eitaa logo
حرف آخر • حکایت و پند •
76.7هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
0 فایل
تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷 -سخنان پر مفهوم بزرگان ایران و جهان -حکایت های جالب و آموزنده تعرفه تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/1314784094C8c098d28af
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هفت نصیحت زیـبــا...🌱 🤍گشاده دست باش، جاری باش کمک کن، مثل هرچیزی که درون توست زیباست، حتی تلاش های ناموفقت برای پنهان کردن غم‌ هات.🌼 🤍با شفقت و مهربان باش ، مثل خورشید🌼 🤍اگر کسی اشتباه کرد آن رابپوشان ، مثل شب🌼 🤍وقتی عصبانی شدی خاموش باش ، مثل خواب🌼 🤍متواضع باش و غرور نداشته باش ، مثل خاک🌼 🤍بخشش و عفو داشته باش ، مثل دریا🌼 🤍اگر میخواهی دیگران خوب باشند ، خودت خوب باش ، مثل آیینه🌼 @Harf_Akhaar
روز خواستگاری دختر گفت بلد نیستم غذا درست کنم... بچه داریم بلد نیستم پسرگفت... 🌱🌱🌱>>> @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا چقدر قشنگ میگه : در اوج نا امیدی ناگهان ... همه‌ی دعاهای شما را مستجاب میکنم :))))🤍🌼 @Harf_Akhaar
🌱 روزی ابلیس بافرزندانش ازمسیری میگذشتند. به طایفه ای رسیدند که درکنار راه چادر زده بودند، زنی رامشغول دوشیدن گاو دیدند، ابلیس به فرزندانش گفت : تماشاکنیدکه من چطور بلا بر سر این طایفه می آورم بعد بسوی آن زن رفت وطنابی را که به پای گاو بسته بود تکان داد. باتکان خوردن طناب، گاو ترسید و سطل شیر را به زمین ریخت و کودک آن زن را که در کنارش نشسته بود لگد کرد و کشت. زن با دیدن این صحنه عصبانی شد و گاو را با ضربات چاقو از پای درآورد. وقتی شوهرش آمد و اوضاع را دید، زن رابه شدت کتک زد و او را طلاق داد. فامیلِ زن آمدند و آن مرد رادبه باد کتک گرفتند و آنقدر او را زدند که کشته شد. بعد از آن اقوامِ مرد از راه رسیدند و همه باهم درگیر شدند و جنگ سختی درگرفت . هنوز در گوشه و کنار دنیا بستگان آن زن و شوهر همچنان در جنگ هستند. فرزندان ابلیس بادیدن این ماجرا گفتند: این چه کاری بود که کردی؟ ابلیس گفت : من که کاری نکردم، فقط طناب را تکان دادم! ماهم در اینطور مواقع فکر میکنیم : کاری نکرده ایم درحالیکه نمیدانیم، حرفی که میزنیم، چیزی که می نویسیم، نگاهی که میکنیم ممکن است حالی را دگرگون کند، دلی رابشکند، مشکلی ایجادکند آتش اختلافی برافروزد، و... بعدازاین وقایع فکرمیکنیم که کاری نکرده ایم،فقط طناب راتکان داده ایم! مواظب باشیم طنابی راتکان ندهیم...!🤍🌼 @Harf_Akhaar
🤍🌼>>> یکی گفت چه دنیای بدی حتی شاخه های گل هم خار دارند دیگری گفت چه دنیای خوبی حتی شاخه های پر خار هم گل دارند... عظمت در تفکر است... نه در چیزی که میبینیم...🌱 @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر جامعه بشری همین یک مورد رو بفهمه همه مشکلات حله ‹‹بیا من ی گنجی بهت معرفی کنم : (قسم به آنچه که وعده داده شده است روزی شما در آسمانه)›› ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar
‹‹ داستان زن فقیر و حضرت داوود ›› /// عدالت خدا ///🌱 زنى به حضور حضرت داوود (علیه السلام) آمد و گفت: "اى پیامبر خدا! پروردگار تو ظالم است یا عادل؟" داوود(ع) فرمود: "خداوند عادلى است که هرگز ظلم نمى کند. سپس فرمود: مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است که این سؤال را مى کنى؟" زن گفت: "من پیرزنی هستم و سه دختر دارم، با دستم ریسندگى مى کنم، دیروز شال بافته خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مى بردم تا بفروشم و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم. ناگهان پرنده اى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد و تهیدست و محزون ماندم و چیزى ندارم که معاش کودکانم را تامین نمایم." هنوز سخن زن تمام نشده بود که در خانه داوود(ع) را زدند. حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد. ناگهان ده نفر تاجر به حضور داوود(ع) آمدند، و هر کدام صد دینار (جمعا هزار دینار) نزد آن حضرت گذاردند و عرض کردند: "این پول ها را به مستحقش بدهید." حضرت داوود(ع) از آن ها پرسید: "علت این که شما دست جمعى این مبلغ را به این جا آورده اید چیست؟" عرض کردند: "ما سوار کشتى بودیم که طوفانى برخاست. کشتى آسیب دید و نزدیک بود غرق گردد و همه ما به هلاکت برسیم. ناگهان پرنده اى را دیدیم که پارچه سرخ بسته ای سوى ما انداخت. آن را گشودیم و در آن شال بافته ای دیدیم. به وسیله آن، محل آسیب دیده کشتى را محکم بستیم و کشتى بى خطر گردید و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم. ما هنگام خطر نذر کردیم که اگر نجات یابیم هر کدام صد دینار بپردازیم، و اکنون این مبلغ را که هزار دینار از ده نفر ما است به حضورت آورده ایم تا هر که را بخواهى صدقه بدهى. حضرت داوود(ع) به زن متوجه شد و به او فرمود: پروردگار تو در دریا براى تو هدیه مى فرستد، ولى تو او را ظالم مى خوانى؟ سپس ‍ هزار دینار را به آن زن داد، و فرمود: این پول را در تامین معاش کودکانت مصرف کن، خداوند به حال و روزگار تو، آگاه تر از دیگران است. و اوست آن کس که براى شما گوش و چشم و دل پدید آورد. چه اندک سپاسگزارید. سوره مؤمنون - آیه 78 ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar
🌱 بهترين روزهاى كنار هم بودن سر تاسر اطاق را رختخواب پهن مى كرديم و رديفى مى خوابيديم خواب كه نه تا صبح صداى خنده هامون كل حياط را پر میكرد اصلا آدم استرس و فكر وخيال را فراموش مى كرد. صبحونه و ناهار و شام رو تو ايوان ميخورديم چه لذتى داشت چقدر دوست داشتم اين خانه و آرامشش تو زندگيم هميشگى بود ولى مى دونستم كه نيست و بايد با خاطراتش زندگى كنيم ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بالا ترین حد شادی در اکثر کودکان موقعی است که که درآغوش مادر و بازی با پدر است . ‹‹🌼🤍›› @Harf_Akhaar
🌱 ‹‹ از هول حلیم افتاد تو دیگ ›› گویند در روزگاران قدیم مردی فربه زندگی می کرد که علاقه زیادی به خوردن داشت که بیشتر وقتش صرف خوردن و آشامیدن می شد. یک روز مرد که به بازار رفته بود به خانه برگشت همسرش از او پرسید مرد چه شده امروز زود به خانه آمده ای مرد گفت شنیده ام که امروز همسایه حلیم می پزد آمده ام که حلیم بخورم . وقتی که بوی حلیم همسایه به مشامش رسید سریع به خانه همسایه رفت ولی از بس که عجله کرده بود فراموش کرد که دیگی همراه خود بیاورد تا با خود حلیم ببرد ولی چون ظرفی نداشت رفت بالای دیگ و با قاشق شروع به خوردن کرد ولی وقتی دید فایده ندارد و چون بسیار هول کرده بود که مبادا نتواند به اندازه کافی حلیم بخورد با دو دست سرگرم خوردن شد و چنان بر سر دیگ خم شده بود که به ناگاه درون دیگ افتاد و مردمان با خنده و با صدای بلند گفتند بیچاره این مرد از هول حلیم افتاد توی دیگ. ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar
آرزو میکنم ...🌱 ته ته ناامیدی یه جمله و حرفی یه روزنه ی امید ته دلت ایجاد کنه🤍 آرزو میکنم ...🌱 هرموقع ته دلت یه غمه بزرگی نشست و غصه دار شدی خدا یه نشونه برات بفرسه و بگه:🌼 بنده جونم یادت نرفته که🌱 من هستم یادت نرفته که تا من رو داری غصه ای به دلت راه ندی🤍 🌱زیبـاترین آرزو برایت من خــدا را آرزو دارم🌼 @Harf_Akhaar
این‌جملہ‌رو‌خیلے‌شنیدیم کہ‌میگن... شانس‌آوردم‌... نہ‌جانم!شانس‌نیاوردی خـ‌ ُـدا‌‌خواست‌برات،اگر‌شد...! خداخواست‌برات،اگر‌نشد... حیفہ بے‌انصافیہ! کار‌ی‌رو‌کہ‌خُـدا‌‌ انجام‌داده ب چیز دیگه نسبت بدیم!"🌱 @Harf_Akhaar