#نوحه
#شب_دوم_محرم
بند اول
دلشوره افتاده به جونم اینجا
دست خودم نیست پریشونم اینجا
می دونم اینجا آخره مسیره
واسه همینه نگرونم اینجا
قربون چشمای ترت برادر
حرفی بزن با خواهرت برادر
تا وقت دارم بزار عمل کنم من
وصیتای مادرت برادر
حس بدی دارم برادر اینجا
می بینه داغ تو رو خواهر اینجا
چند روز بعد تو قتلگاه می بینم
غرق به خون میشی تو بی سر اینجا
بند دوم
بعد تو زندگی برام بی معناس
بعد تو دیده هام شبیه دریاس
دلشوره افتاده به جونه زینب «س»
آخره دنیا که میگن همینجاس
کنار من بیا بشین برادر
غصه رو تو چشام ببین برادر
بوی جدایی میده خاک این دشت
خیمه نزن تو این زمین برادر
لحظه های خوشی ما سر شده
غصه تو قلبم چند برابر شده
حس عجیبی دارم اینجا حسین
معلومه که روزای آخر شده
حسین حسین حسین جان
بند سوم
ثانیه ها خیلی دقیقه اینجا
هر کی می بینی نارفیقه اینجا
توو دستای لشگر کوفی داداش
نیزه و تیرو سنگ و تیغه اینجا
اشکای چشم من شده یه دریا
میترسم از گرگای بین صحرا
دلواپسم خیلی برا رقیه ت
خار مغیلون داره خاکه اینجا
اینجا صدای همهه زیاده
صدای زنگ قافله زیاده
دلواپسه رباب و اصغرم من
اینجا شبیه حرمله زیاده
حسین حسین حسین جان
بند چهارم
خواب زمان بچه گیم یادته
گریه میکردم از قدیم یادته
نگو قراره اینجا تعبیر بشه
تنت میشه ذبح عظیم یادته
خواب میدیدم تن تو نیزه زاره
از بدنت بارون خون میباره
میکشنت پیش چشام برادر
با لب تشنه با گلوی پاره
کاشکی تو رو به زیر پا نبینم
سره تو رو رو نیزه ها نبینم
لال بشم و یه روز خدانکرده
سر تو توو تشت طلا نبینم
حسین حسین حسین جان
✍ رضا_نصابی
@hajabasvaezii
#نوحه
#شب_ششم_محرم
#قاسم_بن_حسن_ع
عمو بیا عمو بیا تو به بالین من
ببین عدو چه کرده با دل خونین من
ببین که پاره پاره شد همه اعضای من
نشسته در میان خون قد و بالای من
شکسته زیر سم اسب استخوانهای من
که این ز ابتدا بود عهد دیرین من
من آن گلم که چیده شد ز گلستان تو
فسرده شمع محفلم به شبستان تو
عمو تمام هستیم شده قربان تو
که این ز ابتدا بود عهد دیرین من
دوباره همنشین شدم با علی اکبرت
نشسته در کنار من فاطمه مادرت
فدا شدم ز جان و دل به ره داورت
که این ز ابتدا بود عهد دیرین من
حاج احمد واعظی
@hajabasvaezii
#نوحه
#حضرت_ابوالفضل_ع
#تاسوعا
از علقمه سردار وفادار نیامد
علمدار نیامد وفادار نیامد
رفت او ز پی آب و دگر بار نیامد
علمدار نیامد. وفادار نیامد
سردار سپاه حرم آل پیمبر
خورشید، لقای علی آن ساقی کوثر
الگو شدهاو بر همه احرار دلاور
دریای سخا سید و سالار نیامد
طفلان همگی منتظر آب روانند
لب تشنه ،همه در پی عباس جوانند
دل بسته به امید خداوند جهانند
سقای حرم با دل خون بار نیامد
یارب چه شده حضرت عباس دلاور
گویا که جدا گشته دو دست از تن و پیکر
صد پاره و در خون شده چون لاله احمر
یک بار دگر از پی دیدار نیامد
اصغر دگر از سوز عطش تاب ندارد
آهش به سما میرود و خواب ندارد
مادر زبرش قطرهای از آب ندارد
آب آور این عترت اطهار نیامد
✍ حاج کاظم واعظی
@hajabasvaezii
#نوحه
#حضرت_ابوالفضل_ع
#تاسوعا
ای قرار جانم برادر من
نور دیدگانم برادر من
دار و ندارم عباس صبر و قرارم عباس
میروی خرامان به سوی میدان
تا برای قرآن فدا کنی جان
با دلی پر از خون و کام عطشان
ای گل جوانم برادر من
دار و ندارم عباس صبر و قرارم عباس
از فراق روی تو نور دیده
خون دل ز دیده بسی چکیده
این زمان به گوش فلک رسیده
ناله و فغانم برادر من
دار و ندارم عباس صبر و قرارم عباس
تو فتادی و من رمق ندارم
کاش در کنارت که جان سپارم
بعد تو شد ای جان خزان بهارم
سیر از این جهانم برادر من
دار و ندارم عباس صبر و قرارم عباس
تا که فرقت از تیغ کین دوتا شد
دستت ای برادر ز تن جدا شد
طاقت و توانم ز کف رها شد
بی تو چون بمانم برادر من
دار و ندارم عباس صبر و قرارم عباس
#حاج_احمد_واعظی
@hajabasvaezii
#نوحه
#شب_ششم_محرم
#قاسم_بن_حسن_ع
عمو بیا عمو بیا تو به بالین من
ببین عدو چه کرده با دل خونین من
ببین که پاره پاره شد همه اعضای من
نشسته در میان خون قد و بالای من
شکسته زیر سم اسب استخوانهای من
که این ز ابتدا بود عهد دیرین من
من آن گلم که چیده شد ز گلستان تو
فسرده شمع محفلم به شبستان تو
عمو تمام هستیم شده قربان تو
که این ز ابتدا بود عهد دیرین من
دوباره همنشین شدم با علی اکبرت
نشسته در کنار من فاطمه مادرت
فدا شدم ز جان و دل به ره داورت
که این ز ابتدا بود عهد دیرین من
حاج احمد واعظی
@hajabasvaezii
#نوحه
#حضرت_ابوالفضل_ع
#تاسوعا
از علقمه سردار وفادار نیامد
علمدار نیامد وفادار نیامد
رفت او ز پی آب و دگر بار نیامد
علمدار نیامد. وفادار نیامد
سردار سپاه حرم آل پیمبر
خورشید، لقای علی آن ساقی کوثر
الگو شدهاو بر همه احرار دلاور
دریای سخا سید و سالار نیامد
طفلان همگی منتظر آب روانند
لب تشنه ،همه در پی عباس جوانند
دل بسته به امید خداوند جهانند
سقای حرم با دل خون بار نیامد
یارب چه شده حضرت عباس دلاور
گویا که جدا گشته دو دست از تن و پیکر
صد پاره و در خون شده چون لاله احمر
یک بار دگر از پی دیدار نیامد
اصغر دگر از سوز عطش تاب ندارد
آهش به سما میرود و خواب ندارد
مادر زبرش قطرهای از آب ندارد
آب آور این عترت اطهار نیامد
✍ حاج کاظم واعظی
@hajabasvaezii
#نوحه
#حضرت_ابوالفضل_ع
#تاسوعا
ای قرار جانم برادر من
نور دیدگانم برادر من
دار و ندارم عباس صبر و قرارم عباس
میروی خرامان به سوی میدان
تا برای قرآن فدا کنی جان
با دلی پر از خون و کام عطشان
ای گل جوانم برادر من
دار و ندارم عباس صبر و قرارم عباس
از فراق روی تو نور دیده
خون دل ز دیده بسی چکیده
این زمان به گوش فلک رسیده
ناله و فغانم برادر من
دار و ندارم عباس صبر و قرارم عباس
تو فتادی و من رمق ندارم
کاش در کنارت که جان سپارم
بعد تو شد ای جان خزان بهارم
سیر از این جهانم برادر من
دار و ندارم عباس صبر و قرارم عباس
تا که فرقت از تیغ کین دوتا شد
دستت ای برادر ز تن جدا شد
طاقت و توانم ز کف رها شد
بی تو چون بمانم برادر من
دار و ندارم عباس صبر و قرارم عباس
#حاج_احمد_واعظی
@hajabasvaezii
زمان:
حجم:
2.27M
#شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#حاج_عباس_واعظی
#نوحه
گوشه زندان(۲)
کنج بلا شد(۲)
هرطرف آن(۲)
کرببلا شد(۲)
زاده ی حیدر
گوشه ی زندان
جان بسپارد
جز غل و زنجیر
کنج سیه چال
یار ندارد
لحظه به لحظه
می شود از غم
کنج سیه چال
قلب و دلش خون
یاد حسین و
گوشه ی گودال
باب حوائج
گوشه ی زندان
یار ندارد
خسته و غمگین
جز دل خون و
زار ندارد
گوشه زندان(۲)
کنج بلا شد(۲)
هرطرف آن(۲)
کرببلا شد(۲)
چشم ملک بر
غربت این ماه
زار ببارد
ذکرحسین است
اینکه به لبهاش
زمزمه دارد
گوشه ی زندان
خسته و غمگین
سر بنهاده
زاده ی زهرا
از ستم کین
از پای فتاده
گوشه زندان(۲)
کنج بلا شد(۲)
هرطرف آن(۲)
کرببلا شد(۲)
🔰@hajabasvaezii