سلام. ولی به نظرم خوب نیست این چالش. اگر مثلا چیزای کمدی بود بهتر بود . اینکه یه قسمتیش استخر باشه و یه قسمتی پیشنهاد ازدواح و ایتا به دور از ادبه. میتونستید حالت طنز بهش بدید. حالا اصلا کلا از این چالشا نزارید که بهتره !
منظورم همون چالش گاندوییه
_
👌
#شینا
اون رمان که نادیا و آریا رفتند خارج اسمش چیه؟ همون. به نویسندهش بگید لطفا رمانش رو ادامه بده ولی نه به اسم گاندو و شخصیتای گاندو. اینکه یه همچین آدمایی به اسم رسولِ گاندو تو واقعیت وجود داره و به واسطه رمانِ ایشون در ذهن ما تصور های غلط شکل میگیره، یه جوریه. اصلا چرا رمان گاندویی درومد؟🙄 زشت نیست؟
___
عشق وطن شهادت
خوب بزارین ب پای جو گیر شدن بعضیا البته مربوط ب سنشونم میشه
اگه شورشو در نیارن خیر زشت نیست
#شینا
سلام کانالتون خیلی خوبه فقط یه چیزی کسی بهار اصغری رو میشناسن اینطوری آقای افشار دقت کرده باشید اون خانم کیشون رو گذاشته ایستوریس آقای افشار یعنی مثلا به اون جواب داده و قلب و شکلک گذاشته مثل اینکه خبرارییه
___
سلام
فک کنم عکاس سریال هستن
در جریان نیستم ولی همه شخصیتای گاندو همین کارو میکنن
#شینا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸پخش سریال امنیتی گاندو در شبکه یمنی المسیرة!
پ.ن.#گاندو، پیش به سوی جهانی شدن😁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترساندن مرجانه گلچین توسط یک فرد با پوشش #چادر
خیلی بیخود میکنید پوشش مردم رو مسخره و ترسناک جلوه میدین؛ تا همچین افرادی توی سیستم فرهنگی این مملکت هستند، ما نیازی به دشمن نداریم!
#میراث_حضرت_زهرا
#نشر_حداکثری✊
『حـَلـٓیڣؖ❥』
■□■□■□•فال گاندویی•□■□■□■ با توجه به رنگ گوشی ات👇🏻👇🏻👇🏻 سفید: وحید رهبانی😎 مشکی: علی افشار😍 قرمز:اشک
سلام ی فال گاندویی دیگه میزارم😉
『حـَلـٓیڣؖ❥』
ترساندن مرجانه گلچین توسط یک فرد با پوشش #چادر خیلی بیخود میکنید پوشش مردم رو مسخره و ترسناک جلوه م
😏شال آبی و موهای شبیه غول تو که ترسناک تره😂🖤
بچه ها میدونید چیه
شاید اگر گاندو ۲ رو توقیف نکرده بودن اصلا سراغ این رمانا نمیرفتیم😌
چون همه شون فقط یه سری خیالاتن...
همه مون وقتی گاندو رو توقیف کردن .. با ناراحتی ازش خداحافظی کردیم ...
و حالا..
داریم سعی میکنیم که با خوندن این رمانا ناراحتیمون رو توجیح کنیم😢..
ولی بچه ها...
خبرای خیلی خوبی در راهه😍😎
فکر کنم احتمالا به زودی و با رفتن دولت تدبیر و امید پخش بشه🦋😍
اندکی صبر سحر نزدیک است)):
بچه ها از این به بعد هر روز یه سوال روز راجب علایقتون میزارم، تو ناشناس پاسخ بدید😊
سوال امروز😌🦋
دوست داری محمد واقعی رو ببینی یا محمد توی گاندو(وحید رهبانی)؟
پاسخ رو در ناشناس بگید😉🌹
『حـَلـٓیڣؖ❥』
بچه ها از این به بعد هر روز یه سوال روز راجب علایقتون میزارم، تو ناشناس پاسخ بدید😊 سوال امروز😌🦋
خودم دوست دارم محمد واقعی رو ببینم
『حـَلـٓیڣؖ❥』
بچه ها از این به بعد هر روز یه سوال روز راجب علایقتون میزارم، تو ناشناس پاسخ بدید😊 سوال امروز😌🦋
منم دوست دارم محمد واقعی رو ببینم🙃
من دوست دارم رسول و محمد واقعی رو ببینم 🙃به دلیل اینکه آیا در واقعیت هم اینطوری هستن یا نه؟🙃
#خادم_المهدی
『حـَلـٓیڣؖ❥』
بچه ها از این به بعد هر روز یه سوال روز راجب علایقتون میزارم، تو ناشناس پاسخ بدید😊 سوال امروز😌🦋
لینک ناشناس رو دوباره در کانال بزارید تا اعضای کانال بتونن نظر بدن🤗
هدایت شده از 『حـَلـٓیڣؖ❥』
⸤•﷽•''⸣
مٰـاراهمــدموهمرڪابِسفــرهاۍشـاموعراقش بگــردان:)💛
ـ
•تاریخ شروع فعالیت:
۱۴۰۰/۱/۱۴
.اِرتباط؛ ناشناس⇩'
https://payamenashenas.ir/%20%D8%A7%D8%B2%20%D9%84%D8%AD%D8%A7%D8%B8%20%D8%B1%D9%88%D8%AD%DB%92%20!
شروط ⇩'
@shorot27
تبادل با خادم کانال⇩'
@Solymani313
『حـَلـٓیڣؖ❥』
⸤•﷽•''⸣ مٰـاراهمــدموهمرڪابِسفــرهاۍشـاموعراقش بگــردان:)💛 ـ •تاریخ شروع فعالیت: ۱۴۰۰/۱/۱۴
😊❤️ادمین #شینا خودت هم نظرت رو بگو عزیز دل😄🦋
✨✨✨✨✨بی قرار ✨✨✨✨#رمان_بی_قرار
#فصل_دوم
#پارت_هودهم
داوود:که یادم افتاد بعد پیامه فاطمه چیزی ننوشتم برایه همین زنگ زد بهش
الو ، سلام
فاطمه: سلام
تبریک عرض میکنم مامان دختره بابا 😍✨
فاطمه:اوه از کجا معلوم دختره 😏
داوود:فالو بر این میگیریم که دختر باباش باشه😌
فاطمه:بیا دیگه حنوض نیومده شد جا خوش کرد
داوود:این چه حرفیه ، نوچ نوچ نوچ همه میگن مادرا از خود گذشتگی دارن خانومه مارو حنوض بچه نیومده داره حسادت میکنه 😂
فاطمه: بگذریم کجایی چقدر صدات بد میاد
داوود:تو خیابون دارم میرم برایه بچها شیرینی بگیرم
فاطمه:وا همکارات از کجا فهمیدن ؟🤨
داوود:به رسول گفتم بعد رسول به بقیه گفت و بقیه گفتن باید شیرینی بدم 😅
فاطمه:پس برو به کارت برس خدا حافظ
داوود: باشه،خداحافظ
(بعد قطع کردن تلفن حرکت کردم به طرف شیرینی فروشیی که تقریباً نزدیک ترین شیرینی فروشی به سایت میشد تو راه زندگ زدم به مامانم )
داوود: الو سلام مامان خوبی ؟
مامان داوود: سلام مادر من خوبم تو خوبی فاطمه جون خوبه
داوود:همه خوبیم ممنون ، مامان مژدگانی بده
مامان داوود:خوش خبر باشی مادر چه خبر شده ؟
داوود:قول میدیدی مژدگانی منو کنار بازاری ؟😁
مامان داوود: آره عزیزم تو بگو جون به لب شدم
داوود: اول بگو کجایی چقدر سرو صدا میاد 🤨
مامان داوود:خونه زن عموتم بگو دیگه وگرنه گوشیو قطع میکنماااا 😤
داوود:باشه باشه میگم ، ماما داری نوه دار میشی 🤩
مامان داوود:جان مامان ، شوخی کنی
داوود:(صداش داشت میلرزید معلوم بود گرش گرفته)آره مامان به جون خودم دارم راست میگم
مامان داوود: الهی من قربونت برم مادر مبارکت باشه😍
داوود: سلامت باشید 🥰
مامان داوود:مادر پس امشب با فاطمه بیاید پایین خونه ما به رسولم بگو بیاد
داوود: چشم زحمت نشه براتون ؟
مامان داوود:نه مادر چه زحمتی ، منتظرتونم خداحافظ
داوود:خدا حافظ .
(از ماشین پیاده شدم و به طرف شیرینی فروشیی رفتم خیابون خیلی شلوغ بود ، داشتم به اون طرف خیابون میرفتم که صدای بوق یه ماشین بلد شد و چند لحظه بعد .....)
ادامه دارد...