دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان:
«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الْقَانِتِینَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ أَوْلِیَائِکَ الْمُقَرَّبِینَ بِرَأْفَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ»
خدایا قرار ده مرا در این ماه از آمرزش جویان، و از بندگان شایسته فرمانبردار، و از اولیای مقرّبت، به رأفتت ای مهربان ترین مهربانان!
#شهیدعشق❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
04 - طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن - ایمان زاینده و همراه با تعهدات عملی.mp3
14.79M
🔊 طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن
استاد سید علی حسینی خامنهای
📖 جلسۀ چهارم: ایمان زاینده و همراه با تعهدات عملی
🗓 یکشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۵۳ شمسی، ۵ رمضان المبارک ۱۳۹۴ قمری
#شهیدعشق ❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
05 - طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن - ایمان و پایبندی به تعهدات.mp3
16.5M
🔊 طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن
استاد سید علی حسینی خامنهای
📖 جلسۀ پنجم: ایمان و پایبندی به تعهدات
🗓 دوشنبه ۱ مهر ۱۳۵۳ شمسی، ۶ رمضان المبارک ۱۳۹۴ قمری
#شهیدعشق ❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
شهیـــღـد عِشـق
🔊 طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن استاد سید علی حسینی خامنهای 📖 جلسۀ پنجم: ایمان و پایبندی به
دوستان یه مشکلی پیش اومده بود دو روز گذشته نتونستم صوت ها رو ارسال کنم
حتـــــما گوش بدید ❤️🌱
🌱🌹🌱
🌹🌱
🌱
#بیانیه_گام_دوم
#قسمت_پنجم
جمهوری اسلامی، متحجّر و در برابر پدیدهها و موقعیّتهای نو به نو، فاقد احساس و ادراک نیست، امّا به اصول خود بشدّت پایبند و به مرزبندیهای خود با رقیبان و دشمنان بشدّت حسّاس است. با خطوط اصلی خود هرگز بیمبالاتی نمیکند و برایش مهم است که چرا بماند و چگونه بماند. بیشک فاصلهی میان بایدها و واقعیّتها، همواره وجدانهای آرمانخواه را عذاب داده و میدهد، امّا این، فاصلهای طیشدنی است و در چهل سال گذشته در مواردی بارها طی شده است و بیشک در آینده، با حضور نسل جوان مؤمن و دانا و پُرانگیزه، با قدرت بیشتر طی خواهد شد.
🌱
🌹🌱
🌱🌹🌱
#رهبر_انقلاب 🎤
#سیر_مطالعاتی 📚
#با_هم_قوی_میشویم 💪
#رسانه_شمایید 📱
#شهیدعشق❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
تا شیرینی اسم تو هست
روز پنجم ضعفی ندارد..!
+ تولدت مبارک
قاسمبنالحسن :)
#ختم_صلوات «روز پنجم»
به نیابت از #شهید_مدافع_وطن_محمدحسین_حدادیان
هدیه به #امام_صادق (ع)
به نیت سلامتی و ظهور حضرت حجت و سلامتی حضرت #امام_خامنهای
#شهیدعشق❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
من می خواهم در آینده شهید بشوم …
معلم پرید وسط حرف علی و گفت : ببین علی جان موضوع انشا این بود که در آینده می خواهین چکاره بشین ، باید در مورد یه شغل یا کار توضیح می دادی !!! مثلا پدر خودت چه کاره است ؟
آقا اجازه … #شهید …
«زبان حال فرزندان شهدا»
امیرحسین عزیز فرزند #شهید_محمدحسین_محمدخانی
#پنجمین_روز_عاشقی
#شهیدعشق ❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
#زنان_عنکبوتی
#قسمت_سی_و_هفتم
من ۵
گاهی وقتها می خندی اما دلت گریه می خواهد. مخصوصا وقت هایی که کسی را زار داده ای، خراب و نابود و ویران رهایش کرده ای،به خودت فحش می دهی اما در مقابل دیگران زا کارت دفاع میکنیو می خندی.حتی شاید خودت را قهرمان داستان جلوه دهی.می دانی چرا؟ چون قدرت دوست داشتنی است.قدرت یک چاقو است.تیز و برنده!)
این فکر ها باعث می شد تا بغض گلویش را بفشارد. لبه آستینش را بین دندان هایش فشار داد تا صدای هق هق گریه هایش بلند نشود.اشک ها بدون اختیارش نبود. خودش می خواست کگریه کند شاید آرامتر شود. اما فایده نداشت.دفعه اولی نبود که این حس و حال را تجربه می کرد. خودش را می شناخت. این طوری که میشد باید حتما قرص خورد. قرص نمی خورد تا اخر شب، تا فردا، تا بعد مثل یک بیمار روانی می شد.
تا چند سال پیش این طور نبود، افکار مالیخولیایی، بعد از ارتباط با بیژن به سراغش آمد.بیژن یک بازاریاب بود. یک عوضی به تمام معنا.سیما باعث شد تا با هم آشنا شوند. خدا لعنتت کند سیما.... سیما از آمریکا آمده بود. آنجا دفعه اول بود سیما را می دید. باشگاه بدنسازی را اداره می کرد.نرمش ها و تمرین های خاص و برنامه غذایی سختی که برای زن ها ریخته بود؛ اذیت و آزار روانی زیادی داشت اما چاره ای نبود. به ضرب قرص و انرژی درمانی ادامه می دادند.همان جا در ترکیه با بیژن آشنا شد. دو ماه آموزششان باعث شد به بیژن دل ببندد و حرف دلش را به او بزند:
- نمیشه فقط برای من باشی؟خسته شدم از بی سر و سامونی! نمیشه تو هم دست از همه برداری و بریم یه جای دور برای زندگی...من خستم!
بیژن مست بود، خودش چند بار جامش را پر کرده بود.... تنها حرفهایش را به مسخره تکرار کرده بود و صدای قهقهه اش سرش را به درد آورده بود.
با این که بیژن مثل خودش بود. اما باز هم، یعنی خب کنار کار های قبل و حالش، دلش میخواست به یک آرامش برسد.یک خانواده داشته باشد تا شب های تنهاییش این قدر سیاه نباشد. هر بار یکی و بد هیچ، داشت دیوانه ش میکرد. بیژن میان آن همه چشمش را گرفته بود و همه فن هایش را رو کرد که این هم خانگی موقت به اجبار هم که شده تثبیت کند.حتی بیژن عاشق ترش هم کرده بود. بیژن مارک پاکزاد را تن می زد. خودش هم همینطور اما وقتی خیلی راحت برگشت آمریکا و محل سگ هم به گریه ها و حرف هایش نگذاست، دیگر پایه نبود! خودش هم می دانست که با شنیدن اسم بیژن چه حالی می شود.
دلش یک زندگی میخواست. یک خانواده. به خودش قول داده بود که اگر برود سر زندگی دیگر.....
این حرف ها که در ذهنش مرور می شد بیشتر به همش می ریخت. اما همان قدر که خودش آزاد بود بیژن هم آزاد بود.
🕸🕸🕸🕸🕸ادامه دارد🕸🕸🕸🕸🕸
#نرجس_شکوریان_فرد
⭕️کپی، فوروارد حرام⭕️
#شهیدعشق❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
❤️🍃❤️🍃 *﷽*
🍃❤️🍃
❤️🍃
🍃
#در_مکتب_حاج_قاسم
#قسمت_پنجم
خداوندا! تو را سپاس که مرا از پدر و مادر فقیر، اما متدیّن و عاشق اهلبیت و پیوسته در مسیر پاکی بهرهمند نمودی. از تو عاجزانه میخواهم آنها را در بهشتت و با اولیائت قرین کنی و مرا در عالم آخرت از درک محضرشان بهرهمند فرما.
خدایا! به عفو تو امید دارم.
#وصیت_نامه
🍃
🍃❤️
🍃❤️🍃
🍃❤️🍃❤️
#شهیدعشق❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
سحرنامه_۶.mp3
9.12M
#سحرنامه ۶
فراز ششم از دعای ابوحمزه ثمالی
يا قَديمَ الاِْحسانِ
ای همیشه مِــــهر
به جستجویِ تو آمـــدم.....
اَينَ سَِتْرُكَ الْجَميلُ
اَينَ عَفْوُكَ الْجَليلُ
اَينَ فَرَجُكَ الْقَريبُ ....
#شهیدعشق❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
دعای روز ششم ماه مبارک رمضان:
اللَّهُمَّ لا تَخْذُلْنِی فِیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ وَ لا تَضْرِبْنِی بِسِیَاطِ نَقِمَتِکَ وَ زَحْزِحْنِی فِیهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِکَ بِمَنِّکَ وَ أَیَادِیکَ یَا مُنْتَهَی رَغْبَةِ الرَّاغِبِین.
خدایا مرا در این ماه به خاطر نزدیک شدن به نافرمانی ات وامگذار، و با تازیانه های انتقامت عذاب مکن، و از موجبات خشمت دورم بدار، به فضل و عطاهایت، ای نهایت دلبستگی دل شدگان!
#شهیدعشق❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
#ختم_صلوات «روز ششم»
به نیابت از #شهید_مدافع_امید_اکبری
هدیه به #حضرت_رباب (س)
به نیت سلامتی و ظهور حضرت حجت و سلامتی حضرت #امام_خامنهای
#شهیدعشق❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
🌱🌹🌱
🌹🌱
🌱
#بیانیه_گام_دوم
#قسمت_ششم
انقلاب اسلامی ملّت ایران، قدرتمند امّا مهربان و باگذشت و حتّی مظلوم بوده است. مرتکب افراطها و چپرویهایی که مایهی ننگ بسیاری از قیامها و جنبشها است، نشده است. در هیچ معرکهای حتّی با آمریکا و صدّام، گلولهی اوّل را شلّیک نکرده و در همهی موارد، پس از حملهی دشمن از خود دفاع کرده و البتّه ضربت متقابل را محکم فرود آورده است. این انقلاب از آغاز تا امروز نه بیرحم و خونریز بوده و نه منفعل و مردّد. با صراحت و شجاعت در برابر زورگویان و گردنکشان ایستاده و از مظلومان و مستضعفان دفاع کرده است. این جوانمردی و مروّت انقلابی، این صداقت و صراحت و اقتدار، این دامنهی عمل جهانی و منطقهای در کنار مظلومان جهان، مایهی سربلندی ایران و ایرانی است، و همواره چنین باد.
🌱
🌹🌱
🌱🌹🌱
#رهبر_انقلاب 🎤
#سیر_مطالعاتی 📚
#با_هم_قوی_میشویم 💪
#رسانه_شمایید 📱
#شهیدعشق❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
📿یا مَنِ اسْمُهُ دَواءٌ وَ ذِکرُهُ شِفاءٌ📿
🍃ختم ۳۰ جزء نورانی از قرآن مجید📖 به نیت بهبودی بیماری که چشمِ انتظار به دعای خیر شما بزرگواران دارد.
🌺از همه ی عزیزان خواهشمندیم که جزء انتخابی را به آیدی زیر ارسال بفرمایند.👇
@ya_emam_hasan313
جزء های انتخاب شده:
1، 2، 3، 4، 5، 6، 7، 8، 9، 10، 11، 12، 13، 14، 15، 16، 17، 18، 19، 20، 21، 22، 23، 24، 25، 26، 27، 28، 29، 30
06 - طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن - نویدها 1.mp3
16.95M
🔊 طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن
استاد سید علی حسینی خامنهای
📖 جلسۀ ششم: ایمان و پایبندی به تعهدات
🗓 سهشنبه ۲ مهر ۱۳۵۳ شمسی، ۷ رمضان المبارک ۱۳۹۴ قمری
#شهیدعشق ❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
ای #شهدا برای ما #حمدی بخوانید که شما زنده اید و ما مرده …
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#سردار_حاج_حسین_همدانی
#ششمین_روز_عاشقی
#شهیدعشق ❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
اوجفاجع رواونجافهمیدمکه
کانالغیرمذهبیمستهجن
کپیازکانالشوازادکردهبود
ولیکانالمذهبی
نشرازاونوممنوع :)
بهکجاچنینشتابانرفیق؟!
مگهنهاینکهنشردین
صدقهجاریهبود : )
#نشرحداکثری✔
شب های جمعه میگیرم هواتو...
اشک غریبی میریزم برا تو...
بیچاره اون که حرم رو ندیده...
بیچاره تر اون که دید کربلا تو....💔💔💔
#صلی_الله_علیک_یااباعبدالله
#شب_جمعست_هوایت_نکنم_میمیرم
#شهیدعشق ❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
#زنان_عنکبوتی
#قسمت_سی_و_هشتم
ما ۶
سینا با مرد ترسیده ای روبرو شد که نمی توانست اعتماد کند. قرارشان را شب در کافه ای دورتر از موسسه گذاشته بودند. ت.م که خبر داد مرد سفید است، سینا وارد کافه شد. صندلی را که عقب کشید تا بنشیند مرد تازه از دنیای خودش بیرون آمد :
- دیر کردید؟ سینا گفت:
- شما یه ربع زودتر اومدید!
مرد عجله داشت برای گفتن حرفش، شاید هم ترسیده بود که دستانش را مقابل دهانش در هم قفل کرد و گفت:
- از موسسه میام بیرون. همین فردا استعفا میدم! نمی مونم!
سینا متناسب با حال مرد حرف زد:
- بیرون بیایید وجدانتون هم راحت میشه!
مرد از تکه سینا جاخورد! پشیمان بود از این که تا به حال چشم بسته کارمندشان بوده:
- بمونم هم کاری از دستم بر نمیاد! اونا یه تیمن! مدام از خارج وجه واریزی داریم، حتی از آمریکا! می فهمید؟من می دونم پول هایی که واریز میشه از کجاست! اما توی موسسه دکتر میاریم برای سقط جنین! می فهمید یعنی چی؟ یعنی وقتی برای زن و دختر مردم این طور بی رحمانه برخورد می کنند و بیچارش می کنند برای من که دیگه هیچی!
قلب سینا از حرف مرد به درد آمد:
-دکتر! تو که گفتی....
مرد نگذاشت سینا حرفش را تمام کند و عصبی دستانش را روی میز کوبید و نالید:
- من خودم تازه دارم اینا رو متوجه می شم!می فهمی..... تازه دارم متوجه می شم. تا حالا سرم توی آخور خودم بود.اما.... من نمی مونم. یه روزم نمی مونم.سینا غرید:
- شما خودت هم با اینا بودی.مشارکت در جرم به پات نوشته میشه!
مرد چشم ریز کرد و خم شد سمت سینا و گفت:
- از کجا معلوم که با شما همکاری کنم، باز هم به همین جرم دستگیر نشم! سینا آرام بلند شد و کنار گوش مرد زمزمه کرد:
- همکاری کنی هیچ مشکلی برات پیش نمیاد! تا فردا! یا علی!
مرد با شنیدن یا علی چیزی درونش تکان خورد. به رفتن سینا نگاه کرد و زیر لب زمزمه کرد: یا علی
طلسم شده بود و این کلمه طلسمش را باطل کرد انگار! به حماقت خودش لعن فرستاد. رابطه های خارج از حد معمول و سوء استفاده ها را می دیده و نمیدیده که کار موسسه در چه راستایی است و رفت و آمد زن ها، یک جریان است.
🕸🕸🕸🕸🕸ادامه دارد🕸🕸🕸🕸🕸
#نرجس_شکوریان_فرد
⭕️کپی، فوروارد حرام⭕️
#شهیدعشق❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸