💖✨💖✨💖✨
✨💖✨💖✨
💖✨💖✨
✨💖✨
💖✨
✨
#دو_مدافع
#پارت_شصت_و_هفتم
لبخند تلخے زدم و گفتم:
_من چرا اینجام علے؟ ازکے؟ الان ساعت چنده؟
_هیچے یکم فشارت افتاده بود دیروز آوردیمت اینجا ، نگران نباش چیزے نیست ساعت ۴ بعد از ظهره
_مامانم اینا کجان؟🤔
_اینجا بودن تازه رفتن
_علے امروز پنج شنبست باید بریم بهشت زهرا تا فردا هم زیاد وقت نیست بریم.
با تعجب نگاهم کردو گفت:
_یعنے چے بریم؟ دکتر هنوز اجازه نداده.🤷🏻♂
بعدشم من جمعہ جایے نمیخوام برم.🙂
بہ حرفش توجهے نکردم سرمم یکم مونده بود تموم بشہ از جام بلند شدم.سرمو از دستم درآردمو رفتم سمت لباسام.🚶🏻♀
اومد سمتم:🚶🏻♂
_اسماء دارے چیکار میکنے بیا بخواب
_علے من خوبم، برو دکترمو صدا کن اجازه بگیریم بریم.
_کجا بریم اسماء؟ چرا بچہ بازے در میارے؟ بیا برو بخواب سر جات.😤
_علے تو نمیاے خودم میریم.
لباسامو برداشتم و رفتم سمت در ، دستم و گرفت و مانع رفتنم شد.
آه از نهادم بلند شد ، دقیقا همون دستم کہ سوزن سرم ، زخمش کرده بود رو گرفت.😣
دستم و از دستش کشیدم و شروع کردم بہ گریہ کردن.😭
گریم از درد نبود از حالے کہ داشتم بود درد دستم رو بهانہ کردم اصلا منتظر یہ تلنگر بودم واسہ اشک ریختن.
علے ترسیده بود و پشت سر هم ازم معذرت خواهے میکرد.😰
دکتر وارد اتاق شد رفتم سمتش ، مثل بچہ ها اشکامو با آستین لباسم پاک کردم و رو بہ دکتر گفتم:
_آقاے دکتر میشہ منو مرخص کنید؟ من خوب شدم.
دکتر متعجب یہ نگاه بہ سرم نصفہ کرد یہ نگاه بہ من و گفت:
_اومده بودم مرخصت کنم اما دختر جان چرا سرمو از دستت درآوردے؟ چرا از جات بلند شدے؟😐
_آخہ حالم خوب شده بود.
_از رنگ و روت مشخصہ با این وضع نمیتونم مرخصت کنم.
_ولے من میخوام برم. تو خونہ بهتر میتونم استراحت کنم.🙂
با اصرار هاے من دکتر بالاخره راضے شد کہ مرخصم کنہ.😪
علے یک گوشہ وایساده بود و نگاه میکرد.
اومد سمتم و گفت:
_بالاخره کار خودتو کردے؟🤨
لبخندے از روے پیروزے زدم😎
کمکم کرد تا لباسامو پوشیدم و باهم از بیمارستان رفتیم بیرون.🚶🏻♀
بخاطر آرام بخشے کہ تو سرم زده بودن یکم گیج میزدم سوار ماشین کہ شدیم بہ علے گفتم برو بهشت زهرا.
چیزے نگفت و بہ راهش ادامہ داد.🚗
تو ماشین خوابم برد ، چشمامو کہ باز کردم جلوے خونہ بودیم.🏠
پوفے کردم و گفتم:
_علے جان گفتم کہ حالم خوبہ ، اذیتم نکن برو بهشت زهرا خواهش میکنم.
آهے کشید و سرشو گذاشت رو فرمون و تو همون حالت گفت:
#کپیباذکرصلواتمانعیندارد
#خانم_علی_آبادی
#ادمین_یا_صاحب_الزمان 😊☺️
💖✨💖✨💖✨
✨💖✨💖✨
💖✨💖✨
✨💖✨
💖✨
✨
#دو_مدافع
#پارت_شصت_و_هشتم
آهے کشید و سرشو گذاشت رو فرمون و تو همون حالت گفت:
_اسماء بہ وللہ من راضے نیستم😞
_بہ چے؟
_این کہ تو رو تو این حالت ببینم. اسماء من نمیرم.😔
_کے گفتہ من بخاطر تو اینطورے شدم ، بعدشم اصلا چیزیم نشده کہ، مگہ نگفتے فقط یکم فشارم افتاده؟🤔
سرشو از فرمون بلند کردو و تو چشمام نگاه کرد. چشماش کاسہ ے خون بود.
طاقت نیوردم ، نگاهم و از نگاهش دزدیدم.
ماشین رو روشن کرد و حرکت کرد.🚗
تمام راه بینمون سکوت بود.🤫
از ماشین پیاده شدم ، سرم گیج میرفت اما بہ راهم ادامہ دادم.
جاے همیشگیمون قطعہ ے سرداران بے پلاک.
شونہ بہ شونہ ے علے راه میرفتم.🚶🏻♀
شهیدمو پیدا کردم و نشستم کنار قبرش اما ایندفعہ نہ از گل یاس خبرے بود نہ از گلاب و آب.😢
علے میخواست کنارم بشینہ کہ گفتم:
_علے برو پیش شهید خودت.
ابروهاشو داد بالا و با تعجب گفت:
_چرا؟ خب حالا اونجا هم میرم😳
_برو
_اے بابا، باشہ میرم
میخواستم قبل رفتنش بہ درد و دل کردنش باشهیدش نگاه کنم ، یقین داشتم کہ حاجتشو از اون هم خواستہ و بیشتر از اون بہ این یقین داشتم کہ حاجتشو میگیره.
رفت و کنار قبر نشست.
اول آهے کشید ، بعد دستشو گذاشت رو پیشونیش و طورے کہ من متوجہ نشم اشک میریخت😭
پشتمو بهش کردم کہ راحت باشہ.
خودمم میخواستم با شهیدم درد و دل کنم.
سرمو گذاشتم رو قبر.خاک هاے روے قبرشو فوت کردم از کارم خندم گرفت مثل بچہ ها شده بودم .بین خنده بغضم گرفت.😢
لبخند رو لب داشتم اما اشک میریختم.😭
حالم و نمیدونستم. از خودش خواستم تو انتخابم کمک کنہ.
کمکم کرد و علے و انتخاب کردم.
حالا هم اومده بودم علیمو بسپرم بهش ، بگم مواظبش باشہ.
بگم علے کہ بره قلبم و هم با خودش میبره ، کمکش کن خوب ازش نگهدارے کنہ.
با صداے علے بہ خودم اومدم:
_اسماء بسہ دیگہ پاشو بریم. هوا تاریک شده.🌃
بلند شدم ، تمام چادرم خاکے شده بود.
خاک چادرمو با دستش پاک کرد و من با لبخند تلخے بهش نگاه میکردم🙂
چند قدم کہ برداشتم سرم گیج رفت ، اگہ علے نگرفتہ بودم با صورت میخوردم زمین😣
عصبانے شد و با صدایے کہ عصبانیت هم قاطیش بود گفت:
_بیا ، خوبم خوبمت این بود؟😠
_چیزے نیست علے از گشنگیہ
_خیلہ خوب بریم
روبروے یہ رستوران وایساد.
دیگہ از عصبانیت خبرے نبود نگاهم کردو پرسید:
_خب خانمم چے میخورے🤨
_اوووم، فلافل
_فلافل؟
_آره دیگہ علے فلافل میخوام🙂
_آخہ فلافل کہ...
حرفشو قطع کردم:
_اِ مگہ ازمن نپرسیدے؟ هوس کردم دیگہ
_خیلہ خب باشہ عزیزم
فلافل و خوردیم و رفتیم سمت خونہ ے علے اینا وارد خونہ کہ شدیم مامان علے زد تو صورتشو گفت:
#کپیباذکرصلواتمانعیندارد
#خانم_علی_آبادی
#ادمین_یا_صاحب_الزمان 😊☺️
هدایت شده از قلب سبزم💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. حَنیفـھ☁️ .
💖✨💖✨💖✨ ✨💖✨💖✨ 💖✨💖✨ ✨💖✨ 💖✨ ✨ #دو_مدافع #پارت_شصت_و_هشتم آهے کشید و سرشو گذاشت رو فرمون و تو همون حالت
رمان روبہ اتمامه، دوستدارم نظراتتون رو با گوشجان بشنوم🙂🌹
https://abzarek.ir/service-p/msg/121702
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اُسوھشہیدگمنام؛
سلاممادرمسلام...🙂🖤
دخترانمہدوی|ʏᴀssʙᴀɴᴏᴏ
. حَنیفـھ☁️ .
یہساراتوهیئتداریم؛ اصراردارھزهراصداشڪنیم:)!
یہزهراهمتوۍدانشگاھداریم؛
ڪهاصراردارھساراصداشڪنیم..!
. حَنیفـھ☁️ .
یہزهراهمتوۍدانشگاھداریم؛ ڪهاصراردارھساراصداشڪنیم..!
یہشہیدھمیتراهمداریم؛
کہاصرارداشتزینبصداشڪنیم!!💔🥀
هدایت شده از ایــهآم ؛
هدایت شده از پیشاهنگ
هِۍبِلاگرچادرۍ
تویۍڪہمیرۍشمالپاچههاۍِشلوارتـوتا
زانومیاریۍبـٰالاولایومیگیـرۍ
بعدممیگۍدریـاستهیچڪۍنمیبینہ
آبپاهاموپوششداده،
چہارتاآدمڪہمیبینۍ
چــادرتومیندازۍڪنـار
میگۍمشڪلۍنـداره
حجابـمڪاملہ،
اشتباهمۍڪنۍمؤمن
عفیـفڪہباشۍدرهمہجـاعفیفـۍ
چہدرمسجـدچهسواحـلشمالシ︎
@dokhtaranefatemiii
زهرا جان ، دلم تنگه واسه نمازای نیمه شب تو.mp3
13.12M
#مداحی
زهرا جان، دلم تنگه واسه نمازای نیمه شب تو
تو رفتی و موند چادرت رو سر زینب تو یا زهرا
زهرا جان، یه خواهش دارم ازت اینکه علی رو صدا کن
برای بی قراری این خونواده دعا کن واویلا
#رضانریمانی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
هدایت شده از عاشِقِانِ حــَضْرَٺِ ارباب
رفیق تا ماه مادرمون چیزی نمونده مبادا به خودت نیایی!
روضه نری!
اشک نریزی!
سینه نزنی!
خدا نکنه روزی برسه که نشه بریم روضه🖐🏻💔
#تلنگرانه
#فاطمیه
#حضرت_مادر
mehdi-rasouli-madare-ghamkhar(128).mp3
4M
اۍمادڕغمخواࢪ:/💔
دخترانمہدوی|ʏᴀssʙᴀɴᴏᴏ
هدایت شده از ′ !🇵🇸𝐅𝐫𝐚𝐠𝐡|فـرآق -
Age To Madaram Nabodi_۲۰۲۱_۱۲_۱۵_۱۴_۵۸_۰۷_۷۱۴.mp3
3.42M
من چی بودم...اگ تو مادرم نبودی
#فاطمیه
@Mahdiabrekni
هدایت شده از فرهاد جابر شیرازی
•🕊💌•
ولیخودمونیماا
تنهاکسیکههیچوقتترسازدستدادنِ محبتشرونداریم،
حضرتمادرِ♥️
-روحیلَکِالفداءیازهرا
#فاطمیه
•••━━━━━━━━━
𝙹𝙾𝙸𝙽→ https://eitaa.com/joinchat/3403546689Cbce5d804ed
#حرف_حساب •✒️•
⚡روزۍ جنگ به وسیله👇🏻
توپ🎱
تانڪ⛓
بمب💣
اسلحه🔫
موشڪ🚀
و آتش🔥
بود.
⚡اما جنگ امروز به وسیله👇🏻
ماهواره📡
موبایل📱
رایانه💻
اینترنت🌍
و رسانه است.💻📡
⚡روزۍ هدف از جنگ حمله به👇🏻
جان🗣♥️
خاڪ 🌫
ناموس 🧕
آب 🌊
و وطن بود🇮🇷
⚡اما امروز حمله به👇🏻
اعتقاد🚫
مذهب📙
باور🌟
و ارزش هاست.💖
روزۍ شیوه جنگ، سخت بود.
اما امروز شیوه جنگ،نرم است.
اما دشمن همان دشمن است⛔
و ما نیز همان نسل آزاده ایم...✌️
دخترانمہدوی|ʏᴀssʙᴀɴᴏᴏ
May 11
رفقاےجان!😄🌸
انشاءاللّٰه فردا عازم قم هستم😅
خوبۍبدۍدیدید، حلال ڪنید، انشاءاللّٰه قسمت شما🥺💔
#فرمانده