eitaa logo
هیئت مجازی 🇮🇷
3.8هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
3.3هزار ویدیو
441 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
' ⃟'🔖؛ . . سلـام رفقای‌هیئتـی ..✋🏻 📚• کتـ ـ ـ ـابِ [ تأملی در نهضت عاشورا ] 🖌• نویسنده [ رسول جعفریـان ] ♧ رسول جعفریان، استاد گروه تاریخ دانشگاه تهران و از تاریخ‌شناسان معروف ایرانی در حوزه تاریخ اسلام است . آخرین چاپ کتاب «تأملی در نهضت عاشورا»، با ویرایش و افزوده‌های جدید، در سال ۱۳۹۹ و در ۷۱۹ صفحه (شامل یک مقدمه و بیست و چهار گفتار) منتشر شده‌ است 📠 . ♧ جعفریان با تکیه بر تحقیقات مفصل و با استفاده از دانش فراوانی که دارد، در این کتاب به عناوینی همچون گزارش تاریخی رویداد کربلا، گزارش تحلیلی رویداد کربلا، عزاداری اهل سنّت بر امام حسین و حکمت شهادت آن حضرت پرداخته است. او همچنین تحریفات عاشورا را بررسی کرده و در فصول آخر دیدگاه‌های خود راجع به روضة‌الشهدا، نوشته ملاحسین کاشفی را بیان کرده است . . .🕯 . . -گاھ نسیم بسیار ملایمے برگ‌ھاۍ کتاب را می‌جنبانَـد :)🏴 '♢ ⃟'📖 - Eitaa.com/Heiyat_Majazi
دل مجنون.mp3
زمان: حجم: 713.5K
📱🍃 •• ‌•• . . 💠 دل مجنون 🏷 📲 همراه اول 44102 ✅ ارسال کد به 8989 📲 ایرانسل 44145746 ✅ ارسال کد به 7575 . . http://Eitaa.com/Heiyat_Majazi 📱🍃
•᯽🌍᯽• . . •• •• 🧡 «سَجْدَةُ اَلشُّکرِ مِنْ أَلْزَمِ اَلسُّنَنِ وَ أَوْجَبِهَا»: وسائل الشیعة ، جلد۶ ، ص۴۹۰ سجـده شـڪر از لازمتـرین و واجـبترین مستـحبّات اسـت 🤲🏻🕋 . . ᯽همهـ‌جامےبینم‌رخ‌زیباےتـورا᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🌍᯽•
♢🪴💫♢ . . •• •• 📎صدقه به دست کودک تربیت دینی فرزندان، از اصول و روش‌های مختص خود برخوردار است.👌 🔰 در سخنان پیشوایان دین، در هر دو حیطه، راهبردها و راهکارهایی مشاهده می‌شود. تجربه دینی و تمرین رفتارهای معنوی، یکی از این پیشنهاد‌هاست که در سخنی از امام رضا(ع) چنین بیان شده است:⇩⇩ «به كودک دستور ده كه با دست خودش صدقه بدهد، اگر چه به اندازه تكّه نانى يا يک مشت چيز اندک باشد؛🤌 زيرا هر چيزى كه در راه خدا داده مى‌شود، هر چند كم، اگر با نيّت پاک باشد زياد است.»💚 . . ᯽درسـاحل‌امن‌خانوادھ᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi ♢🪴💫♢
8.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•᯽🎞᯽• . . •• . نگاه‌ که‌ میکنم فقط امام حسین پشتمه❤️‍🩹 ؛ . ᯽بدون‌ِاستورےنمونے᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🎞᯽•
جان جهان صاحب الزمان_(0).mp3
زمان: حجم: 4.2M
|°🎧🕯°| . . •• •• تشنه‌ی یک لحظه دیدار تو ام ، حال مرا روزه‌داری لحظه‌ی افطار میفهمد فقط . . ᯽ چو ندیدم‌ خوشــتر از آواز تو ᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi |°🎧🕯°|
↻🍂🤍‌↻ . . •• •• خدایا، شکرت به‌خاطر این‌که می‌تونیم کتاب‌هایی در جهت شناخت ائمه علیهم السلام بخونیم و در جهت کسب معرفت و شناختشون قدم برداریم 📚🪴 . . شکرانه‌هاتون رو می‌شنویم👀 ••📬•• @Daricheh_khadem . . ᯽من‌بےتودمےقرارنتوانم‌کرد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi ↻🍂🤍‌↻
•●🕯✨●• ‌•• •• . . حسیـــن جان راستش را بخواهی ؟! دوست دارم به نگاهی مرا هم بخری... . . ‌‌◞ بیراهه مرو! ساده‌ترین راه حسین است . . .◟ http://Eitaa.com/Heiyat_Majazi •●🕯✨●•
•᯽🌗᯽• . . •• •• هر گناه ما مانند سیلی است برای حجت ابن الحسن عجل‌ الله تعالی فرجه الشریف . . ᯽شھـادتت‌سنگ‌رابوسیدنےکرد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🌗᯽•
هیئت مجازی 🇮🇷
🥀⃢🍃 •• #روضه_مصور •• . . وقایع روز یازدهم محرم _ قسمت اول 🔹پس از شهادت امام حسین علیه‌السّلام ،
🥀⃢🍃 •• •• . . 🔻سپاه کوفه کاروان اسرا را از میان قتلگاه عبور دادند. تا داغ اهل بیت پیامبر (ص) را تازه کنند.😭 پس آنان شروع به شیون و زاری کردند و به صورت‌های خویش می‌زدند. ❤️‍🔥 حضرت زینب (س) چون نظرش به بدن مبارک برادرش امام حسین علیه‌السلام افتاد، فرمود: یا محمداه صلى علیک ملیک السّماء؛ 😔 ♦️این حسین توست که با اعضاى پاره‌پاره در خون خویش آغشته است، ❤️‍🩹 این‌ها دختران تواند که اسیر شده‌اند. .سکینه (س) دختر امام حسین (ع)، پیش آمد و جنازه پدر را در آغوش گرفت و به عزاداری پرداخت. گروهی از یاران عمر بن سعد پیش آمدند و او را به زور از پیکر پاک پدرش جدا کردند و کشان کشان نزد دیگر اسرا بردند. . . حسینـــــی‌ باش که در محشر نگویند چرا پرونده‌ات امضاء ندارد . . .🙃 http://Eitaa.com/Heiyat_Majazi 🥀⃢🍃
🌱⃟❥➺• •• •• . . بعــــدصــدســال‌اگر‌ازســرقبــــرم‌گذری من‌کفن‌پاره‌کنم‌زندگی‌از‌سر‌گیرم🥀 . . ‌◞ لیلی و مجنــــــون فقط افسانه‌انـد عشق در دست حسین‌بن‌علـــــی‌ست . . .◟‌ http://Eitaa.com/Heiyat_Majazi ‌•🌱⃟❥➺•
•.🖤📚.• . . •• •• سربازت باشم اما حالا کور. ... و زمان از حرکت ایستاد ... دیدم جوانی مقابلم ایستاده ... خوشرو ولی جدی ... دستش رو روی مچ پام گذاشت ... آرام دستش رو بالا میاورد ... با هر لمس دستش، فشار شدیدی بر بدنم وارد می شد ... خروج روح رو از بدنم حس می کردم ... اوج فشار زمانی بود که دست روی قلبم گذاشت ... هنوز الرحمن تمام نشده بود. ... حاجی بهم ریخته بود ... دکترها سعی می کردن احیام کنن ... و من گوشه ای ایستاده بودم و فقط نگاه می کردم. ... وحشت و ترس از شب اول قبر و مواجهه با اعمالم یک طرف ... هنوز دلم از آرزوی بر باد رفته ام می سوخت. ... با حسرت به صورت خیس از اشکم نگاه می کردم ... با سوز تمام گفتم :منو ببخشید آقای من .زندگی من کوتاه تر از لیاقتم بود. ... غرق در اندوهی بودم که قابل وصف نیست ... حسرت بود و حسرت. ... هنوز این جملات، کامل از میان ذهنم عبور نکرده بود که دیوار شکاف برداشت ...جوانی غرق نور به سمتم میومد ... خطاب به فرشته مرگ گفت :امر کردند؛ بماند. ... جمله تمام نشده ... با فشار و ضرب سنگینی از بالا توی بدنم پرت شدم. . . Eitaa.com/Heiyat_Majazi •.🖤📚.•