eitaa logo
هیئت بانوان پیشکسوت زینبی «س» تاسیس ۱۴٠٠/۹/۴
89 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
217 فایل
ارتباط با مدیر کانال ya110s@
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 امام صادق (عليه السلام) : هرگاه شخصى بگويد : «اَللّهُمَّ اغْفِر لِلْمُؤمِنينَ وَالْمُؤمِناتِ، وَالْمُسلِمينَ وَالْمُسلِماتِ، اَلْأَحياءِ مِنْهُم وجَميعِ الْأَمْواتِ»، خداوند به شمارِ هر انسانى كه درگذشته و هر انسانى كه باقى است ، يك دعا به او برمى گردانَد.✨ 💠 امروز است. اسیران خاک را از صدقات و دعای خیر خود محروم نکنیم که روزی ماهم محتاج صدقات و خیرات زندگان خواهیم بود.✨ 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
قرار هر پنجشنبه ی دلمان ، در ساعتی که آسمانش تو را در بر گرفت ... ساعت ۱:۲۰ به وقت هدیه به روح مطهر #امام_شهداء بخوانیم همراه با ذکر 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
💥پنج شنبه های_شهــ🌹ــدایی 💥خاطرات رزمندگان را به صورت کتاب حفظ کنید و بخوانید تا ببینید، بچه ها در زمان جنگ چه کردند. ✨ شهيد سيد منوچهر مدق 🍀داشتيم مى رفتيم مراسم شهيد كلهر. چشم هاش پر از اشك شد. گفت «هفته ى پيش رفتم مقر، ديدم كلهر نشسته، بلند بلند گريه مى كنه. پرسيدم چى شده؟ تعريف كرد چه قدر از نيروهاش شهيد شدن. بيش تر از همه براى ميررضى مى سوخت. نمى دونم چرا گفتم. اما گفتم غصه نخور. تو اولين كسى هستى از ميون ما، كه مى رى پيش ميررضى.» به محاسنش دست كشيد و گفت «ديگه دلم مى خواد خدا توى همين عمليات مزد منم بده.» عبد الله ميثمي منبع : برگرفته از مجموعه كتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | مریم برادران] 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
3. فصل اول.mp3
9.51M
«بسم الله الرحمن الرحیم» فصل اول.mp3 کتاب خون دلی که لعل شد خدمت شما دوستان گرامی مروری بر زندگی امام خامنه ای «حفظ الله» به روایت خود حضرت آقا 👌 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰نماهنگ « دانش آموزم » 💁‍♂ بازیگران نوجوان: سعید قاسمی ، سید محمد حسین موسویان ، محمد رضا ایران نژاد ، محمد مهدی غلامی و امیرحسین کریمی 📝 نویسنده و کارگردان: محمد حسین وزین افضل ☀️ @roshanaqom
🇮🇷🇮🇷 مهتاب گم شد 🇮🇷🇮🇷 ✒قسمت نود و ششم فصل نهم من، مهتاب، مین(۶) یک‌روز تبلیغات نامه‌ای به من داد که خانواده فرستاده بودند در نامه آمده بود: "قرار است برادرت امیر عقد کند. زود به همدان بیا" از علی‌آقا اجازه گرفتم گفت: "دو سه روزه برگرد." رفتم در مراسم عقد شرکت کردم امیر برادر بزرگترم بود خوشحال بودم که او هم پایش به جبهه باز شده قبل از ازدواج اولین و آخرین جبهه اش را تجربه کرده است. امیر روز عقد تب بالایی داشت مراسم که تمام شد بردیمش بیمارستان آزمایش خون گرفتند و گفتند سرطان خون دارد امیر در جزایر مجنون، در عملیات خیبر، جبهه‌ای که عراق برای اولین بار در آن از بمب‌های شیمیایی استفاده کرد، که مصدوم شیمیایی شده بود مانده بودم در شهر بمانم یا به گفته علی‌آقا عمل کنم فقط می‌دانستم باید مادرم را راضی کنم او نه از مجروحیت جعفر خبر داشت و نه از سرطان خون امیر عصر همان روز مادرم از بدخیم بودن حال امیر باخبر شد مصیب مجیدی را دیدم پرسیدم: " از سومار چه خبر؟" گفت: "بچه‌ها امروز رفتند منطقه عملیاتی خیبر تا خط آنجا را تحویل بگیرند. عراق پشت سر هم پاتک می‌زند و می‌خواهد جزایر را پس بگیرد." گفتم: "من هم می‌آیم!" زود رفتم دست مادرم را بوسیدم و ملتمسانه گفتم: "شرایط خانه را درک می کنم. تو کمک می‌خواهی اما چه کنم که حتماً باید بروم." حرفی نزد خیلی دلم برای او و اعضای خانواده سوخت رفتم از امیر خداحافظی کردم و با مصیب مجیدی راهی جزایر مجنون شدم به جاده اهواز خرمشهر که رسیدیم، جان گرفتم. لذت شناسایی‌های عملیات بیت المقدس باز زیر پوستم دوید از جاده به سمت هور تغییر مسیر دادیم و به جزیره مجنون شمالی رسیدیم مصیب آدرس را داشت مقر بچه‌های واحد نزدیک قرارگاه نصرت در جزیره شمالی بود رسیدن ما مقارن با دعای کمیل بود صدای آشنای طلبه جوان واحد اطلاعات عملیات، حاج حمید ملکی مرا برای ساعتی از وابستگی‌های دنیایی جدا کرد او دعا می‌خواند و توپ‌های دوربرد عراق زمین جزیره را می‌لرزاند برای اولین بار بود که رد سرخ توپهای فرانسوی را می‌دیدم انفجار توپ‌ها به محل اجتماع ما نزدیک و نزدیک‌تر می‌شد دور تا دورمان آب بود و نیزار محل استقرار، محیطی دایره‌ای بود در جزیره شمالی که به راحتی برای دشمن حتی در شب قابل شناسایی می‌نمود دعا تمام شد توپ وسط یکی از سنگرهای بچه‌های قرارگاه نصرت خورد دو نفر درجا شهید شدند و شش نفر مجروح مجروحان را یکی‌یکی داخل تویوتا گذاشتیم پهلوی یکی از آنها آنقدر شکافته بود که دستم از میان دنده‌های شکسته سمت چپش رد شد و به قلبش رسید قلبش تاپ‌تاپ می‌زد اما مجروح یک آخ هم نمی‌گفت به اورژانس رسیدیم کسی مثل دکتر با لباس سفید آمد چراغ قوه را روی سر و صورت مجروحان چرخاند و با ناراحتی گفت: "اینها که همه شهید شده‌اند!" آن هشت نفر، از مسئولان قرارگاه نصرت بودند علی شاه‌حسینی با حسرت تعریف می‌کرد: "آنها روز قبل، انگار از رفتنشان خبر داشتند. مثل شب دامادی خودشان را آماده کردند. ناخن‌هایشان را گرفتند. سلمانی کردند و تنی به آب زدند و داشتند دعای کمیل می‌خواندند که ... ◀️ ادامه دارد ... 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ امروز؛ جمعه‌ ☀️ ۱۹ آبان ۱‌۴۰۲ ☪ ۲۵ ربیع‌الثانی ۱۴۴۵ ✝ ۱۰ نوامبر ۲۰۲۳ منسوب به امام مظلوم در غربت و غیبت، بقیه‌الله العظمی ارواحنافداه و عجل‌الله‌تعالی‌فرجه ذکر امروز؛ یکصد مرتبه اَللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدِِ وَ آلِ مُحَمَّدِِ 📆 روزشمار: 💐 ۹ روز تا میلاد اسوه صبر و نماز حضرت زینب کبری سلام‌الله‌علیها. ۵ق - روز پرستار 🔹۱۶ روز تا فرمان حضرت امام خمینی مبنی بر تشکیل بسیج مستضعفین ۱۳۵۸ش - روز بسیج 🏴 ۱۷ روز تا شهادت مظلومانه حضرت صدیقه کبری، فاطمه زهرا علیهاالسلام - روایت ۷۵ روز 🏴 ۳۷ روز تا سالگرد شهادت مظلومانه حضرت صدیقه کبری علیهاالسلام - روایت ۹۵ روز 🏴 ۴۷ روز تا رحلت حضرت ام‌البنین علیهاالسلام - روز تکریم مادران و همسران شهدا 💐 ۵۴ روز تا میلاد ام‌الائمه صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام •┈┈••✾•🌸مناسبت‌های امروز🌸•✾••┈┈• 📆 مناسبت‌های شمسی 📆 مناسبت‌های قمری 📆 مناسبت‌های میلادی 🔹مرگ مصطفی کمال پاشا معروف به از یهودیان مخفی و بنیان‌گذار جمهوری لائیک ترکیه (١٩٣٨م) 🖊 بیشتر بدانیم؛ 🔸🌹🔸-------------