eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
3.9هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
415 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
•᯽🍃᯽• . . •• •• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ از خودتون باید شروع کنید! تمام خوف‌ها و ترس‌هایی ڪه انسان دارد از دشمن، برای این است که خودش را میبنیید.. اگر چنانچه دید که خـ♡ـدا هست در کار، برای خدا دارد کار میکند، نمی‌ترسد! چون مقدرات دست اوست...♥️🔗🌿 . . ᯽دل‌تورامیطلبد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🍃᯽•
•᯽📿᯽• . . •• •• درخواست ارائۀ ثواب صالحان درخواست ديگر امام آن است كه خداوند متعال ثوابى را كه براى صالحان در نظر گرفته، به وى نشان دهد؛ چنان‌كه در قرآن كريم آمده است: فَلاٰ تَعْلَمُ نَفْسٌ مٰا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ سجده¹⁷ هيچ كس نمى‌داند چه چشم روشنى و پاداشى براى ايشان كنار گذارده شده است. ونیز: وَ نُنْشِئَكُمْ فِي مٰا لاٰ تَعْلَمُونَ واقعه⁶¹ و شما را در آن چه نمى‌دانيد، باز مى‌آفرينيم.🌺 مقصود از آيۀ شريفه آن است كه به‌زودى صالحان را در ميان ذخيره‌هاى ناشناخته‌اى كه روشنى‌بخش ديدگان‌شان خواهد بود، برخواهيم انگيخت.😇✌️ 💚 . . ᯽سجادّه‌عشق‌تو‌تماشاگه‌راز᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📿᯽•
•᯽🌍᯽• . . •• •• {بیا ڪه رنج فراقت برید امان مرا••💔 {به یُمن آمدنت تازه ڪن جهان مرا••🌱 . . ᯽همهـ‌جامےبینم‌رخ‌زیباےتـورا᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🌍᯽•
•᯽🪞᯽• . . •• •• تصورکن همهـ عالم بلند شدن واست کف بزنن اما امامـ زمان که تورو دید روش و برگردوندهـ -ارزش دارهـ؟ ✋🏽 . . ᯽اےآرامِ‌ دلم᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🪞᯽•
•᯽🌗᯽• . . •• •• 📌تند تند نماز نخون...! 💠نماز رو شمرده شمرده و با دقت می خوند، بهمون می‌گفت اشکال کار ما اینه که برای همه وقت میزاریم، جز برای خدا نماز مون رو سریع می خونیم و فکر می کنیم، زرنگی کردیم، اما یادمون میره، اونی که به وقت ها برکت میده، فقط خود خداست. 🍃شهید علیرضا کریمی . . . ᯽شھـادتت‌سنگ‌رابوسیدنےکرد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🌗᯽•
هیئت مجازی 🚩
•᯽📖᯽• . . •• #قصّه_بشنو •• •ڪتاب: #طنزِفریبرز •به‌قلم: ناصرکاوه •قسمت‌:«بیست و ششم» در عملیــات
•᯽📖᯽• . . •• •• •ڪتاب: •به‌قلم: ناصرکاوه •قسمت‌:« بیست و هفتم» فریـبرز لاغـر و قـد بلنـدی داشـت. مثـل همـه بسـیجی هـا خـوش سـیما بـود و خـوش َمشـرَب. فقـط یـك كمـی بیشـر از بقیـه شـوخی مـی كـرد. نـه اینكـه مایـه تمسـخر دیگـران شـود، كـه اصـلاً ایـن حرفهـا تـوی جبهـه معنـا نداشـت. سـعی مـی كـرد دل مؤمنـان خـدا را شـادكند. آن هـم در جبهـه و جنـگ. از روزی كـه اون آمـد در گـردان مـا، اتفاقـات عجیبـی در اردوگاه و گـردان میافتـاد. لبـاس هـای نیروهـا كـه خاكـی بــود و در كنــار ســاك های شــان قــرار داشــت، شــبانه شســته مــی شــد و صبــح روی طنـاب وسـط اردوگاه خشـك شـده بـود. ظـرف غـذای بچه هـا هـر دوسـه تـا دسـته، نیمـه هـای شـب خـود بـه خـود شسـته مـی شـد. هـر پوتینـی كـه شـب بیـرون از چـادر مـی مانـد، صبـح واكـس خـورده و بّـراق جلـوی چـادر قـرار داشـت.فریبرز كـه از همـه كوچكـتر، شـوخ تـر و تنبـل تـر بـود، وقتـی ایـن اتفاقـات جالـب را مـی دیـد، مــی خندیــد و میگفــت: بابــا ایــن كیــه كــه شــبها "زورو بــازی" در می‌آره و لبــاس بچه هــا و ظــرف غــذا رامــی شــوره؟...گاهی فریـبـرز میگفــت: "آقــای زورو، لطــف كنـه و امشـب لبـاس هـای منـم بشـوره و پوتیـن هـام رو هـم واكـس بزنـه".... مـن کـه حالشـو نـدارم.... *** یـه مدتـی تـوی واحـد تعـاون، سـتاد تخلیـه شـهدای لشـگر بـا فریـبرز همـکار بودیـم. کارمـان جمـع و جـور کـردن، بسـته بنـدی و ترتیـب انتقـال پیکـر شـهدا بـه عقـب جبهـه بـود... معمـولا جیـب شـهدا را میگشـتیم و هـر چـه بـود در پلاسـتیکی جمـع میکردیــم و همــراه تابــوت مــی فرســتادیم بــرای خانــواده شــهید... یکبــار یکــی از پیکـر هـای شـهدا توجـه مـان را جلـب کـرد و حسـاس شـدیم بـه آن.فریـبرز کاغـذی را کـه روی آن بـا خـط درشـت نوشـته بـود «وصیـت نامـه» را از جیـب شـهید بیـرون آورد تــا بــا هــم بخوانیــم، تــا ببینیــم امثــال ایــن بچه هــا کــه تــازه بالــغ شــده و از مـال دنیـا هـم چیـزی ندارنـد بازمانـدگان شـان را بـه چـه امـوری سـفارش مـی کننـد... کاغـذ را کـه بـاز کردیـم نمی دانسـتیم بـالای سر بـدن شـهید بخندیـم یـا گریـه کنیـم. نوشـته بـود، بـرای مـن گریـه نکنیـد. بـرای بابـام گریـه کنیـد کـه، مـی خواهـد خـرج دفـن و کفـن مـرا بدهـد و برایـم شـب هفـت و چهلـم بگیـرد.... هـر چـه را یـک عمـر جمـع کـرده بایـد روز شـهادت مـن بدهـد مـردم بخورنـد!... 😂 ڪپےبدون‌ذڪرنام‌نویسنده‌ممنوع!📌 . . Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📖᯽•
•᯽📞᯽• . . •• •• ومایکفربهاالاالفاسقون گناه کردن رو ساده نگیریم 🙂 سوره‌مبارکه‌ی‌بقره آیه‌ی۹۹💚 . . ᯽چه‌کسےماراشنیـدالاخدا᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📞᯽•
•᯽🍃᯽• . . •• •• وقتایے ڪه برنامه‌ها و اهدافت رو پشت گوش میندازے و میگے استراحت مهم‌تره به این فڪر ڪن ڪه امثال شهیدسلیمانےها راحت به اینجا نرسیدن معتقد بودن استراحت برای بعد از شهادته🙂✌️ . . ᯽دل‌تورامیطلبد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🍃᯽•
•᯽📿᯽• . . •• •• ‮تقاضاى به تصوير كشيدن عقاب تبه‌كاران درخواست ديگر امام عليه السّلام ازخداوند سبحان، به تصوير كشيدن عقاب تبه‌كاران و عصيان‌گران در قلب مبارك خويش است، تا بدين‌ وسيله نفس او آرامش يابد.🌿 البته اين درخواست براى امام به واقعيت پيوسته است و در واقع آموزش نحوۀ درخواست به مردم است.👌 آرى، اگر تصوير شفاف و نزديكى از ثواب و عقاب داشته باشيم، قطعا در بندگى حضرت حق ثابت‌قدم‌تر خواهيم بود؛ به‌گونه‌اى كه جز رضاى او را نمى‌طلبيم.🌱 بنابراين، برخوردارى از اين آگاهى شهودى، بايد به تأييد خداوند متعال باشد. بر اين اساس، چه‌بسا كه درخواست امام در اين دعا، طلب مقام عين اليقين باشد كه بالاتر از علم اليقين است.🌺 . . ᯽سجادّه‌عشق‌تو‌تماشاگه‌راز᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📿᯽•
•᯽🧪᯽• . . •• •• 💠 زوج‌هایی که در انجام کارهای منزل به یکدیگر کمک می‌کنند، در زندگی مشترک خوشبخت هستند.😍🥰 💠 و نسبت به بقیه‌ی زوج‌ها شادتر زندگی کرده و محبوبیت‌شان روز به روز بیشتر‌ می‌شود.💜❤️ 💠 گاه با ابراز این جمله که: "می‌خواهم کمکت کنم" و یا اینکه: "الان چه کاری از دستم برمی‌آید؟" محبت و عشق را به همسر خود هدیه دهید!💝💞 . . ᯽درسـاحل‌امن‌خانوادھ᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🧪᯽•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•᯽🎞᯽• . . •• •• ٺو لبخندے‌ میان گࢪ‌یہ هایم . . ᯽بدون‌ِاستورےنمونے᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🎞᯽•
•᯽🍬᯽• . . •• •• 🍃 فریــــاد زدن بچه ها🍃 🔆 بچه ها اَلکی جیغ و داد نمی‌کند. جیغ وداد بچه‌ها یک علت پنهـان دارد که مهمترین آن آستـــــانه تحمل مـی‌باشـد. بـچـه‌ هــایی که آستــانه تحملشان پایـیـن است جـیـغ و دادمی‌کنند. ✅ از عواملی کـه در بـچـه‌ها آستانه تـحـمـل را پایین می‌آورد می‌توان به 🪞تغذیه نامناسب،🍟 🪞همبـــــازی نداشتن،👭 🪞زیــــــاد تلویزیون دیدن،📺 🪞در خانه زیاد امر و نهی شدن☝️ 🪞و توقعات بالا از فرزند، اشاره کرد.🤕 📝 «استاد تراشیون» . . ᯽ایرانـم،جـوانـ بمـان᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🍬᯽•
خنجر یمنی را بردار - Haj Meysam Motiee.mp3
11.12M
•᯽🎺᯽• . . •• •• خنجر یمنی را بردار 👌👌👌 . . ᯽چوندیدم‌خوشتر از آواز تو᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🎺᯽•
•᯽🪞᯽• . . •• •• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌱- عھد ببندیم کہ؛ از امشب بشیم‌ ھمونے که آقا-؏ـج- میخواد .. بشیم‌ھمونی‌که تمومِ عشقِ دلش خدمت به امام زمانشه  . . - !؟ ..🙂✨ . . ᯽اےآرامِ‌ دلم᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🪞᯽•
•᯽🌗᯽• . . •• •• ابراهیم هادی زنگ زد به منزل ما و برای ساعت شش قرار گذاشت که دنبال من بیاید و به جایی برویم. ⌚درست رأس ساعت شش زنگ خانه ما را زد! رفتم دم در و دیدم آقا ابراهیم است. با تعجب گفت: چرا حاضر نیستی؟ گفتم: من فکر کردم شما هم مثل بقیه رفقا وقتی قرار می‌گذاری با تأخیر حاضر می‌شوی! عصبانی شد و گفت: یعنی چی؟ انسان باید هر طور شده به قول و قرارش عمل کنه. 📚‌‌‌خدای خوب ابراهیم . . . ᯽شھـادتت‌سنگ‌رابوسیدنےکرد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🌗᯽•
هیئت مجازی 🚩
•᯽📖᯽• . . •• #قصّه_بشنو •• •ڪتاب: #طنزِفریبرز •به‌قلم: ناصرکاوه •قسمت‌:« بیست و هفتم» فریـبرز لا
•᯽📖᯽• . . •• •• •ڪتاب: •به‌قلم: ناصرکاوه •قسمت‌:« بیست و هشتم» آمبولانس ایســتاد روبــه‌روی ســنگر. بچه‌هــا خســته و کوفتــه یکی‌یکی از داخلــش پریدنــد پاییــن. اونــا بــه حــاج مســلم "پیرمــرد مقــر" ســلام میکردنــد و آن‌طرف‌تر می‌ایستادند. حــاج مســلم نــگاه شــان میکــرد و میگفــت: سـلام بابا اومدیــد؟... افتـاده بـود تـه آمبولانس. او را کـه دیـد، تنـد رفـت جلـو و گفـت: بابـا ایـن دیگـه کیـه؟... شـجاعی گفـت: بابامسـلم، فریبرز هـم پریـد. حـاج مسـلم زد بـه سـینه اش و گریه کنــان گفــت: ای خــدا، آخــرش ایــن اکـبـری هــم پریــد! رفــت جلوتــر. دســت گذاشـت روی پاهـاش و بـراش فاتحـه ای خونـد. گریـه کـرد و یکدفعـه رفـت داخـل آمبولانس. مجیـد گفـت: کجـا بابامسـلم؟ گفـت، میخـوام بـرای آخریـن بـار صـورت شــو ببوســم. رفــت داخــل آمبولانس ســنگینی اش را انداخــت روی شــکم فریـبرز و خواسـت ببوسـدش. فریبرز هنّـی کـرد. پریـد بـالا و خنده کنـان گفـت: یـا اباالفضـل ترکیدم!... حـاج مسـلم ترسـید. خـودش را کشـید عقـب و بعـد خـراب شـد روی فریـبرز و حـالا نـزن و کـی بـزن و میگفـت: کـه دیگـه شـهید میشـی؟ هـا... او فریـبرز را مـیزد و مـا از خنـده مـرده بودیـم... ***** مثـل شـب هـای دیگـر، مراسـم دعـا و نیایـش تـوی سـنگر بـه پـا بـود سـوز دل مـداح در تاریکــی ســنگر، حــال خوبــی بهــم داده بــود. در خلــوت معنــوی ای کــه بــرای خـودم دسـت و پـا کـرده بودم،یکهـو فریـبرز از کنـارم رد شـد و چیـزی روی زانویـم گذاشـت، بعـد هـم رفـت سرجایـش نشسـت. تاریکـی داخـل سـنگر نگذاشـت بفهمـم آن بـرادر رزمنـده چـه کسـی اسـت؟ دسـت روی زانویـم گذاشـتم و آن شـیء را ملـس کـردم. دیـدم پاکـت نامـه اسـت!!بالأخره دعـا تمـام شـد... بیـرون سـنگر، جـای دنجـی بـرای بـاز كـردن نامـه پیـدا کـردم. رفتـم آنجـا و در نامـه را بـاز کـردم. معلـوم بـود کاغـذ نامـه، از وسـط دفتری جـدا شـده است.فرسـتنده ی نامـه هـم همسـرم بـود... همـه ی نامـه فقـط همیـن یـک خـط بـود: "سلام! بچههـا همـه حـال شـان خـوب اسـت." کل سـفیدی کاغـذ بعـد از ایـن یـک جملـه هـم، ایـن چنـد کلمـه بـود: "جواب نامه، فوری، فوری"... از ایــن همــه خســت همـسـرم در نوشــن نامــه و آن همــه پافشــاری بــرای جــواب دادن نامـه تعجـب کـردم. سـابقه نداشـت. آنهـا عادتـم را مـی دانسـتند؛ یـک مـاه نگذشـته، تلفـن مـی کـردم و خبـر سـامتی شـان را جویـا مـی شـدم. عـادت بـه نامـه نوشتن نداشـتم، ولـی حـالا مجبـور بـودم جـواب نامـه شـان را بدهـم. هـزار فکـر و خیـال بـه سراغـم آمـد.از کار همسرم متعجـب بـودم کـه صـدای خنـده ی فریـبرز، توجــه مــرا بــه خــودش جلــب کــرد. دور و بــرم را پاییــدم. بیشتــر کــه دقــت کــردم، دیـدم فریـبرز سرش را از سـوراخ سـنگر دیـده بانـی آورد بیـرون و دزدکـی دارنـد مـی خندنـد. خسرو شـیپور قـورت داده هـم یـک کـم آن طـرف تـر کنـارش بـود. تـازه از ماجـرا سر درآوردم، کـه سرکار هسـتم... امـا پیـش خـودم گفتـم زود قضـاوت نکنـم، شـاید خنـده شـان بـرای چیـز دیگـری باشـد، پـس آن همـه مهـر پشـت پاکـت نامـه بـرای چـی بـود؟... یـک بـار دیگـر پشـت پاکـت نامـه را بـا دقـت دیـدم. خـوب کـه نـگاه کـردم، دیـدم همـه آن چنـد تـا مهـری کـه پشـت پاکـت نامـه خـورده، نقـش سـیب زمینـی بـرش داده شـده ای هسـت کـه محکـم بـه کاربـن کوبیـده شـده. دیگـر جـای شـک و تردیـدی باقـی نمانـد. کار آقـا فریـبرز بـود. حسـابی از ضدحالـی کـه خـوردم، حـالم گرفتـه شـد... ڪپےبدون‌ذڪرنام‌نویسنده‌ممنوع!📌 . . Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📖᯽•
•᯽🪴᯽• . . •• •• از‌دکتر‌پرسیدم:👨🏻‍🔬 دکتر!من‌قرصامومیخورم،‌ ولی‌نمیدونم‌که‌چرا‌خوب‌نمیشم!؟😟⁉️ دکترم‌‌گفت:قرصاتو‌سر‌وقت‌‌میخوری؟!🤔💊 همونجا‌فهمیدم‌که‌چرا‌نمازام تاثیری‌نداره..! . . ᯽خوب‌شد‌شمارا‌ دارم...خدا᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🪴᯽•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•᯽📞᯽• •• 🤍•• «ما شما را درباره ۍ‌ روزعذاب ڪه نزدیڪ است هشدار دادیم و آگاه ساختیم، روزے ڪه هرڪس هرچه ڪرده در پیش روے خود حاضر بیند! و ڪافران در آن روز گویند: ڪه اۍ‌ کاش خاڪ بودم، تا چنین به آتش ڪفر خود نمـےسوختیم!🕊» •{آیات 39 و 40 سوره ی زیبای نـبـأ}• 🎧 ᯽چه‌کسےماراشنیـدالاخدا᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📞᯽•
•᯽🍃᯽• . . •• •• •○😇○•باید فقط به خدا پیله •○✨○•کرد چون فقط با او است •○🦋○•که می شود پروانه شد. . . ᯽دل‌تورامیطلبد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🍃᯽•
•᯽⏰᯽• . . •• •• ولی چه قشنگه توی زندگی هامون اهل بیت رو داریم محبتشون توی قلب هامون هست و همیشه پناه بی قراری‌هامون هستن الهی که جمال آخرین اماممون رو ببینیم و پای رکابش شهید بشیم :) إِنّ حُبّنَا لَتُسَاقِطُ الذّنُوبَ كَمَا تُسَاقِطُ الرّيحُ الْوَرَقَ». امام حسين (ع) فرمود: «محبّت ما اهل بيت سبب ريزش گناهان است، چنان‏كه باد، برگ درختان را مى‏ريزد». 📚حياة الامام الحسين، ج 1 ص156 . . ᯽تنها‌بهانه‌ام‌تویے᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽⏰᯽•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•᯽🎞᯽• . . •• •• دلم هواٺو ڪرده هوامو داࢪ‌ے‌؟ . . ᯽بدون‌ِاستورےنمونے᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🎞᯽•
•᯽🌱᯽• . . •• •• خدای شنونده‌ی همہ چیز، شکرت بابت گوش‌هامون!💚 بہ‌خاطر این‌کہ می‌تونیم چَہ‌چَہ گنجشک‌ها رو بشنویم 🕊 بہ‌خاطر شنیدن صدای اذان و صوت تلاوت قرآن :) بہ‌خاطر شنیدن آهنگ صدای عزیزانمون♡ و بہ‌خاطر شنیدن کلی نوای قشنگ دیگہ ◠◡◠ 🪴 . . شڪرانه‌هاتون رو می‌شنویم...👀 ••📬•• @Daricheh_khadem . . ᯽من‌بےتودمےقرارنتوانم‌کرد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🌱᯽•
•᯽🪞᯽• . . •• •• 🌱تصوّر کن همہ عالم بلند شدن واست کف بزنن امـّا امام‌زمان کہ تو رو دید روش و برگردونھ 💔 - ارزش داره؟! ‌✋🏻⁩ . . ᯽اےآرامِ‌ دلم᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🪞᯽•
•᯽🌗᯽• . . •• •• میدونے‌چیہ.. همش‌حَسرت‌اینو‌میخورم‌کِہ.. تو‌جَوان‌بودی وَ‌من‌هم‌جَوانم! اونوقت‌تو‌کجاومَن‌کجا؟ . . ᯽شھـادتت‌سنگ‌رابوسیدنےکرد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🌗᯽•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•᯽🕌᯽• . . •• •• «آه یا ڪربلاء! أے مأوے أڪثر أمانًا من ذراعیڪ؟» ای کربلا، کدام پناهگاه از آغوشِ تو امن‌تر است؟❤️‍🔥 . . ᯽شب‌جمعه‌است‌هوایت‌نکنم‌میمیرم᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🕌᯽•