eitaa logo
حرف آخر • حکایت و پند •
76.8هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
2.3هزار ویدیو
0 فایل
تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷 -سخنان پر مفهوم بزرگان ایران و جهان -حکایت های جالب و آموزنده تعرفه تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/1314784094C8c098d28af
مشاهده در ایتا
دانلود
لازم نیست یکدیگر را تحمل کنیم... کافی‌ست همدیگر را قضاوت نکنیم... لازم نیست برای شاد کردن یکدیگر تلاش کنیم، کافی‌ست به هم آزار نرسانیم... لازم نیست دیگران را اصلاح کنیم، کافی‌ست به عیوب خود بنگریم... حتی لازم نیست یکدیگر را دوست داشته باشیم، فقط کافی‌ست دشمن هم نباشیم... آری...؛ در کنار هم شاد بودن و با آرامش زیستن، شاهکار است... @Harf_Akhaar
بابابزرگم همیشه دعاش این بود که: خدایا بلاهایی که به فکرمون نمیرسه سرمون نیار الان تازه می فهمم که چقدر خوب گفته!! @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آدما میگن؛ "یه دل پاک همیشه دل خوش می‌مونه" اما من فکر می‌کنم که بیشتر وقت‌ها یه دل پاک خیلی بد ضربه می‌خوره چون انتظار چیزهای خوبی از بقیه داره ... @Harf_Akhaar
🔆خشم نگير! مردى از اعراب به خدمت رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله آمد و از او نصيحتى خواست ، رسول اكرم در جواب او يك جمله كوتاه فرمود و آن اينكه : لا تغضب . خشم نگير! آن مرد به همين قناعت كرد و به قبيله خود برگشت ، تصادفا وقتى رسيد كه در اثر حادثه اى بين قبيله او و يك قبيله ديگر نزاع رخ داده بود و دو طرف صف آرايى كرده و آماده حمله به يكديگر بودند. آن مرد روى خوى و عادت قديم سلاح به تن كرد و در صف قوم خود ايستاد. در همين حال ، گفتار رسول اكرم به يادش آمد كه نبايد خشم و غضب را در خود راه بدهد، خشم خود را فروخورد و به انديشه فرو رفت . تكانى خورد و منطقش بيدار شد، با خود فكر كرد چرا بى جهت بايد دو دسته از افراد بشر به روى يكديگر شمشير بكشند، خود را به صف دشمن نزديك كرد و حاضر شد آنچه آنها به عنوان ديه و غرامت مى خواهند از مال خود بدهد. قبيله مقابل نيز كه چنين فتوّت و مردانگى را از او ديدند از دعاوى خود چشم پوشيدند. غائله ختم شد و آتشى كه از غليان احساسات افروخته شده بود با آب عقل و منطق خاموش گشت . 📚بيست گفتار، ص 194. @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای همه خوب باش آنکس که فهمید، همیشه در کنارت خواهد بود وآنکس که نفهمید، روزی دلش برای تمام خوبیهایت تنگ میشود... @Harf_Akhaar
در کلاس درس " خدا " آنها که ناله میکنند رد میشوند آنها که صبر میکنندقبول میشوند و آنهاکه شکر میکنند شاگرد ممتاز میشوند خدایا به ما ظرفیت تحمل مصایب روزگار را عطا فرما @Harf_Akhaar
به جای آنکه سعی کنی جواب آدم های منفی را بدهی لذت سکوت را تجربه کن... @Harf_Akhaar
📚پیرمرد روستایی پیرمردی در یک روستا زندگی می کرد. او یکی از بدشانس ترین آدم های دنیا بود. کل روستا از دست او خشمگین و عصبانی بودند. او همیشه افسرده بود و درباره هر چیزی اعتراض می کرد و در یک کلام همیشه حالش بد بود! هرچه سنش بالاتر می رفت بداخلاق تر و بد دهن تر می‌شد. مردم از او دوری می‌کردند، چرا که بدشانسی او مسری بود. او حال بدش را به بقیه نیز منتقل می‌کرد. اما یک روز، وقتی به هشتاد سالگی رسیده بود، یک اتفاق عجیب افتاد. شایعه ای فورا در میان مردم پخش شد: پیرمرد امروز خوشحال است؛ او درباره هیچ چیز شکایت نمی‌کند، لبخند می‌زند و حتی چهره اش باز شده است. اهالی روستا دور هم جمع شدند. از پیرمرد پرسیده شد: چه اتفاقی برای تو افتاده است؟ گفت: اتفاق خاصی نیفتاده. هشتاد سال من به دنبال شادی بودم و این کار بی فایده بود. حالا تصمیم گرفتم بدون شادی زندگی کنم و فقط از زندگی لذت ببرم. به همین دلیل الان شادم! @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زمانه پندی آزادوار داد مرا زمانه را چو نکو بنگری همه پند است به روز نیک کسان گفت غم مخور زنهار بسا کسا که به روز تو آرزومند است «رودکی» @Harf_Akhaar
افلاطون می گوید: اﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﺎ ﻫﻢ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ🌸 ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺑﺎ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﯼ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ، ﺑﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﻧﺶ!📚 ﺁﺩﻣﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩﻥ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ🌸🍃 ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺶ ❣چقدر این جمله دلنشینه:❣ افکار هر انسان میانگین افکار پنج نفری است که بیشتر وقت خود را با آنها میگذراند. خود را درمحاصره افراد موفق قرار دهيد @Harf_Akhaar
کوه را با آن بزرگی می توان هموار کرد حرف ناهموار را هموار کردن مشکل است @Harf_Akhaar
پادشاهی را وزیری عاقل بود از وزارت دست برداشت پادشاه از دگر وزیران پرسید وزیر عاقل کجاست؟ گفتند : از وزات دست برداشته و به عبادت خدامشغول شده است. پادشاه نزد وزیر رفت و از او پرسید : از من چه خطا دیده ای که وزارت را ترک کرده ای؟ گفت از پنج سبب: اول: آنکه تو نشسته می‌بودی و من به حضور تو ایستاده می‌ماندم اکنون بندگی خدایی می‌کنم که مرا دروقت نماز هم ، حکم به نشستن می‌کند. دوم: آنکه طعام می‌خوردی و من نگاه می‌کردم اکنون رزاقی پیدا کرده‌ام که اونمی خورد و مرا می‌خوراند. سوم: آنکه توخواب می‌کردی و من پاسبانی می‌کردم اکنون خدای چنان است که هرگز نمی‌خوابد و مرا پاسبانی می‌کند. چهارم: آنکه می‌ترسیدم اگر تو بمیری مرا از دشمنان آسیب برسد اکنون خدای من چنان است که هرگز نخواهد مرد و مرا از دشمنان آسیب نخواهد رسید. پنجم: آنکه می‌ترسیدم اگر گناهی از من سرزند عفو نکنی، اکنون خدای من چنان رحیم است که هر روز صد گناه می‌کنم و اومی بخشاید . خدایا مارا یک لحظه به حال خود وامگذار ... @Harf_Akhaar