eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
4هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
415 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 °•○●﷽●○•° •°| (2) 📚 |•° رمان : قسمت 2⃣4⃣1⃣ طلحه گفت: هر کس می خواهی باش ای علی! تو مردم را به کشتن عثمان تحریک کردی و باید پاسخگوی کار خود باشی! على خم به ابرو آورد و گفت: دروغ می گویی طلحه تو همسر پیامبر را با خود به میدان جنگ آورده ای تا در ی او نبرد کنی در حالی که خود را در خانه نشانده ای! آیا آنچه را پیامبر آموخت فراموش کرده ای؟ 🎀🎀🎀 @Heiyat_Majazi طلحه حرفی برای گفتن نداشت. علی رو به زبیر گفت: و اما تو زبیر! تو از اقوام ما و از فرزندان عبدالمطلبی. آیا سزاوار است که بخاطر فرزند ناخلفت رو در روی ما بایستی؟ آیا به خاطر داری روزی را که پیامبر از قبیله ی بنی غضمم عبور می کرد، او به من نگاه کرد و چیزی گفت و خندید و من نیز خندیدم، تو برافروخته شدی و به پیامبر گفتی چه با علی می گویید و می خندیدید و با ما سخن نمی گویید، و پیامبر به تو خیره شد و گفت: ای زبیر روزی خواهد رسید که تو با علی بجنگی و در همان حال از دنیا بروی. و تو سرت را تکان دادی و گفتی است که من رو در روی علی قرار بگیرم...! حال چه شده است؟ زبیر سرش را به زیر انداخت و حرفی نزد. علی بدون نتیجه به نزد سپاهیانش باز گشت. على به آرایش و سازماندهی سپاه خود پرداخت و فرماندهان خود را تعیین کرد، او ابن عباس را فرمانده ی کل مقدمه سپاه، عمار یاسر را فرمانده ی کل سواره نظام و محمد بن ابوبکر را فرمانده ی کل پیاده نظام و داد. در حالی که او مشغول سازماندهی لشکریانش بود، ناگهان بار تیر از طرف لشکرگاه دشمن باریدن گرفت و بر اثر آن، چند تن از چند تن از یاران علی کشته شدند؛ از جمله فرزند عبدالله بن بدیل. 🍃 بھ قلم✍: 🌸کپے با ذڪر منبع و نام نویسنده بلامانع است ...🍃 منـــبع📥 📩 @chaharrah_majazi رمان فوق العاده☝️👏 هــرشب ساعت🕘 از ایـن ڪانال😍👇 📚 @Heiyat_Majazi 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃
° (ع)☀️📖 [209] ° 🎊✨🎊✨🎊✨🎊✨🎊✨🎊✨🎊✨🎊✨🎊 ✨بہ نام خــــــداے علے✨ 🙂 ای بندگان خدا!!!!!! 😊 بله!!! شما امرتون رو بفرمایید 🙂 پیشه کنید و با به استقبال خودتون برین. 😒 واااا!!!!! کی رو دیدی به استقبال اجلش بره؟؟ که ما بعدیش باشیم!! 🙂 با چیزهای اون چیزی که باقی می مونه رو خریداری کنین. 🙂 از کوچ کنین که برای دادنتون تلاش می کنن. 🙂 آماده باشین که مثل رو سرتون حاضره. مثل مردمی باشین که بهشون دادن و اونام بیدار شدن. 🙂 می دونن خانه نیست.و اون رو با مبادله کردن. میان شما تا یا فاصله کوتاه رسیدن مرگه. 🙂 دیگه خود دانین من هام رو کردم الانم دارم میرم. 📚|• . خطبه۶۴ مطابق با ترجمه 🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃 👇 ⛔️🙏 🍃 باعلے تاخــ💚ـدا؛ پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😍👇 |•✍•| @heiyat_majazi