°| #جارچے 🎷 ' #نوستالژے📺🎈|° #خاطره سلام بنده متولد 60هستم کلاس دوم ابتدایی که بودم یکی از همکلاسیام پاکن مُهری داشت و با اون تمام کتاباشو مُهر میزد 😍 منم هر چی التماس میکردم به من نمیداد که باهش کتابامو مهر بزنم ☹️ یه روز یواشکی کتابشو برداشتم🙊بردم خونه وهر جا مهر داشت با قیچی بریدم✂️ آخر کار متوجه شدم کتاب 📖از ریخت و قافیه افتاد به خاطر همین از ترس کل کتاب رو ریز ریز کردم و فردا که رفتم مدرسه به معلممون گفت ک من کتابشو برداشتم😩 منم هرچی میگفتم نه نگرفتم همکلاسیم قانع نمیشد که آخر سر معلم طبق عادت همیشگی مارو فرستاد دفتر پیش خانم مدیر 😬 مدیرم یه ماشین حساب📟 در آورد گذاشت رو میز..رو به من کرد و گفت دستامو بزارم روی ماشین حساب🙌🏻.. بعد گفت حالا راستش بگو اگه دروغ بگی منفجر 💣میشه منم ساده وخوش باور زدم زیر گریه و تمام ماجرا را مو به مو تعریف کردم😅😐 #ارسال‌خاطرات‌شما☺️👇 🆔 @DokhtarAbani . . °|کلےشادابیجاتِـ ‌باحال‌گونہ از دهه شصتےها و اندڪے هفتاد‌😍👇 {📸} @Heiyat_majazi