•᯽📖᯽•
.
.
•• #قصّه_بشنو ••
•ڪتاب: #طنزِفریبرز
•بهقلم:ناصرکاوه
•قسمت:(صدوچهل ونهم)
خانـم پرسـتاری کـه اصـلاخوشـگل نبـود خودش تعریف میکرد میگفت زمـان جنـگ
بالای سر یکی از مجروحان جنـگ كـه از یکـی از شـهرهای آذربایجـان غربـی بـه جبهـه
اعـزام شـده بـود ایستاده بودم و بی هـوش بـود تـا به هوش آمد و اولین کسی رو که
بالای سرش دیـد من بودم. با صدایی مرّدد پرسید: مـن شـهید اوملوشـام؟... بـه خـودم
گفتم بذار کمی سر به سرش بذارم!... جواب دادم هـه قـارداش شـهید اوملوسـان!... باز
با همون تُـن صداى آروم پرسید: سـن حـوری سـن باجـی؟ با لبخند بدجنسانه ای گفتم:
بله من حـوری م دا!...کمی مکث کرد و بلنـد گفت: پـوخ منیـم شانسـیما !!!
**
اتوبـوس هـا و مینـی بـوس هـا پشـت همدیگـر صف بسـته و آمـاده ی حرکـت بودند.
خانـواده هـا کـه اکـثرا از روسـتاهای اطـراف بودنـد ، آمـده بودنـد تـا فرزندانشـان را
بدرقـه کننـد و بـه جبهـه بفرسـتند. در آن میـان، متوجـه شـدم اکـثر مـردم دور مینـی
بوســی جمــع شــده انــد. رفتــم جلــو تــا ببینــم چــه خــبر اســت. نزدیــک کــه شــدم
دیـدم نوجوانـی حـدود 17 سـاله کـه لبـاس بسـیجی بـر تـن داشـت و جـزو نیروهای اعزامـی بـود، داخـل مینـی بـوس نشسـته و پـدرش بـا هـمان لبـاس محلـی روسـتایی،
پاییـن ایسـتاده بـود و بـه او التماس مـی کـرد تـا بـه جبهـه نـرود. التماس پـدر و نـاز
کـردن هـای پـر، خیلـی قشـنگ بـود. مـن هـم ایسـتادم بـه تماشا تـا ببینـم بیـن آن
دو چـه مـی گـذرد. پـدر بـا زبـان محلـی بـه پـرش التماس مـی کـرد و پـر هـم از
هـمان پنجـره ی مینـی بـوس جوابـش را مـی داد. ببیـن پـر جـون، تـو نـرو جبهـه،
مـن صـد تومنـت میـدم... نمیخوام . میگـم ... تـو نـرو، مـن دویسـت تومنـت میـدم.
پونصـد تومنـم بـدی، نمیخوام . خـب باشـه. بـه درک . هـزار تومنـت میـدم.
دو هــزار تومنــم کــه بــدی، نمیخوام. دیوونــه، تــو نــرو جبهــه، مــن واســت یــه
دوچرخــه ی قشــنگ مــی خــرم. مــن دیگــه بــزرگ شــدم، دوچرخــه نمیخوام . خــب
باشـه. هـر چـی تـو بگـی. تـو فقـط نـرو جنـگ، مـن یـه دونـه از ایـن موتـور گازیـا
بـرات مـی خـرم... دنـده ای هـم بخـری، مـن نمیخوام . خـره ... تـو نـرو جبهـه، مبیون
ایـن جـا ، ننـه ات رو مـی فرسـتم بـرات یـه دختر خـوب پیـدا کنـه. خـودم بـرات زن
مـی گیـرم هـا. زنـم کـه بـرام بگیـری، نمیخوام . مـن فقـط میخـوام بـرم جبهـه. کـه
پـدر عصبانـی شـد و گفـت: خـب باشـه مـی خـوای بـری جبهـه، خـب زودتـر بـرو
دیگـه. وایسـادی ایـن جـا کـه چـی بشـه؟... راوی: عبدالرحمان دزفولـی
ڪپےبدونذڪرنامنویسندهممنوع!📌
.
.
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽📖᯽•
14.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•᯽🪴᯽•
.
.
•• #وقت_بندگی ••
لاتی که به وسیله آیت الله قاضی ره نمازشب خوان شد و بجایی رسید که مردم نیم خورده غذایش را به عنوان تبرک برمی داشتند...
.
.
᯽خوبشدشمارا دارم...خدا᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🪴᯽•
•᯽🍃᯽•
.
.
•• #دل_آرا ••
و انسان....
.
.
᯽دلتورامیطلبد᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🍃᯽•
' ⃟'🔖؛ #کتابچه
.
.
سلـام ✋🏻
رحلــت حضرت امامخمیـنی'ره ، رهبر کبیـر انقلاب را به شما رفیقِهیئتـی ، تسلیت عرض میکنم . . .🖤
معرفیکتـاب امروزمون هم مرتبط به ایشون هست ☺️ .
کتـ ـ ـ ـاب [ سهدیدار ]
به نویسندگی [ نادر ابراهیمـی ]
• این کتاب در سهجلد نوشته شده که جلدسوم این اثر در نمایشگاهکتاب امسال ، رونمایـی شد .
• نادر ابراهیمی در جلد اول این کتاب ،
ابعاد مختلف شخصیتی امام خمینی'ره را در قالب داستانبلندی بررسی میکند 🪴.
• دوران کودکی امام و شکلگیری شخصیت وی در دامن پر مهر مادر و صاحبهخانم (عمهایشان) ،
مرام و منش پدر امام و نحوه شهادتایشان ،
حضور امام در کلاس درس مدرس ،
بررسی شجرهنامه اجداد ،
امام و شرحی از زندگی پدربزرگ ایشان ،
مراحل آشنایی امام با دختر حاجآقا ثقفی تا ازدواج ،
از جمله مواردی است که محتوای این داستان را دربر میگیرد🍃 .
و درنهایت میتونید معرفی جلد دوم این اثر رو در لینکزیر مطالعه و درصورت خواستن ، خریداری کنید :
[ https://taaghche.com/book/91127 ]
.
.
-گاھ نسیم بسیار ملایمے
برگھاۍ کتاب را میجنبانَـد :)🎈
'♢ ⃟'📖 - Eitaa.com/Heiyat_Majazi
هدایت شده از رصدنما 🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•「🔎🧭」•
【 #قطب_نما 】
-
📹 رهبر انقلاب: دیدم همه از خدمات رئیس جمهور شهید حرف میزنن دلم سوخت، در زمان حیات او این ها یک کلمه حاضر نبودن از این حرفها را بگویند
#شهید_جمهور #رئیسی
#رئیس_جمهور
-
◞چَـنـد دَرَجـہ بـہ سَـمـتِ حَـقـیـقَـت ...!◟
Eitaa.com/Rasad_Nama
•「🔎🧭」•
•᯽🧪᯽•
.
.
•• #خانواده_درمانے ••
📍همسرت را بپذیر🥰✋
🌸 وقتی که هیچشانسی برای تغییر همسرت نداری و دلایل خوبی داری که او را ترک نکنی ( یعنی میخواهی با او ادامه بدهی ) ، تنها راه باقیمانده این است که او را به همان صورتی که هست بپذیری .🤗👌
🌸 اجازه بدهید همسرتان همان گونهای که هست باشد و به جای این که سعی کنید او را تغییر دهید ، بر خودتان تمرکز کنید.🤌😊
🌸 منظور از این حالت این نیست که با بیتفاوتی او را به حال خود رها کنید یا تسلیم او شوید ، بلکه او را به همان شکل که هست بپذیرید .☺️❤️
🌸 پذیرش، فرایند فعالی است که می تواند زندگی سراسر رنج را به یک زندگی معنادار تبدیل کند.🥰💝
#خانواده_خوشبخت
#سبک_زندگی_درست
#هر_دو_بدانیم
.
.
᯽درسـاحلامنخانوادھ᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🧪᯽•
•᯽🎞᯽•
.
.
•• #استوریجات ••
روح خدا به خدا پیوست...
#رحلت
.
.
᯽بدونِاستورےنمونے᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🎞᯽•
•᯽🌱᯽•
.
.
•• #شکرانه ••
خدایا، شکرت کہ پیرو مکتب
و راه امام خمینی (ره) هستیم
و ازشون الگو میگیریم 🤲🏻
شکرت کہ توی ایرانِ اسلامے
زندگی میکنیم💚
.
.
شکرانههاتون رو میشنویم👀
••📬•• @Daricheh_khadem
.
.
᯽منبےتودمےقرارنتوانمکرد᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🌱᯽•
12_Rasouli-Shab_02_Moharam1397-05_(www.rasekhoon.net).mp3
4.49M
•• #نغمه_بهشتی ••
یه پیر رزمنده یه مرد ربانی
#رحلت_امام_خمینی_رض🖤
#نثار_شادی_روح_مطرشون_الفتاحه_مع_صلوات
.
.
᯽چوندیدمخوشتر از آواز تو᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🎺᯽•
•᯽🌗᯽•
.
.
•• #شـبهاے_بلھبرون ••
زنـدگـی در دنـیـای امـروز
زنـدگـی در مـدرسـهی اراده است
و سـعـادت و شـقـاوتِ هر انـسـانـی
به ارادهی هـمـان انـسـان رقـم مـیخورد
#امام_خمینی(رھ)
.
.
᯽شھـادتتسنگرابوسیدنےکرد᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🌗᯽•