•°| #انرجے (11)😅💪 |°•
خیلی قبل تر ها فکر میکردم
باید عاشق شوم و هرچه زودتر ازدواج کنم[😌]
آنقدر با خاتـونم عاشقانه زندگی کنم که شود نـُقل مجلسِ کوکب خانوم و عفت خانوم و سه چهارتا همسایه ی بالاتری و پایین تری ها [😝]
و آنها مدام بنشینند بگویند"دیدی پسر محمود بقال" را؛ به چک و پوزش هم نمیخورد "ژینتلمن" باشد همان جنتلمن فرنگی ها[😉]
و هی حسرت بخورند که چرا دخترشان
نصیب من نشد[😏]
همه ی این فکر ها تاثیر #دلبــری های مادرم بود که همیشه "چای گل پر" آماده داشت و "گل هندونه" را برای آقاجانم کنار میگذاشت[🍉]
و تازه دوست داشتم روزی مانند آقاجان از ته قلب و درنهایت عشق #خاتـونم را صدا بزنم"ضعیفه نوکرت هستم ها" و او مانند خانوم جانم لپ هایش گل کند با خجالت بگوید"دورت بگردم آقا" [😍]
خلاصه با این رویای شیرین بچگانه بزرگ شدم و در قرن ۲۱ یا همان عصر پیشرفت #تکنولوجی ازدواج کردم [😞]
اما بار اول که صدا زدم "خاتونم چای آماده داری؟!" ؛ صدای آرومے از گوشه ی مـُبل و روبه رویTV (بقول خودش😒)
گفت: برو بریز بخور[😐]
و خـُب احتمالا در حال #استوری گذاشتن در اینستاگرامش بود تا بقول خودش چشم ساناز و لیلا را کور کند[😑]
ترجیحا "داستان جدید ازکتاب عاشقانه
را باز کردم و نیم رخی از خودم دیدم که
زیر نوشته "تو جانِ جانِ جانی" هشتگ #همسرجان[😍]
راستش را بخواهید خوشحال نشدم!!
جانِ جانِ آقاجانم بود که "شربت گلاب و تخم شربتی اش" هر روز سر ساعت آماده بود!!! [🙂]
#فضایمجازی :)
#تمامروئایمانرابهبادداد :)
#عاشقانههایپوچاینستاگرامی :)
#سییـنبـاقـرے
اگر قرار نیست با ازدواج برای همدیگر عاشقانه بمیرید، اجالتأ به عروسک بازیتان برسید [😉]
.
.
.
یڪ فنجانمعنوےجاتهمراهانرجے😍👇
[°🍹°] @Heiyat_Majazi
یه چیزی بزار بهت بگم:)))
حضور قلب رو ماها به دست نمیاریم...
خدا خودش میده...
چقد برا خدا #دلبری کردی
که دلش بخواد بهت حضور قلب بده...؟؟
که دلش بخواد تورو متوجه خودش کنه...؟!