eitaa logo
『حـَلـٓیڣؖ❥』
294 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
2هزار ویدیو
46 فایل
﷽ ‌‌ و قسم به دست علمداری ات...❗ • • • که تا پای جان .. پای پیمان خواهیم ماند..✋🌲 • • • حلیف ...👀🕊🖇 مقری به وسعت پیمان با علمدار حرم جمهوری اسلامی🍀 • • • • •کپی؟! •با ذکر صلوات برای ظهور آقا امام زمان •از تمام مطالب کاملا آزاد..🙂✅ • • • • • •
مشاهده در ایتا
دانلود
🌳🌳🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳 🌳🌳 🌳 رمان✨امنیتی ✨ موقع رفتن یه چیزی یادم اومد برگشتم و به آقا محمد گفتم نرگس: آقا یه موضوعی هست ! محمد:چه موضوعی ؟ نرگس:من یه دختر تنها با یه مرد غریبه داخل یه خونه ... محمد:آره خودمم به فکرش بودم ، ولی باید طبیعی جلوه بدیم ! پس امشب رو فقط شما برو خونه ، وقتی که رسول رو به عنوان برق کار فرستادم بلیک رو به بهانه شناسایی مشکل از خونه میکشونید بیرون ، بعد آقا داوود به رسول میگه که خوب درستش کنه چون شبا خونه نیست و سره کاره و اگه شب خراب بشه برقا قط بشه تو مترسی ، دیگه شما فقط خودت خونه ای و داوود میاد اداره یا میره خونه خودش، اینطوری بلیک هم شک نمیکنه که شبا داوود نمیاد خونه . نرگس:ممنون . ۷ ساعت بعد آقا داوود میکروفن جدید رو نصب کرده بود و از داخل دریچه اومد بیرون . گفتم نرگس: تموم داوود:تموووووم نرگس:خوب الان درسته داوود:باید باشه نرگس:خوب گوش کن ! داوود:صبر کن ، بیا بزن در گوشت . گوشی رو زدم در گوشم ، داشت با تلفن حرف میزد . داوود:چی میگه؟ نرگس:داره رمزی حرف میزنه! داوود:پس فکر همه جاش رو کرده ! نرگس:باید بدیم آقا علی تا رمز گشاییش کنه ! داوود:امشب که رفتم سایت میبرم بهش میدم نرگس:آقا محمد بهت گفت ؟ داوود:اره ، گوش بده ببین چی میگن هرچی گفتن بنویس . نرگس:باشه ، تا چند روز باید ادامه بدیم ؟ داوود: تا وقتی که بازی به نفع ما برگرده و اون چیزی که میخواهم رو به دست بیاریم . نرگس:داره میگه مربا آلبالو بیشتر از ترشی دوست دارم ! داوود:واقعا؟تا اونجایی که من توی این ۲ سال متوجه شدم آلبالو یعنی خون !بقیش رو نمیدونم ، گوش بده . نرگس:باشه . ۲ ساعت تموم با تلفن حرف زد ! چی میگفت؟اسم اون شخص پشت تلفن رکس بود ، چند بار اسمش رو آورد . ساعت ۷ بود رفتم یه چیزی درست کنم ناهار هم نخورده بودم . داوود گفت داوود:از بیرون سفارش میدم نرگس:خوبه ! منم میرم ببینم این دختره چی کار میکنه . رفتم پشت سیستم و دوباره شروع کردم به گوش کردن عراجیف این یارو . چند دقیقه بعد زنگ در خونه رو زدن ، رفتم دم در ، باز کردم دیدم آقا سعیده ! گفتم:س.سلام سعید:سلام خانوم ، غذاتون رو آوردم . غذا گرفتم و گفتم ممنون و رفتم داخل . فقط یدونه بود ! رفتم و بازش کردم دیدم یه یادداشته و جعبه بعدی رو باز کردم که غذا بود . همون لحظه داوود آومد گفت که میره سایت ، گفتم چرا غذا یکیه ؟ داوود:من میرم سایت میخورم ، خدا حافظ ‌. پ.ن: 😘😉 ادامه دارد...🖇🌻 آنچه خواهید خواند: رسول خوب نصبش کن معلوم نباشع ! ✨با ما همراه باشید ✨ نویسنده:آ.م
اینم ۲ پارت امروز 🌻💕🖇🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋😊 تشکر از ادمین های خوبم🕊🖤
📲 ‏اصلا متوجه شدین که غلامرضا رحمانیِ ‎گاندو همون ابراهیم بن مالک اشترِ مختارنامه‌ست؟ به ما بپیوندید💕🕊🐰 @GandoNottostop
یا ابولفضل😱😢🐰
😁😁😁
حال کردین چطور بهتون شک و استرس وارد کردم😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂 حالا برید تو تنهایی خودتون بمیرید😂😂 پ.ن شوخی کردیم😘همیشه زنده باشید🕊🖤