basij va mojahedat.wav
478.7K
📱🍃
•[ #ڪد_عاشقــے☎️ ]•
💞🍃 هرجا مجاهدت هست
در آنجا حضور بسیــج هست . . .
همــراه اول ⬅️
ارسال کد 85469 به شماره ۸۹۸۹
ایراݩــسل⬅️
ارسال کد 4412150 بہ شماره۷۵۷۵
رایتــل⬅️
ارسال کد on4001247 بہ شماره ۲۰۳۰
📱🍃 @heiyat_majazi
[• #منبر_مجازے📿 •]
.
.
شیـــطان😈
در محیط مجـازے هم🌐
بعد از یڪ خــانم و یڪ آقــا🚻
نفر ســــوم می شود3⃣
فرقی نــمی کند
در فضای حقیقی باشد یا مجـازے
پیــــامڪ باشد یا ڪـــامنت
ڪلامی باشد یا نوشتاری
تلفنی باشد یا حضوری
این را قبل از آنکه ادبــــ سخن
بر ما دیڪته کند✍🏻
تقوا حڪم می کند که ارتباط با نــــامحرم را بہ حداقــل برسان⚠️
👈و وقتی روی سخنــــ با جنــس مخــــالف است ⇩ ⇣ ⇩
⛔️باید بداند که فعــــل ها را همیشه جمــــع ببندد⛔️
همیشـــــه یادش باشد که
شیطان برای اضافه شدن
بہ گفتگوهای دو نفره،
نیازی بہ دعوتـــــ💌ـــــنامہ نـــــدارد!
(نہ در دنیای حقیقی نہ دنیای مجـازے …)
دنیاست🌍
مجـازے بودنش فریبـــت نـــــدهد❌
🖇 پ.ن: پیامبر گرامی اسلام(صلوات الله علیه)فرمود:
بدانيد كه هيچ مردى با زن نامحرم خلوت نمىكند، جز آن كه سومى آن ها شيطان است.
📚: نهج الفصاحة، مجموعه كلمات قصار حضرت رسول، ص ۲۴۷
#خدای_دنیای_حقیقی_و_مجازی_یکیست☝️🏻
.
.
پاتوق نخبگـــان😌👇
[•⏳•] @Heiyat_Majazi
🍃💌
#خادم_مجازے
✨بسم رب المهدی ✨
سلااام خدمت تک تک کاربرای
هیئت مجازی
خوووبین😍🖐
تبریک میگم بهتون!!!😁
چیو؟؟معلومه که ،هفته بسیج رو دیگه
یه بچه هیئتی باشی و بسیجی نباشی؟؟☺️
بسیجی پای کار، نیروی همیشه حاضر در صحنه..
نمونش همین کانال هیئت که همیشه پایه ثابت تموم برنامه ها بودین☺️👌
خب از زمان مدرسه تاهرمرحله ای که هستین .قطعا یبار پاتون رو گذاشتین
تو پایگاه بسیج ،چه محلی چه مدرسه
چه دانشجویی،...
میخواستیم که دوباره بیاین پای کار
یه جو صمیمانه ای رو از خاطرات بسیج رو با بقیه تشکیل بدین
هر کدوم ازشما اگه خاطره،طنز،اتفاقی،
ازدوران بسیج،بسیجی بودنش و فعالیتاش، داشت به این آیدی بفرسته☺️
بسم الله😉
🆔: @DokhtarAbani
🍃💌 @heiyat_majazi
Panahian-Clip-PoshtemoonGarme-128k.mp3
1.48M
🎧🍃
🍃
[• #نوحه_خونے🎤•]
.
.
پشتمون گرمه💪
#استادپناهیان
#تربیتفرزند(۷)
.
.
متفاوت بشنویــد🙂👇
@Heiyat_Majazi
🍃
🎧🍃
هیئت مجازی 🚩
🍃💌 #خادم_مجازے ✨بسم رب المهدی ✨ سلااام خدمت تک تک کاربرای هیئت مجازی خوووبین😍🖐 تبریک میگم به
°💌| #جارچے |💌°
یه #بسیجی
بن بست براش معنا نداره😄
جو طرح ولایت خیلی روشون اثر گذاشته
احسنت ☺️
🎯: @DokhtarAbani (پُڵِ ٱِرټڀٱطے٘)
•°•°•°•°•°
اینجا پاتوق بچه هیئتیا👇
داش مشتیاے مجازے☺️
(هَیئَـ✌ـتِ مَجــاَزے)
🍃▪️: @Heiyat_Majazi
[• #فتوا_جاتے👳🏻•]
.
.
#شبهه❌:
آیا بهتر نبود که مانند مسیحیت اسلام نیز طلاق گرفتن را ممنوع و حرام اعلام می کرد!
#پاسخ ✅ شبهه:
در اناجیل کنونی حکم شدیدی درباره طلاق دیده می شود که نه شباهتی به احکام آسمانی و نه به قوانین حساب شده بشری دارد و با هیچ منطقی تطبیق نمی کند و آن حکم ممنوعیت مطلق طلاق است.
در انجیل لوقا می خوانیم:
« هر کس زن خود را طلاق دهد و دیگری را نکاح کند زانی می باشد و هر کس زن مطلقه مردی را به نکاح خویش در آورد زنا کرده است »
انجیل لوقا باب 16 جمله 18
نظیر همین حکم در انجیل مرقس و انجیل متی نیز آمده است؛
انجیل مرقس باب 10 جمله 11
انجیل متی باب 5 جمله 33
اما باید توجه کرد:
بی تردید پیمان زنا شویی پیمان مقدسی است و باید کوشید که تا پایان عمر ادامه یابد اما بی شک ضرورت هایی پیش می آید که ادامه این پیمان قابل تحمل نیست و تولید انوع مفاسد یا ناراحتی های طرفین می کند؛
ما هرگز نمی توانیم اصرار کنیم که این پیمان در این موارد ادامه یابد هر چند تولید ناراحتی و مفسده کند به عنوان نمونه چند مورد رایاد آور می شویم:
1⃣در موارد ناسازگاری قطعی که روحیه زن و مرد به عللی چنان با هم اختلاف دارند که هیچ گونه امیدی به سازش آنها نیست و اگر علی رغم این عدم توافق آنها را به حکم اجبار وادار به زندگی زناشویی کنیم ممکن است اقدام به خود کشی یا فرار از خانه نمایند یا بیم آن برود که یکدیگر را نابود کنند .
آیا در چنین فرضی که وقوع آن هیچ بعید نیست معقول است که آنها را به ادامه زناشویی مجبور کنیم اگر چه منتهی به این امور شود؟ آیا صحیح است که حق طلاق را در این موارد مطلقا از مرد سلب نماییم!
2⃣در موارد اضطرار مانند اینکه مرد و زن هر دو به علت عدم قدرت بر زندگی در یک محل ( به این ترتیب که مثلا مزاج یکی ایجاب می کند در منطقه گرم و خشک و دیگری در منطقه سرد و مرطوب زندگی کند ) یا شغل مرد به گونه ای است که جز در مناطقی که با وضع زن سازگار نیست نمی تواند بماند آیا در چنین مواردی می توان گفت زن و مرد مجبورند تا پایان عمر بر همان ازدواج سابق بمانند و اگر مرد اقدام به طلاق و ازدواج جدید کند زنا کرده است!
3⃣در مواردی که امراض غیر قابل علاج یا دیوانگی و جنون برای یکی از طرفین یا بیماری هایی که مانع هر گونه عمل جنسی است یا مفقود الاثر شدن یکی از زوجین پیش آید آیا می توان طرف دیگر را به حکم اجبار در زندان این ازدواج تا ابد محبوس کرد .ازدواجی که هیچ سودی ندارد و جز ضرر نتیجه ای از آن عاید نمی شود .
اصولا اصرار بر ادامه زوجیت در این گونه موارد اغلب منجر به ارتکاب زنا می شود همان عملی که ترس از آن باعث جعل چنین حکمی شده زیرا بدیهی است کمتر کسی حاضر می شود یک عمر در چنین حالی به سر برد.
امروزه نیز بسیاری از ملل مسیحی به حکم ضرورت زندگی این قانون را شکسته و در کشور خود طلاق را قانونی ساخته اند.
مسیحیت در دنیای کنونی ، ایت الله مکارم شیرازی صـ51ـ
.
.
#مهدیار
#ڪپے⛔️
#بازنشر ≈ #صدقهجاریه🍃
هیچ شبهـهاےبے پاسخ نمونده😉👇
[•📖•] @Heiyat_Majazi
[• #نھج_علے(ع)☀️ •]
🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃
✨بہ نام خـــــداے علے✨
😄 حکومت فقط مال خداست
☹️ حرف حقی که ازش به ناحق
استفاده می کنن.
☺️ شده روزگار ما. همه میگن
کمک به محرومین ولی آشوب راه
می افته و حق اونا ضایع میشه.
📚|• #نهج_البلاغه. حکمت ۱۹۸
مطابق با ترجمه #محمّد_دشتی
#ڪپے⛔️
#بازنشر ≈ #صدقهجاریه
پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😌👇
[•✍•] @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
[• #قصه_دلبرے📚•] #بدون_تو_هرگز #قسمت_سی_و_پنج مامان گلم... چرا اينقدر گرفتهست؟ناخودآگاه دوباره يا
[• #قصه_دلبرے📚•]
#بدون_تو_هرگز
#قسمت_سی_شش
به اون آقاي محترمي که اومده سراغت بگو، همون حرفي که بار اول گفتم... تا برنگردي من هيچ جا نميرم. نه سوميش، نه چهارميش، نه اوليش، تا برنگردي من هيچ جا نميرم.اينو گفت و دستش رو از توي دستم کشيد بيرون! اون رفت توي اتاق، من کيش و مات وسط آشپزخونه... تازه مي فهميدم چرا علي گفت من تنها کسي هستم که مي تونه زينب رو به رفتن راضي کنه. اشک توي چشمهام حلقه زد! پارچ رو برداشتم و گذاشتم توي يخچال... ديگه نتونستم خودم رو کنترل کنم...-بي انصاف، خودت از پس دخترت برنيومدي! من رو انداختي جلو؟ چطور راضيش کنم وقتي خودم دلم نمي خواد بره؟براي اذان از اتاق اومد بيرون که وضو بگيره. دنبالش راه افتادم سمت دستشويي، پشت در ايستادم تا اومد بيرون... زل زدم توي چشمهاش، با حالت ملتمسانهاي بهم نگاه کرد. التماس مي کرد حرفت رو نگو... چشمهام رو بستم و يه نفس عميق کشيدم... -يادته2سالت بود تب کردي...سرش رو انداخت پايين... منتظر جوابش نشدم.-پدرت چه شرطي گذاشت؟ هر چي من ميگم، ميگي چشم...التماس چشمهاش بيشتر شد... گريهاش گرفته بود...-خب پس نگو... هيچي نگو... حرفي نگو که عمل کردنش سخت باشه... پرده اشک جلوي ديدم رو گرفته بود...-برو زينب جان... حرف پدرت رو گوش کن! علي گفت بايد بري.و صورتم رو چرخوندم... قطرات اشک از چشمم فرو ريخت. نميخواستم زينب اشکم رو ببينه... تمام مقدمات سفر رو مامور دانشگاه از طريق سفارت انجام داد... براش يه خونه مبله گرفتن؛ حتی گفتن اگر راضي نبوديد بگيد براتون عوضش مي کنيم. هزينهزندگي و رفت و آمدش رو هم دانشگاه تقبل کرده بود...پاي پرواز به زحمت جلوي خودم رو گرفتم، نمي خواستم دلش بلرزه، با بلند شدن پرواز اشکهاي من بيوقفه سرازير شد. تمام چادر و مقنعهام خيس شده بود...بچه ها، حريف آرام کردن من نمي شدن.
🖊:نقل از همسر وفرزند شهید
#ڪپےبدونذڪرمنبع
#شرعاحــــراماست...
[•📙•] @Heiyat_Majazi
هیئت مجازی 🚩
[• #قصه_دلبرے📚•] #بدون_تو_هرگز #قسمت_سی_شش به اون آقاي محترمي که اومده سراغت بگو، همون حرفي که ب
[• #قصه_دلبرے📚•]
#بدون_تو_هرگز
#قسمت_سی_هفت
نماينده دانشگاه براي استقبالم به فرودگاه اومد، وقتي چشمش بهم افتاد، تحير و تعجب نگاهش رو پر کرد. چند لحظه موند! نميدونست چطور بايد باهام برخورد کنه... سوار ماشين که شديم اين تحير رو به زبان آورد...-شما اولين دانشجوي جهان سومي بوديد که دانشگاهبراي به دست آوردن شما اينقدر زحمت کشيد... زيرچشمي نيم نگاهي بهم انداخت...-و اولين دانشجويي که از طرف دانشگاه ما با چنين حجابي وارد خاک انگلستان شده...نميدونستم بايد اين حرف رو پاي افتخار و تمجيد بگذارم! يا از شنيدن کلمه اولين دانشجوي مسلمان محجبه،شرمنده باشم که بقيه اينطوري نيومدن؛ ولي يه چيزي رو ميدونستم، به شدت از شنيدن کلمه جهان سوم عصباني بودم. هزار تا جواب مودبانه در جواب اين اهانتش توي نظرم مي چرخيد؛ اما سکوت کردم. بايد پيش از هر حرفي همه چيز رو ميسنجيدم و من هيچي در مورد اون شخص نميدونست ...ممن رو به خونهاي که گرفته بودن برد. يه خونه دوبلکس، بزرگ و دلباز با يه باغچه کوچيک جلوي در و حياط پشتي. ترکيبي از سبک مدرن و معماري خانههاي سنتي انگليسي... تمام وسايلش شيک و مرتب... فضاي دانشگاه و تمام شرايط هم عالي بود. همه چيز رو طوري مرتب کرده بودن که هرگز؛ حتی فکر برگشتن به ذهنم خطور نکنه؛ اما به شدت اشتباه مي کردن! هنوز نيومده دلم براي ايران تنگ شده بود. براي مادرم، خواهر و برادرهام، من تا همون جا رو هم فقط به حرمت حرف پدرم اومده بودم. قبل از رفتن، توي فرودگاه از مادرم قول گرفتم هر خبري از باباشد بلافاصله بهم خبر بده. خودم اينجا بودم دلم جا مونده بود، با يه علامت سوال بزرگ... -بابا... چرا من رو فرستادي اينجا؟! دوره تخصصي زبان تموم شد و آغاز دوره تحصيل و کار در بيمارستان بود.اگر دقت مي کردي مشخص بود به همه سفارش کرده بودن تا هواي من رو داشته باشن، تا حدي که نماينده دانشگاه، شخصا يه دانشجوي تازه وارد رو به رئيس بيمارستان و رئيس تيم جراحي عمومي معرفي کرد. جالبترين بخش، ريز اطلاعات شخصي من بود... همه چيز، حتي علاقه رنگي من! اين همه تطبيق شرايط و محيط با سليقه و روحيات من غيرقابل باور و فراتراز تصادف و شانس بود. از چينش و انتخاب وسائل منزل تا ترکيب رنگي محيط و گاهي ترس کوچيکي دلم رو پر مي کرد!
🖊:نقل از همسر وفرزند شهید
#ڪپےبدونذڪرمنبع
#شرعاحــــراماست...
[•📙•] @Heiyat_Majazi
[• #وقت_بندگے💕 •]
.
.
☺️:🌷
/نمـٰازشَبدرخݪوټ/
عَنْ رَسُولِ اللّهِ صلي الله عليه و آله قالَ: صَلاةُ التَّطَوُّعِ حَيْثُ لايَراهُ مِنَ النّاسِ اَحَدٌ مِثْلُ خَمْسٍ وَعِشْرِينَ صَلاةً حَيْثُ يَراهُ النّاسُ.
رسول اكرم{ص} فرمود:
نماز مستحبى كه كسى از مردم،
نمازگزار را نبيند برابر با
بيست و پنج نماز است در جايیڪه
مردم او را مى بينند.
#بسماللهمومن💚✋
☺️:🌷
.
.
یڪ ـجُرعـہ آرامش😌👇
[•🍃⏰•] @heiyat_majazi
【• #رزق_معنوے •】
.
.
⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀ ⠀⠀ ⠀⠀⠀ོ ⠀
•اگه زمین خوردی
حتما به زمین خوردن
نیاز داشتی☺️✋•
⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀ ⠀⠀ ⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀
#التماس_تفڪر✋
.
.
| #تقبلالله
#دلتو_بهخدا_بسپار|💚
#حرفاےدرگوشے😌☝️
[•🗣•] @heiyat_majazi
[• #حرفاے_خودمـونے☺️ •]
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
/🍃/یوسفت گر یوسفِ زهرا بُوَد
نیکوتر است.
/🍃/در میان عاشقان او از
همه عاشقتر است
خــدا رو احساس ڪن👇
[•🕊•] @Heiyat_Majazi