هیئت مجازی 🚩
•᯽📖᯽• . . •• #قصّه_بشنو •• •ڪتاب: #طنزِفریبرز •بهقلم: ناصرکاوه •قسمت:« بیست و نهم» همـه گردانه
•᯽📖᯽•
.
.
•• #قصّه_بشنو ••
•ڪتاب: #طنزِفریبرز
•بهقلم: ناصرکاوه
•قسمت:« سیم»
دســتور از طــرف لشــگر آمــده بــود کــه هیــچ کــس حــق نــدارد بــالای 80 کیلومــر سرعــت رانندگــی کند!یــک شــب بــا رانندگــی فریــبرز داشــتیم میآمدیــم كــه یکــی کنـار جـاده دسـت تـکان داد نگـه داشـتیم، تـا طـرف سـوار
شـود. فریبـرز گاز داد و راه افتـاد... مـن هـم بـا او شروع کـردم بـه صحبـت کـردن. فریبـرز هـم بـا سرعـت
زیـاد میرانـد و مـن هـم بـا اوحـرف مـیزدم!... اون بنـده خـدا گفـت، شـنیدم کـه فرمانـده لشـگرتون دسـتور داده تنـد نریـد! راسـت میگـن؟! گفتـم: فرمانـده گفتـه!
فریبـرز زد دنـده چهـار و ادامـه داد اینـم بـه سـلامتی فرمانـده باحـال مـان!!!
مســیرمان تــا نزدیکــی واحــد مــا، طــرف پیــاده کــه شــد، دیــدم همــه ریختنــد دور ورش و خیلـی تحویلـش میگیرنـد! فریـبرز بـا دسـتپاچگی پرسـید عمـو کـی هسـتی تـو مگـه؟!
اون بنـده خـدا هـم گفـت، همـون کـه بـه افتخـارش زدی دنـده چهـار...
****
آتیـش توپخانـه عـراق در منطقـه بـی سـابقه بـودو بـه حـدی زیـاد شـده کـه در عقبـه منطقـه هـم اتوبـوس هـا سرو تـه مـی کردنـد... و داشـتند بـه سرعـت منطقـه رو تـرک مـی کردنـد، مـن و فریبـرز هـم بـا یـه ماشـین بودیـم و همیـن کـه ایـن صحنـه را
دیدیـم دور زده و پشـت سر بقیـه خودروهـا قرارگرفتیـم. آتیـش هـر لحظـه سـنگین تـر مـی شـد. راننـده اول وقتـی دژبانـی رسـید در حالـی کـه جلـوی او را گرفتـه بـود و طنـاب را در دسـت داشـت گفـت: اخـوی کجـا...
گفـت:«شـهید دارم.» دژبـان راه
رو بـاز کـرد و رو بـه دومی گفـت:«شـما کجـا بـرادر»
او هــم بالفاصلــه گفــت:« مجــروح دارم» و دوبــاره دژبــان راھــرو بــاز کــرد. و
سرانجـام رو بـه سـومی کـه مـا بودیـم و فـوق العـاده هـم دسـت و پایـان را گـم
کـرده بودیـم گفـت:«شـا دیگـه کجـا»
و فریبـرز کـه دیگـه نمیی دونسـت تـو اون موقعیـت چـی بگـه و فقـط بـرای اینکـه چیـزی گفتـه باشـه بـا عجلـه گفـت:
»مفقــود الاثــر دارم»
و ایــن جملــه تاریخــی فریـبـرز بــرای خــودش و دیگــران
سالهاســت کــه موجــب خنــده و شــادی شــده اســت...
****
مـن آن روز تصادفـاً پـای بـی سـیم بـودم. هرچـه میگفتنـد، مـی شـنیدم. در یکـی
از محورهــا کــه بچه هــا ظاهــراً نتوانســته بودنــد درســت و بــه موقــع عمــل کننــد، دشـمن داشـت بـه سـمت نیروهـای مـا پیـروی مـی کـرد. اگـر اشـتباه نکنـم یـال المهـدی در شـاخ شـمیران (از ارتفاعـات بلنـد اسـتان سـلیامنیه عـراق) بـود.
فریــبرز بــی ســیم چــی لحظــه بــه لحظــه اعــلان وضعیــت مــی کــرد.«از خیــر بــه خنـدق از خیـر بـه خنـدق!!»... و از ایـن طرف:«بگوشـم خیـر». و او ادامـه می داد:
«دشـمن فـوق العـاده بـه مـا نزدیـک شـده، نمیتوانیـم از خجالـت شـان دربیاییـم،
چـکار کنیـم؟» کـه جـواب مثـل همیشـه «مقاومـت کنیـد» بـود. پیـدا بـود او مرتبـاً سـعی میکنـد بـا ارتباطـی کـه مـی گیـرد نشـان بدهـد کـه تـا لحظـه ای دیگـر همـه
چیـز تمـام میشـود، همـه قلـع و قمـع مـی شـویم و فرمانـده دوبـاره بـا خونسـردی
آنهـا را دعـوت بـه صبـر و بردبـاری مـی کـرد. فریـبرز بـی سـیم چـی دیگـر گریـ هاش گرفتـه بـود. هـر چـه مـی دیـد میگفـت:«آمدنـد، گرفتنـد، زدنـد، بردنـد، کشـتند...
و از ایـن حرفـا کـه هیـچ تاثیـری در جـواب فرماندهـی نداشـت. دسـته آخـر، بـا یـک حـال عصبـی و تنـدی گفِـت:«
دلامصـب! اگـه حـرف منـو بـاور نـداری مـی خـوای گوشـی رو بـدم بـا خودشـون صحبـت کـن. اگـه عربـی بلـدی!»
مـن هـم بیـن خنـده و گریـه اسـیر شـده بـودم و بـه سـختى خـودم را کنـترل مـی کـردم. آخریـن حرفـی کـه او زد و بعـد از آن ارتبـاط قطـع شـد ایـن بـود کـه:
«مـا الان اسـیر مـی شـویم.» و مسـئول مـان بـا هـان طمأنینـه خـاص خـودش گفـت:
«نـام شـا در تاریـخ ثبـت میشـود و جاودانـه مـی گردیـد!!»
معلـوم بـود بـا شـنیدن ایـن حـرف بـی سـیم چـی گوشـی بـی سـیم را محکـم کوبیـده اســت روی زمیــن و دســتگاه را پاییــن آورده و هــر چــه دل تنگــش میخواســته بــه فرمانــده گفتــه اســت، چیزهایــی کــه میدانــد او را راضــی اســت و از شــیر مــادر حــلال تــرش میشــود!!!...
ڪپےبدونذڪرنامنویسندهممنوع!📌
.
.
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽📖᯽•
•᯽📞᯽•
.
.
•• #ازخالق_بهمخلوق 🌖••
«گمان مبر که خدا، از آنچه ظالمان
انجام میدهند، غافل است!
بلکه کیفر آنها را برای روزی تأخیر
انداخته است که چشمها در آن روز
به خاطر ترس و وحشت از حرکت
باز میایستد...👀✨»
•﴿سـوره إبـراهـیـم،آیـه 42 ﴾•
.
.
᯽چهکسےماراشنیـدالاخدا᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽📞᯽•
•᯽🍃᯽•
.
.
•• #دل_آرا ••
🔆 باور داشته باش
پیروزی این نیست که هیچ وقت
زمین نخوری…🙂
پیروزی اینه که بعد از هر زمین
خوردنی بلند بشی …😌
.
.
᯽دلتورامیطلبد᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🍃᯽•
•᯽🍊᯽•
.
.
•• #طبیب ••
سلااام دوستان عزیز طبیب😍✨
حالتون چهطوره!؟
امروز قراره کمی در مورد یکی از
آداب غذا خوردن با هم حرف بزنیم!😃
آیا میدانستید که غذا خوردن روی
زمین مزایای بسیاری دارد!؟😍🌿
برای مثال:
🌸کمک به هضم آسان غذا
تمرکز خون در قسمت شکم
در حالت نشستن باعث میشه
تا عصاره های هضم غذا در معده
با سرعت بیشتری تولید بشه.👀✨
🌸احساس سیر شدن سریعتر
نشستن باعث نزدیکی بیشتر
پاها به شکم میشه و در این
حالت بهطور طبیعی ، احساس
سیر شدن میکنید!
🌸ماهیچه ها فعال باقی میمونن.
نشستن روی صندلی باعث میشه
تا بیشتر وزن به یک قسمت صندلی
تکیه داده بشه.در این حالت بدن تحرک
بسیار کمی داره ؛ اما در نشستن روی
زمین عضلات شکم ، ساق پا ، کمر
و ران فعال باقی میمونن!💚
🌸جلوگیری از ابتلا به واریس
(که شایعترین بیماری عروقی انسانه).
همچنین پیامبر گرامی اسلام ﷺ
همیشه برای جلوگیری از گردن فرازی
روی زمین غذا میخوردند.🌿
خدانگهدار!😉
.
.
᯽اےآنکهطبیبدردِمایے᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🍊᯽•
یکشنبهزیارتامامعلی(ع)وفاطمه(س)۩صدقی1.mp3
2.16M
•᯽🎺᯽•
.
.
•• #دل_صدا ••
زیارت امام علی (ع) و حضرت زهرا سلام الله
در روز یکشنبه
.
.
᯽چوندیدمخوشتر از آواز تو᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🎺᯽•
•᯽🌱᯽•
.
.
•• #شکرانه ••
بعضی وقتا،
مخصوصاً موقع سختیا و اذیتا،
اینقدر بہ خدا غر میزنیم کہ
انگار یادمون میره هر چی داریم،
از خدا داریم...✨
و باید واسهی همین کہ داریم نفس
میکشیم، خدا رو شکر کنیم! :)🤍
یادمون میره کہ بگیم؛
خدایا شکرت
کہ میتونم بگم خدایا شکرت...🕊
+ حواسمون باشہ کہ دیگہ یادمون نرھ !
.
.
شڪرانههاتون رو میشنویم...👀
••📬•• @Daricheh_khadem
.
.
᯽منبےتودمےقرارنتوانمکرد᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🌱᯽•
•᯽🪞᯽•
.
.
•• #دل_آرا ••
معلم پرسید:
+ڪے غایبه؟!🧐
بچه ها گفتن:
-هیچڪس🤷🏽♂
اما...هیچڪس یادش نبود کہ
مهدیِ فاطمه(سلام الله علیه)،
هر زنگ غایبھ..(:💔🥀
#تلنگرانه
#امامزمانم
.
.
᯽اےآرامِ دلم᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🪞᯽•
هیئت مجازی 🚩
•᯽📖᯽• . . •• #قصّه_بشنو •• •ڪتاب: #طنزِفریبرز •بهقلم: ناصرکاوه •قسمت:« سیم» دســتور از طــرف
•᯽📖᯽•
.
.
•• #قصّه_بشنو ••
•ڪتاب: #طنزِفریبرز
•بهقلم: ناصرکاوه
•قسمت:« سی و یکم»
بـرای اینکـه شناسـایی نشـیم تـو مکالمات بـی سـیم بـرای هـر چیـزی یـک کـد رمـز
گذاشـته بودیـم. کـد رمـز آب هـم 256 بـود. بـی سـیم چـی مـا فریبـرز بـود. چندیـن بـار با بـی سـیم اعلـام کـرد کـه 256 بفرسـتید. امـا خـبری نشـد. بـاز هـم اعـلام کـرد، بـرادرای تـدارکات 256 تمـوم شـده برامـون بفرسـتید، امـا خـبری نمیشـد.
تشـنگی و گرمـای هـوا امـان بچه هـا را بریـده بـود. فریلـرز هـم کـه عصبانـی شـده بـود بـی سـیم رو برداشـتو بـا عصبانیـت گفـت: مگـه شمـا متوجـه نیسـتید بـرادرا؟ میگـم 256بفرســتید بچه هــا از تشــنگی مردند.تــا اینــو گفتــم همــه بچه هــا زدنــد زیرخنــده و
اینجـا بـود کـه متوجـه اشـتباهش شـد و بـا بچه هـا زدنـد زیـر خنـده ...
******
در عملیـات فـاو در جـاده شـنی در زیـر آتـش شـدید دشـمن و در حالـی کـه فریلـرز تـا زانـو در گل فـرو رفتـه بـود، مقـداری کنـسرو غـذا بـا خـود حمـل مـی کـرد تـا بـه خطـوط اول بـرای رزمنـدگان بیـآورد. فریبـرز میگفـت، بچه هـا گرسـنه هسـتند اجـازه بدهیـد، سـیر شـوند و بـا روحیـه بهـتر بجنگنـد. همچنیـن در دشـت فـاو کنـار ام القـصر (چهـار راه صـدام) کـه مشـهورترین و خطرناکتریـن نقطـه عملیاتـی بـود
بـه مـن گفـت: جعبـه هـای مهمـات را جمـع و آتـش بـر پـا کـن.
میخواهــم بــه بچه هــا کبــاب بدهــم. دشــمن در 200-300 مـتـری مــا بــود. گفتــم: ســیخ نداریــم. ســنبه کلاشــینکف را گرفــت و بــه جــای ســیخ از آن اســتفاده کــرد و
کبـاب درسـت کـرد. گفتـم: فریـبرز امـکان دارد دشـمن متوجـه شـود. گفـت: مهـم
نیســت. دشــمن فکــر میکنــد انبــار مهــات آتــش گرفتــه اســت..
*****
یـک روز در سـنگر تخریـب نشسـته بـودم کـه یکـی از دوسـتان از شهرسـتان تلفـن
زد. پــس از احــوال پرســی، وقتــی پرســید: چــه خـبـر؟
... بــرای ایــن کــه حرفــی زده
باشــم، گفتــم:«اینجــا نــون گیــر نمــی آید.»
چنــد هفتــه بعــد، بســته ای را کــه در
کاغــذ کادو پیچیــده شــده بــود از طــرف فریـبـرز، بــه ســنگر تخریــب آوردنــد. روی بسـته نـام و نشـانی مـن بـه چشـم مـی خـورد. بـا حیـرت و تعجـب آن را بـاز کـردم...
یـک جعبـه ی کوچـک داخـل جعبـه ی اصلـی بـود. وقتـی جعبـه را گشـودم، چشـمم بـه تعـدادی نـان سـاندویجی افتـاد. کاغـذی روی نـان هـا دیـده مـی شـد کـه روی آن نوشـته بـود:«ایـن هـم نـان... بخـور، از طـرف فریـبرز...»
ڪپےبدونذڪرنامنویسندهممنوع!📌
.
.
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽📖᯽•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•᯽🍃᯽•
.
.
•• #دل_آرا ••
شما دیدید؟
من ندیدم..
هیچکس تا به حال ندیده!
.
.
᯽دلتورامیطلبد᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🍃᯽•
•᯽📿᯽•
.
.
•• #سر_به_مهـر ••
و تو فڪر مےڪنی عشق فقط بین
دختر و پسر است آن جا ڪه مےگویند:
«اگه تو من رو ول ڪنے، ڪجا برم؟ در
خونهے ڪے برم؟ بابا ما رو تو حساب
ڪرده بودیم.»🙂
این ها را مےخواندم نه در نامهے
عاشقانهے جوان امروزے! این ها را
در صحیفهے سجادیه مےخواندم.
آنجا ڪه زیباترین نجواها و سخنان
امامسجاد(ع)، خطاب به معشوق ابدے
و ازلے وجود دارد.💚
گویے امام سجاد او را مےبیند و چه
عاشقانه و بےپروا با او سخن مےگوید:
«من نیازمندترین نیازمندان در مقابل تو
هستم. تو به بزرگی و توان گری ات، ما را
ناامید نڪن. آیا ڪسے را ڪه از تو نیڪ
بختی خواسته است بدبخت مےڪنی؟
نه تو پاڪ و منزهے!»✨
ادامه دارد...
منتظرمون باشید😌✌️
.
.
᯽سجادّهعشقتوتماشاگهراز᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽📿᯽•
•᯽🧪᯽•
.
.
•• #خانواده_درمانے ••
⛔️بیتوجهی به همسر مطلقا ممـنوع
‼️گاهـی بیتوجهی به زن از ناسـزا گفــتن و تنبیه بدتر است.😞
در تصمیمات و اتفاقات مهم زندگی، از همـسر مشورت نگرفتن و او را در کارها شریک نکـردن، نوعی بیتوجهی است.😔
‼️اینکه زمانی را برای همسر و خانواده خود اختصـاص ندهیـد🕰
نوعی بیتوجهی محسوب میشود.😒
بازتاب توجــه به همســر❤️ شیـرین و
دلچسب است.🥰😋☺️✌️
#هر_دو_بدانیم
#خانواده_خوشبخت
#سبک_زندگی_درست
.
.
᯽درسـاحلامنخانوادھ᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🧪᯽•
•᯽🍬᯽•
.
.
•• #نسل_مهدوے ••
📛 آنچه در والدین ایرانی زیاد دیده می شود👆
❌ یکی از نمونه های والدین نا آگاه،
#والدین_حمایت_گر هستند. ❌
حمایت بیش از حد این والدین,
موجب گسترش وابستگی فرزندان می شود
فرزندان والدین حمایتگر، در آینده و
زندگی مشترک هم به شدت آسیب پذیر هستند. 😰
📛 والدین گرامی، به بهانه نگرانی برای آسایش فرزندان، آنها را ناتوان و وابسته نگه ندارید.
⚠️خوب زندگی کردن یک مهارت است که
باید یاد بگیریم و به فرزندانمان یاد دهیم.👇👇
✍#پورحاتم
.
.
᯽ایرانـم،جـوانـ بمـان᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🍬᯽•
•᯽🪞᯽•
.
.
•• #دل_آرا ••
🖌آدما و تفڪراتے ڪه باهاشون در ارتباطے
تو رو و آیندهے تو رو میسازن.⚠️
حتے در فضاےمجازے
حالا ببین با سامری هستی یا هارون ؟🙂
.
.
᯽اےآرامِ دلم᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🪞᯽•
هیئت مجازی 🚩
•᯽📖᯽• . . •• #قصّه_بشنو •• •ڪتاب: #طنزِفریبرز •بهقلم: ناصرکاوه •قسمت:« سی و یکم» بـرای اینکـه ش
•᯽📖᯽•
.
.
•• #قصّه_بشنو ••
•ڪتاب: #طنزِفریبرز
•بهقلم: ناصرکاوه
•قسمت:«سی و دوم»
اتفاقـی کـه بـرای فریبـرز افتـاد شـاید منحصـر بـه فـرد باشـد. وقتـی بعـد از عملیـات
بـه شهرسـتان خودشـان برگشـت در حـال پیـاده شـدن از ماشـین بـود کـه یـک مرتبـه پوستــر و عکــس شــهادتت خــودش را بــر روی دیــوار دیــد. اول خیلــی تعجــب کــرد
و در حالـی کـه آنقـدر شـوکه شـده بـود کـه متوجـه نبـود الان کجـاهسـت.فریبـرز
خــودش را بــه ژاندارمــری شهرســتان رســاند و از پرســنل خواســت کــه بــه پاســگاه شهرشـان بـی سـیم بزننـد تـا بـه خانـواده اطلاع بدهنـد کـه او زنـده هسـت. بـاخنـده ادامـه داد کـه لحظـه ائـی کـه وارد زادگاهـش شـد جمعیتـی نزدیـک بـه 1500نفــر کــه جهــت مراســم تشــییع مــن آمــده بودنــد، پــس از ســه روز منتظــر جنــازه بودنـد کـه ماجـرا برعکـس شد و تشییع تبدیـل بـه اسـتقبال از فریبـرز شـد. دوسـتانم قبـر حفـر شـده ام را بـه مـن نشـان دادنـد کـه بـرای خاکسـپاریم کنـده شـده بـود.
یکـی از بچه هـا گفـت برویـم مسـجد هنـوز سـماور مسـجد روشـن و مـردم در حـال ِ برگـزاری مراسـمات بودنـد!! موضـوع از ایـن قـرار بـود کـه نـام مـرا بـه عنـوان شـهید از یـک هفتـه قبـل رادیـو اعـلام کـرده بـود. بـراى اولیـن بـار 18 شـهید در شهرسـتان
مـا تشـییع شـدند كـه در میـان آنهـا یـک شـهید بـا تمـام مشـخصات بنـام مـن بـود
امـا جنـازه اش مـن نبـودم.... پیکـر شـهید بـا سـایر شـهدای شهرسـتان هـای اسـتان
اشـتباه شـده بـود و دنبـال جنـازه مـن میگشـتند. زیـرا از نظـر بسـیج قطعـاً مـن شــهید شــده بــودم. در همیــن زمــان کــه خانــواده ام منتظــر جنــازه مــن بودنــد و مسـئولین نیـز در شهرسـتان هـا بـه دنبـال جنـازه واقعـی مـن بودنـد پـس از سـه روز مـن از راه رسـیدم...
****
یکـی از روزهـای گـرم تابسـتون در اردوگاه کرخـه در چـادر نشسـته بودیـم و بـا گرمـا داشــتیم سر میکردیــم، کــه سرو کلــه ی فریبــرز پیــدا شــد. یــه مدتــی بــا شــوخی وخنـده گذشـت و در ادامـه فریـبرز چندتـا صابـون برگـردون از اون سـفیدای قدیمـی از کیســه اش آورد بیــرون. همــه تعجــب کردنــد کــه ماجــرا از چــه قــراره؟...
گفــت شــب در چــادر برنامــه و جشــن داریــم و مــن آمــدم تــا کمــک کنیــد، گــز اصفهــان درســت کنیــم... برگشــتم بهــش گفتــم چطــوری؟
وســایل نداریــم؟
رو کــرد بــه مـن گفـت بفرمـا... وسـپس صابـون برگـردون هـا را گذاشـت کنـار دسـتم!... گفتـم بـا صابـون مـی خواهـی گـز اصفهـان درسـت کنـی؟... گفـت: بلـه!؟... ابتـدا بـا چاقـو
برداشـت اول صابونهـا را بـه شـکل اسـتوانه درآورد و سـپس بـرش هـای ریـزی داد و بـه صـورت دایـره درآورد و رانجـام مقـداری پـودر گـز واقعـی کـه همـراه داشـت ریخــت روی صابــون هــا و شــد، گــز آردی اصفهــان... شــب هــم بــه عنــوان "گــز اعـلای اصفهـان" بـه خـورد شرکـت کننـدگان در جشـن داد و طبـق معمـول دوبـاره یـه گروهـان دنبالـش کـردن و پـس از لحظاتـی در جشـن پتـوی وحشـتناکی بـه سـزای اعـمال خـود رسـید....
ڪپےبدونذڪرنامنویسندهممنوع!📌
.
.
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽📖᯽•
•᯽🪴᯽•
.
.
•• #وقت_بندگی ••
🖇️فرض کن از یکی خواستی برات آب بیاره
طرفم میگه باشه و بعد دوراشو زد و کاراشو
انجام داد، یک ساعت بعد تازه برات آب میاره!
بعد اون موقع چه حسی پیدا میکنی؟
احساس نمیکنی برات زیادی ارزش قائل شده؟(:
💥نماز اول وقت هم همینه..
هرچی از وقتش بگذره، انگاری خدا صدات
زده تو با بیاعتنایی از صدای خدا رد شدی!
#نماز_اول_وقت
.
.
᯽خوبشدشمارا دارم...خدا᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🪴᯽•
•᯽📞᯽•
.
.
•• #ازخالق_بهمخلوق 🧡••
«هر کس کار زشتی کند یا بر خود
ستم ورزد، سپس از خدا آمرزش
بخواهد،خدا را آمرزنده و مهربان
خواهد یافت! :) »
- 🍁 ســوره نـسـا،آیـه 110🍂 -
.
.
᯽چهکسےماراشنیـدالاخدا᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽📞᯽•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•᯽🍃᯽•
.
.
•• #دل_آرا ••
اللهم عجل لولیک الفرج..((:💔💔
نوزاد شهیدش در یک دست...
و با دست دیگه ،
روی کفن همسرش مینویسه:
عزیزم تسنیم، ماهم، عمرم، زندگیم، دوست دارم عزیز دلم
ضربان قلب من🥀
عزیزش رو تروریست های صهیونیست به شهادت رسوندن..🥀
.
.
᯽دلتورامیطلبد᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🍃᯽•
•᯽📿᯽•
.
.
•• #سر_به_مهـر ••
دلت گرفته است، از همه بریدهای و
فکر کردهای که تنهاترینی.😞
هیچ کس درکت نمی کند، نمی فهمدت!
با همه تنهاییت، دل شکستگیات، با من بیا.
فکر کردی دیگران فقط در حق تو بدی
کردهاند؟ دنیا فقط به تو پشت کردهاست؟ سختی ها و بدی ها فقط برای توست؟🤕
کتاب صحیفه ی سجادیه را برمی داریم،
ورق میزنیم. مگر امام هم بدبختی داشته!
چه قدر دل امام شکسته است که این
حرف ها را زده است. تعجب می کنم آخر
او امام بوده است.🌿
گویی امام نیز هیچ کس را نداشته است
آن جا که به خدا التماس می کند:
«ما به تو پناه آورده ایم و تو قول داده ای
که گرفتاری گرفتاران را رفع کنی. به کجا
بروم؟»💔
ادامه دارد...
منتظرتون باشید😎
.
.
᯽سجادّهعشقتوتماشاگهراز᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽📿᯽•
•᯽🌍᯽•
.
.
•• #مھدییـار ••
یڪ روز نسیمـ💐• خوش خبر میآید
➕بس مژده به هر ڪوے و گذر میآید
عطر گل عـشقـــ💚• در فضا میپیچد
➕می آیـے و انـتـظـار ســر مـیـآیــد
#اللهمعجللولیڪالفرج
#سهشنبههاےجمکرانے
.
.
᯽همهـجامےبینمرخزیباےتـورا᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🌍᯽•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•᯽🎞᯽•
.
.
•• #استوریجات ••
آقا کار به اربعین نکشه دیگه ( :
.
.
᯽بدونِاستورےنمونے᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🎞᯽•
مداحی آنلاین - حریفت منم - محمد اسداللهی.mp3
6.29M
•᯽🎺᯽•
.
.
•• #دل_صدا ••
حریفت منم 🇵🇸🇮🇷✌️
#سه_شنبه_های_مهدوی
#امام_زمان_عج
#زمزمه_آخر_الزمانی_یا_مهدیه❤️
.
.
᯽چوندیدمخوشتر از آواز تو᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🎺᯽•
•᯽🌱᯽•
.
.
•• #شکرانه ••
خدای سراسر شگفتے🪴
شکرت بابت این همہ پدیدهی
گوناگونی کہ آفریدی :)
شکرت بہخاطر شگفتیهایی
کہ با دیدنشون بہ عظمت و
قدرت تو پی میبریم ☁️
و یاد ِ تو و شعلہی محبت بہ
تو، توی قلبمون زنده میشہ💚
.
.
شڪرانههاتون رو میشنویم...👀
••📬•• @Daricheh_khadem
.
.
᯽منبےتودمےقرارنتوانمکرد᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🌱᯽•
•᯽🪞᯽•
.
.
•• #دل_آرا ••
#تلنگرانہ
کاش خدا مرا نیز
مانند خرمشهر آزاد کند
آزاد از نفس..
روزی روی تابلو دل حک کند
این دل را خدا آزاد کرد..
.
.
᯽اےآرامِ دلم᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🪞᯽•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•᯽📞᯽•
.
.
•• #ازخالق_بهمخلوق 🌙••
«و لِـرَبِّـڪَ فَـاصْـبِـر
و به خاطر پروردگارت
صبر ڪن! :) »
'ســوره مدثـر آیـه7 🤍'
.
.
᯽چهکسےماراشنیـدالاخدا᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽📞᯽•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•᯽🍃᯽•
.
.
•• #دل_آرا ••
دههی هفتاد⁷⁰،هشتاد⁸⁰،نود⁹⁰
باعثِ افتخار ما هستند!..
برای همین«آتش دشمن»🔥❤️🔥
رو سر این بچههاست...(((:
+مراقبشون باشیم..🕊
#حسین_یکتا
.
.
᯽دلتورامیطلبد᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🍃᯽•