#خداحافظ_سالار
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی
#قسمت : هشتاد
نوروز داشت میرسید و حسین دوباره داشت میرفت و باز هم دلتنگی و انتظار
موقع وضع حمل رسید. اگر عمه همدان بود حتماً میآمد و می بردم
بیمارستان .
درد
و ناله ام را
نمی توانستم از وهب و مهدی پنهان
کنم. طفلى وهب مثل آدم بزرگها، بال بال میزد مهدی هم یک ریز میگفت مامان مامان»
وهب لباسش را پوشید تا سر کوچه برود و تاکسی بگیرد تا وهب بیاید ساکم را برداشتم و مهدی را آماده کردم وهب به جای گرفتن تاکسی همسایه بغلی آقای فرخی و خانمش را خبر کرده بود.
خانم فرخی گلایه کرد که چرا زودتر خبرشان نکردم و
راهی بیمارستان شدیم توی این فاصله بقیه فامیل حتی عمه از همدیگر خبر گرفتند و تا من از
بیمارستان برگشتم خانه درست مثل روزی که از حج آمده بودم پر
شد.
بچه ها بازی میکردند و بزرگترها تعریف و تلویزیون هم از شروع یک
عملیات بزرگ خبر میداد. اسم عملیات که میآمد همه ذهنشان
معطوف حسین میشد.
عمه
گفت «الآن حسین توی این حمله س خدا پشت و پناه همه رزمنده ها باشه.» و آش کاچی که درست کرده ،بود توی سینی میچید و بین همسایه ها تقسیم میکرد
سال تحصیلی شروع شده بود. وهب برای کلاس اول به مدرسه شاهد ابن سینا رفت. برایش سرویس گرفتم و گاهی به مدرسه میرفتم و از آقای ،موسوی معلم کلاس اول درس و مشقش را میپرسیدم آقای موسوی می گفت: «خانم بچه به این مؤدبی و
باهوشی در کلاس ندارم
مهدی هنوز وابسته ام بود و عادت داشت روی دست من بخوابد زهرا را تر وخشک میکردم مهدی را میخواباندم و دفتر مشق وهب را نگاه میکردم و این کار هر روزم بود
👇👇👇
یک ماه از تولد زهرا میگذشت که حسین از جبهه آمد انگار فرزند اولش به دنیا آمده باشد زهرا را بغل میکرد دستهای کوچولویش را میبوسید و میچرخید و برایش اشعار کودکانه
میخواند و میگفت پروانه یادته
چقدر برای زینب گریه کردی؟ خدا بهت دو تا نعمت داد و یه رحمت
از حمله و عملیات، خیلی حرف نمی زد سه نفر از فرمانده گردانهایی که قبلاً با او در لشکر انصارالحسین کار میکردند به شهادت رسیده
بودند.
آه میکشید
و
می گفت:
«خداوند، خوبها رارو گلچین میکنه
و
امتحان ما رو سخت تر.»
مدت کوتاهی همدان بود به منزل شهدا سرکشی کرد و رفت. ولی برخلاف همیشه خیلی زود برگشت
سراسیمه .بود :گفتم «اتفاقی
افتاده؟»
گفت: «وسایلتون رو جمع کنین بریم کرمانشاه.»
درنگ نکردم مثل یک سرباز که باید با سه سوت آماده شود. خرت و پرت محدودی را آماده کردم حسین پرونده وهب را از مدرسه شاهد گرفت و دو سه روزه به کرمانشاه رفتیم
خوشحال بودم کرمانشاه به جبهه نزدیک تر از همدان بود حتماً حسین را بیشتر میدیدم وهب از مدرسه و معلمش در کرمانشاه راضی نبود نق
میزد چون
فاصله مدرسه
تا
خانه های سازمانی که ما می نشستیم
چندان زیاد نبود پیاده میرفت
می آمد.
کنار خانه یک پارک کوچک بود یک
روز مهدی را بردم پارک و چون زهرا
بغلم بود نمیتوانستم با او بازی کنم
خودش سوار تاب شد و پا به زمین زد چندبار جلو عقب رفت و یک دفعه میان زمین و آسمان چرخید و به زمین خورد راهی بیمارستان شدیم و پایش رفت توی گچ و به خاطر وابستگی به او حسابی خانه نشین
شدم.
روز دیگری وهب با صورتی رنگ پریده
نفس زنان وارد خانه شد. کیف و
کتاب را یک گوشه انداخت و خودش
کف اتاق افتاد پرسیدم: «وهب چی
شده؟»
گفت: «از مدرسه می اومدم که یه مرد
سیبیل کلفت با دو تا خانم که
صورتشون رو پوشونده بودن با جیپ جلوم رو گرفتن و گفتن بابات ما رو فرستاده دنبالت ، سوار شو نگاهم از بغل به قیافه یکی از اون دو نفر که روپوش داشتن افتاد پارچه رو باد تکون داد و دیدم !مرده خیلی ترسیدم فرار کردم و تا خونه یه نفس
دویدم.»
رنگ به رخسار وهب نبود. یک لیوان آب خنک دستش دادم بوسیدمش و
گفتم «آفرین پسرم اینجا هم مثل همدان به هیچ غریبه ای اعتماد نکن ما کسی رو اینجا نمیشناسیم فقط
راه مدرسه رو برو به خونه بیا گوشم به صدای آژیر قرمز و سفیدی که رادیو اعلام میکرد عادت کرده بود. آژیر قرمز که زده میشد باید به پناهگاه یا یک جای امن میرفتیم اما جان پناهی نداشتیم.
⬅️ ادامه دارد ....
🚩#حسینیه_مجازی
👇👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
هدایت شده از هیئت بانوان پیشکسوت زینبی «س» تاسیس ۱۴٠٠/۹/۴
سید رضا نریمانینماهنگ حب علی_۲۰۲۳_۰۲_۰۳_۱۹_۲۲_۵۱_۲۲۸.mp3
زمان:
حجم:
3.11M
نماهنگ"هل الدین الا الحب💐
سید رضا نریمانی
💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
باسلام وعرض احترام
عزیزان روز مسابقات تیرانداری
سه شنبه1401/11/18از ساعت 13
در سالن تیراندازی شهید سلیمانی واقع در مجموعه نخلستان برگزار خواهد شد
لطفا به نحو شایسته اطلاع رسانی کنید
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
12.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 نماهنگ بسیار فوق العاده زیبا در وصف حضرت آقا رهبر عزیزِ جانمون امام خامنه ای مدّ ظلّه العالی
#لبیک_یا_خامنه_ای
پیشاپیش روزت مبارک
بهترین پدر دنیا ...
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
959.7K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 پدر امت ❤️
🌼🍃🌺🍃🌸🍃🌹🍃🌷
🍃🌹🍃🌷🍃🌷
🌸🍃🌺🍃
🍃🌷🍃
🇮🇷 توجه 👈دعوتیدبه جشن ویژه بانوان 🇮🇷
باسلام واحترام وادب همراهان گرامی ازطرف کمیته بانوان قرارگاه فرهنگی مسجد حضرت ولیعصر (عج)محله عطاران درروزدوشنبه ۱۴۰۱/۱۱/۱۷ بمناسبت گرامیداشت ایام مبارک عیادرجبیه وروززنان وخانواده، تربیت نسل انقلابی مراسم جشن باشکوهی همراه بابرنامه های متنوع برگزارمی شود.
🌹زمان:بعدازنمازمغرب وعشا
🌷مکان:مسجدحضرت ولیعصر(عج)محله عطاران
لذاخواهشمند است باحضورگرمتان قدم برچشم ماگزارید.
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
کمیته بانوان قرارگاه فرهنگی مسجدحضرت ولیعصر(عج)محله عطاران
🍃🌷🍃
🌸🍃🌺🍃
🍃🌹🍃🌷🍃🌷
🌼🍃🌺🍃🌸🍃🌹🍃🌷
🚩#حسینیه_مجازی
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠