هدایت شده از ادبستان صدرا
#راه_حل_بهتر
توی جلسات مادرانهی مدرسه، از مسوولین شنیده بودم که وقتی بچهها براشون اتفاقی میفته، اول خوب گوش کنید، بعد همدلی و بعد هم با هم راه حلی براش پیدا کنید.
چند وقتی بخاطر صلاحی که خودم و همسرم در نظر گرفته بودیم و شاید بشه گفت یه تنبیه غیرفوری و غیر معین بود، پسرمون رو از کوچه رفتن محروم کردیم.( اما این محرومیت فقط مربوط به بازی بود، و خرید کردن ایشون سرجاش بود) و در این مدت که برای خرید میرفت بچهها بهش میگفتن نمیای بازی و میگفته نه!!!
بعد از گذشت مدتی دوباره با اجازهی خودمون، پسرم رفته بود کوچه تا یک ساعت بازیش رو انجام بده، هنوز ده دقیقه نگذشته ناراحت و برآشفته اومد توی خونه و داد کشید و با ناراحتی گفت: من دیگه نمیرم کوچه؛ همش تقصیر شماست بچهها من رو بازی ندادن
من اولش تو دلم گفتم بهتر😉
اما بعد که دیدم ناراحتیش زیاده پیشش رفتم و گفتم بهم بگو چی شده؟
گفت بچهها میگن تو نیومدی کوچه ما هم بازیت ندادیم دیگه.
گفتم آره حق دارن، گفت: شما اجازه نمیدادید من برم!!
گفتم آره ما اجازه نمیدادیم شما بری، اما الان دیگه اجازه داری، بیا برا مشکلمون راه حل پیدا کنیم.
اولش کمی غُر زد و بعد کم کم با نوازش آرومتر شد، و یه چند تا پیشنهاد داد و با هم تحلیل کردیم و دیدیم خوب نیست.
گفت شما بگو چکار کنم؟
گفتم میخوای بچهها رو خوشحال کنی تا اونا باهات بازی کنن؟ گفت: آره. بهش پول دادم و گفتم برو برا همهتون بستنی بخر ( این باشه شیرینی برگشتت به بازی)
فورا چشماش برق زد😍 و پرید و رفت بستنی خرید و توی گرمای تابستون با هم خوردن.
بچههای کوچه که با بستنی خوشحال شده بودن، پسرم رو به بازیهاشون راه دادن و .....
🌸اهمیت دادن به مشکل بچهها و پیدا کردن راه حل اونم با کمک خودشون، بهشون یاد میده مشکلات تو دنیا قابل حله و فقط کافیه مهارت حل مشکل رو یاد بگیری و تمرین کنی.
فقط کافیه ما بزرگترها مساله را از زاویه بچهها ببینیم و در این بین هیچ چیز به اندازه همدلی به حل مساله کمک نمیکنه.
#مادر_و_کودک_ادبستانی
#تجربهی_مادری
#ادبستان_صدرا