eitaa logo
『حـَلـٓیڣؖ❥』
299 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
2هزار ویدیو
46 فایل
﷽ ‌‌ و قسم به دست علمداری ات...❗ • • • که تا پای جان .. پای پیمان خواهیم ماند..✋🌲 • • • حلیف ...👀🕊🖇 مقری به وسعت پیمان با علمدار حرم جمهوری اسلامی🍀 • • • • •کپی؟! •با ذکر صلوات برای ظهور آقا امام زمان •از تمام مطالب کاملا آزاد..🙂✅ • • • • • •
مشاهده در ایتا
دانلود
استوری ستاره سادات و سوگل طهماسبی دارم جدید  آیدی بدید♥️ _ بسیار عالی:) بفرستید برا ادمین تبادل
گروهتون عالی😍😘 _ اگه منظورتون کاناله مرسی:)
『حـَلـٓیڣؖ❥』
چرا تو همه ی رمان ها یه داوودی هست که زخم و زیلیه بعد یه آدم بیشعوری هم هست که روی زخمش نمک می پاچه
😊دوست عزیزی که این پیام رو دادی😊 هیچ کدوم از رمان ها به غیر از بیقرار نوشته ما نیست😃🕊 ولی فکر میکنم به افکار و علایق نویسنده باید احترام گذاشت... درست نیست که اینجوری قضاوت کنید. چه شما .. چه ادمین شینا😄 به نظرم دارید تند میرید. اگر انتقادی هم هست باید محترمانه باشه و دوستانه. نه اینجوری تند... بالاخره هرکسی یه فکری داره... یاد بگیرید که به همه احترام بزارید. ممنون از نظراتتون😊
『حـَلـٓیڣؖ❥』
چرا تو همه ی رمان ها یه داوودی هست که زخم و زیلیه بعد یه آدم بیشعوری هم هست که روی زخمش نمک می پاچه
دوست عزیز این نمک ریختن روی زخم طبق اطلاعاتی که من به دست اوردم یکی از باب ترین شکنجه هاست ده سانی کجا ما ورداشتم سم دادیم به کاراکتر داستای توی بی قرار و کسی هم کشته نشده توی داستان درباره پیام های ناشناس هم که فرمودید من همه پیام ها ناشناس رو فیلمش رو گرفتم و فرستادم از همه افرادی هم که درباره رمان نظر دادن تشکر کردم چه نظرات خوب چه بد الان خود گاندو مگه محمد و عطیه عشق بازی نمیکنن باهم ؟ ماهم کسی رو خواهر یا برادر نکردیم بلکه برای تفاوت برای کاراکتر داود زن گذاشتم به هرحال ممنون از نظرت دوست عزیز 💜✨💜✨ ادمین رمان بی قرار
『حـَلـٓیڣؖ❥』
به نام خدا .. 😍❤️ #رمان_پرواز_تا_امنیت #پارت_سی_و_هشتم. #رها $ 😐هر موقع رفتی واس خودت هر کار دوست
به نام خدا😊🖤 صدای پیامک گوشیم بلند شد... نگاه کردم... رسول بود.... $ سلام . به سلامت رسیدین😄 مقاومت تا کجا آخه؟؟😁 خیلی عصبی بودم.... معنی این کارا چیه... ینی واقعا نمیشه مث یه آدم زندگی کنم... براش نوشتم ٪ سلام . رسول خیلی مسخره ای... اصلا از این رانندهه خوشم نیومد... یعنی چی... خونه نیا چون سالم نمیزارمت.. 😡💋 صدای s دادن پیام اومد $ اولا امشب اگر تو هم تو خونه نکشیم ،،، آقا محمد بیام خونه میکشتم😂.. برای همین دریا خانم که قطعا توی دانشگاه هم رو میبینید با هماهنگی که داوود با من کرد ،، میاد پیش تو دوما،، خودم بهش گفته بودم .. برات توضیح دادم که خطرناک ... الانم جلسه دارم ... برو به کلاسات برس.. مشکلی پیش اومد فقط یه s بده .. چیزی ننوشتم ... به سمت کلاسم میرفتم که دریا رو دیدم... * سلام بی اعصاب😁 ٪ سلام دریا .. حوصله ندارما.. بی خیال * باشه بابا... بریم کلاس دیر شد.. به سمت کلاس رفتیم .... رها رفت... 😊 نگاهی به ساعت کردم... اوخ ... دیر شد .. سوار موتور شدم به سمت اداره حرکت کردم... ۱ هفته بود که این مسیر رو نرفته بودم😄 وارد اداره شدم ... سعید و داوود رو دیدم ... هرکسی دنبال کار خودش بود... $ سلام بچه ها... جلسه هنوز شروع نشده & سلام رسول... آقا محمد اتاق آقای عبدیه.. گفت هرموقع خواستم صداتون میکنم... $ خیلی خوب .. پس من میرم یه سر و گوشی آب بدم... ₩ کجا کجا... وایستا $ چیه باز سعید... ₩ آقا محمد گفت کسی تا خودم نگفتم بالا نیاد $ وا.. ₩ دیگه من گفتم... انتخاب با خودت $ خیلی خوب.. حالا شما چی کار میکنید... & محرمانست دیگه .. ببخشید $ الان بخندم😐 ₩ انتخاب با شماست😂 $ چرا عین این غریبه هایی که نباید از هیچی خبردار بشن حرف میزنین😒 & به.. بیا .. یه هفته رفتی مرخصی میخواستی الان بشناسیمت؟! $ داوود نمکات رو جمع میکنی یا نمکدونت رو بشکنم؟! ₩ باشه بابا ... بیا ببین،، شهرزاد رئوف...۲۳ سالشه و ساکن تهرانه... یکی از متهمای این پرونده است .. یعنی تنها چیزی که الان داریم همین خانم... پدر و برادرش عضو مجاهدین خلق بودن... پدرش حدود ۶ سال پیش به خاطر سرطان مرده ... برادرش هم توی آلمان زندگی میکنه... از ۱۵ سالگی با مادرش بیشتر بوده... تقریبا پدر و برادرش وقف مجاهدین خلق بودن... توی ۱۷ سالگی پدرش میمیره... برادرش هم که چند سال توی آلمان زندگی میکرده و تقریبا هیچ ارتباطی به جز رد و بدل کردن چند تا پیامک و... واریز پول از طرف برادرش برای اینا هیچ ارتباطی با نداشتن... $ همه این چیزایی که تعریف کردی ربطی به کارایی که ما انجام میدیم نداره... چرا باید بر اساس زندگی این خانم پرونده بسازیم... & رسول خیلی عجله داریا... خب ببین این خانم شهرزاد رئوف دو سال پیش مادرش رو از دست میده ... و تنها میشه... از زمانی که مادرش از دنیا میره زندگی براش سخت و تقریبا بی انگیزه میشه... تا اینکه توی دانشگاه با یه نفر که هنوز اطلاعات خاصی ازش نداریم آشنا میشه و از اون به بعد هر چند وقت یکبار با یکی از اتباع خارجی که توی ایران زندگی میکنه یه سری اطلاعات راجب وضع زندگی مردم و توضیح درباره نقشه جغرافیایی ایران برای اون تیکه خارجی میفرسته... $ جالب شد ... خب .. & خب و... رسول اطلاعات منم در همین حده .. دیگه بقیش رو آقا محمد قراره توضیح بده😐 $ خیلی خوب بابا... مشتاق بودم که آقا محمد صدامون کنه تا هرچی زود تر راجب پرونده بیشتر بدونم...
به نام خدا € بچه ها بیایین بالا .. وارد اتاق شدم... ♧ سلام بچه ها... بفرمایید بنشینید... تقریبا همه بودن ... داوود ...فرشید.... رضا ... خانم قطبی... خانم فهیمی .. سعید .. علی...مجید منم که گل سرسبد مجلس😂🌹 € خب بچه ها... فک کنم تقریبا همه تون یه اطلاعات مختصری از موضوع پرونده جدید دارید؟ $ آقا راستش داوود هرچی توضیح داد راجب خانم رئوف بود... راجب کلیت پرونده توضیحی داده نشد.. € همه خوب دقت کنید... این پرونده با پرونده ای دیگه یسری تفاوت هایی داره که توی خیلی از پرونده ها نیست... اول اینکه دشمن ممکنه با جنگ روانی روی شما فشار بیاره... پس تحت هیچ عنوانی امید خودتون رو برای کامل کردن این پرونده از دست نمی دید.... امنیت یه کشور این روزها به انتخابی که شما توی کار ها و تصمیماتون برای انجام کار میگیرید گره خورده... پس با دقت تصمیم گیری کنید... خب... بریم سراغ پرونده... شخص اول این پرونده و کسی که فعلا شناسه پرونده جدیده ،، خانم شهرزاد رئوف... همه مون راجب زندگی این خانم اطلاعاتی داریم ... اطلاعاتی رو که این خانم به یه تبعه خارجی میده ،، شاید در نگاه اول هیچ اهمیتی نداشته باشه... اما در حقیقت اون با توضیح و گسترده سازی هایی که راجب وضع زندگی مردم برای اون تبعه خارجی شرح میده ،، یه سری اطلاعات رو برای رسانه کشورهای خارجی میرسونه... البته این کار به صورت غیر مستقیمه و این اطلاعات بین چند نفر رد و بدل میشه تا به فرد اصلی برسه... ما باید با شناسایی افرادی که این اطلاعات رو به یه شخص میرسونن،، اطلاعات بیشتری راجب به پرونده به دست بیاریم... رسول ..‌ ازت ایمیل ها و شماره کسانی که رئوف با اون ها در ارتباطه رو میخوام،، خانم فهیمی شما ت.م خانم رئوف هستید... نگران کمبود نیرو هم نباشید.. فعلا خودم کمکتون میکنم... رسول و فرشید هم روی ارتباط برادرش کار کنید... سعید تو هم اطلاعات مربوط به شهرزاد رئوف رو از رسول بگیر.. صورت جلسه کن ، بزار روی میزم... خانم قطبی و رضا جان... شما هم که بعدا خواهم گفت که چه کاری بر عهدتونه $ممنون آقا &چشم ₩ حتما،، میزارم روی میزتون ♧ خسته نباشید
وحید رهبانی (فکر میکنم در سریال بچه های گروهان بلال) @GandoNottostop
سلام عزیزان خوش امدید این کانال گاندویی هست هر کس گاندویی هست بسم الله لینک را پخش کنه و عضو بیاره لینک زیر https://eitaa.com/gandoo8758
استوری های سوگل طهماسبی😊❤️ ارسال شما 😄❤️