 -------------< زنگ خط >------------- تصور کن داری توی خیابون با یه سرعت آروم و یه آهنگ ملایم بی کلام رانندگی میکنی😎😁 😂آفرین... بپیچ به این سمت😁 یه ماشین جذاب مدل بالا میاد جلو و... تامام✋🏻😍 آفریننننننننن .. تصادف کردی😂 :)) آرامشتو حفظ کن ... آفرین😂✌️🏻 /////////////////////\\\\\\\\\\\\\\ _ خانم حواست کجاست ؟!😐 _ سرعت ماشین هرکس مربوط به آرامشه.. و سلیقه ای😐 .. به شما چه مربوطه😐 ماشین خودمه دوست دارم اینجوری برم باهاش.. من عشقم میکشه با این سرعت برم .. خیالیه😐 😐من دوست دارم اینجوری برونم .. اصلا به بقیه چه ربطی داره ؟! _ نههههههههههههه " کات😎😂 عالی بود ... از این کابوس بیرون بیاا😁😂 _ دیالوگاش چه آشنا بود🤨.. _ بریم یکم بالا😂☝️🏻 ،،،،،،،،،،،،،،،،،آنچه گذشت،،،،،،،،،،،،،،،،، _ بدن خودمه .. به خودم مربوطه..😏 _ من عشقم میکشه اینجوری برم تو خیابون .. خیالیه؟!😐 _ اینجوری راحت ترم .. اصلا چه ربطی به بقیه داره🤨😐 اکثر ماها ... فکر میکنیم طرز پوشش یه چیز شخصیه... اما دیدیم که همونطور که سرعت ماشین و خیلی چیز های دیگه عمومیه😉 نوع پوشش هم یکی از همین مسائله ... همونطور که اگه با سرعت دلخواه بریم .. تصادف میشه ..🤨 اگه با پوشش بد هم بریم.. تصادف میشه ..🙂 فقط دیگه ضرر هایی که این تصادفه داره با هیچ دیه و پولی حل نمیشه😐 تو این تصادف به جای ماشین.. ممکنه روح خودت و خیلی های دیگه مچاله بشه.... _ میفهمم چی میگی .. ولی متوجه نمیشم😰😂 _ خب عادیه ... باید تا قسمت بعد صبر کنی😉😁 ادامه دارد.... @Hlifmaghar313
https://harfeto.timefriend.net/16461505673059 🤨🌿 شما نکته ای برای تذکر ... یا نظری راجب به ( ادمین ها .. فعالیت ها ) یا پیشنهاد خاصی ندارید... 👀🕊 لطفا تا ۱۲\۱۲\۱۴۰۰ نظراتتون رو برام بگید.. 😁تا بهترین هاش رو در جلسه ۱۳\۱۲\۱۴۰۰ با ادمین ها در میون بذارم... ✨
هدایت شده از  گاندو
📲 استوری تامل برانگیز لیلا اوتادی بازیگر سریال گاندو: 💭با دیدن سقوط اوکراین دست‌بوس رشادت‌های چهل سال پیش تک به تکتون هستم گرچه زمانه با شما بد کرد... 🇮🇷@ganndo 🇮🇷@ganndo
هدایت شده از  گاندو
📲💭 یک وجب خاک ندادیم....! 🇮🇷@ganndo 🇮🇷@ganndo
هدایت شده از  گاندو
📲💭 جوونی کردی آقای زلینسکی! باید با سردار قاآنی تماس میگرفتی...! 😁😉 🇮🇷@ganndo 🇮🇷@ganndo
https://shad.ir/nemitarsidam رفقا اگر کتاب از چیزی نمیترسیدم رو دارید عضو بشید حتماااا داخل شاده و جوایز خیلی خوبی داره .. هر شب از 10 صفحه کتاب.. بعد از نصف هاش.. و بعد از کلش...
هدایت شده از 『حـَلـٓیڣؖ❥』
خوشا دردی که درمانش تو باشی ✨💛 خوشا راهی که پایانش تو باشی✨💛 خوشا چشمی که رخسار تو بیند✨💛 خوشا ملکی که سلطانش تو باشی✨💛 ***************💛🌹*************** السلام علی الحسین🌿💛 و علی علی ابن الحسین 🌿💛 و علی اولاد الحسین🌿💛 و علی اصحاب الحسین🌿💛 °•|| @Hlifmaghar313 ||•°
✨🌿منافق🖤 :(( @Hlifmaghar313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️🌿تحلیل جنگ از زبان استاد رائفی پور ... ----> جنگ به نفع ایران... |؛ -------> بالا رفتن قیمت نفت... @Hlifmaghar313
هدایت شده از ‹ مـیثـٰاق ›
بعضے وقتا‌ یہ جورے با‌ آهنگ‌ حس‌میگیریم‌ و‌ بغض‌میڪنیم! ڪھ اگر اون بغض‌رو‌ براے خدا‌ڪردھ‌ بودیم‌ جورے بغلمون‌ مےڪرد‌ ڪھ‌ تمــام‌ غم‌هاے دنیــارو‌ فراموش‌میڪردیم و آرووم‌ مےشدیم...! ..͜ 🌱 دوڪلوم‌حرف‌حسـاب! - 「بــشــࢪےٰ³¹³」 「@doghtaraneh88
هدایت شده از خبرگزاری تسنیم
جزئیاتی از فوت و کشف پیکر «زهره فکور صبور» 🔹مأموران پلیس ساعت ۲۱ شب گذشته با حضور در محل با پیکر بی‌جان خانم «زهره فکور صبور» مواجه شدند. 🔹همسر مرحومه صبور: خانم صبور جواب تلفن‌همراهم را نمی‌داد، پس از گشودن در خانه، دیدم همسرم بی‌حال در پذیرایی افتاده که به سرعت با اورژانس تماس گرفتم. 🔹تحقیقات نشان داد تلاش تکنسین‌های اورژانس نیز برای احیای خانم «فکور صبور» که ظاهراً اقدام به مصرف ۱۰۰ عدد قرص آرام‌بخش کرده بود، نتیجه نداده است. 🔹پیکر وی برای بررسی بیشتر به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات درباره این پرونده ادامه دارد. tn.ai/2675295 @TasnimNews
هدایت شده از 💞دختر چراغ خونه💞
🌸͜͡🌧 🤝 💐 رفیق جان سه سوته اقدام کن؛ عیدی امروز رو از آقا رسول الله بگیر👌😂 ༺🦋⃟ 💙 ¦⇢ @do313khtar
35.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه شهید مدافع حرم ام اس داره!!😂🤣 خاطره میثم‌مطیعی.. از دست ندید👌🏻😂 استثناً کپی از این پست حرام
『حـَلـٓیڣؖ❥』
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀ •🌸°∞° •🌸° ✨﷽✨ #رمان‌‌_انلاین‌‌ #راه‌_عاشقی♥️ #قسمت_شصت_سوم هوا تاریک شد
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀ •🌸°∞° •🌸° ✨﷽✨ ♥️ کنترلی بر اشک هایشان نداشتند... بعد از چند ساعت به سمت کربلا راه افتادند... حدود ساعت ۳ بامداد به کربلا رسیدند.. نوای نوحه به گوش می‌رسد.. رسیدیم.. نگاه کن.. گنبد و گلدسته ها رو.. رسیدیم..نگاه کن‌‌.. اون ضریح دلربا رو... رسیدیم..نگاه کن.. چه دلداری.. همه اینجا دلدادن.. چه درباری.. همه رو خاک افتادند.. چه زواری.. به عشقت نوحه سر دادند.. اینجا میعادگاه عاشقان است... خوب نگاه کن.. چه رؤیایی.. چه مروه و صفایی.. چه اشک‌هایی.. چه بارون زیبایی... خوب صحن بین‌الحرمین را ببین... تمام نوحه ها در گوش ها طنین‌انداز شده.. اینجا... همان کربلایی ست که سالها ست در راهش بشری ها جان می سپارند... این بار با دلی خون تر رسیدند‌‌‌... یاد شور و شعف بشری برای رسیدن به کربلا.. آتش درون مهدی را بیشتر می کرد... یاد بچه ایی که دیگر نبود.. و او تنها شده بود‌.. روز گذشته این ساعت بشری شانه به شانه اش راه می‌رفت و از کربلا میگفت... از شوقی که برای دیدار دارد... دست در دست هم می رفتند تا به کربلا برسند... اما کربلای بشری جای دیگری بود.‌. اون آنجا صدای هل من ناصر حسین؏ را شنید و لبیک گفت... و گذشت... در لحظه ای از دنیا گذشت و به آسمان رفت... و اکنون.. جای خالی بشری.. مهدی چفیه اش را روی سرش کشید و صورتش را پوشاند... میخواست به درخواست بشری عمل کند‌‌‌... کسی نباید ضعف او را می دید... با یادآوری لحظه انفجار اشکی از گونه‌اش پایین آمد... بشری بمب را پرت کرده بود.. داشت به سمت او می آمد که ترکش های بی رحم بر جانش فرود آمدند و بر زمین افتاد‌‌‌... رو به گنبد کرد... از طرف بشری سلام داد... - السّلام علیک یا اباعبدلله... •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ┄•●❥ •🌸° •🌸°∞ •🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞‌
توجه 😁😂 رفقا فیلم منصور به صورت رایگان داخل تلوبیون اکران شده... خود بنده دیدم ... عالی😍❤️ شماهم میتونید ببینید🙂😂 تک تیرانداز هم اکران شده🐰 فقط وارد سایت تلوبیون بشید😄✨