eitaa logo
همراه شهدا🇮🇷
2.4هزار دنبال‌کننده
15.7هزار عکس
8.4هزار ویدیو
75 فایل
ٖؒ﷽‌ 💌#شهـבا امامزاבگاט عشقنـב كـہ مزارشاט زيارتگاـہ اهل يقين است. آنها همچوט ستارگانے هستنـב کـہ مے تواט با آنها راـہ را پیـבا کرב. #کپی_ازاد
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆دل رئووف اولیای خدا🔅🔅 برای بچه‌ها چند تا جوجۀ خریده بودم. آقا(حاج آقا بهجت) دوست داشتند بچه‌ها به‌جای عروسک، از حیوانات کوچک نگهداری کنند. وقتی فهمید، دائم می‌گفت: «مواظبشان باشید، بهشان رسیدگی کنید.» جدی هم می‌پرسید؛ می‌گفت: «اموراتشان باید تأمین شود.» جعبۀ مقوایی کوچکی درست کرده بودیم و جوجه‌ها را در آن گذاشتیم. زمستان از ترس سرما، جعبه را آوردیم داخل و آن را گذاشتیم گوشۀ اتاق. تا از در آمد، اول پرسید: «به اینها داده‌اید؟!» بعد هم گفت: «شاید آنجا دلشان گرفته باشد. درِ جعبه را باز کنید بیایند توی اتاق، یک گشتی بزنند!» یک روز دیگر را گذاشته بودیم بیرون، باخبر شد. گفت: «شاید امشب نزدیک صبح هوا سرد بشود، چرا اینها را بیرون گذاشتید؟ شاید هم گربه ببردشان.» گفتم: «خب شاید خدا اینها را برای گربه خلق کرده باشد؛ گربۀ چه باید بخورد؟» طوری نگاهم کرد که انگار آن گربه می‌خواهد انسانی را بخورد! رفت آنها را و آورد و گذاشت گوشۀ اتاق. 📚این بهشت، آن بهشت، ص٣٩و۴٠؛ بر اساس خاطرۀ حجت‌الاسلام و المسلمین علی بهجت @Hamrahe_Shohada
💌 نمی از زندگی عاشقانه حضرت علی و فاطمه علیهما السلام 💕عشق امیرمؤمنان (ع) به همسرش حضرت (س) چنان بود که در بیشتر کارهای منزل نیز او را یاری می کرد. چنانکه فرمود: «هرگز فاطمه(س) را به کاری مجبور نکردم.» امیرمؤمنان علی(ع)، افزون بر کارهای بیرون، گاهی از امام (ع) و امام (ع) نگهداری میکرد تا همسرش کارهای خانه را انجام دهد. آن حضرت، گاهی خانه را می زد و در حالیکه همسرش می پخت، پاک می کرد. گاهی نیز با کمک همسرش، سنگ آسیاب را می چرخاند و تهیه میکرد و وقتی رسول الله(ص) بر آنان وارد گردید، فرمود: چه کسی خسته تر است، امام فرمود: فاطمه(س) طبق گزارش های تاریخی، از حضرت فاطمه(س) در دوران بیماری نیز از کارهای ارزنده امیرمؤمنان علی(ع) بود. 📚ابن سعد، الطبقات الكبرى، ج٨، ص٢١. 📚اربلّی، کشف الغمه في معرفة الأئمه، ج١، ص٣۶٣. 📚طبرانی، الدعاء، ص٩٠. 📚کلینی، الکافی، ج۵، ص٨۶، ح١. 📚شعیری، جامع الاخبار، ص١٠٢. 📚ابن جبرئیل، الفضائل، ص١١٢. 📚شیخ مفید، الامالی، ص٢٨١. ✍ استاد جواد یاوری @Hamrahe_Shohada
🔆دل رئووف اولیای خدا🔅🔅 برای بچه‌ها چند تا جوجۀ خریده بودم. آقا(حاج آقا بهجت) دوست داشتند بچه‌ها به‌جای عروسک، از حیوانات کوچک نگهداری کنند. وقتی فهمید، دائم می‌گفت: «مواظبشان باشید، بهشان رسیدگی کنید.» جدی هم می‌پرسید؛ می‌گفت: «اموراتشان باید تأمین شود.» جعبۀ مقوایی کوچکی درست کرده بودیم و جوجه‌ها را در آن گذاشتیم. زمستان از ترس سرما، جعبه را آوردیم داخل و آن را گذاشتیم گوشۀ اتاق. تا از در آمد، اول پرسید: «به اینها داده‌اید؟!» بعد هم گفت: «شاید آنجا دلشان گرفته باشد. درِ جعبه را باز کنید بیایند توی اتاق، یک گشتی بزنند!» یک روز دیگر را گذاشته بودیم بیرون، باخبر شد. گفت: «شاید امشب نزدیک صبح هوا سرد بشود، چرا اینها را بیرون گذاشتید؟ شاید هم گربه ببردشان.» گفتم: «خب شاید خدا اینها را برای گربه خلق کرده باشد؛ گربۀ چه باید بخورد؟» طوری نگاهم کرد که انگار آن گربه می‌خواهد انسانی را بخورد! رفت آنها را و آورد و گذاشت گوشۀ اتاق. 📚این بهشت، آن بهشت، ص٣٩و۴٠؛ بر اساس خاطرۀ حجت‌الاسلام و المسلمین علی بهجت