تو سوز و ساز آهم بودی ای مشک
به کوشیدن گواهم بودی ای مشک
ولی افسوس وقت خیمه رفتن
رفیق نیمه راهم بودی ای مشک
https://eitaa.com/HajAbasVaezii
ذاکرین بزرگوار
چنانچه مجلس آمادگی و شور و حال خاص شب عاشورا را داشت
این شعر را بخوانید
التماس دعا
شبهای جمعه گریه آب و رنگ دارد
پیراهنی که جای صدتا چنگ دارد
مادر شکایتها ز روز جنگ دارد
گوید چرا روی تو جای سنگ دارد
گوید مرا با روضه هایت پیر کردی
مثل خودم زیر لگدها گیر کردی
مانند من ترکیب اَبرویت به هم خورد
با هر تکان ضربه گیسویت به هم خورد
خوردی زمین و وضع پهلویت به هم خورد
آتش گرفتی حالت رویت به هم خورد
خیلی شبیه مادرت زهرا شدی تو
آشفته پیکر زیر دست و پا شدی تو
بر نیزه ها و نیزه دار پست لعنت
بر آنکه راه حنجرت را بست لعنت
بر خیزران و طشت و قومی مست لعنت
بر آنکه دندان تو را بشکست لعنت
با هر تکان خیزران زینب زمین خورد
از طشت افتاد و سرت با لب زمین خورد
https://eitaa.com/HajAbasVaezii
روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
قربان آن آقا که انگشتر ندارد
یک تکه ای سالم همه پیکر ندارد
جایی برای بوسه ی مادر ندارد
گوید بنیه یا بنیه یا بنیه
برخیز آمد مادرت زهرا بنیه
دیدم خودم در عصر عاشورا بنیه
افتاده بودی زیر دست و پا بنیه
من بی وضو موی تورا شانه نکردم
حالا بدنبال سرت باید بگردم
از تشنگی لب های عطشانت به هم خورد
ترکیب ابروها و چشمانت به هم خورد
از شدت ضربه دو دندانت به هم خورد
آیه به آیه نذر قرآنت به هم خورد
راه تورا در گودی گودال بستند
بر پیکرتو نیزه ها رو میشکستند
با حال مناسب خوانده شود
https://eitaa.com/HajAbasVaezii
#نوحه_امام_حسین(ع)
#عباس_واعظی
جنون بهم میاد دیوونگی بهم میاد
لباس نوکرای خونگی بهم میاد
کرم بهت میاد چقدر حرم بهت میاد
تو شاه و پادشاهی سرورم بهت میاد
منم گدای تو آقا شمایی صاحبم
خودت پناهمی خود تویی مراقبم
آقام آقام آقام آقام آقام آقام
منو یه کم ببین سینه زنیمو هم ببین
ببین که خیس شدم عرق نوکریمه این
https://eitaa.com/HajAbasVaezii
#نوحه_امام_حسین(ع)
#نوحه_عاشورا
#عباس_واعظی
ای عزیز مادرم
نازنین برادرم
ای به قربان لب خشک تو دیده ی ترم
ای در انتظار تو
دیده ی به راه من
در سپهر آرزو ای یگانه ماه من
خون دل نهفته در آخرین نگاه من
سوزد از داغ فراق تو برادر جگرم
ای به قربان لب خشک تو دیده ی ترم
لحظه ای سخن بگو با من و سکینه ات
ای نشسته از جفا داغ دل به سینه ات
ای محبت و وفا عادت دیرینه ات
میزند دوری تو شعله به جان و پیکرم
ای به قربان لب خشک تو دیده ی ترم۲
ای پریشان دل من همچو قلب موی تو
ای بهشت فاطمه باغ عشق روی تو
صبر کن تا بزنم بوسه بر گلوی تو
کاش باشد همه جا سایه ی لطفت به سرم
ای به قربان لب خشک تو دیده ترم۲
ای شفا بخش دلم جان من فدای تو
می تپد به سینه ام دل من برای تو
بین نشسته دخترت خسته پیش پای تو
به خدا نیست جدایی من و تو باورم
ای به قربان لب خشک تو دیده ی ترم۲
https://eitaa.com/HajAbasVaezii
حسین رفته که صد مرتبه شهید شود
بنا نبود شناساییش بعید. شود
https://eitaa.com/HajAbasVaezii
در صورت مناسب بودن حال مجلس خوانده شود
روز عاشورا وروز جمعه با این ابیات در حال و هوای روضه دل مان را همنشین دل امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کنیم
فرازی از زیارت ناحیه مقدسه
روضه از زبان بقیت الله الاعظم
من روضه خوان ِ غربت ِ آقای عالمم
بی تابِ سربریدة ماهِ محرمم
با گریه هر غروب من از حال می روم
با هر فرازِ ناحیه گودال می روم
صبح وغروب ،ندبه کنان گریه می کنم
این روضه را به مادرمان هدیه می کنم
برنیزه تکیه داد وز جایش بلند شد
دردش گرفته بود صدایش بلند شد
فرمود: زنده ام به کجا حمله می کنید
نامردها به خیمه چرا حمله می کنید
کارِ مرا تمام نکرده کجا ؟سنان!!!!
اینجا کنارِ لشگری از گرگ ها بمان
با یالِ غرق خون شده برگشت ذوالجناح
با زین واژگون شده برگشت ذوالجناح
اینجا به بعد ضربه زدن ها شروع شد
اینجا به بعد شیون زنها شروع شد
دیدم خودم به چشم ترم وای وای وای
بیرون زدند اهلِ حرم وای وای وای
دنبالِ ذوالجناح هراسان وبی پناه
با عمه آمدند به بالای قتلگاه
جدِ مرا محاصره کردند یک سپاه
دیدم چگونه عمه ما می کند نگاه
هرکس رسید نیزة خود را شکست ورفت
یک استخوان ز سینة آقا شکست و رفت
یک عده بر تمام تنش سنگ می زدند
یک عده بر لباسِ تنش چنگ می زدند
در آن میانه حرمتِ آئینه ها شکست
وقتی که شمر آمد وبر سینه اش نشست
از دستِ او محاسنِ جدم رها نشد
هرچه کشید خنجرِ خود، سر جدا نشد
تا که زرویِ پیکرِ بی سر بلند شد
فریاد یا بُنَیَ ز مادر بلند شد
اینجا به بعد گریة من رنگِ خون شود
گیسو به دست شمر ز مقتل برون رود
اینجا به بعد زخمِ دلِ ما نمک زدند
باور کنید عمة مارا کتک زدند
راه فرار از حرم آنروز بسته شد
با چوبّ نیزه پهلوی زنها شکسته شد
آن شب زنانِ سوخته یاور نداشتند
آن شب بنات فاطمه معجر نداشتند
#قاسم_نعمتى
https://eitaa.com/HajAbasVaezii
#نوحه_شام_غریبان
#عباس_واعظی
ای برادر زجا خیز
من زینبم من زینبم
رسیده از غم تو
جان بر لبم جان بر لبم
نور چشمان خواهر،یا حسین ای برادر
تو که رفتی پس از تو
آتش به خیمه ها زدند
تازیانه به جسم
غم مبتلای ما زدند
غنچه هایت پژمرده اند
همگی سیلی خورده اند
نور چشمان خواهر،یا حسین ای برادر
ای برادر نمانده
دیگر رمق به پیکرم
با نماز نشسته
دائم به یاد مادرم
در بهار جوانی
شده ام قد کمانی
نور چشمان خواهر،یا حسین ای برادر
بعد تو زندگانی
بر زینبت مشکل بود
تن تو روی خاک و
داغ تو روی دل بود
زخم تو بیشماره
گلویت پاره پاره
نور چشمان خواهر،یا حسین ای برادر
لاله ی سربریده
میمیرم از برای تو
می زنم پیش دشمن
گلبوسه بر رگ های تو
ای قرار دل من
همه ی حاصل من
نور چشمان خواهر،یا حسین ای برادر
https://eitaa.com/HajAbasVaezii
#امام_سجاد_ع_شهادت
#امام_سجاد_ع_مصائب
آزار دیدم
خود را میان معرکه بیمار دیدم
در خیمه بودم
هفت آسمان را برسرم آوار دیدم
در بین گودال
آیینۀ جسم پدر را تار دیدم
بابای خود را
دربین یک لشکر بدون یار دیدم
اینها بماند
از شام دیدم هرچه من آزار دیدم
شبهای بسیار
در بین صحرا عمه را بیدار دیدم
صد بار مُردم
وقتی به پای خواهرانم خار دیدم
ای وای از شام
گهواره را در بین یک بازار دیدم
بزم شراب و...
بی حرمتی در مجلس اغیار دیدم
نامحرمان را
نزدیک مَحرمهای خود بسیار دیدم
✍ #مجید_تال
https://eitaa.com/HajAbasVaezii
#امام_حسین_ع_شهادت
#دفن_ابدان_مطهر_شهدای_کربلا
بعد از سه روز جسم عزیزش کفن نداشت
یوسفترین شهید خدا پیرهن نداشت
او رفت تا که زنده کند رسم عشق را
از خود گذشته بود، غم ما و من نداشت
آنقدر عاشقانه به معراج رفته بود
آنقدر عاشقانه که سر در بدن نداشت
خورشیدِ شعلهور شده بر روی نیزهها
کنج تنور رفتن و افروختن نداشت
هر کس شنید غربت او را سؤال کرد
بعد از سه روز جسم عزیزش کفن نداشت؟!
✍ #یوسف_رحیمی
https://eitaa.com/HajAbasVaezii
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#دفن_ابدان_مطهر_شهدای_کربلا
یک جهان روضه و یک ماه محرم داری
آه، آقای غریبم چقدر غم داری
تا ابد هم که بخوانند همه مرثیهات
باز هم روضهی ناخوانده به عالم داری
این همه زائر دلسوختهی خاکت را
از ازل داشتهای، تا به ابد هم داری
روضهخوانهات زیادند، یکی شان قرآن
مطلع فجرِ خدا، سورهی مریم داری
درد دل کن که نماند به دلت چون پدرت
خواهرت هست کنارت، تو که مَحرم داری
بهترین نوحهی ما هست «غریب مادر»
صاحب روضه بگو -بهتر از این دم داری-؟
تا که نومید نگردد ز درت محتاجی
تو هم انگشت، هم انگشترِ خاتم داری
**
وقت تدفین تو ای شعر غریبی، پسرت
دید در وزن تنت چند هجا کم داری
✍ #محسن_عرب_خالقی
https://eitaa.com/HajAbasVaezii
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیه
#مرثیه_ایام_اسارت
عيان مي كرد راز دل، امان می داد اگر وقتش
ميان قتلگه، كوتاه بود و مختصر وقتش
بجاي درد دل، كاری مهمتر داشت بر عهده
بيان عشق و شرح غم، بماند بعد در وقتش
قرار اين بود تا فتح برادر را كند كامل
غنيمت بود در آن معركه، از هر نظر وقتش
در آن دربار و آن بازار، با اينكه معطل شد
در آن ساعات طولانی، نشد هرگز هدر وقتش
اسارت رفت فرزند خليل الله؟؟؟ نه... هرگز
بتی در شام باقی بود زينب رفت سروقتش
تبر در بر، درآورد او دمار از روز شامی ها
قيامت را رقم می زد چو می شد بيشتر وقتش
هرآنكس جان خود را وقف زينب كرد طوبى له
و الا بی ثمر عمرش و گرنه بی اثر وقتش
شاعر: محسن رضوانی
https://eitaa.com/HajAbasVaezii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من از کودکی عاشقت بوده ام
قبولم نما گرچه آلوده ام
https://eitaa.com/HajAbasVaezii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرحوم مهدی رضایی که درکروناازدست رفت؛پدرش مرحوم سیدمحمدحسین رضایی صاحب کتاب چهره های گلگون.خداهردورابیامرزد.
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
بس كه دويدم عقب قافله
پای من از ره شده پر آبله
پدر فدای سر نورانيت
سنگ جفا كه زد به پيشانيت
https://eitaa.com/HajAbasVaezii
🔻 شرح احوالات حضرت #سیده_شریفه بنت #امام_حسن سلامالله علیهما 🔻
🥀 سیده شریفه (#فاطمه) بنت امام حسن مجتبی سلامالله علیهما، و فرزند بلافصل آن حضرت، از امامزادگان مشهور و واجبالتعظیم نزد شیعه و حتی اهل خلاف میباشد.
🥀 آن مخدره، در سال ۵۰ قمری، یک ماه پیش از شهادت پدر بزرگوارش، به دنیا آمد، و پس از شهادت امام حسن علیهالسلام، تحت کفالت عمویش امام حسین علیهالسلام قرار گرفت.
🥀 بنابر اقوال، هنگام ولادت او را #فاطمه و رقیه نامیدند، اما به سبب کثرت اسماء فاطمه و علی در اهلبیت علیهمالسلام، کنیهاش را #شریفه نهادند.
🥀 او به همراه عموی گرامیاش امام حسین علیهالسلام از مدینه خارج شد، و پس از واقعه عاشوراء با کاروان اسراء همراه گردید.
🥀 اما به علت ضرب و شتم و جسارت اعداء لعنةالله علیهم اجمعین، در مدتی کوتاه دچار ضعف و بیماری شدید شد، و عمر شریفش از یازده سال تجاوز نکرد، و در ۲۰ محرمالاحرام سال ۶۱ در حله، به دست امام سجاد علیهالسلام و حضرت زینب کبری سلامالله علیها به خاک سپرده شد.
🥀 رفتهرفته مردم با محل دفن آن مخدره آشنا شدند، و با گرفتن حاجات خود از او، ایشان را با القابی مانند: بابالحوائج، اممحمد، امهادی، #طبیبه و مسیح یاد کردند.
🥀 زنده کردن چند مُرده، باعث شد تا ایشان مشهور به #مسیح اهلبیت علیهمالسلام گردد، همچنین شفا دادن بیماران متعدد او را شهیر به #طبیبه آلمحمد صلیالله علیه و آله و سلم نمود.
🥀 بحث کرامات ایشان خارج از گفتار و نوشتار است و مشهور است، کسی متوسل به ساحتش نمیشود، مگر آنکه حاجتروا خواهد شد.
📕 أنسابالعترة الطاهرة، صفحه ۶۶
📕 حقیقت سیده شريفة بنت الحسن عليهاالسلام، صفحه ۸۴
https://eitaa.com/HajAbasVaezii
برای #بی_بی_شریفه دختر مظلومه امام حسن مجتبی (علیهما السلام)
وضوی اشک گرفتم تمام دوران را
مگر طواف کنم خانهی کریمان را
حسن حسن به لبم آمده به این امید...
که بر دلم بگذارند نور ایمان را
سلام من به شریفه، عقیق سرخ حسن
کریمهای که از او دیدهایم احسان را
کرامتش نبوی، نور عصمتش علوی
دخیل چادر او کردهاند عرفان را
بگو به هرچه گرفتار، وقت وقتِ عطاست
شریفه پُر بکند کیسهی گدایان را
خدا گواه که هر حاجتی روا بشود
به او قسم بدهی گر خدای سبحان را
نوشتهاند که با عمهاش اسیری رفت
گذشت پای برهنه همه بیابان را
نوشتهاند که خیلی زدند بانو را
به حکم بغض حسن میزدند ایشان را
عذابِ زخم زبان بیشتر ز شلاق است
چه حرفها که نگفتند این اسیران را
صبا برو به مدینه بگو به بابایش
که دخترت چه کند ناقههای عریان را...
✍ #سیدپوریا_هاشمی
https://eitaa.com/HajAbasVaezii