مهندسی فکر 02.mp3
8.87M
•᯽🎺᯽•
.
.
•• #دل_صدا ••
#مهندسی_فکر ۲💡
آخه بلاهای ناگهانی، یا مصیبتهایی که تعادل زندگی ما رو بهم میزنند، چه خیری دارند که بخوایم بشینیم درموردشون تفکر هم بکنیم؟
.
.
᯽چوندیدمخوشتر از آواز تو᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🎺᯽•
•᯽🎯᯽•
.
.
•• #سلام_به_آینده ••
•| چهل سال تلاش و پیشرفت
برای تحقق ایرانی قدرتمند |•
.
.
᯽مـا مـےتوانیمـ ᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🎯᯽•
•᯽🪞᯽•
.
.
•• #دل_آرا ••
چند گناه است که صاحبانش گاهی موفق به توبه نمیشوند :
🔻عمداً نماز نخواندن
🔻عاق والدین
🔻آبرو بردن
-استاد فاطمینیارحمتالله
.
.
᯽اےآرامِ دلم᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🪞᯽•
•᯽✈️᯽•
.
.
•• #صعود_به_قله ••
•| فصل رویش |•
.
.
᯽ازفرشتاعرشایران ᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽✈️᯽•
ــ #وقت_بندگی 🌻 •
خداوند نماز را بر انسان واجب ساخت تا او از خداوند غافل نگردد
و هیچ گاه خود را در هیاهوی دنیا تنها نبیند.✨
✨تو را بایـد خواند؛
شبیھ تمنّای هاجـر در صفـا و مروه..
❋Eitaa.com/Heiyat_Majazi
᯽•
.
.
•• #ازخالق_بهمخلوق ••
"مسلمانان سفره ی دلتان را پیشِ
هرکـسی باز نکنـید، زیرا آنها آرزو
دارند شما در سختی باشید!💙"
🌧﴿سـوره آل عـمـران،آیـه118﴾🦋
.
.
᯽چهکسےماراشنیـدالاخدا᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽📞᯽•
•᯽🍃᯽•
.
.
•• #دل_آرا ••
زیارتِ امام رضا{علیهالسلام}
تو ماھِ رجب خیلۍ ویژست
توصیہ شده و..
حتے از راه دور..
از دستش ندین((:❤️
.
.
᯽دلتورامیطلبد᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🍃᯽•
•᯽⏰᯽•
.
.
•• #بی_بهونه ••
دکــتر الهه قمشه ای چه زیبا گفت:
انسان بودن زیاد سخت نیست 👤
کافیست مهربانی کنی... ✨
زبانت که نیش نداشته باشه و
کسی را نرنجاند.....
همین یعنی انسانیـــت =)
از پیامبر خدا «ص»
الخَلقُ عِیالُ اللهِ فَأَحبُّ الخَلْقِ إلی اللهِ مَنْ نَفَعَ عِیالَ اللهِ و ادْخَلَ عَلی اهلِ بَیتٍ سُروراً
خلایق، عیال خدا هستند، پس محبوب ترین آنها کسی است که به عیال خدا بیشتر سود برساند و اهل خانه ای را مسرور و شادمان سازد.🙂
᯽تنهابهانهامتویے᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽⏰᯽•
•᯽🌍᯽•
.
.
•• #مھدییـار ••
نادِ علی بگـو وُ به دادِ دلم برس💔]•
یا فارِسَ الحِجاز،، علمـدارِ دادگر
هرکس خدا برایِخودشانتخاب کرد💌]•
بی سر به شوقِ دیدنِ تو می دَوَد به سَر
.
.
᯽همهـجامےبینمرخزیباےتـورا᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🌍᯽•
•᯽🎯᯽•
.
.
•• #سلام_به_آینده ••
•|ضدیت حکومت پهلوی با اسلام|•
.
.
᯽مـا مـےتوانیمـ ᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🎯᯽•
کهف حصین.mp3
1.51M
•᯽🎺᯽•
.
.
•• #دل_صدا ••
اگه همه پس زدنت،
اگه همه تنهات گذاشتن،
برو سراغ امام زمان (عج)...❤️😭
.
.
#جمعه_های_بیقراری
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
᯽چوندیدمخوشتر از آواز تو᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🎺᯽•
•᯽🌱᯽•
.
.
•• #شکرانه ••
خدایا، شکرت بہخاطر بارش
رحمتِ آسمونیت🤍
شکرت بہخاطر بارون و برف
بہخاطر همہ چیز 🌧
.
.
شڪرانههاتون رو میشنویم...👀
••📬•• @Daricheh_khadem
.
.
᯽منبےتودمےقرارنتوانمکرد᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🌱᯽•
•᯽🪞᯽•
.
.
•• #دل_آرا ••
دل گرفتگیِ روزِ جمعه
به خاطر این است که چون
روز جمعه ،
روز امام زمان عج الله است
و امام اعمالِ شیعیان را مینگرد،
مَحزون میشود…
او مَصدر است!
پس مُشتقات او هم
به حُزنِ او مَحزون میشوند!🌱
+آیتاللهکشمیری٫ره٫
.
.
᯽اےآرامِ دلم᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🪞᯽•
•᯽✈️᯽•
.
.
•• #صعود_به_قله ••
•|عطر سلامتی|•
.
.
᯽ازفرشتاعرشایران ᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽✈️᯽•
•᯽📖᯽•
.
.
•• #قصّه_بشنو ••
•ڪتاب: #طنزِفریبرز
•بهقلم:ناصرکاوه
•قسمت:(هفتاد وپنجم)
سـاعت 2 نیمـه شـب بـود كـه در میـان همهمـه و شـلیك تـوپ و تانـك و مسلسـل
و آرپــی چــی و غــرش هواپیماهای دشــمن در عملیــات بــزرگ كربــلای ،5 فرمانــده
تخریــب بعــد از چندیــن بــار صــدا زدن اســم مــن، بالاخره پیدایــم كــرد و گفــت:
فریبـرز هرچـه سریع تر ایـن اسرا را بـه عقـب بـر و تحویـل كمـپ اسرا بـده. سریع
آمـاده شـدم. 32 نفـر اسـیر عراقـی كـه بیشرتشـان مجـروح بودنـد، سـوار بـر پشـت
دو دسـتگاه خـودروی تویوتـا شـدند و مـن بـا یـك قبضـه كالش تاشـو بـا نشستـن بـر
پنجــره خــودرو دســتور حركــت خودروهــا را بــه ســمت كمــپ اسرا صــادر كــردم...
مســافتی طــی نكــرده بودیــم كــه.... كــه متوجــه شــدم چنــد اســیر عراقــی بــه مــن
نگریسـته و اسـمم را صـدا زده و بـا هـم مـى خندیدنـد... اول تعجـب كـردم كـه اینهـا
اسـم مـرا از كجـا مـى داننـد!... زود بـه خاطـر آوردم صـدا زدن هـای فرماندهمـان را
كـه بـه دنبـال مـن مـى گشـت و اسـیران عراقـی نیـز یـاد گرفتـه بودنـد. مـن بـا 22
سـال سـنی كـه داشـتم از لحـاظ سـن و هیـكل از همـه آنهـا كوچكـتر بـودم. بگـی
نگـی كمـی تـرس بـرم داشـت. گفتـم نكنـد در ایـن نیمـه شـب، اسرا بـا هـم یكـی
شـوند و مـن و راننـده بـی سلاح را بكشـند و فـرار كننـد...
دنبـال کلمـه ای گشـتم كـه بـه زبـان عربـی معنـای نخندیـد یـا سـاكت باشـید، بدهـد.
كلمـه »ضحـك« بـه خاطـرم آمـد كـه بـه معنـای خنـده بـود. بـا خـودم گفتـم:
خـوب اگـر بـه عربـی بگویـم نخندیـد، آنهـا مـی ترسـند و سـاكت مـی شـوند. لـذابـا تحكـم و بلنـد داد زدم »الاضحـك«... بـا گفـتن ایـن حـرف عـلاوه بـر چنـد نفـری
كـه مـی خندیدنـد، بقیـه هـم كـه سـاكت بودنـد شروع بـه خنـده كردنـد. چنـد بـار
دیگـر »الاضحـك« را تكـرار كـردم ولـی توفیـری نكـرد. سـكوت كـردم و خـودم نیـز
هم صـدا بـا آنهـا شروع بـه خنـده كـردم. چنـد كیلومـتری كـه طـی كردیـم بـه كمـپ
ارس ای عراقـی رسـیدیم و بعـد از تحویـل دادن اسـیران بـه مسـئولین كمـپ، دوبـاره
بـا هـمان خودروهـا بـه خـط مقـدم برگشـتیم... در خـط مقـدم بـه داخـل سـنگرمان
كـه بچههـای تخریـب حضـور داشـتند رفتـم و بعـد از چـاق سلامتی قضیـه را بـرای
شـان تعریـف كـردم. بعـد از تعریـف ماجـرا، دو سـه نفـر از بـرادران همسـنگر كـه
دانشــجو بودنــد و بــه زبــان عربــی نیــز تســلط داشــتند، شروع بــه خنــده كردنــد و
گفتنـد: فلانی مـی دانـی بـه آنهـا چـه میگفتـی كـه آنهـا بیشتـر مـی خندیدنـد تـو
بـه عربـی بـه آنهـا میگفتـی » الاضحـك « كـه معنـی آن میشـود »مـن نمی خندیدم «
و بــرای اینكــه بــه آنهــا بگویــی نخنــد یــا نخندیــد، بایــد میگفتــی » التضحــك «
آنجـا بـود كـه بـه راز خنـده عراقی هـا پـی بـردم!...
ڪپےبدونذڪرنامنویسندهممنوع!📌
.
.
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽📖᯽•
ــ #وقت_بندگی 🌻 •
حدیثی از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها :
خدای تعالی ایمان را برای پاکیزگی از شرک قرار داد
و نماز را برای دوری از تکبر و خود خواهی.
🙃💛
✨تو را بایـد خواند؛
شبیھ تمنّای هاجـر در صفـا و مروه..
❋Eitaa.com/Heiyat_Majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
᯽•
•• #ازخالق_بهمخلوق ••
"یقینا کسانی که ایمان آورده و کار
شایسته انجام داده اند، بهشت
های فردوس جای پذیرایی آنان
خواهد بود ¹⁰⁷،🌿
آنها جاودانه در آن خواهند ماند؛
و هرگز تقاضای نقل مکان از آنجا
را نمیکنند!¹⁰⁸💚"
•• 🪴سـوره کـهـف🪵 ••
#چند_ثانیه_آرامش_باخدا 🎧
᯽چهکسےماراشنیـدالاخدا᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽📞᯽•
•᯽🎯᯽•
.
.
•• #سلام_به_آینده ••
•|استبداد و دیکتاتوری شاه|•
.
.
᯽مـا مـےتوانیمـ ᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🎯᯽•
•᯽🧪᯽•
.
.
•• #خانواده_درمانے ••
🌸پیامبر اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمودند:
"بعد از ایمان به خدا، نعمتی بالاتر از همسر موافق و سازگار نیست."
📙 مستدرک الوسائل، ج۲
#خانواده_خوشبخت
#سبک_زندگی_درست
#خانواده_دینی
.
.
᯽درسـاحلامنخانوادھ᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🧪᯽•
Hossein-Haghighi-Havadar-320.mp3
9.59M
•᯽🎺᯽•
.
.
•• #دل_صدا ••
- دست ِعلی یارته ؛ ایران ِمن ⚽️🇮🇷😍
.
.
#ایران_همیشه_قهرمان✌️
᯽چوندیدمخوشتر از آواز تو᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🎺᯽•
•᯽🍬᯽•
.
.
•• #نسل_مهدوے ••
⚔️🛡دعوای بچه های با اختلاف سنی زیاد:
به صورت طبیعی بچه ها با یکدیگر درگیری دارند و بخشی از آنها هم مفید است ،قسمت مفید آنها به بچه ها آموزش قدرت تاب آوری و استقامت ،همچنین تقویت قدرت تعامل و ... میدهد.
بنابر این دعوا ها تا حدی که از کنترل و خط قرمزها خارج و زیادی از حد نشوند مفید هستند.
⛔️خط قرمز ها:
1️⃣به خودشان آسیب نزنند
2️⃣به محیط پیرامونشون هم آسیب نرسانند.
برای جلوگیری از زیاده از حد شدن این دعواها ، بچه ها باید مدیریت شوند
1️⃣هر کدام از این بچهها به هم بازی هم سال خودشان را داشته باشند
۲_ مشغول سازی بچه ها : یکی از دلایل درگیری بچهها بیکاری بچههاست، چه یکی از آنها چه هردو آنها
📌 بچههای پرکار سالم ترند🚀
📝استاد تراشیون
#ناسازگاری
.
.
᯽ایرانـم،جـوانـ بمـان᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🍬᯽•
•᯽🪞᯽•
.
.
•• #دل_آرا ••
«لَیسَ مِنّا مَن تَرَکَ
دُنیاهُ لِدِینِهِ و دِینَهُ لِدُنیاهُ»
از ما نیست آنکه دنیای خود
را برای دینش و دین خود را
برای دنیایش ترک گوید.
-امامرضا(ع)بحارالأنوار؛ج۷۸،ص۳۴۶-
.
.
᯽اےآرامِ دلم᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🪞᯽•
•᯽✈️᯽•
.
.
•• #صعود_به_قله ••
•|روی پای خودمان|•
.
.
᯽ازفرشتاعرشایران ᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽✈️᯽•
•᯽📖᯽•
.
.
•• #قصّه_بشنو ••
•ڪتاب: #طنزِفریبرز
•بهقلم:ناصرکاوه
•قسمت:(هفتادوششم)
فریبرز از بچه هـای قدیمـی گـردان بـود.در عملیاتهـای زیـادی شرکت کـرده بـود
امـا تـا آن لحظـه حتـی یـک ترکـش نخـودی هـم قسـمتش نشـده بـود! و مـدام پ
مـیداد کـه مـن نظـر کـرده هسـتم و چشـمتان کـور کـه چشـم نداریـد یـک معجـزه
زنـده را بـا آن چشـمهای بابـا قوریتـان ببینیـد! و مـا چقـدر حـرص میخوردیـم! و
همـه لحظـه شادی میکردیـم بالایی سرش بیایـد تـا کمـی دل مـان خنـک بشـود
و حـالا آن حادثـه اتفـاق افتـاده بـود! فریـبرز خونـی و نیمهجـان تـو برانـکارد دراز
بـه دراز افتـاده بـود! همـه میخندیدنـد! فریبـرز گفـت: حیـف از مـن کـه معجـزه
بــودم وشـماها قــدرم را ندانســتید! بچــه هــا فریــبرز را کنــار خاکریــز گذاشــتند و
خنــده کنــان رفتنــد طــرف خــط مقدم.مــن مانــدم و فریبــرز. شــانس خوبــش یــک
آمبولانس از راه رســید. راننــده اش کــه یــک جــوان لاغر مردنی بــود. ناغافــل یــک
خمپــاره در نزدیکیمــان منفجــر شــد و چنــد تــا ترکــش بــه کمــر و پاهایــم خــورد!
راننـده ترسـید و سـوار شـد و گازش را گرفـت و رفتیـم. از تـرس جانـش چنـان پـدال
گاز رافشــار مــیداد کــه آمبولانس درب و داغــون مثــل ماشــین مســابقه از روی
چاله چولــه هــا پــرواز میکــرد! بــس کــه رسم بــه ســقف خــورده بــود، داشــتمحـال میرفتـم! فریـاد زدم: بابـا کمـی آهسـته تـر! چـه خربتـه؟ بنـده خـدا کـه گریـه
اش گرفتـه بـود گفت:مـن اصـاً ایـن کاره نیسـتم! راننـده قبلـی مجـروح شـدو مـرا
فرســتادند! مــن بهیــارم! و حســابی گاز داد.گفتــم، فکــر فریــرز بیچــاره بــاش کــه
عقـب افتـاده! رسعتـش را کـم کـرد و از دریچـه بـه عقـب نـگاه کـرد! ناگهـان جیـغ
کشـید و گفـت: پـس دوسـتت چـی شـد؟ ترمـز کـرد. پریـدم پاییـن و رفتـم عقـب. دو
تـا در آمبوالنـس بـاز و بسـته میشـد و خـری از فریـرز نبـود! راننـده ضعـف کـرد
و نشسـت پشـت فرمـان. راه آمـده را دوبـاره برگشـتیم. سـه کیلومـر جلوتـر دیـدم
یکـی وسـط جـاده افتـاده! خـودش بود.آقـای معجـزه! فریـبرز بـی هـوش وسـط جاده
دراز شـده بـود. هرچـی صـداش کـردم و بـه صورتـش سـیلی زدم بـه هـوش نیامـد.
رو بـه راننـده گفتـم: مگـر بهیـار نیسـتی؟ بیـا ببیـن چـش شـده! بهیـار روی فریبـرز
خـم شـد و فریـبرز ناگهـان چنـان نعـره ای زد کـه بهیـار مـادر مـرده جیغـی کشـید
و غـش کـرد!... فریـبرز نشسـت و شروع کـرد بـه خندیـدن! بـا ناراحتـی گفتم:تـو کـی
میخواهـی آدم بشـوی؟ ایـن چـه کاری بـود؟ درد خـودم کـم بـود حـالا بایـد او را هـم
تـا پشـت فرمـان میرسـاندم. بعـد از فریـرز سراغ بهیـار غش کـرده رفتـم. بـا مصیبـت
انداختمـش عقـب آمبولانس و رو بـه فریبـرز گفتـم: فقـط تـو رو به ّجـدت آروم بـرو.
مـن هـم عقـب میشـینم. پرتمون نکنـی بیـرونا.
ڪپےبدونذڪرنامنویسندهممنوع!📌
.
.
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽📖᯽•
ــ #وقت_بندگی 🌻 •
امام علی علیه السلام میفرماید:
هیچ عملى نزد خداوند، محبوب تر از نماز نیست
پس هیچ کار دنیایى شما را در وقت نماز به خود مشغول ندارد.💖
✨تو را بایـد خواند؛
شبیھ تمنّای هاجـر در صفـا و مروه..
❋Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🍃᯽•
.
.
•• #دل_آرا ••
حالا
من چشمهام رو میبندم
و تو مراقبم باش
خـــ♡ـــدا..
.
.
᯽دلتورامیطلبد᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🍃᯽•
•᯽🎯᯽•
.
.
•• #سلام_به_آینده ••
•| بازیچه آمریکا |•
.
.
᯽مـا مـےتوانیمـ ᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🎯᯽•
•᯽⏰᯽•
.
.
•• #بی_بهونه ••
یه بخشی از وجودم میخواد زندگی کنه، میخواد تلاش کنه، میخواد کم نیاره، میخواد خوش بین باشه ✨🌱
ولی یه بخشی از وجودمم میخواد نباشه، میخواد بهم ثابت کنه همه تلاشام بیهودست، تهش هیچی نیست، تهش پوچه، تهش خالیه، تهش مرگه ❤️🩹
بعضی وقتا زور اون حالم بیشتره بعضی وقتا اون یکی 👥
نمیدونم واقعا حالم خوبه یا تو افسرده ترین حالت ممکنم 🍂🥀
توی یه برزخی که فقط میتونم دست به دامن خدا شم 📿
« مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ.»
+هرکس بر خدا توکل کند،خدا برایش کافی خواهد بود. :)
᯽تنهابهانهامتویے᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽⏰᯽•
•᯽✈️᯽•
.
.
•• #صعود_به_قله ••
•|قدرت پولادین|•
.
.
᯽ازفرشتاعرشایران ᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽✈️᯽•
•᯽📖᯽•
.
.
•• #قصّه_بشنو ••
•ڪتاب: #طنزِفریبرز
•بهقلم:ناصرکاوه
•قسمت:(هفتاد وهفتم)
زد و فریبـرز در عملیـات بعـدی یـه ترکـش نقلـی بـه پایـش خـورد و مجـروح شـد و
فرسـتادنش عقـب. قصـد کردیـم بـه عیادتـش برویـم. بـا هـزار مصیبـت، آدرسـش را
در بیمارستانی پیـدا کردیـم و چنـد کمپـوت گرفتیـم و رفتیـم سراغش . پرسـتار گفـت
کـه در اتـاق ١١٠ اسـت. امـا در اتـاق ١١٠ سـه مجـروح بستـری بودنـد. دو تـای شـان
غریبـه بودنـد و سـومی سر تـا پایـش پانسمان شـده بـود و فقـط چشمـانش پیـدا
بـود. دوسـتم گفـت: »اینجـا کـه نیسـت،برویم شـاید اتـاق بغلـی باشـد!« یـک هـو
مجــروح بانــد پیچــی شــده شروع کــرد بــه وول وول خــوردن و سر و صــدا کــردن...
گفتــم: »بچه هــا ایــن چــرا ایــن طــوری میکنــد. نکنــه موجیــه؟« یکــی از بچه هــا
بــا دلســوزی گفــت: »بنــدۀ خــدا حتــما زیــر تانــک مانــده کــه ایــن قــدر درب و
داغــان شــده!« پرســتار از راه رســید و گفــت: »فریــبرز را دیدیــد؟« همگــی گفتیــم:
نــه کجاســت؟ پرســتار بــه مجــروح بانــد پیچــی شــده اشــاره کــرد و گفــت: »مگــردنبــال ایشــان منیگردیــد؟« همگــی بــا هــم گفتیــم: چــی؟ ایــن فریبرز!؟...رفتیــم
سر تخـت... فریـبرز بـه پایـش وزنـه آویـزان بـود و دو دسـت و سر و کلـه و بدنـش
زیـر تنظیف هـای سـفید گـم شـده بـود. بـا صـدای گرفتـه و غصـه دار گفـت: »خـاک
تــو سرتان. حــالا مــرا نمی شناسید ؟ یــک هــو همــه زدیــم زیــر خنــده. گفتــم: »تــو
چـرا ایـن طـوری شـدی؟ یـک ترکـش بـه پـا خـوردن کـه ایـن قـدر دسـتک و دمبـک
نمیخواد !« فریبـرز سر تـکان داد و گفـت: »ترکـش خـوردن پیشـکش. بعـدش چنـان
بالایی رسم آمـد کـه ترکـش خـوردن پیـش آن نـاز کشـیدن اسـت!« بچه هـا خندیدنـد.
آنقــدر بــه فریبــرز اصرار کردیــم تــا ماجــرای بعــد از مجروحیتــش را تعریــف کــرد.
وقتــی ترکــش بــه پــام خــورد مــرا بردنــد عقــب و تــو یــک ســنگر کمــی پانسمان
کردنـد و رفتنـد بیـرون تـا آمبولانس خـر کننـد. تـو همیـن هیـس و بیـس یـک سرباز
موجـی را آوردنـد انداختنـد تـو سـنگر. سرباز چنـد دقیقـهای بـا چشمان خون گرفتـه
بـر و بـر نگاهـم کـرد. راسـتش مـن هـم حسـابی ترسـیده بـودم و ماسـت هایـم را
کیســه کــرده بــودم. سرباز یــک هــو بلنــد شــد و نعــره زد: »بعثــی مــزدور و پــس
فطـرت میکشـمت!«... چشـمتان روز بـد نبینـد، حملـه کـرد بهـم و تـا جـان داشـتم
کتکـم زد. بـه خـدا جـوری کتکـم زد کـه تـا عمـر دارم فرامـوش نمیکنیم. حـالا مـن
هـر چـه نعـره مـیزدم و کمـک میخواسـتم کسـی نمی آمد. سربازه آن قـدر زد تـا
خـودش خسـته شـد و افتـاد گوشـهای و از حـالارفـت. مـن فقـط گریـه میکـردم و
از خـدا میخواسـتم کـه بـه مـن رحـم کنـد و او را هـر چـه زود تـر شـفا بدهـد...
بــس کــه خندیــده بودیــم داشــتیم از حــال میرفتیــم. دو مجــروح دیگــر هــم روی
تخـت هـای شـان دسـت و پـا می ِ زدنـد و ک ِرکـر میکردنـد. فریبـرز ناله کنـان گفـت:
»کوفـت و زهـر مـار هرهـر کنـان؟ خنـده دار ِ؟ تـازه بعـدش را بگویـم. یـک سـاعت
بعــد بــه جــای آمبولانس یــک وانــت آوردنــد ومــن وسرباز موجــی را انداختنــد
عقبـش. تارسـیدن بـه بیمارستان اهـواز؛ یـک گلـه گوسـفند نـذر کـردم کـه او دوبـاره
قاطـی نکنـد. رسـیدیم بـه بیمارستان اهـواز ومـن وسرباز از هـم جـدا شـدیم...
بـه مناسـبت پیـروزی انقـاب اسلامی مـردم بـرای عیـادت از مجروحـان آمـده بودنـد
بیمارستان . مـردم گـوش تـا گـوش بیمارستان را پـر کـرده بودنـدو شـعار میدادنـد
وصلــوات میفرســتادند. ناگهــان سرباز موجــی نعــره زد و داخــل اتاقــم شــد و بــا
صدائـی بلنـد گفـت: »مـردم ایـن مـزدور بعثـی اسـت ودوسـتان مـرا کشـته!« و بـاز
افتـاد بـه جانـم. ایـن دفعـه چنـد تـا قلچـاق دیگـر هـم آمدنـد کمکـش و دیگـر جای
ادامه دار...
ڪپےبدونذڪرنامنویسندهممنوع!📌
.
.
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽📖᯽•